پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

موسیقی فعلی ایران ؟ !


موسیقی فعلی ایران ؟ !
عنوان این مطلب به این علت انتخاب شد که می بینم، تعدادی از دوستانی که در دوران تحصیل در دانشکده موسیقی، و یا آنانکه در گذشته درباره موسیقی عقایدی خاص داشتند، هم اکنون مشغول کارهایی هستند که به هیچ وجه شایسته آنان نیست. بوجود آمدن این شرایط می تواند آینده موسیقی را دچار بحرانی فزون تر از آنچه شاهدش هستیم کند. وقتی تحصیل کردگان موسیقی این چنین کنند، دیگر از آن هایی که به صورت آماتور و یا غیر آکادمیک مشغول کارند انتظاری نمی رود.
وضعیتی که هم اکنون بر موسیقی ایران حاکم است، موسیقی دانان ایران را به شکلی وادار به این کرده که دست به کارهایی زنند که شاید در حالت عادی کمتر حاضر به انجام آن باشند. در سالیان نه چندان دور وقتی سری به مراکز فروش نوار می زدید، نوعی یکدستی یا یک نوع تک جنسی بودن نوارها را مشاهده می کردیم. (زمانی که هنوز سی دی بدین شکل وجود نداشت). موسیقی فقط موسیقی سنتی، و اگر غیر این بود کاست های موسیقی غیر ایرانی را می دیدیم. این نوع تک بعدی فکر کردن و بسته نگه داشتن فضا، به نوعی باعث رونق اجباری موسیقی سنتی شده بود که اتفاقا کارهای بسیار خوبی هم در پی داشت، مثل: شورانگیز، دستان، راز و نیاز، آستان جانان، صبحگاهی و.... پس از چندی و با گذر زمان این آثار هم بی رقیب شدند و موسیقی ایران در رکودی دیگر فرو رفت. با آزاد شدن موسیقی مردمی (پاپ)، موسیقی دانان موسیقی سنتی ایران برای رقابت و یا هر چیزی که می شود به آن گفت دوباره وارد کار شدند ولی این بار نه برای ساختن اثری هنری و بیاد ماندنی از موسیقی ایرانی، بلکه برای اثبات برتری و یا نوعی رقابت با آنچه پانزده سال اجازه انتشار نیافته بود. شروع موسیقی پاپ در ایران (پس از انقلاب)، چیزی نبود جز تقلید و یاد آوری آنچه قبل داشتیم و این خود کافی بود تا هر چیزی را از جلوی پای خود بر دارد. و جالب این جاست، کسی که خود پس از سال ها اهتمام ورزی برای این و آن، در راس سازمان صدا و سیما (و البته پشت سر یک شاعر که اتفاقا مدیر مرکز موسیقی صدا و سیما هم بود و هست و اتفاقا از موسیقی هیچ نمی داند)، قرار گرفت، به همه دوستان دوستانش مجوز داد و ... یک ماه پیش در مصاحبه ای فرمودند:(( اکثر آثاری که از رادیو و تلویزیون پخش می شوند، خوانندگانش خارج می خوانند تقلید می کنند و تلفیق شعر و موسیقی آنها ایراد دارد!!!)).
و بیشتر جالب که همین جناب به خاطر لطف یکی از بازیگران تلویزیون که اتفاقا! کاستی منتشر کردند و اجازه پخشش را از تلویزیون نتوانستند بگیرند، در یک تله گیر افتادند و به خاطر درخواست حق امضا یا هر چیز دیگر از سازمان اخراج ... ببخشید با عنوان بازنشست، بدرقه شدند و...
به هر حال، این فقط یکی از مواردی بود که شاید موضوع بحث ما هم نباشد. در ادامه گروهی شورای موسیقی تلویزیون را تشکیل دادند که باز هم اتفاقا خوب می شناسیمشان و یکی از این آقایان که در ماه گذشته سریال روزانه ای در شبکه سه داشتند و زحمت ساخت موسیقی و خواندن آن را کشیدند و الحق که خوب از موسیقی کوچه بازاری دهه سی و چهل با آن فواصل کمتر از دوم دیسونانس فرودی و ربع پرده های دلبر که به خوبی تداعی کننده کارهای وفایی و داوود مقامی و... بود، استفاده کردند، از درس ردیف موسیقی ایرانی در دانشگاهشان نتوانستند نمره ‌« ده » بگیرند و جالب اینجاست که ساز تخصصی ایشان سنتور است...!!! و این آقایان باید تشخیص و باز می گویم تشخیص دهند که این موسیقی خوب است و این موسیقی بد! باز هم از موضوع دور شدیم...
آقایی که روزی از روزهای حدود چهار سال پیش برای اولین بار با ما سر ضبط کاری، رفتاری داشت که حتی ما در هنگام ضبط می ترسیدیم در اتاق رژی بمانیم که نکند آقا خراب کند، اکنون برای اجرای کنسرت (!) در شهر قزوین برای یک شب چهل میلیون تومان نقد میگیرد، سه هفته پیش وقتی مرا دید از کنارم طوری رد شد که انگار مرا نمی شناسد و بیچاره نکرد معمولی رد شود!... هر کسی می دید حتما از من می پرسید که فلانی را می شناسید که این شکلی رد شد؟! و وقتی به رویش آوردم در جوابم خودکار درآورد تا به من امضا دهد!
دیروز در روزنامه همشهری با یکی از موسیقی دانان ایران صحبت می شد که فرمودند از موسیقی سنتی به آن شکل استقبال نمی شود و موسیقی دانان به سلیقه مردم، موسیقی کار می کنند.!
ولی من این را می دانم که موسیقی دان باید به نوعی معلم باشد، یعنی موسیقی دان باید سلیقه موسیقی در جامعه بوجود بیاورد.
شاید هم اکنون من نتوانم در این مورد درست و حسابی بنویسم، می بینید که به جایی دیگر می رسیم. امیدوارم در مجالی دیگر مفصل توضیح دهم.
منبع : موسیقی هنری ایران