یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رجا


رجا
رجا عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست؛ به شرط آنکه وقوعش متوقّع و منتظّر بوده و سببی عقلائی داشته، و انتظار انسان به این خاطر باشد که اکثر اسباب آن فراهم است. در این صورت نام رجا بر این انتظار، صادق است. ولی اگر کسی بدون سبب، منتظر وقوع محبوب خود باشد، نام غرور و حماقت بر آن صادق‌تر از رجا است و اگر اسباب آن معلوم‌الوجود نبوده، و از عدم آنها نیز اطلاعی در دست نباشد بهتر است به جای رجا به آن تمنّی بگوئیم.
به هر حال خوف و رجا به حالتی اطلاق می‌شود که مورد تردید باشد؛ اما آنچه مورد یقین است انتظارش را خوف یا رجا نمی‌نامند.
به هنگام طلوع خورشید کسی نمی‌گوید: به طلوع خورشید رجا دارم.
چنانچه به وقت غروب نمی‌گوید از غروب خورشید خوف دارم. ولی در مورد باران می‌گویند به باریدن باران رجا دارم، و از قطع باران خوف دارم.
ارباب قلوب و معرفت به خوبی می‌دانند که دنیا مزرعهٔ آخرت است. قلب انسان چون زمین و بذر آن ایمان است، و طاعات به منزله شخم، آماده کردن و تهیه آب برای این مزرعه می‌باشد.
قلبی که حبّ دنیا در آن رسوخ کرده چون زمین شوره‌زای است که بذر در آن رشد نمی‌کند و می‌دانند که قیامت روز برداشت محصول است و هیچ کس جز کِشته خود را درو نخواهد کرد، و هیچ کشتی جز از بذر ایمان نخواهد رویید.
و همچنان‌که هیچ کشتی در زمین شوره‌زار رشد نمی‌کند، بذر ایمان در قلبی که به اخلاق پست آلوده شده رشد نخواهد کرد.
اکنون رجای بنده به مغفرت پروردگار را با رجای کشاورز به محصول قیاس کن، کسی که زمین پاکیزه‌‌ای انتخاب کرده، و بذر خوبی در آن پاشیده، و هرچه را کشت، محتاج آن بوده چون آبیاری در وقت مناسب، پیراستن زمین از خار و گیاه و رفع سایر موانع، فراهم آورده و آنگاه منتظر محصول نشسته، و به فضل خدای تعالی امید بسته، که صاعقه‌های بنیان‌برانداز را از آن دفع کند تا کشتش کامل شده به رشد نهائی خود برسد؛ انتظارش رجا نامیده می‌شود. اما کسی که بذر اصلاح نشده‌ای را در زمین شوره‌زار سخت و مرتفعی که آب، آن را نمی‌گیرد پاشیده، آنگاه منتظر درو نشسته، انتظارش حماقت و غرور نامیده می‌شود.
بنابراین سزاوار است که بنده در قلب خویش بذر ایمان پاشیده و با آب طاعات سیرابش کند، و کشت خویش را از خار اخلاق ذمیمه پاک نماید؛ و آنگاه از فضل خدای امید ثبات قدم و خیر عاقبتی که منتهی به مغفرت شود، داشته باشد.
چنین انتظاری رجا نامیده می‌شود و پسندیده است.
بندهٔ مؤمن اگر بذر ایمان را به حال خود رها کرده آن را از آب طاعات سیراب نکند، و صحنه مزرعهٔ قلب را از اخلاق رذیله نپیراید، و با این حال منتظر مغفرت باشد، انتظارش حماقت و غرور است نه رجا.
و لذا نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
دنیا مزرعهٔ آخرت است.
(اَلدُّنیٰا مَزْرَعَهُٔ الٰاخِرهِٔ)
و فرمود:
احمق کسی است که از هوای نفس خویش متابعت می‌کند و آنگاه از خدا تمنای بهشت دارد.
(الْاَحْمَقُ مَنِ اتَّبَعَ نَفْسَهُ هَواهٰا و تَمَنّٰی عَلیَ اللهِ الْجَنَّهَٔ)
و قرآن کریم می‌فرماید:
”اِنّ الَّذِینَ آمَنُوا و الَّذین هٰاجَروا و جٰاهَدوُا فی سبیل‌الله اُولٰئِکَ یَرْجُون رَحْمَتَ‌اللهِ “
(آنانکه ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا مجاهده کردند آنان به رحمت خدا امیدوار، باشند. - سورۀ بقره، آیهٔ ۲۱۸)
یعنی چنین کسانی به جاست، به رحمت خداوند امیدوار باشند نه دیگران.
و می‌‌فرماید:
”فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلَفٌ وَرِثُوا الْکِتٰابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هٰذا الْاَدْنیٰ وَ یَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنٰا ”
(پس از درگذشت پیشینیان - بازماندگان آنها که وارث کتاب شده بودند - به دنیا روی آورده - متاع پست دنیا را برگزیده و می‌گفتند: ما بخشیده خواهیم شد. - سورهٔ اعراف، آیهٔ ۱۶۹)
و در روایت است که خدمت امام صادق (علیه‌السلام) عرض شد: گروهی از دوستان شما در گناه غوطه‌ورند و می‌گویند: امیدواریم
حضرت فرمود:
دروغ می‌گویند آنها دوست ما نیستند، آنها گروهی هستند که به دنبال آرزوها رفته‌اند؛ هرکس به چیزی امیدوار باشد برای کسبش می‌کوشد؛ و هرکس از چیزی بترسد از آن می‌گریزد.
