جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


دست شما درد نکند!


دست شما درد نکند!
روزنامه اعتماد: بیمه‌های دولتی هم به‌زودی خصوصی می‌شوند. سهام شرکت‌های بیمه‌ای ۱۰۰ درصد به بخش خصوصی واگذار می‌شود.
«مایکل مور» فیلم‌ساز منتقد آمریکایی در فیلم مستند مشهور و جنجال‌برانگیز خود؛ «سیکو» SICKO، به وضوح از وضع اسف‌بار بهداشت و درمان، در آمریکای پیشتاز دموکراسی، پرده برداشته و آشکارا نشان داده است که چگونه عوامل قانونگذاری و دولت بوش با گرفتن مبالغ کلان و خریده شدن توسط شرکت‌های بیمه‌ای و دارویی، بلایی بر سر مردم آمریکا آوردند که نمونه‌اش را در هیچ کشور توسعه یافته‌‌ای -که هیچ- در بسیاری از کشورهای درحال توسعه هم نتوان دید.
پنجاه میلیون نفر از جمعیت آمریکا از هیچ بیمه‌ای برخوردار نیستند. آنان که بیمه هستند نیز با تنوعی از شرکت‌های بیمه مواجه‌اند که هر کدام ساز خود را می‌زنند و هریک پذیرای «دردِ» مربوط به خود هستند. هر بیماری به هنگام مراجعه با ده‌ها مانع مواجه می‌شود و اگر نوع بیمه‌اش با آن سازمان بیمه‌گر مربوط به خدمات درمانی همخوانی نداشته باشد، بی‌رحمانه به بیرون پرتاب می‌شود.
هر بیمه‌گر که ساز خود را دارد، در ابتدا به دنبال سابقه‌ی نوع بیماری بیمار می‌رود و اگر شکل ضعیف شده‌‌ی همان بیماری در او وجود داشته و بیمار آن را به هنگام بیمه شدن، ندانسته، گزارش نداده و... به همین علت، بهانه می‌شود تا بیمه‌گر رفع تکلیف می‌کند و بیمه شده را مایوس به درب خروجی بیمارستان هدایت می‌کند. بیمه‌گر براساس قانون از قبول انواع و اقسام عمل‌های پزشکی طفره می‌رود، بسیاری از داروها را خارج از دستور پرداخت خود، لیست کرده است و ده‌ها دردِ بی‌درمان دیگر را برای خودشان قانونمند کرده‌اند تا فقط مردم را بچاپند و آنان را در موقع نیاز به‌دنبال نخود سیاه بفرستند و بی‌پناه رها کنند. در پس چنین وضعی، فیلم نشان داده است که چگونه طفلی بیمار در اثر همین شیوه‌های عملکرد، که می‌توانست زنده بماند، به سادگی درآغوش مادرش می‌میرد و آب از آب تکان نمی‌خورد. ظاهرا قرار است اطفال در غزه با بمب‌های فسفری اسرائیل ذوب شوند و در آمریکا توسط شرکت‌های بیمه‌ی ابر سرمایه‌داران جهانی زجر کش گردند.
فیلم مستند مایکل مور، شکل تکامل یافته‌ی خصوصی سازی بهداشت و درمان را در آمریکای متمدن به روشنی نشان می‌دهد و آشکارا مفهوم «خصوصی شدن» آن را که تا چه اندازه‌ای کثیف و ددمنشانه است، برملا می‌کند.
امروز... و با عجله، ما نیز تلاش داریم تا گام در جا پای آمریکا بگذاریم! و این کارها، درست زمانی تشدید می‌شود که کوس رسوایی «مالکیت خصوصی به عنوان وسیله‌ی لازم برای استثمار» در تمام جهان و به ویژه آمریکا به صدا درآمده و پیشکسوتان ایده‌ئولوگشان، حال که قافیه تنگ آمده، صحبت از ملی کردن بانک‌ها و دیگر صنایع می‌کنند تا باز هم به حساب مردم، خرج شکم خلیفه کنند: امروز ملی می‌کنند، فردا ملی را خصوصی می‌سازند و پس فردا همان خصوصی، ملی است و به عکس؛ ملی خصوصی!! و در پس همه‌ی این ملی- خصوصی‌ها، نباید در پایه و اساس چاپیدن و غارت کردن خدشه‌ای به‌وجود آید.
