جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


ماهیت ، نقش و اهمیت فهرست در نظام کتابخانه


ماهیت ، نقش و اهمیت فهرست در نظام کتابخانه
فهرست كتابخانه ، صورتی از كتابها و سایر مواد خواندنی موجود در یك كتابخانه یا چند كتابخانه است . این صورت معرف كتابهایی را دربر می گیرد كه طبق یك طرح معین مرتب شده اند . تفاوتش با كتابشناسی در این است كه فهرست صورتی است كه منابع یك مجموعه ، یك كتابخانه یا منابع مجموعه ای از كتابخانه های یك ناحیه یا یك كشور را ثبت ، توصیف و نمایه می كند . فهرستنویسی به مراحل غملیات گوناگونی كفته می شود كه برای تهیه معرفهای مواد خواندنی در یك مجموعه و نگهداری أن انجام می شود .فهرستنویسی و رده بندی ، دو مرحله عملیات ملازم یكدیگر است كه در تشكیلات كتابخانه های نوین جهت كمك به خوانندگان در امر بازیابی سریع و راحت كتابها یا مواد خواندنی مورد نظرشان پذیرفته شده است . مقصود از این دو كار ، مربوط ساختن ویرایشهای مختلف اثر معینی در یك كتابخانه ، با أثار مختلف یك نویسنده ُ معین در همان كتابخانه و عرضه كردن أنهااست .
نظر به اهمیتی كه فهرست در دستیابی به منابع كتابخانه دارد ، مبالغ هنگفتی صرف تهیه أن می شود و فهرستنویسان خبره ای برای انجام أن استخدام می شوند . (( فهرست كتابخانه ، به خودی خود هدف نیست یا نباید باشد ، یكی از اجزای نظام كلی كتابشناسی است و باید نسبت به تغییراتی كه در اجزای دیگر نظام حاصل می شود واكنش نشان دهد .)) ١بررسیهایی كه در مورد فهرست وفهرستنویسی انجام گرفته است ، به تغییرات تدریجی در شكل ، سبك و شیوهُ تهیه فهرستها اشاره دارد . روشی كه خواننده برای جستجوی كتاب و خواندن أن دارد ظواهر فیزیكی كتاب و پیشرفتی كه در زمینه رده بندی حاصل شده ، همه اینها بر تهیه فهرست كتابخانه اثر گذاشته اند .
(( با این وصف ، به سبب فهم ناقصی كه از سرشت فهرست و نیز وظایف و جایگاه أن در نظام كلی كتابخانه وجود داشته ، تغییرات اصلاحی ای كه در أن صورت گرفته ، بی أنكه لزومی داشته باشد ، كند وگاهی اوقات ناكافی بوده است .)) ٢ عملكرد فهرستنویسی ، از همان أغاز به مجموعه قواعدی بستگی دارد كه هر كتابخانه از أن پیروی می كند . مثلاً موزهُ بریتانیا دارای مجموعه قوانین مخصوص به خود است كه در سال ١٩٣٦ ویراسته و چاپ شده و نامش (( قوانین تهیه فهرست كتابهای چاپی ، نقشه و موسیقی در موزهُ برتانیا )) است ، و كتابخانه كنگره نیز قواعد ویژه خود را دارد. (( به رغم این حقیقت كه از فهرستنویسی به عنوان یك هنر یاد می شود ، ولی همچنان كه سیمور لوبتسكی Seymour Lubtzky نیز اشاره كرده است ، همین قواعد هستند كه به فهرستهای ما شكل داده و سود مندیشان را تضمین كرده اند .)) ٣
كهنترین شكل شناخته شدهُ فهرست كتابخانه ، نشان می دهد كه صرفاً به این منظور تهیه شده كه از آن همچون سیاهه یا صورت ساده ای از منابع موجود در كتابخانه استفاده شود . (( لیستهای پیناكPinakes كه كالیماخوس Callimachus طرحشان را در اسكندریه ریخت ، احتمالاً تنها شامل آن موُلفانی بود كه به اسامی آنها در كتابخانه ای كه با آن در ارتباط بود بر می خورد . بنابراین ، لیستهای مزبور را می توان فهرستهای رده ای برای آن موضوع بخصوص دانست . )) از این لیستها آشكار میشود كه كالیماخوس ، در جریان كار فهرستنویسی و رده بندی ، ذهن تحلیلگر و نقاد خود را به كارمیگرفته است و به همین دلیل است كه این فهرست برای فهرستنویسان جدید اهمیت دارد .
