جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


فمینیسم فرامدرن و فمینیسم اسلامی


فمینیسم فرامدرن و فمینیسم اسلامی
● فمینیسم فرامدرن‌
نسبی‏گرایی را شاخصه اصلی دیدگاه فرامدرن دانسته اند با این تعبیر، پست مدرن ها قبول ندارند حقیقت غایی یا عینیتی وجود داشته باشد كه با كاربرد مفاهیم مربوط به عصر جدید غرب ـ همچون خرد و شناخت ـ قابل فهم باشد. از این دیدگاه، هر مكتب فكری مانند«لیبرالیسم، ماركسیسم، سوسیالیسم، محافظه كاری، یا ناسیونالیسم» كه مدعی درك واقعیت در وجهی یكسان و یكپارچه باشد، هم گمراه كننده و هم ظاهر فریب است و ادعاهای چنین مدعیانی ریشه در شیوه های تفكری دارد كه در پی تحمیل نظمی وحدت بخش بر اجتماع و دنیای طبیعت است. پست مدرن ها تأكید می كنند كه این طرز تلقی ره به جایی نمی برد. چون واقعیت بسیار پیچیده تر از آن است كه در روش واحدی بگنجد. آنها تلاش برای ایجاد یك مكتب فمینیستی خاص را رد می كنند، چراكه روش زنان برای درك خویش چندگانه و متنوع است. هویت هر زن از طریق یك رشته عوامل ادراك می شود كه بر یكدیگر تأثیر می گذارند: سن، قومیت، طبقه، نژاد، فرهنگ، جنسیت و تجربه. هیچ تلاشی برای كشاندن این عوامل به یك اردوگاه ایدئولوژیك واحد مثمر ثمر نیست. بنابراین مدل واحدی از فمینیسم كه بتوان آن را بر همه زنان تحمیل كرد. وجود ندارد. بلكه هر مدلی برای یك فرد مناسب است: پس می توان گفت به تعداد زنان جهان فمینیسم وجود دارد. یان مكنزی و دیگران، مقدمه ای بر ایدئولوژی های سیاسی، ص ۳۸۳ و نیز رك : محمدرضا تاجیك، ‌فرانوگرایی و جنبش های نوین اجتماعی، گفتمان، ش ۱، ص ۸۹: كامبیز كاهه، فمینیسم و حساسیت تشدید شده، نقد سینما، ش ۱۰، ص ۶۱ و رقیه تمیمی، مدرنیسم و پسامدرنیسم، برگ فرهنگ، ش۱، ص ۷
در این دیدگاه، هر فرهنگ برای مشكلات جامعه خود پاسخ های بومی دارد كه باید تنها در محدوده همان فرهنگ مورد ارزیابی قرار گیرد. مشكلات زنان عراقی، بنگلادشی و افغانی با مسائل زنان كانادایی و آمریكایی متفاوت است، بنابراین لازم است زنان در شرایط و در مناطق مختلف راههای متفاوتی برای مقابله با پدرسالاری بپیمایند، تكیه بر باورها و بر راهبردهای جهان شمول، می‌تواند اشكال جدیدی از ستم بیافریند.
برخی از متفكران این گروه متأثر از روان شناسی رفتارگرایانه رفتارگرایی (Behavierism) یكی از مكات جدید روانشناسی است كه در سال ۱۹۱۳ توسط یك روانشناس جوان آمریكایی به نام برادوس وتسون ایه گذاری شد و به صورت مهمترین و بحث انگیزترین نظام روانشناسی آمریكا درآمد. واتسون یك روانشناسی عینی یعنی (علم رفتار) را خواستار شد كه تنها با اعمال رفتاری قابل مشاهده و قابل توصیف به طور عینی باشد و با واژه هایی مانند«محرك» و «پاسخ» سروكار داشته باشد.
