سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

راهبردهای روان شناختی در مدیریت آموزشی


راهبردهای روان شناختی در مدیریت آموزشی
مدیریت و رهبری از ارکان سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی، در میان سایر انواع مدیریت‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در راس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد. اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارت‌های کافی باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثربخشی و کارآیی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود.‌
مدیریت آموزشی از جنبه آموزشی آن نیز به عنوان یک علم موردتوجه است. آموزش و پرورش، یک سیستم تغییر رفتار است که می‌خواهد دانش‌آموز را از وضع و رفتار موجودی که دارد به موقعیت یا رفتار جدیدی که وضع مطلوب نام دارد، برساند. در این راه آموزش‌های مختلف، تمرینها و ارزشیابی‌های مداوم موضوعات مهم آموزش و تغییر رفتار هستند.‌
مدیر آموزشگاه باید یک مشکل‌شناس باشد تا با شناخت مسائل و تنگناهای جسمی، روانی و اجتماعی دانش‌آموزان و رفع آن‌ها، آنان را در جهت مطلوب هدایت کند. دست یافتن و احاطه بر هر یک از مباحث فوق، نیاز به داشتن یک روح فلسفی و علمی دارد و بدون به کارگیری علوم مختلف، موفقیت در مدیریت آموزشی میسر نمی‌شود.‌
● تعریف مدیریت آموزشی‌
مدیریت آموزشی فرایندی اجتماعی است که با به کارگیری مهارت‌های علمی، فنی و هنری، تمامی نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ کرده و با فراهم آوردن زمینه‌های انگیزش و رشد با تامین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان، دانش‌آموزان و کارکنان به طور صرفه‌جویانه به هدف‌های تعلیم و تربیت برسد.‌
● مدیریت از نظر امام سجاد(ع)‌
در رساله حقوق امام سجاد(ع) درباره مدیریت و سرپرستی آمده است: و اما حق کسی که تحت مدیریت و سرپرستی تو قرار دارد این است که بدانی او هم آفریده پروردگار توست و از جهت ساختمان بدنی و گوشت و خون با تو فرقی ندارد و این سرپرستی و تسلط تو بر او نه از آن روست که تو او را ساخته‌ای و نه از آن جهت است که تو برای او گوش و چشم و یا عضوی از اعضای ایشان را آفریده‌ای و نه به خاطر آن است که تو روزی رسانش می‌باشی، این سرپرستی نسبی بوده تو را بر وی امین قرار داده‌اند و او را همچون امانتی به تو سپرده‌اند، تا ضوابط خدایی را در مورد وی رعایت نمایی و با روش و خلق و خوی الهی با وی رفتار کنی. پس باید از هر آنچه که خود می‌خوری به او بخورانی و از هر چه خود می‌پوشی به او بپوشانی و نباید به او تکلیفی بیش از اندازه توان و طاقتش بنمایی و اگر به علتی موافق میل تو نبود و به دلیلی نتوانستی با او به نحوی که گفته شد کار کنی، در این صورت خود را به نحو خداپسندانه از مسئولیت او خارج و با دیگری تعویض نما و خلق خدا را شکنجه منما، در انجام خداپسندانه این امر، جزالله پناه و توانی نیست.‌
● مدیریت آموزشی و راهبردهای روان‌شناختی‌
اگرچه موضوع مدیریت همزاد زندگی انسان است و از نخستین روزهای پیدایش با او بوده است، اما در یک قرن اخیر، به علت پیدایش سازمان‌های جدید، پیچیده و متراکم از تکنولوژی و برخوردار از انسان‌های پرنیاز، مورد توجه خاص قرار گرفته است. سرعت، قدرت عمل و انبوه بودن فرآورده‌های انسانی و صنعتی نیاز به نیروی هماهنگ‌کننده متفکر و فرزانه‌ای به نام مدیر دارد تا بتواند با برنامه‌ریزی درست، میان همه اجزاء، امکانات و نیروهای سازمان هماهنگی و همسویی به‌وجود آورد. اکنون عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمان‌ها تا حد زیادی به کارآیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. مدرسه سازمانی است که مدیریت آن در تربیت شمار زیادی از کودکان و نوجوانان و شکل دادن شخصیت آن‌ها دخالت و نفوذ چشمگیری دارد و هرگونه کوتاهی، سهل انگاری و اشتباه او و همکارانش تاثیرات نامطلوب و زیانبار زیادی در رشد افراد و کل جامعه دارد.‌