كالیماخوس ، درفهرست خود نام موُلف و زادگاه او ، سپس نام پدر ، نام آموزگاران و میزان تحصیلات ، لقب یا اسم مستعارش ، شرح حال مختصر و آنگاه عنوان اثر یا آثارش را ذكر می كند . برای اثری كه فاقد عنواناست ، از خود ، عنوان ساخته و سپس نظر خود را در مورد میزان اصالت اثر و صحت انتسابش به مولف به دنبال آورده است . كالیماخوس در پایان ، حاشیه ای اضافه می كند كه نخستین كلمات اثر ( غالباً كلمات عنوان قدیم )و تعداددقیق سطور دستنویس ( هر اثر و مجموع نوشته های مولف ) در آن آمده است . داده اخیر ، یكی از داده های مهم كتابشناسی بود كه هم ، به كار كنترل ابعاد دستنویس و تعیین حق الزحمه نسخه بردار می آمد ، و هم در وقت عام و معمول قابل استفاده بود .
(( شكی نیست كه ما مفهوم كامل معرف مولف را از یونانیان گرفته ایم ، زیرا در هیچیك از آثاری كهاز تمدنهای دیرینه تر شرق بر جای مانده ، این مفهوم را نمی توان دید ، حتی امروز هم در شرق . سرشناسه رایج و معمول كتاب عنوا ن آن است . )) ٥ بیشتر نوشته های نویسندگان معروف شرقاز طریق عنوانشان بهتر شناخته شده اند تا از طریق نام نویسندگان - از جمله : راگهو وامسا] ی [بنا ، ولی لواتی] ی[ لهاسكارا چریا*. احتمالاً به این دلیل كه معمولاً خوانندگان كتاب را بیشتر زیر عنوان یا موضوع آن جستجو می كردند ، تا زیر نام نویسندهُ آن .
و این دیدگاه غیر شخصی وعینی خوانندگان شرقی را میر ساند كه ظاهراً برتر از دید ذهنی است . اگر نمایشنامه های شكسپیر را شخص دیگری بجز او ، اما با همان نفاست و دلچسبی او مینوشت ، آیا مردم آنها را نمی خواندندو بر آنها ارج نمی نهادند ؟نمی توان گفت كه انتخاب معرف عنوان برای اثر نویسنده ، حاكی از شیوهُ نگرشی غیرطبیعی و غیر دمكراتیك است . ظاهراً كالیما خوس ، این تقسیمات اصلی از دانش را كه به دنبال می آید برای رده بندی دست نویسها به كار گرفته است : ۱.حماسه و اشعار غیر دراماتیك ٢. تئاتر ٣. قوانین ۴. فلسفه ٥.
تاریخ ٦. فن خطابه ٧.پزشكی ٨ . علوم ریاضی ٩. علوم طبیعی ١٠. متفرقه نویسندگان به نظم الفبایی نامهایشان ، زیر رده ای از دانش كه آثارشان به آن مربوط می شد مرتب می شدند . پیناكس ( به معنای لوحهُ گلی ) در جوار گنجه های كتب دیواری نگهداری میشد . (( بدین ترتیب ، لوحه های گلی ( پیناكس ) ، نخستین فهرست بزرگ كتابخانه ای تمدن غرب بود همچنانكه كتاب مقدس چاپ گوتنبرگ نخستین كتاب بزرگ چاپی آن محسوب می شد.چنین شد كه یونانیان مثل همه تلاشهای فكری دیگرشان، اصول فهرستنویسی را كم و بیش در نظامكتابخانه كنگره ، نظامهای اروپایی و نظامهای دیگر از آن پیروی شده ، تحكیم بخشیدند ، با این وصف پیناكس چیزی بیش از یك فهرست بود ، اثری بود كه به دست یكی از مشاهیر عصرش تدوین یافته است . .. آن چنان كه فقدان١٢٠ جلد اصلی آن ، فاجعه بزرگی برای آموزش فهرستنویسی شمرده میشود. بار دیگر باید تاُكید كرد كه نیاز به ١٢٠ جلد گرانبهای كالیماخوس ، حتی بیش ازنیاز به تاریخ (( لوی* بزرگ )) است . ٦
