چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به مجموعه طنز شب های برره


نگاهی به مجموعه طنز شب های برره
اما آیا شب های برره آنچنان حادثه بزرگی است كه بیانیه ها و اعتراضات و تكذیبیه هایش بخش هایی از خبر سراسری سیما را به خود اختصاص دهد؟ آیا اثری كه «مهران مدیری» و همكارانش هر شب به خانه هامان می آورند، در جامعه ای كه از هر لحاظ دچار فقر و كمبودهای فرهنگی است و تا این اندازه می تواند مسئله ساز باشد، علامت سئوال بزرگی را به ذهن ها تحمیل می كند.مدت ها است، عادت كرده ایم كه عده ای هرگاه مجموعه ای یا اثری را بر مذاق خود گوارا نمی یابند، آن را به گرز بدآموزی برانند و آنگاه كه انگشت بر نقاط دردناك یك جامعه چه از لحاظ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی گذارده شده، به جای فكری به حال درمان درد، انگشت را قطع می كنند! درست همان مسئله ای كه سال ها است گریبان جامعه ورزش كشورمان را نیز در چنگال هایش دارد و روزنامه نگاران آن عرصه چنان معرفی می شوند، كه گویی افرادی بی وطن و مزدورند.آری، «مدیری» برای چندمین بار و این دفعه آشكار و بی پرده تر مسائل را می گوید، آنچنان كه ابداً لازم به كنار زدن لایه های رویی آن نیست. او هنگامی كه پاورچین و نقطه چین را هم می ساخت، اینچنین كشاكشی را البته به مراتب ضعیف تر تجربه كرده بود و در پاسخ به این نكته اشاره داشت كه تیغ تیز طنز را هر كسی تاب نمی آورد و مدیری در عمل و در پیشگاه مردم اظهار كرد كه آماده هرگونه عواقبی است.این بار اما «مهران مدیری» تیغی به دست دارد تیزتر از همیشه و بی محابا به مسائلی پرداخته كه در جامعه ما موج می زند، هر چند كه عده ای نمی بینند یا نمی خواهند كه ببینند! «شب های برره» قصد تلنگرزنی دارد، اما برخی توان تحمل تلنگری را نیز ندارند و خود را شكننده می بینند، عده ای از بازیگران عرصه سیاست، دعواهای زرگری برره ای ها را بسیار شبیه به درگیری های جناحی خویش می پندارند، مردان اقتصاد كلك های «زن پارچه فروش» را كنایه ای از بیماری مزمن اقتصادی كشور یافته اند و دولتمردان پاچه خواری های «جان نثار» را تملق های رایج برای یك شبه طی كردن راه های صد ساله در ادارات و میان كارمندان می دانند. آنها كه «كیانوش استقرارزاده» را به عنوان المان روزنامه نگاران، خبرنگاران و اهالی فرهنگ كشور پذیرفته اند، تیرشان را به نشانه ای صحیح زده اند، چرا كه برخورد هایی كه در برره با «كیانوش» می شود همانی است كه با روزنامه نگاران و خبرنگاران می شود، حتی از نوع صدا و سیمایی اش.
تملق، غیبت، وضع نابسامان بهداشت و درمان و آداب و رسومی كه نه در شرع جایی دارند و نه در عرف ولی در كشور ما بر آن پا فشاری بوده، هست و خواهد بود و درست برای اصلاح آن باید از جایی استارت زد كه مدیری و سیمای جمهوری اسلامی آن را آغاز كرده اند و این لهجه و گویش یكی از معدود راه هایی است كه می توان دست به دامان آن شد تا به راحتی بسیاری نقصان ها را بر زبان آورد و این انتقاد ها و مخالفت ها كه از سوی گروه ها و افرادی خاص صورت گرفته، خواسته یا ناخواسته بر این مسئله صحه می گذارند.