ترقی هر جامعه‌ای در گرو نوع و چگونگی فعالیتی است که در مدرسه انجام می‌گیرد و اثر مدیریت به عنوان رهبر آموزشی در مدرسه را نمی‌توان نادیده گرفت. اگر به عنوان مثال، دبیرستانی ۳۰۰ دانش‌آموز داشته باشد و مدیر آن طی یک دوره سه ساله با روش‌های درست تعلیم و تربیت از قبیل ایجاد انگیزه در دبیران و دانش‌آموزان، ایجاد روحیه لازم برای ادامه همکاری در امر تعلیم و تربیت ایجاد نظم در مدرسه، رعایت حقوق و آزادی افراد، جلب نظر و همکاری اولیاء و همچنین به کارگیری روش‌های درست تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، تشویق، تنبیه، نظارت و کنترل، ارزشیابی و... بتواند افراد شایسته‌ای را تربیت و تحویل جامعه بدهد شاید بتوانیم با اطمینان پیش‌بینی کنیم که تقریبا عده زیادی از این افراد در آینده‌ای نه چندان دور جذب شغل‌ها و سازمان‌های مهم و موثری خواهند شد. از سویی دیگر، مدرسه امروز با مدرسه نیم قرن و حتی یک دهه قبل تفاوت‌های انکارناپذیری دارد. این تفاوت‌ها در تعداد دانش‌آموزان، کلاس‌ها، تخصص معلمان، تنوع و نوع مطالب کتاب‌های درسی، نیازهای فیزیکی و شرایط کار، لوازم و امکانات آموزشی، توقعات اولیاء و دانش‌آموزان، نیازهای شغلی، اجتماعی و تامینی معلمان، نظریه‌های پرورشی، آموزشی، ضرورت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تغییرات تکنولوژی، پیدایش نیازهای تازه و جدید و... قابل مشاهده است که هر یک تحولی بزرگ در سیمای مدرسه و مدیریت آن پدید می‌آورد. مدرسه امروز، مدرسه یک کلاسه با یک معلم و یک دانش‌آموز که بتوان به سادگی، بدون تفکر، بدون برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری مقدمات و لوازم اجرایی آن را فراهم و مسائل و معضلات آن را حل کرد، نیست، امروز، دانش‌آموز واجب‌التعلیمی که برای نخستین روز وارد مدرسه می‌شود موجودی خالی‌الذهن و بدون تجربه نیست. او قبل از ورود به دبستان، اطلاعات زیاد و تجربیات ارزنده‌ای را از محیط خانوادگی، اجتماعی، رسانه‌های گروهی و... به دست آورده است. او اغلب حتی توانایی خواندن و نوشتن را نیز داراست. مسلما معلم چنین دانش‌آموزی که اطلاعات متنوعی از کانال‌های مختلفی به دست آورده است با معلم دانش‌آموز چند دهه قبل باید تفاوت داشته باشد. معلم نیز در شرایط فکری، منطقی، اجتماعی، علمی و روانی بالاتری است. انتظارات و نیازهای چنین معلمی متفاوت با قبل است و این تفاوت را باید در ژرفای فکری و وجودی او جستجو کرد.
مدیر آموزشی نقش حیاتی و حساسی در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت دارد. مدیر باید دارای ویژگی‌ها، توانایی‌ها و مهارت‌های خاصی باشد تا بتوان با کمال اطمینان، کودکان، نوجوانان و جوانان را به دست وی سپرد. مدیر باید همه عوامل لازم و موثر در تربیت و اداره آموزشگاه را بشناسد و از همه مهمتر بداند که چگونه باید با آن هاوروی آن‌ها کار کند. دانش و آگاهی و مهارت‌های مدیر باید قبل از پرداختن به مدیریت در حدی باشد که نیاز به آزمایش و خطاهای مکرر نباشد. در بسیاری از شغل‌ها، آزمایش و خطا برای یادگیری و تجربه مسائل، همراه با خطرات و زیان‌های غیرقابل جبران نیست، اما در تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی، هر آزمایش و خطایی همراه با زیان‌های بزرگی خواهد بود که خیلی از آنها جبران‌ناپذیر است.‌
مدیریت آموزشی با انسان‌ها سر و کار دارد و کار او انسان‌سازی است. باید رفتار انسان را بشناسد و روش‌های تغییر رفتار را بداند. مدیر باید افراد را از جنبه‌های مختلف روان‌شناختی با استفاده از علم روان‌شناسی و همچنین تاثیراتی که جامعه، محیط و فرهنگ به رفتار افراد دارد مورد شناسایی قرار دهد. مدیر آموزشی نمی‌تواند بدون آشنایی با جامعه و فرهنگ آن به مدیریت بپردازد. مدرسه یک نهاد فرهنگی است که از یک طرف فرهنگ جامعه را به نسل جدید منتقل می‌سازد و از طرف دیگر، در فرهنگ تغییراتی بوجود می‌آورد. تلفیق روانشناسی و جامعه‌شناسی، علم روانشناسی اجتماعی را بوجود می‌آورد. مدیریت آموزشی باید به جنبه‌های روانی فرد و جامعه که از جامعه سرچشمه گرفته است، توجه داشته باشد و به همین دلیل آشنایی با علم روانشناسی اجتماعی ضروری است.‌
یکی از مهارت‌هایی که مدیر باید دارای آن باشد مهارت‌های روابط انسانی است. مهارت‌های روابط انسانی به خاطر وجود انسان در سازمان و جنبه اجتماعی زندگی سازمانی مطرح می‌شود. یک مدیر با انسان ها سر و کار دارد و باید بتواند با آنها کار کند و کنار بیاید.