فهرست كتابخانه دیرسن فرانسیس كه تاریخ تدوین آن اول ژانویه١٣٨١ است ، نشان می دهد كه كتابخانه ، به دوقسمت تقسیم شده بود : یكی برای استفاده برادران كلیسا Brethern) ( و دیگری برای امانت مراجعان خارج از دیر . در دیباچه ُكوتاه فهرست چنین نوشته شده كه فهرست به((تمام كتابهای كتابخانه مقدس دیرسن فرانسیس تعلق دارد ، خواه این كتب به صورت مسلسل منتشر شده باشند خواه به صورت غیر مسلسل .)) (( گرد آورندهُ فهرست ، گنجه های كتابخانه را یكی پس از دیگری برر سی میكند ومحل هر گنجه را ( حد اقل در كتابخانه لاتین ) و موضوع كتابهای آن گنجه و عناوینشان را تدوین می كند و به دنبال آن ، به شمارش تعداد جلدهای كتابخانه رویهم رفته چقدر است .)) ۸نمونه های بالا ، از فهرستهای دوره اولیه و دوره میانه تاریخ كتابخانه ، نشان می دهد كه فهرست ، پیش از آنكه سابقه و دفتر ثبت مشخصاتی مورد استفاده عموم مردم باشد ، سابقه ای بود برای كتابداریا به كار حفاظت و حراست كتابها می آمد . این نمونه ها در ضمن نشان می دهند كه تعداد كتابها یا دستنویسهای كتابخانه های مذكور اندك بوده و این تعداد اندك ، مسائلی را كه امروز كتابخانه های بزرگ ملی ، دانشگاهی و عمومی با میلیونها جلد با آن رو به رو هستند به وجود نمی آورد ه است .علاوه بر این ، استفاده از كتابخانه محدود به گروههای معینی از مردم بوده است . بساری از كتابخانه های قرون وسطی ، چنان مجموعه كوچكی داشتند كه ضرورتی برای تهیه لیستی از آنها ( از هر نوع كه بود ) احساس نمی شد . در بسیاری از موارد ، صورتهایی كه تهیه می شد ، چیزی جز یك سیاهه ُ درهم برهم موجودی كتابخانه نبود . كتاب از داراییهای گرانبها محسوب میشد و از زمرهُ ذخایر هر خانه به شمار می آمد . پس می باید از آنها محافظت میشد.تاكید بر ارزش مادی كتاب در بسیاری از بایگانیها ی كتابخانه تا قرن شانزدهم ادامه داشت .
سازمانهای غیر دینی نیز ، همان شیوه كلیسا را در پیش گرفتند و شروع به امانت دادن كتابهای خود كردند ، اما این كار فقط در قبال وثیقه و ضمانت انجام می دادند .در این مورد ، نمونه مشهوری از یك برگه امانت برای گرفتن یكی از كتابهای پزشكی از مدرسه پزشكی پاریس موجود است كه به طرزی بارز و حیرت انگیز ، ارزش مادی كتابها و دستنویسها را می رساند . تا زمانی كه لویی یازدهم ، پادشاه فرانسه كتابی در زمینه پزشكی از این كتابخانه می خواست ، پیش از آنكه كتاب را به او امانت دهند ، از او درخواست كردند كه سپرده ای معادل١٢مارك و ١٠٠ سكه طلاودیعه بگذارد .
شاه این مبلغ را به ودیعه گذاشت و كتاب را به امانت گرفت . پس از استفادهُ آن درتاریخ ٢٤ژانویه١٤٧٢پس داد و مبلغ مزبور را هم به او برگردانده شد . بعضی ازكتابخانه های رهبانی نیز بودند كه از كتابهای خود صورت بر می داشتند ، اما این صورت برداری برای فهرستنویسی نبود ، بلكه به منظور ثبت لیست هدایایی بود كه دریافت كرده بودند .
دسته ای دیگر از كتابخانه های دورهُ میانه ، برای كنترل مجموعه كتابها ی خود در برابر تلف شدن یا دزدیده شدن ، از آنها لیست برمی داشتند .(( فهرستنهای مكتوب شعر گونه ای نیز وجود داشت كه نشان می دهد راهبان جوان موظف بودند صورت اسامی آثار كتابخانه را از بر كنند . تنها در دیرهای بزرگ است كه ما به فهرستهای واقعی یا به عبارت دیگر به راهنمای محتویات جای كتابها ی موجود و قابل استفاده بر می خوریم . بدین ترتیب ، اولین فهرستهای دوره میانه ، فهرست قفسه ای صرف بود . ثبت و صورتبرداری از كتب بر حسب نام نویسنده و موضوع مواردی بودكه بعدها با گسترش كار فهرستنویسی به موارد قبل اضافه شد . ))٩با ظهور چاپخانه و دستاورد آن - كتابهای چاپی - حجم مواد نوشتاری به طور مداوم رو به افزایش گذاشت .
