جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


پرورش عزت نفس کودکان


پرورش عزت نفس کودکان
عزت نفس سالم، محافظ كودك در مقابل چالش‌هایی است كه با آنها روبه‌رو می‌گردد.
كودكانی كه احساس خوبی در مورد خودشان دارند زودتر بر تعارضات كنترل می‌یابند و در برابر فشارهای منفی مقاوم هستند. آنها راحت‌تر لبخند می‌زنند و از زندگی لذت می‌برند. این كودكان، واقع بین و عموماً خوش‌بین هستند.
در مقابل، برای كودكانی كه عزت نفس پایینی دارند، چالش‌ها می‌تواند علت و منبع اضطراب و ناكامی باشد. كودكانی كه در مورد خود، بد فكر می‌كنند، زمان زیادی را صرف یافتن راه‌حل برای مشكلاتشان می‌كنند. آنها از افكار خود انتقادی خود به ستوه می‌آیند. افكاری همچون «من خوب نیستم.»، یا «من نمی‌توانم هیچ كاری را به درستی انجام دهم.» آنها ممكن است منفعل، منزوی یا افسرده باشند. در مواجهه با چالش‌های جدید، پاسخ فوری آنها «نمی‌توانم» است.
مطلب زیر را بخوانید تا به نقش مهمی كه شما می‌توانید در پرورش عزت نفس سالم در كودكتان داشته باشید، پی ببرید.
□□□
عزت نفس یك مجموعه از باورها یا احساسات است كه در مورد خودمان داریم یا ادراكی كه از خود داریم. چگونگی تعریفی كه ما از خودمان می‌كنیم بر انگیزش‌ها، نگرش‌ها و رفتار و عواطف و همچنین سازگاری هیجانی‌مان تأثیر می‌گذارد.
الگوهای شكل‌گیری عزت‌نفس از سال‌های اولیه زندگی آغاز می‌شود. برای مثال، هنگامی كه كودك به مرحله مهمی از دوره‌ رشد خود می رسد، یك حس پیشرفت را تجربه می‌كند كه باعث تقویت عزت‌نفس می‌شود.
یادگیری غلت زدن بعد از بارها كوشش ناموفق یا تسلط یافتن بر گذاشتن قاشق به دهان در هرزمانی كه غذا می‌خورد، تجربیاتی هستند كه به او نگرش «توان انجام كار» را می‌آموزند. مفهوم موفقیت پس از تلاش از نخستین سال‌های زندگی شكل می‌گیرد.
هنگامی كه كودك بارها تلاش می‌كند و شكست می‌خورد و در نهایت موفق می‌شود، تصویری از قابلیت‌های خود را به دست می آورد. همزمان با این اتفاق، او خود پنداره‌ای را براساس تعامل با دیگران ایجاد می‌كند. به این دلیل است كه نقش پدر و مادر در شكل‌گیری یك ادراك خویشتن درست و سالم در كودك، كلیدی است.عزت نفس همچنین می‌تواند به عنوان تركیب احساس قابلیت با احساس دوست داشته شدن، تعریف شود. كودكی كه از پیشرفت خود شاد است اما احساس دوست داشته شدن نمی‌كند در نهایت عزت نفس پایینی را تجربه می‌كند. همچنین، كودكی كه احساس دوست داشته شدن می‌كند، اما در مورد توانایی‌هایش مردد است با یك عزت نفس پایین روبه رو خواهد شد. عزت نفس سالم هنگامی كه بین این دو تعادل مناسبی حاصل شود، به دست می‌آید.
در همان حال كه كودك رشد می‌كند، عزت نفس او در نوسان است و بارها تغییر می‌كند. زیرا عزت نفس تحت تأثیر تجربیات و ادراكات جدید كودك قرار می‌گیرد و این به آگاهی از نشانه‌های عزت نفس سالم و ناسالم كمك می‌كند.
كودكی كه عزت نفس پایینی دارد، تمایل به امتحان چیزهای جدید ندارد. او اغلب به صورت منفی در مورد خودش صحبت می‌كند و جملاتی از قبیل: «من هرگز چگونگی انجام این كار را یاد نخواهم گرفت» یا «هیچ‌كس به من توجه نمی‌كند»، می‌گوید: كودك ممكن است تحمل كمی در برابر ناكامی‌ها داشته باشد، زودتر از دیگران كاری را رها كند یا صبر كند تا فرد دیگری زمام كار را به دست بگیرد.
كودك با عزت نفس پایین، بسیار از خود انتقاد می‌كند و بسیار زود از خود ناامید می‌گردد. این كودكان، مشكلات موقتی را به عنوان شرایط دایمی و غیرقابل تحمل می‌بینند. در مقابل، كودكی كه عزت نفس سالمی دارد، از تعامل با دیگران لذت می‌برد.
او در موقعیت‌های اجتماعی راحت است و همچنین از فعالیت‌های گروهی لذت می‌برد. هنگامی كه چالشی به وجود می‌آید، او قادر است كه برای یافتن راه حل اقدام كند.
او در این هنگام، بدون دست كم گرفتن خود یا دیگران ناخشنودی خود را ابراز می‌كند. برای مثال، به جای این كه بگوید: «من یك احمق هستم»، می‌گوید: «من این را نمی‌فهمم.» او نقاط قوت و ضعف خود را می‌شناسد و آنها را پذیرفته است.
● چگونه والدین می‌توانند به پرورش عزت نفس سالم در كودك كمك كنند؟
▪ به آنچه می‌گویید توجه كنید. كودكان بسیار به واژه‌هایی كه والدین استفاده می‌كنند، حساس هستند. به خاطر داشته باشید كه كودكتان را نه تنها برای كار خوبی كه انجام داده است، بلكه همچنین برای تلاش‌هایش، تشویق كنید.
▪ الگوی مثبتی برای كودك باشید. اگر شما بیش از اندازه در مورد خودتان سختگیر باشید یا در مورد توانایی‌های خود بدبین و غیرواقع بین باشید، كودكتان نیز مانند شما می‌شود. عزت نفس خود را پرورش دهید تا كودكتان یك الگوی مناسب داشته باشد.
▪ باورهای غلط كودكتان را شناسایی كرده و آنها را تصحیح كنید. به كودكتان كمك كنید تا معیارهای صحیح‌تر و واقع‌بینانه‌تری را در ارزیابی خود برگزیند كه این به كودكتان كمك خواهد كرد تا خودپنداره‌ سالم‌تری داشته باشد. ادراك غلط از خود می‌تواند ریشه بدواند و برای كودك واقعی شود. برای مثال، كودكی كه در مدرسه، دانش‌آموز خیلی خوبی است اما در ریاضیات مشكل دارد، می‌گوید: « من نمی‌تواند ریاضیات را انجام بدهم. من یك دانش‌آموز بد هستم.»
این تعمیم نه تنها اشتباه است، بلكه باوری است كه می‌تواند كودك را به سوی شكست رهنمون كند. كودكتان را تشویق كنید تا موقعیتی را كه صحیح است، ببینید.
در مثال بالا، یك پاسخ سودمند می‌تواند این باشد: «تو یك دانش‌آموز خوب هستی. تو در مدرسه عالی هستی. ریاضیات تنها یك موضوع درسی است كه تو احتیاج داری تا زمان بیشتری را صرف آن كنی. من نیز كمك خواهم كرد.»
مهدی ملك‌محمد
منبع : روزنامه همشهری