اینكه برره ای ها به نوعی تمام وقایع مهم تاریخی را به اقسام الطرق به خود برمی گردانند و بی وقفه به گذشته ها و پدران خود می بالند، اینكه برره تنها وابسته به یك محصول «نخود» است و آن هم بی آنكه لحظه ای تلاش كنند به دست می آید، اینكه نخود در تمام مسائل روزانه برره ای ها ریشه دوانیده، اینكه مرغ همسایه «فسا» برای اهالی برره غاز است.
اینكه بهره ای كه اینان از تاریخشان برده اند نقش و نگارهایی است كه بر خشت و گل بناها حك شده، اینكه تندیس «بز» در میدان اصلی برره را نمادی از ساده لوحی و بی تفاوتی می دانیم كه مدت ها است گریبانمان را گرفته یا شهوت دنیوی رسوخ كرده در میان تار و پود زندگی هامان و حتی نام هایی كه برای كاراكترها برگزیده شده، همه و همه نشانه آن است كه مدیری و همكارانش این بار با چشمانی كاملاً باز و دانسته كارشان را آغاز كرده و ادامه می دهند.نقطه عكس بسیاری از روتین های شبانه ای كه پخش می شوند فقط و فقط به قصد پر كردن بی هدف دقایق واپسین شب ها، می آیند و می روند. «شب های برره» همان مسیری را طی می كند كه یك اثر كمدی باید برود، سعی در جذب مخاطب، خنداندن و حفظ مخاطب و در نهایت انتقال مفاهیمی كه در افكار نویسنده و كارگردان می جوشد.مطالبی كه در بالا آمد به این معنا نیست كه مدیری كاری بی نقص را راهی گیرنده های خانگی ما كرده، شاید در مدرسه ای هم دانش آموزی به دلیل تقلید از دعواهای برره ای ها صدمه نیز دیده باشد و این را هم باید قبول داشت كه رسانه ها سهم بسزایی در تاثیر گذاردن بر جامعه دارند، اما این را هم نباید از یاد برد كه ۹۵ درصد از وقت كودكان در اختیار خانواده ها، مدرسه و ده ها بخش و اداره و ارگان و كانون هایی است كه قرار است آموزش دهند و تاثیر مثبت بگذارند و بسیار ساده لوحانه است اگر خانواده و نقش تربیتی آن را كمتر از رسانه در نظر بگیریم و البته این را نیز به انبوهی از مجموعه ها و برنامه های آموزنده ای كه از رسانه در طول سال ارائه می شود، اضافه كنید.شب های برره مجموعه ای است كه نام دو تن از كسانی را در راس هرم تولیدی خود می بیند كه از موفق ترین های سینما و سیمای كمدی ایران در دهه اخیر به حساب می آیند؛ مهران مدیری و پیمان قاسم خانی. این دو پرداخت خوب شخصیت ها را كه تك تك نمادهایی هستند برای سخن گفتن بخشی از جامعه ما با بازی خوب اغلب هنرپیشه های این مجموعه در هم آمیخته اند تا یكی از بهترین طنزهای شبانه تلویزیونی را شاهد باشیم. داستان در این مجموعه اگر چه گاهی اسیر بداهه گویی نیز می شود اما بی شك قوی است و توانا. جای پای محكمی كه مدیری و قاسم خانی برای خود ساخته اند، به راحتی از بین نخواهد رفت و انتقاد های گهگاه و كوركورانه ای كه طبق معمول در كشور ما بیشتر بر پایه حب و بغض ها است، این جای پا را محكم تر از قبل خواهد كرد.
امروزه شاید بسیاری از كسانی كه شب ها پای زندگی برره ای ها می نشینند، به خوبی دریافته باشند كه برره كجا است، اما اینكه، آن را به زبان بیاورند شاید كار آسانی نباشد. فرهنگ، زبان و حركات برره ای ها دیگر بخشی از زندگی روزمره ما شده، مسئله ای كه برای یك مجموعه تلویزیونی به آسانی به دست نمی آید، مگر اینكه برای ما قابل لمس و باوركردنی باشد. و این را هیچكس جز مخاطبان نمی توانند گواهی دهند.

محمدرضا خالقی زاده
منبع : روزنامه شرق