كتابها نه تنها متناسب با امكانات مردم عادی ارزان شدند ، بلكه در جهت تنوع نیز گسترش یافتند . كتابفروشان با دادن اطلاعاتی نظیر اندازه كتاب ، تعدادصفحه ها ، نوع صحافی ، قیمت و نیز شرح كوتاهی در باره كتاب و محتویات آن در فهرست یا كاتالوگهای خود ، معیارهای ثابت و مشخصی برای توصیف كتب وضع كردند .طولی نكشید كه كتابخانه ها در معرف فهرستهای خود هنگام توصیف كتاب ، كم و بیش به نحوی وسیع از این شیوه تقلید كردند .
و بدین ترتیب به خوانندگان خود كمك كردند تا ، مشخصات كتب را از طریق فهرست آنها در یابند . با رشد روز افزون تعداد نشریات ادواری بخصوص در زمینه علوم و تكنولوژی لازم بود كه از شیوه ها و معیارهای جدیدتری برای توصیف استفاده شود .چند و چون انتظاراتی را كه متخصصان و دانشمندان امروز ، از فهرستنویسی دارند ، می توان از نظریاتی كه ویلیام ب . همیلتون استاد تاریخ دانشگاه دوك Duke و جوزف س. فروتنFruton استاد بیوشیمی دانشگاه ییل Yaleدر این مورد داده اند دریافت : (( بخشی از توقعات همكارانم را از فهرست ، چنان كه خود گرد آورده ام ، در ذیل به نظر میرسانم.
فهرست در پاره ای موارد به حكم مقتضیات و مسئولیتهای محلی ، باید یك كتابشناسی جامع درحول موضوع معینی به دست دهد.فهرست باید بخش اعظم موضوعها را به كسی كه راه دستیابی به آنها را نمی داند ، عرضه دارد . فهرست باید پژوهنده را به آثار و كلیدهایی راهنمایی كند كه او را به كشف كامل جنبه های دیگرموضوعش هدایت كنند .فهرست باید موجودی كتابخانه را زیر سر عنوانهای موضوعی ، چنان ثبت كند كه ، هم جستجوگر كم مهارت و هم ، كسی كه از قوانین سر عنوانهای موضوعی اطلاعات چندانی ندارد ، بتواند آنها را بفهمد .فهرست باید برای موضوعها یا عناوینی كه بر زبان هر شخص جاری است سر عنوان داشته باشد .فهرست نباید از روی بدعت به اجزا ءجدا از هم ، تجزیه شده و پراكنده باشد . یك فهرست فرهنگی واحد پژوهنده را به سادگی یك فهرست تجزیه شده به موضوعها ، نویسنده - عنوان ، ادواریها اسناد ، مجموعه های ویژه و غیره ، به زحمت نمی اندازد و نمی فریبد .
در خصوص آن بخش از فهرستنویسی كه فهرستنویسی توصیفی خوانده می شود ، لازم است فقط تصریح كنم كه فهرست برگه ای برای بیشتر متخصصان علوم ، اهمیتی ثانوی دارد و از آن مانند صورت بازیابی ، برای تعیین محل موادی كه نمی توان آنها را به آسانی در قفسه ها یافت استفاده می شود : یا به علت كه از این مواد اشخاص دیگری استفاده می كنند ، یا رده بندیشان روشن و دقیق نیست و یا به علل دیگر . نیز روشن است كه فهرستباید به مقاصد اداری بازبینی شود - بخصوص در ارتباط با سفارش كتاب . آشكار است كه فهرست برگه ای برای بازیابی كتابها لازم است .
در پشت این واقعیت ، سئوال ساده ای نهفته است و آن این است كه جزئیات معرفها در فهرست برگه ای چگونه باید باشد .متخصص در علوم مایل است كه تمام جزئیات برگه فهرست ، دقیق و قابل اعتماد باشد ، اما وقتی شرط انجام گرفت ، دیگر رو به مقدار اطلاعی كه بتواند در امر شناسایی آن مدرك كفایت كند مانع خواهد بود . افزون بر این او به آنچنان فهرستنویسی ای نیازمند است كه دستیابی بهكتب و مجلات را به سریعترین حد ممكن آسان سازد .١٠ ما از فهرست انتظار داریم كه جوابگوی انواع خواسته های كتابشناختی باشد ، و تا حد ممكن بدون ارجاع جستجو به انواع دیگر خدمات كتابخانه . اما این خواسته ، خواسته ای قابل تاُیید یا دفاع نیست ، زیرا فهرست كتابخانه ، تا حد وسیعی به سفارش ، آماده سازی ، بازبینی قفسه، رسیدگی ، تجدید نظر ، تصفیه و كارهای دیگری كه در كتابخانه انجام می شود بستگی دارد. یك فهرست كتابخانه ای نوین از نوع مطلوب ، آنچه را كه كتابخانه از مشخصات منابع خود ثبت كرده با نظری به امر تسهیل بازیابی آن برای مطالعه و تحقیق، در معرض دید می گذارد ،مانند ابزاری قابل اعتماد در رساندن اندیشه ها و موضوعهای كتب مختلف به خوانندگانی كه از كتابخانه استفاده می كنند خدمت می كند ، اطلاعات كتابشناختی اساسی را برای مطالعه و تحقیق نظام یافته عرضه می كند . همچنین به عنوان كتابشناسی گزیده از نویسنده و موضوع عمل می كند .