مدیران ناگزیر به برقراری ارتباط با همکاران و زیردستان خود هستند و چنانچه بتوانند روابطی مناسب و موثر با دیگران داشته باشند سبب درک متقابل، احساس همدلی و در نهایت رضایت خاطر و لذت در محیط کار می‌شوند مدیر باید در محیط سازمانی خود چنان روابطی را بوجود آورد و بعد نیز آن را گسترش دهد که انگیزه‌ای برای کسب موفقیت، بوجود آوردن رضایت در افراد و بالاخره رسیدن به اهداف سازمان را منجر شود.‌
مدرسه مسئول ساختن، شکل‌گیری درست شخصیت، شکوفایی فطرت و دست یافتن به کرامت و ارزش والای انسان‌ها است. نظام آموزشی باید به دانش‌آموزان یاد دهد که چگونه و با چه معیارهایی در تمام مراحل زندگی با مشکلات برخورد درست داشته باشند. یک دانش‌آموخته باید روش‌ها و مراحل حل مساله را به گونه‌ای درست و علمی در مدرسه یاد بگیرد. بدین‌ترتیب، مدرسه جای آموزش و تمرین تصمیم‌گیری است و مدرسه‌ای موفق نامیده می‌شود که فارغ‌التحصیلانش از توان تصمیم‌گیری‌های درست و حل مساله درباره مشکلات آنی و آتی زندگی برخوردار باشند. مدیر هر روز باید دهها تصمیم مهم درباره روش‌های تدریس، رشد استعدادها، حل مشکلات اخلاقی و رفتاری، تغییر رفتار، جلب توجه اولیاء به اهداف مدرسه و کمک به آنها در درک مشکلات مدرسه و... بگیرد روابط انسانی خوب ایجاب می‌کند که تصمیمات براساس و با تکیه بر عوامل انسانی اتخاذ شود. شرکت افراد یکی از راه‌های ایجاد رضایت و علاقمندی در افراد است. اگر تصمیمی بر کار، نحوه اجرا، رفتار و بطورکلی بر افراد سازمان موثر باشد، باید اشخاص در گرفتن آن تصمیم دخالت داده شوند.
انگیزش یکی دیگر از موضوعات مهم و پایه‌ای در مدیریت آموزشی است. موفقیت مدیریت، سازمان و افراد آن تا حدود زیادی به انگیزش نیروهای انسانی بستگی دارد. اهمیت انگیزش آنقدر زیاد است که چهار موضوع اساسی آموزشی و پرورش یعنی یادگیری، رشد شخصیت و هیجان تحت تاثیر انگیزش قرار دارد.‌
● سخن آخر
مدیریت آموزشی فرآیندی است اجتماعی که با به کارگیری مهارت‌های علمی، فنی و هنری تمامی نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ کرده و با فراهم نمودن انگیزش و رشد با تامین نیازهای منطقی فردی و گروه معلمان، دانش‌آموزان و کارکنان به طور صرفه‌جویانه به هدف‌های تعلیم و تربیت سبرسد. زمانی یک مدیر آموزشی به اهداف خود می‌رسد که شناخت کامل و جامعی از انسان و ابعاد وجودی وی داشته باشد.
علیرضا حقیقی لیفکوئی‌
منبع : روزنامه اطلاعات