او می خواست شیوه های آزمایشی و اصول روانشناسی حیوانی را كه خود به طور فعال در این زمینه كار كرده بود، در مورد انسان به كار ببندد. «برای اطلاع بیشتر رك: شولتر، تاریخ روانشاسی نوین، ج ۲ بر حفظ ویژگیهای زنانگی تأكید می ورزند. آنها بر این باروند كه زن نیازمند تشكیل خانواده و برخورداری از نعمت زن و فرزند است، بنابراین نه نفس خانواده و ازدواج، بلكه نوع خاصی از روابط تحمیل شده بر زنان، زمینه ساز بردگی تاریخی زن شده است. علت فروتری زنان وجود رفتارهایی است كه از بدو تولد میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می كند. بنابراین مطلوب آنان هم‌چون لیبرال فمینیست ها، جامعه‌ای دوجنسی است كه تشابه حقوق زن و مرد در آن تأمین شده باشد. در این خصوص‌،‌ حذف نمادهای جنسیتی از كتب درسی بسیار مؤثر و مفید است. رك: آندره میشل، پیكار با تبعیض جنسی، ترجمه محمد جعفر پوینده: زویا منزوی، (زن در دوره‌ پست مدرن)، زن ۱۵/۱۰/۷۷
هرچند دیدگاههای فرامدرن در چند دهه اخیر طرفداران زیادی یافته، اما از اعتراضات گسترده فمینیست های داخل و خارج نیزدرامان نمانده است. مخالفان، پست مدرن ها را به ایجاد خلل در جهانی شدن جنبش فمینیسم متهم می‌كنند، چراكه تفكر فرامدرن این فرصت را به دولتمردان كشورهای جهان سوم خواهد داد كه به بهانه تفاوت ها و مختصات فرهنگی و اجتماعی از حل مشكلات زنان طفره بروند. اگر یك حقوق مبنایی عام در سرتاسر جهان وجود نداشته باشد كه از سوی تمامی ابنای بشر به رسمیت شناخته شود، عملا دفاع از حقوق بشر با نفی حقوق بشر مساوی خواهد شد. بنابراین لازم است زنان خارج از چارچوب فرهنگ های بسته ملی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی، منافع خود را به عنوان زن از درون برنامه‌های سیاسی، استراتژی‌های توسعه اقتصادی، شكل بندی های ثابت اجتماعی و برنامه های یكسویه نظام آموزشی استخراج كنند.
مخالفان همچنین گفته اند كه نگرش چند فرهنگی می تواند به جدایی میان زنان و مردان در جوامع مختلف بیانجامد و نوعی بی تفاوتی نسبت به امكان همكاری و استفاده از تجربیات دیگران به همراه داشته باشد. برای آشنایی با دیدگاه مخالفان نسبی‏گرایی رك : مهرانگیز كار، (حقوق زن در خطر نسبی‏گرایی فرهنگی)، زنان، ش ۵۴ ص ۱۸: روحی شفیعی، (خواهری جهانی در جستجوی استراتژی)، زنان، ش ۳۲ ص ۲۶: حامد شهیدیان. (نسبی‏گرایی فرهنگی و ستم جنسی)، جنس دوم، ش ۲، ص ۳۹ و برای آشنایی با مدافعان دیدگاه فرامدرن رك : ناهید مطیع، (فمینیسم در ایران در جستجوی یك رهیافت بومی)، زنان، ش ۳۳، ص ۲۰ به علاوه، نسبی‏گرایی فرهنگی به ما می‌آموزد كه شكل واحدی از مردسالاری وجود ندارد. اما آنگاه كه مردسالاری بومی در جامعه مورد حمله قرار می گیرد، این راه را به ما نشان می دهد كه آن را تبلور فرهنگ و سنت بومی بدانیم از نقد و تحلیل آن طفره برویم و ارزش های فرهنگی دیگری را در جامعه مطرح نكنیم. رك : مهرانگیز كار، حقوق زنان در خطر نسبی‏گرایی فرهنگی، زنان، ش ۵۴، ص ۱۸
● فمینیسم اسلامی‌