ویژگیهایی كه در بالا برای فهرستهای كتابخانه ای جدید برشمردیم ، آن را از فهرستهای دوره كهن و دوره میانه كه چیزی بیش از سیاههُ اسامی مجموعه های كتابخانه نبود متمایز میكند . رف برگه ها و دفترهای ثبتی كه امروزه ، در كتابخانه ها نگهداری می شوند ، همان وظیفه صورت اسامی موجود در كتابخانه را از دوشش بر می دارند . این طبیعی است كه همچنان كه تدریجاً خواننده كتب اهمیتش از خود كتابها بیشتر شد ، اهداف تهیه فهرست كتابخانه نیز ، از اینكه صرفاً صورت اسامی موجودی كتابخانه را به دست دهد ، به عاملی جهت بازیابی و تعیین محل مدرك یا گروه مدارك خاصی از مجموعه كتابخانه تبدیل شده است ، كه این خود اكنون از مهمترین وظایف فهرست كتابخانه است .
برگه فهرست می تواند، انواع متعددی از اطلاعات مربوط به موُلف ، همكارانش ، موضوعها و عناوین ، شكل و ظواهر مختلف و جوانب دیگر كتاب را ارائه دهد .در اینجا ، اگر به این نكته توجه شود طبیعی است كه : آیا كتابشناسیهای خاص آماده و طبق ضوابط و جامعی كه از نویسنده ها و موضوعهای مختلف تهیه می شود و در آنها از عناوین كتبی كه در محدوده آنها قرار میگیرد توصیف و ارزیابی كاملی ارائه شده ، می توانند مكمل فهرست كتابخانه محسوب شوند و یا جز اطلاعات اضافی و بی ارزشی از موجودی كتابخانه چیزی عرضه نمی كنند . آشكار است كه كتابشناسیها محدود به حدود مجموعه معینی نمی شوند . پس گرد آورندهُ كتابشناسی ، اگر چه برآن می شود كه موضوع خاصی را برگزیند ، آمار كار او در پایان تا حدی كلی خواهد شد، ولی زمینه كار فهرستنویسی به آثاری محدود است كه هر كتابخانه ، آنها را مناسب تهیه و نگهداری در مجموعه خود می داند .
تعداد كثیری از كتابخانه های كوچك هستند كه تهیه كتابشناسی را كه با ارزش و علمی نمی بیند . در چنین شرایطی ، بایستی روی جزئیات فهرست كتابخانه كاملاً تاكید شود تا ، فهم فهرست بتواند در عین حال وظایف لیست بازیابی كتابها ، و كتابشناسی را باهم انجام دهد . اما در نظام كتابخانه های بزرگ می بینیم كه عناوین موجود درفهرست ، ممكن است نسبت بزرگی از عناوین را كه كتابشناسیها در بر دارند ارائه كنند. به عنوان مثال ، میتوان از فهرست كتابهای چاپی موزه برتانیا یا از فهرست كتابخانه لندن نام برد.(( در موُسسه كلمبیا ، استادفریری Frarey گزارش داده است كه مطالعات روی پوشش موضوعی فهرستها و كتابشناسیها ، میزان تكراری از ٧٥ درصد تا٩٠ درصد را نشان می دهند .)) ١١مطمئناً اینجا فهرست كتابخانه ، به ابزاری ثانوی بدل می شود . اگر كتابخانه ها ، در نظم دادن كتابها از روشی منطبق با نحو ه تنظیم عناوین كتابشناسیها پیروی كنند ، و نشانه هایی برای عناوین موجودی خود وضع كنند ، به نظر می آید كه دیگر به فهرست مستقلی برای كتابخانه نیاز نباشد .