هم اکنون که همه‌ی بیمه‌ها در ایران خیلی هم خصوصی نشده، اوضاعِ درمان کشور، با داستان مستندی که آقای مایکل مور از وضع آمریکا آورده، نه تنها چندان تفاوتی ندارد، در بسیاری موارد عکس‌برگردانی ناشیانه از آن است که زشتی‌اش را بیش‌تر نشان می‌دهد.
این‌که در ایران چه تعداد، اصلا بیمه نیستند، بماند. اما آنان ‌که بیمه هستند نیز در ملغمه‌ای از انواع و اقسام بیمه‌ها، سرگردان شده‌اند. چندین نوع بیمه‌های پشتیبانِ «بیمه» وجود دارد که کارشان بیمه کردن اشخاص بیمه است!! این بیمه‌گرها که بیمه‌ی شما را بیمه کرده‌اند، وظیفه دارند تا به هنگام ضروری به کمک بیمه‌ی شما بیایند و بعضی از آن‌چه بیمه‌ی رسمی شما قادر به انجامش نیست، پشتیبان شوند و انجامش دهند. حکایت عجیبی است!
اما، داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بیمار با بیمه‌ی رسمی‌اش، مراحلی را طی می‌کند: در موقع مراجعه به دکتر، بخشی از ویزیت دکتر را بیمه‌ی رسمی می‌پردازد- درصورتی که پزشک با بیمه‌ی رسمی قرارداد داشته باشد- بخشی را بیمار از جیب ناتوان خود نقدا تقدیم می‌کند. پزشک انواع و اقسام آزمایش‌ها را ضروری می‌داند و بیمار به دنبال آن در نوبت‌ها می‌ماند و بالاخره دستورهای پزشک را مو به مو اجرا می‌کند. طبق برنامه، بخشی از هزینه‌ی بخشی! آزمایش‌ها را بیمه‌ی رسمی قبول می‌کند و مابقی را به بیمه‌ی مکمل که بیمه‌ی رسمی را بیمه کرده است، واگذار می‌کند!
بیمار صورت‌حساب‌ها را به بیمه‌ی مکمل ارایه می‌دهد و بیمه‌ی مکمل بعد از گرفتن همه‌ی فتوکپی‌ها و مدارک لازم که تهیه‌ی هر کدام برای بیمار، سواد و تخصص لازم دارد، بیمار را آگاه می‌کند که بسیاری از این صورت‌حساب‌ها خارج از تعهدات است و قابل پرداخت نمی‌باشد.
بیمه شده‌ی رسمی که بیمه‌نامه‌ی مکمل را با خود می‌کشد، فغان و ناله‌اش به هوا بلند می‌شود که این دیگر چه داستانی است؟ چرا از همان اول و یک‌جا مبلغ بیمه را از حقوق کسر نمی‌کنید؟ و چرا در همان فیش حقوقی مبلغی را جداگانه برای بیمه‌ی تکمیلی کسر می‌کنید؟ و چرا برای این که ده نفر کارمند بیمه‌گر را سرکار بگذارید، هزار نفر بیمار را هلاک کرده و بی رحمانه تر سرکار می‌گذارید؟
دست شما درد نکند! چشم شما روشن که می‌خواهید همین ملغمه‌ی عذاب آور کنونی را هم «خصوصی‌تر» کنید و آن را صد در صد به بخش خصوصی واگذار نمایید!! بهتر است شما دست‌اندرکاران نابغه هم فیلم مستند «سیکو»ی مایکل مور را ببینید و خودتان قضاوت کنید که چگونه و با چه سرعتی پا در جا پای آمریکای عدالت‌گستر جهانی گذاشته‌اید.
در آن فیلم، مایکل مور، نمونه‌ی کانادا، انگلستان و فرانسه را هم می‌آورد که بیمه‌ی درمان تقریبا در آن کشورهای ثروتمند رایگان است و بالاخره از کوبای تحریم شده‌ی نه ثروتمند تصاویری نشان می‌دهد که چگونه چند نفری از آسیب دیدگان و مجروحان ۱۱ سپتامبر آمریکا را که مایکل مور با خود برای درمان به کوبا برده است، رایگان درمان می‌شوند و همه می‌فهمند که در کوبا بهداشت و درمان کاملا رایگان است و همه‌ی مردم از بدو تولد تا مرگ بیمه هستند. آیا می‌توان به جای آمریکا، از کوبا آموخت؟
هادی پاکزاد