فمینیسم اسلامی پدیده ای نو در كشورهای اسلامی بویژه ایران است، عمر آن در كشور ما به كمتر از دو دهه می رسد. برخی فمینیسم اسلامی را روش‌ها و رفتارهایی در زمینه اجرای مساوات و عدالت جنسی در قالب اررش های اسلامی دانسته اند.حامد شهیدیان، فمینیسم اسلامی و جنبش ایران، ایران نامه، چاپ آمریكا، پاییز ۱۳۷۷، ص ۶۱۲ این تعریف در بیان ماهیت این دیدگاه كاملا نارساست. بهتر آن است كه فمینیسم اسلامی را به تفسیری زن مدارانه از اسلام تعریف كنیم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گروهی از زنان ایرانی فراری با‏گرایش های ماركسیستی، از آنجا كه خود را در مبارزه با نظام اسلامی شكست خورده می‌دیدند، به جنبش‌های زنانه پیوستند و ایده خود را با ایجاد تشكل‌های مدافع حقوق زنان ادامه دادند. همچنین افراد دیگری از مخالفان حكومت اسلامی كه از همكاران دستگاه سلطنتی بودند. به فعالیت های مشابه دست زدند. گروهی از فمینیست های یاد شده كه در قالب اعتقادات ضددینی یا لائیك به دفاع از حقوق زنان می پرداختند، پس از مدتی به این نتیجه رسیدند كه چون گرایش های مذهبی در زنان ایرانی قوی و بنیادین است، هیچ تحول اساسی در ایران بدون درنظرگرفتن مذهب نمی تواند به وقوع بپیوندد. بنابراین در جستجوی نظریه ای كه دیدگاههای فمینیستی را در پوشش دینی توضیح دهد، به طرح فمینیسم اسلامی پرداختند. از میان این افراد می توان به نیره توحیدی، افسانه نجم آبادی، پروین پایدار (ناهید یگانه) و هاله افشار اشاره كرد كه در خارج از كشور به تبیین فمینیسم اسلامی می‌پردازند، برخی از افراد یادشده در مجلات تجدیدنظر طلب داخلی نیز دارای مقاله اند و یا به تألیف كتاب پرداخته اند، رك : افسانه نجم آبادی، حكایت دختران قوچان: نیره توحیدی، (جنسیت، مدرنیت و دموكراسی)، جنس دوم، ش ۳ در نگاه آنان فمینیسم اسلامی برزخی میان دیدگاه اصول‌گرا (شریعت مدار) و فمینیسم غربی است و می تواند به عنوان حلقه واسطی برای طرح شعارهای تند و لائیك به كار رود.
از سوی دیگر، گروهی از فمینیست ها در داخل كشور كه در فضای مذهبی ایران تنفس می كنند و در عین حال با فرهنگ مغرب زمین آشنایند، در میان این دو فرهنگ ناهمگون با بحران هویت مواجه شده اند و به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی برآمده اند كه تضاد موجود میان باورهای دینی و آموزه ای جهان غرب را چگونه باید پاسخ گفت؟ برخی كه به فرهنگ جدید غرب دل بسته بودند، یكباره به انكار آموزه های دینی پرداختند و با طبقاتی یا خرافی دانستن این اعتقادات، مروج دیدگاههای ماتریالیستی شدند و برخی دیگر كه هم به اسلام ایمان داشتند و هم از فرهنگ غرب متأثر بودند، دیدگاه رای اسلامی و قوانین مدنی و جزایی جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار دادند. آنان برای خروج از این بحران، تفسیر متون دینی را به گونه ای هماهنگ با فرهنگ جدید یشنهاد كردند. حاصل عملكرد این گروه در مباحث زنان دیدگاهی را ایه نهاد كه در عمل نتایج مشابهی با فعالیت زنان تبعیدی داشت.