گرایش جدید در به كارگیری سیستم قفسه باز ، در كتابخانه ها و پیروی از نظامهای رده بندی مناسب برای تنظیم و عرضه كتابها ، به تدریج به كم شدن اعتماد خواننده به فهرست انجامیده است . آیازمان آن نرسیده است كه در دامنه اهمیت فهرست و اینكه از خصوصیتی برخوردار است كه جانشینی برایش متصور نیست ، تجدید نظر كنیم . بویژه هنگامی كه هزینه ها ی فزاینده فهرستنویسی و تاخیری كه در این روش به دنبال دارد ، پدیدهُ عام و مزمنی در كتابخانه های بزرگ وكوچك هر دو شده است ؟(( به نظرم می رسد كه روند ارزشیابی مجدد سازمان كتابخانه می تواند ، با فهرستنویسان و مدیران متساویا شروع شود . اگر آنچه را كه در بخش فهرستنویسی انجام می شود ، با دقت بررسی كنیم و از خویشتن بپرسیم چرا فهرست می كنیم اگر دلایل عنوان شده را واقعاً قانع كننده بیابیم یا نه ، این دلایل توجیه صرف فعالیتی باشند كه دیگر چون گذشته ، تحسین برانگیز و واجب محسوب نمی شود ، ما عملاً قادر خواهیم بود كه درجهت تغییر خط مشی كتابخانه پیشنهادهایی بدهیم كه نتایجش ، نه تنها عاید بخش خدمات فهرستنویسی خواهد شد ، بلكه برای مراحل و تشریفات دیگر كتابخانه نیز سودمند خواهد افتاد .
اگر از خود بپرسیم كه آیا واقعاً فهرستنویسی تا ابد لازم است ؟ خواهیم دید كه چنین انجام می شود . زیرا ما در تمام كتابها ، ارزش تحقیقی بالقوه ای برای آتیه قائلیم و آنها را دور نمی اندازیم بلكه به انبار تبعیدشان می كنیم .)) ١٢اهداف فهرستنویس و شیوه های آن می بایست ، نه به شكلی یكنواخت و یكسان در همه جا، بلكه برابر نیازهای ویژه هر كتابخانه و شرایط آن تعیین گردد. اما وظایف اساسی یك فهرست كه چنین است: (( تعیین دقیق و سریع اینكه در مجموعه كتابخانه با نام مولف یا عنوان معین مدركی وجود دارد یا نه و اگر وجود دارد جای آن كجاست ، و نیز تعیین دقیق و سریع موادی كه در كتابخانه درباره موضوعی معین وجود دارد و جای آن)) ١٣ همچنان بدون تغییر خواهد ماند . در كشور ما هند هزارها كتابخانه هست .این كتابخانه ها از طریق موُسسات خصوصی ، عمومی ، آموزشگاهی ، دانشكده ای و دانشگاهی اداره می شوند و پاره ای از آنها از مجموعه های بزرگ برخوردارند تعدادی از آنها قریب یك قرن است كه انجام وظیفه می كنند . همه این كتابخانه ها ، گرد آوری و ذخیره سازی كتابها را مطابق توان و منابع خود انجام داده اند . بررسی كار این كتابخانه ها ، به راحتی نشان خواهد داد ، كه وقت ، زحمت و بودجه ای كه صرف كتابها شده نتایجی به بار نیاورده است كه باآن وقت و زحمت و بودجه برابری كند ، زیرا كتابها یی كه خوانندگان می خواهند در این كتابخانه ها موجود نیست .
و از آنجا كه تعیین كتابها كار آسانی نیست ، كتابهای مورد نیاز هم به راحتی در دسترس قرارنمی گیرد. ارزش و وجههُ كتابخانه - چه بزرگ باشد چه كوچك - به كار آیی آن در طی زمان بستگی دارد . مردمی كه دنبال حقیقت ، یا اطلاعاتی در یك صفحه چاپ شده هستند ، حق دارند جویای كتاب مناسبی باشند كه آن اطلاع را دربر دارد . اگر كتابخانه هنگام تقاضای كتاب نتواند آن را ارائه دهد ، كارش به عنوان یك كتابخانه تمام است و تبدیل به انبار كتاب می شود .
هیچ كتابخانه ای - از هر نوع كه باشد - نمی تواند در ادای این وظیفه اساسی مسامحه كند ، زیرا این وظیفه ، علت وجودی كتابخانه ها و یكی از مهمترین ضمانتهای آینده آنها را تشكیل میدهد . اگر كتابخانه ها ، شوقی به عملی ساختن این هدف به بهترین وجه آن دارند ، جز تهیه فهرستی كارآمد برای موجودی خود راه كوتاه دیگری در پیش ندارند . ممكن است برخی بپرسند این كتابخانه ها در طول این مدت چه می كردند ؟ آیا برای مجموعه كتابهای خود فهرستهایی ندارند ؟ جواب این پرسش مثبت است . پس چرا نمی توان از آنها ،آن نوع اطلاعاتی را كه مورد نیاز است به دست آورد ؟ می توان پاسخ داد كه فهرستهای حاضر ، نه برای برآوردن این وظیفه طراحی شده و نه گرد آوری شده اند.پرسشگرادامه می دهد و می پرسد : (( پس اصلا چرا بوجود آمده اند و چه كسی آنها را بوجود آورده است ؟ ))
جواب این است : (( شكی نیست كه این فهرستها با كوشش و زحمت فراوان بوجود آمده اند ، اما كسانی كه آنها را پایه گذاشته اند ، هنر گرد آوری فهرست كتابخانه را نمی دانسته اند و برای این بود كه فهرستها در مسیرهای مختلفی افتاده اند .)) و به جای آنكه در كارهدایت و راهنمایی استفاده كننده باشند ، ابزار گمراه كننده ای شدند كه خوانندگان را گیج و مایوس می كردند . آنگاه خوانندهُ غیر قانع ، حكم به عدم صلاحیت كتابخانه می دهد و اعتقاد می یابد كه هر تلاشی برای نگهداری آن به خرج عمومی عبث است.مسلم است كه چنین احساسی از جانب مردم برای موجودیت و آینده كتابخانه ها و كتابداران مهلك است.
اگر بخواهیم به شكلی نهایی براین نمود ناخواسته چیره شویم ، در برابر خود فقط یك چاره جدی می یابیم و آن تهیه فهرستی رضایتبخش ، ساده ، كارآمد و مفید از كتابهای كتابخانه است . برای هر كتابخانه ضروری است كه پیش از اضافه كردن كتاب جدید ، یك چنین فهرست قابل اعتمادی از مجموعه موجود خود ترتیب دهد . اگر فهرست كتابخانه ، بر اساس اصول صحیحی ترتیب یابد ، بقای آن درآتیه به عنوان ابزاری كارآیی تضمین می شود . در این سخن ، حقیقت وسیعی نهفته است كه می گویند فهرست خوب ، چون كلیدی برای باز كردن محتویات بسته كتابخانه است : تعداد خوانندگان را افزایش می دهد ، باعث صرفه جویی در وقت و هزینه مردم و كاركنان كتابخانه می شود ، منابع كتابخانه را حفظ میكند و عامل و فزاینده ُ شهرت كتابخانه می شود و منزلت آن را بالا می برد .
زیرا معیار حقیقی ارزش كتابخانه ، نه درتعداد كتابهای آن است ، نه در ساختمان عریض و طویل آن ونه در بودجه هنگفت آن ، بلكه در خدماتی است كه می تواند به خواننده در طی زمان ارائه دهد . از این رو فهرست خوب ابزار ضروری هر كتابخانه است و در طرح و پی ریزی و فراهم آوردن آن ، می بایست توجهی كامل مبذول گردد.در كنار این ارزش عملی ، فهرست ارزشی تاریخی نیز دارد ، زیرا یكی از اسناد اصلی تاریخ كتابخانه است .
(( غالباً تنها سندی است كه همپای حوادث زمان آمده است . همچنین قاعدتاً تنها ابزاری است كه دسترسی به آن ، برای مطالعه از سایر ابزار آسانتر است . اگر چه ما نمی توانیم آن را پیوسته به طور كامل تفسیر كنیم ، اما برای ما هدایا و تهیه و سفارش مدارك را ثبت می كند ، به ما در فهم یا پیگیری رشد كتابخانه ، و اندیشه حاكم برسیاست خرید و ترتیب كتابها یاری می دهد . تاریخ كتابخانه می تواند بخش با ارزشی از تاریخ فرهنگی باشد و در پرتو پیشینه ای فراگیر حتی می تواند با ارزشتر شود .)) ١٤فهرستهای ١٦٠٥و ١٦٢٠بادلیان Bodleianو فهرستهای موزهُ بریتانیا و فهرستهای دانشگاه لیدن از١٩٥٥تا ١٧٤١و فهرست كتابخانه ملی پاریس - Biblio theque National de Paris مثالهای بارزی هستند كه دیدگاههای فرهنگی تاریخ عصر خود را به ما نشان می دهند .