از این رو، هرچند فعالان این گروه از زنان متدین، خوش سابقه‌، غیرسیاسی و یا حتی گاه دارای سابقه طرفداری از نظام اسلامی بودند، اما در تقسیم بندی فرهنگی در كنار زنان تبعیدی به فمینیست های اسلامی شهرت یافتند. بنابراین می‌توان فمینیسم اسلامی را محصول مشترك برخی روشنفكران دینی داخل كشور و مخالفان نظام اسلامی در خارج دانست. گاه در نوشته های نویسندگان داخلی و خارجی واژه (فمینیست اسلامی) را به زنانی اطلاق می كنند كه به صراحت به دفاع از سكولاریسم. عدم ثبات احكام دین و تشابه حقوق زن و مرد پرداخته اند. گرچه می توان با تحلیل محتوای نوشته ها و سخنان آنان به چنین نتایجی رسید. اما از آنجا كه قویا محتمل است خود به مبانی گفته ها و نوشته‌هایشان التفات كامل نداشته و به آن ملتزم نباشند. شایسته نیست آنان را فمینیست اسلامی بدانیم. مخصوصا با توجه به اینكه اكثر آنان از عنوان فمینیست پرهیز دارنددر این میان، دو نكته قابل توجه است؛ اولا، مطالعه و مقایسه دقیق نشان می‌دهد كه روشنفكران داخلی در طرح دیدگاههای خود متأثر از جریانات خارجی اند و فعالان خارج از كشور با تمهید برنامه هایی سعی در برقراری پل ارتباطی میان داخل و خارج در بدست آوردن اطلاعات لازم و ارایه راهكارها و رهنمودهای مؤثر دارند. رك: ضرورت پیوند جنبش زنان داخل و خارج كشور، آوای زن، چاپ سوئد، ش ۲۵ و ثانیا: نهادهای بین المللی كه در صدد تحمیل دیدگاههای خود در عرصه مسائل زنان و ایجاد الگویی جدید در روابط زن و مرد را در دستور كار خود قرار داده اند؛ جریان فمینیسم اسلامی را تقویت می كنند.
فمینیست های اسلامی در داخل و خارج غالبا مباحث خود را بر نسبیت فرهنگی استوار می كنند. بدین معنا كه هر جامعه ای برای مسائل خود اسخ بومی دارد كه باید در قال فضای فرهنگی خود مورد قضاوت قرار گیرد.حامد شهیدیان، فمینیسم اسلامی وجنبش زنان ایران، ایران نامه، پاییز ۷۷، ص ۶۱۳ با این نگاه، می توان گفت كه فمینیسم اسلامی تا حدودی متأثر از نظریه‌های پست‌مدرن است، آنها همچون بسیاری از گروههای زن‏گرا، مردسالاری را مسأله اساسی زنان در خانواده و اجتماع می دانند و به سمت آرمان های تساوی طلبانه پیش می‌روند و تفاوت‌های زن و مرد مسلمان در احكام و قوانین را مورد انتقاد قرار می‌دهند. اینان مفاهیمی چون اومانیسم، سكولاریسم، حقوق بشر و تشابه زن و مرد را با تفاسیر متداول در جهان غرب، به عاریت گرفته اند و سعی بر آن دارند كه با ارایه برداشت های جدید از آیات قرآن، قرائتی ازدین ارایه دهند كه به الگوهای شناخته شده در جهان غرب نزدیك باشد.
● شاخصه اصلی تفكرات این گروه را می توان درچند محور بیان نمود:
الف) تفكیك میان دین داری و دین مداری
آنان تصریح می كنند كه اعتقاد به دین ضرورتا به معنای حاكمیت دین در شئون اجتماعی بشر نیست. دین ترسیم كننده رابطه میان خالق و مخلوق است و نباید حوزه دخالت دین را به مسائل اجتماعی و تنظیم قوانین سرایت داد. بنابراین، سكولاریسم جانشینی شایسته برای دین مداری است. حكومت نه تنها نباید تحت نظر هیچ دین و مذهبی باشد، بلكه باید شهروندان را از دخالت دادن گرایش‌‌های مذهبی در حوزه مسائل سیاسی پرهیز‌دهد. نیره توحیدی، فمینیسم اسلامی چالشی دموكراتیك یا چرخشی تئوكراتیك؟، كنكاش، چاپ آمریكا، پائیز ۱۳۷۶، ص ۱۰۶
این گروه با استفاده از آراء اندیشوران جهان غرب، بر این اعتقاد پای می فشارند كه احكام اجتماعی اسلام دارای مبانی كاملا عرفی است و اصولا مصالح و مفاسد در احكام اجتماعی امری قابل شناسایی است. بنابراین، هرگاه به یك مصلحت و مفسده اجتماعی دست یافتیم، خود بر طبق آن به جعل احكام و قوانین می پردازیم، اما احكامی كه در شرایط زمانی و مكانی جزیره‌العرب وضع شده و مصالح خاص خود را داشته در دنیای كنونی قابل اجرا نیست. تفاوت بحث تأثیر زمان و مكان از دیدگاه فقها با نظریه مطرح شده در بالا نیازمند توضیح نیست بنابراین به پندار آنها، احكام مسلم اسلامی از جمله تفاوت زن و مرد در ارث‌، تفاوت در دیه، پرداختن مهریه به زن، لزوم نفقه، مدیریت مرد در خانه و مسائل دیگر در جهان كنونی كه عصر تحقق آرمان‌های تساوی طلبانه است، رنگ می‌بازد.