ظاهراً فهرستهای كتابخانه های خصوصی - به عنوان منابع اطلاعاتی - باید برای نویسندگان تاریخ اندیشه ، ارزشی بیش از فهرستهای سازمانها و موسسات داشته باشند . زیرا در حالی كه سازمانها و موسسات معمولا كتابها را با معیاری معین و استاندارد جمع میكنند كه به اهدافی كه برای آن به وجود آمده اند مربوط است ، كتابخانه های خصوصی ممكن است ، كتابهایی غیر عادی با سرشتی ویژه را در بر بگیرند و به زمینه كشف ناشده ای بپردازند كه برای مطالعه آكادمیك ارزش بسیاری داشته باشد .معلوم شده كه درتهیه این فهرستها ، معمولاً از یك ترتیب رده بندی شده ، استفاده شده است .
در ضمن ، می توانند اطلاعاتی درباره ُ اینكه (( افراد در زمان پیشین چه می نوشتند و چه می خریدند ،چه می خواندند و به چه می اندیشیدند )) ارائه دهند . علاوه براین ، سلیقه و علایق گرد آورندگان كتابها را نیز نشان می دهند. گذشته از ارزش تاریخی و ارجاعی ، این فهرستها می توانند به مقاصد متنوع دیگری از قبیل تعیین نام مولفان و عنوانها ، تعیین ارزش مادی كتابها ، انتخاب كتاب در موضعی معین ، بررسی صنعت و تجارت كتاب و بررسی رشد و توسعه كتابخانه های مربوطه نیز خدمت كنند . كوتاه آنكه ، فهرستها نیابت و جانشینی كتابهای آن كتابخانه ها را كه دیگر اشیائی متعلق به گذاشته اند بر عهده دارند . و می توانند پرسشهای گوناگون را به خاموشی و فروتنی پاسخ گویند .مورخ آینده تمدن ما ، شاید فهرستهای كتابخانه های ما را به عنوان منابع اطلاعاتی منعكس كننده آمال و آرمانهای فكری نسل ما تلقی كند . بنابراین ، بر فهرستنویسان است كه دریابند تنها به جامعه خوانندگان حاضر خدمت نمی كنند ، بلكه برای رفع نیازهای جامعهُ فرهیختهُ آینده نیز می كوشند .
ارجاعات
۱ J.H. Shera and M. E. Egan . The Classified Catalog. Chicago , American Library Association , ۱۹۵۶ , p.۱,
۲.Ibid.
۳. Maurice F . Tauber . ed . “Current Trends in Cataloguing and Classification ,” Library Trends, v. ۲: ۲, Oct. ۱۹۵۳ , p. ۱۷۴ .
۴.John Willis Clark . The Care of Books . Cambridge University Press , ۱۹۰۹ , p . ۲۱.
۵.Ruth F. Strout .“The Development of the Catalog and Cataloging Codes, ”Library Quarterly, XXVI, ۴,Oct, ۱۹۵۶, p. ۲۵۷.
۶.Edward Alexander Parsons . The Alexandrian Library . London cleaver - Hume Press , ۱۹۵۲, pp.۲۱۷-۲۱۸.
۷.John Willis Clark . The Care of Books . Cambridge University Press , ۱۹۰۹, p. ۲۰۰ . ۸.Ibid , p. ۲۱۴.
۹.James Westfall Thompson . The Medieval Library .N . Y. Hafner Pub. Co. , ۱۹۵۷ , p.۶۱۳ .
۱۰.Edwin E. Williams ed . Problems and Prospectx of the Research Library . N.Y., the Scarecrow Press, ۱۹۵۶.pp.۶۷,۷۴.
۱۱.Paul S. Dunkin . “Criticisms of Current Cataloging Practice ٫” Library Quarterly . XXVI,۴,Oct, ۱۹۵۶, p۲۹۵
۱۲.Mary Piggott. Cataloguning Principles and Practice : an Inquiry . Lond . Library Association , ۱۹۵۴, pp. ۶- ۷.
۱۳.J.H.Shera and M.F.Egan. The classified Catalog. American Library Association , ۱۹۵۶, p. ۹.
۱۴.Archer Taylor . Book Catalogues : their Verities and Uses. Chicago, the Newberry Library , ۱۹۵۷, p.۱۴۹.
۱ این مقاله ترجمهُ كامل فصل اول كتاب زیر است :
C.G. Viswanathan ، Cataloguing : Theory and Paractice، ۳rd edition . Bombay ، ASIA Publishing House ، ۱۹۶۵.
* Raghuvamsa of Kalidasa ; Kadambri of Bana; Leelvati of Bhaskaracharya
* لوی ٥٩) Levi قبل از میلاد ) ، مو رخ رومی ، كتاب۱۴۲ جلدی او یكی از منابع مهم تاریخ روم شمرده می شود . – م.
نوشتهُ س . گ . ویسواناتان
ترجمهُ محمد جواهر كلام
منبع : فصلنامه علوم اطلاع رسانی