اما آیات صریح قرآنی و روایات بیشمار در مقابل این بینش را چگونه باید تحلیل كرد؟ پاسخ روشن است، باید با طرح احتمالات تازه، آیات قرآن را با پندارهای ناقص خویش هماهنگ نموده و یا از حجیت انداخت و با جعلی خواندن روایات از زحمت تفسیر و تأویل آنان حتی الامكان دوری جست. چنانكه یكی از طرفداران فمینیسم اسلامی در تفسیر آیه ۳۴ سوره نساء بر این اعتقاد بود كه لفظ ضرب در فقره (واضربو هن) به معنای نواختن و عشق بازی آمده است. رك‌: محسن قائنی، محسن سعید زاده، كتك زدن زن نتیجه ریاست مرد بر خانواده، زنان، ش ۱۹، ص ۷۲
ب) عدم ثبات در شریعت‌
فمینیست های اسلامی اعلام مواضع یكپارچه ابدی و ازلی بر مبنای خصوصیات همگانی و جهان شمول، بدون تأثیرپذیری از شرایط خاص اجتماعی و تاریخی را نمی پذیرند. همان، ص ۲۰ از نگاه آنان، دفاع از حقوق زن از هیچ الگوی ثابتی تأثیر نمی پذیرد و بنابراین وجود احكام ثابت را انكار می كنند. اعتقاد به ناپایدار بودن گوهر دین و اعتقاد به جدایی دین از شئونات اجتماعی در رسیدن به آرمان‌های فمینیسم اسلامی لازم و ملزوم یكدیگرند.نیره توحیدی، فمینیسم اسلامی چالشی دموكراتیك یا چرخشی تئوكراتیك؟، كنكاش، پائیز ۱۳۷۶، ص ۱۰۸
برخی از طرفداران این دیدگاه با اعلام ناكارآمدی روش اجتهاد فقهی، اجتهاد مدرن و سازگار با پیشرفت‌های جهان غرب را به عنوان جایگزینی اجتناب ناپذیر برای دفاع از حقوق زنان معرفی كرده اند. سعیدزاده، محسن، شیوه استنباط در مكتب فقهی مدرن، پیام هاجر، ش ۳۳۵: ضرورت انقلاب در روش، ایران فردا، ش ۴۱
ج) توجه به نقش زن در خانواده‌
نباید چنین پنداشت كه فمینیست های اسلامی جایگاه زن را به عنوان همسر و مادر به همان اهمیتی كه اسلام و مسلمانان قائلند، به رسمیت می‌شناسند. بلكه نگاه آنان به خانواده مذهبی كه گاه به خانواده سنتی از آن یاد می كنند، نگاهی انتقادی است. آنان در مقابل برخی فمینیست های غربی، به ظاهر به اهمیت جایگاه و نقش زن در خانه اشاره می‌كنند و در عین حال خواهان برابری نقش‌ها، مشاركت مرد در فعالیت های خانگی و نفی مدیریت مرد در خانواده اند. آنان از فمینیست های غربی انتقاد كرده اند كه مصالح جامعه و خانواده را در پای اعتقاد به فردگرایی افراطی قربانی می كنند. حامد شهیدیان، فمینیسم اسلامی و جنبش زنان ایران، ایران نامه، چاپ آمریكا، پائیز ۱۳۷۷، ص ۶۲۴ بر همین اساس، همجنس‏گرایی به نظر آنها گرایشی انحرافی به حساب می آید.
فمینیسم اسلامی یك جنبش داخلی و منحصر به ایران نیست. كشورهای اسلامی دیگر نیز كم و بیش با این پدیده مواجه اند و نویسندگان سرشناس از این كشورها به نقد دیدگاه اصول گرایانه و طرح دیدگاههای غرب گرایانه با استفاده از الفاظ دینی پرداخته اند. نوال السعداوی ـ نویسنده زن مصری ـ و فاطمه مرنیسی ـ نویسنده مراكشی ـ را می توان از فمینیست‌های اسلامی دانست.
فمینیست‌های اسلامی از انتقاد دیگر فمینیست‌ها و اندیشمندان غرب‏گرا در امان نمانده‌اند. برخی از مخالفان اندیشه های پست مدرنیستی، فمینیسم اسلامی را زن باوری پوپولیستی (عوام زده) لقب داده اند كه با طرح نسبی‏گرایی فرهنگی از قبول ایده های جهانی در مورد زنان طفره می رود و خواهری جهانی را نادیده می گیرد و در پی تبدیل شكلی از مردسالاری به شكل دیگری از مردسالاری است. همچنین آنان را متهم می كنند كه خواهان ارتقای حقوق زنان و ایده های تساوی طلبانه در چارچوب حفظ نظام اسلامی اند. رك‌: هایده مغیثی، فمینیسم پوپولیستی و فمینیسم اسلام، كنكاش، چاپ آمریكا، پائیز ۱۳۷۶، ص ۵۷ و حامد شهیدیان، فمینیسم اسلامی و جنبش زنان ایران، ایران نامه، چاپ آمریكا، پائیز ۱۳۷۷، ص ۶۱۱ برخی نیز پای را فراتر گذاشته و اصولا اسلام را مخالف با حقوق و هویت زنان می دانند. به زعم آنان، با تفاسیر زن‌مدارانه از متون اسلامی نمی توان بر ماهیت زن ستیز دین اسلام سرپوش گذاشت. رك‌: ناهید یگانه، فمینیسم اسلامی، راه آزادی، ش ۴۶، ص ۱۲
از سوی دیگر، از دیدگاه اسلام اجتهادی، انتقادات مهم و اساسی به اندیشه های این گروه از فمینیست ها وارد است. اگر دست طبیعت زن و مرد را با ویژگی های منحصربه فردی از هم ممتاز كرده است، چنین خلقتی مبتنی بر حكمت و هدفمندی است. آیا تناسب میان تكوین و تشریع نیز خود از حكمت های الهی نیست؟ اگر فمینیست های اسلامی تأثیر تفاوت بیولوژیك زن و مرد را در مواردی چون مرخصی زایمان می پذیرند چه دلیلی بر انكار چنین تأثیری در موارد دیگر دارند؟
تفكیك میان دین باوری و دین مداری نیز از مسائلی است كه تفكر اسلامی آن را برنمی تابد. دخالت دین در شئونات اجتماعی زندگی بشری از مسائلی نیست كه خردمندان دین آشنا در آن تردیدی روا دارند.
امورات اجتماعی از آنجا كه در صلاح و فساد انسان مؤثر است و از آنجا كه میان دنیا و آخرت پیوندی استوار برقرار است، لاجرم امورات اجتماعی نیز در محدوده دخالت شریعت قرار می گیرد، آیات متعددی از قرآن كریم نشانگر شأن اجتماعی دین است. از جمله بقره: ۲۴۷ (در مورد تعیین حاكم برای مردم)، بقره: ۲۷۵ (در مورد تحریم ربا)، بقره: ۲۲۲ و ۲۴۲ (در مورد مسائل زناشوئی)، مائده: ۹۰ (در مورد معاملات)
فمینیست های اسلامی برای تطبیق متون دینی با اعتقادات و اندیشه های پیش ساخته خود به تأویل آیات قرآن می پردازند، حال آنكه روش اجتهادی، تفسیر آیات قرآنی و روایات را تنها در چارچوب اصول پذیرفته شده عقلایی و شرعی معتبر می داند و بر استفاده ابزاری از آیات قرآن در توجیه عقاید و دیدگاههای بیگانه مهر بطلان می زند.
نیره ستوده
منبع : نشریه حورا