(کَذِبوُا، لَیْسُوا لَنٰابِمُوالٍ، اوُلٰئِکَ قَومٌ تَرَجَّحَتْ بِهِمُ الْاَمٰانِیُّ؛ مَنْ رَجیٰ شیئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خٰافَ شیْئاً هَرِبَ مِنْهُ )
و فرمود:
مؤمن، مؤمن نیست مگر خائف و امیدوار باشد؛ و کسی خائف و امیدوار نیست مگر برای چیزی که از آن می‌ترسد، یا بدان امیدوار است کوشش کند.
(لٰا یَکُونُ الْمُؤمِنُ مُؤْمِناً حَتّیٰ یَکُونَ خٰائِفاً رٰاجِیاً؛ ولٰا یَکونُ خٰائِفاً راجیاً حَتّیٰ یَکُونَ عٰامِلاً لِمٰا یَخٰافُ و یَرجُو)
حکیمی گوید: هرکس از چیزی بترسد از او می‌گریزد: و هرکس از خدا بترسد به سوی او می‌گریزد.
و دیگری می‌گوید: یکی از بزرگترین فریب‌خوردگی‌ها اصرار در گناهان - به امید بخشش - بدون پشیمانی، و توقع قرب خدا بدون طاعت، و انتظار ثمره بهشت با بذر آتش، و تقاضای منزلت مطیعین با ارتکاب گناه، و انتظار پاداش بدون عمل است.
● ثمرهٔ رجا
از آثار رجا در انسان دوام مجاهده توسط اعمال، و مواظبت بر اعمال در تمامی حالات است، و دیگر احساس لذت از رو به خدا کردن و بهره‌مندی از مناجات او و خشوع در تملّق اوست؛ اینها حالاتی است که به هنگام امید به یکی از مخلوقات در انسان ظاهر می‌شود، پس چگونه ممکن است در مقام رجا به خدا خود را نشان ندهند. از اینجا معلوم می‌شود که اکثر، بلکه تمام امیدهای ما حماقت و غرورند، مگر آنکه خدا یاری کند؛ که ”لا حول ولا قوهٔ الاّ بالله“.
● ارزش رجا و ترجیح آن بر خوف
عبادتی که از امید ناشی شود بهتر از عبادتی است که از خوف سرچشمه می‌گیرد؛ چه این که نزدیک‌ترین بندگان به خدا محبوب‌ترین آنهاست، و محبت موجب غلبه رجا بر قلب می‌شود. برای مثال دو سلطان را در نظر بگیر که یکی را از ترس عقابش خدمت می‌کنند و دیگری را به امید پاداشش.
و به همین خاطر است که در شرع مقدس به حسن ظن و رجا تشویق و ترغیب‌ها شده، مخصوصاً به هنگام مرگ.
قرآن مجید می‌فرماید:
ای رسول ما - به آن بندگانم که بر خویشتن ستم روا داشتند بگو: از رحمت خدا ناامید نشوید، که خدا همه گناهان را می‌بخشد زیرا او خدایی بسیار بخشنده و مهربان است.
(قُلْ یٰا عِبٰادِیَ الَّذِینَ اَسْرَفوا عَلیٰ اَنْفُسِهِمْ لٰا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِٔ اللهِ اِنّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً اِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمِ) (سورهٔ زمر، آیهٔ ۵۳)
و می‌فرماید:
همانا پروردگارت بر مردم باگذشت است اگر چه آنها ستم کرده‌اند.
(اِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍٔ لِلنّٰاسِ عَلیٰ ظُلْمِهِمْ ) (سورهٔ رعد، آیهٔ ۶)
و در حالی که از قومی انتقاد می‌کند می‌فرماید:
همان گمان بدی که به پروردگار خویش داشتید شما را هلاک کرد.
(ذٰلِکُمْ ظَنُّکُمْ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ اَرْدٰیکُمْ ) (سورهٔ فصلت، آیهٔ ۲۳)و می‌فرماید:
به خدا - گمان بد داشتید و قومی شایستهٔ هلاکت بودید.
(ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوءِ و کُنْتُمْ قَوْماً بُوراً ) (سورهٔ فتح، آیهٔ ۱۲)
و در اخبار جناب یعقوب (علیه‌السلام) چنین آمده:
خدای تعالی به یعقوب وحی کرد:
آیا می‌دانی چرا بین تو و یوسف جدایی افکندم؟ به خاطر این که گفتی: ”اِنّی اَخٰافُ اَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَ اَنْتُمْ عَنْهُ غٰافِلُونَ “ (همانا می‌ترسم گرگ او را بخورد در حالی که شما از او غافل باشید. - سورهٔ یوسف، آیهٔ ۱۳)
چرا از گرگ ترسیدی و به من امیدوار نبودی؟ و چرا به غفلت برادرانش توجه داشتی ولی از محافظت من غافل بودی؟
نبی گرامی اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلم) می‌فرماید:
مبادا کسی از شما بمیرد در حالی که به خدا سوءظّن دارد.
(لا یَمُوتَنَّ اَحَدُکُمْ اِلّٰا وَ هُوَ یُحْسِنُ الظَّنَّ بِاللهِ)
و فرمود: خدای تعالی می‌فرماید:
من چنانم که بنده‌ام به من گمان دارد، پس هرگونه می‌خواهد مرا گمان کند.
(یَقُولُ اللهُ اَنَا عِنْدَ ظَنْ عَبْدی بی، فَلْیَظُنَّ بی مٰا شاءَ )
در روایت است که نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) به مردی در حال احتضار وارد شد، فرمود: در چه حالی؟
عرض کرد: در حالی که از گناهانم در هراسم و به رحمت پروردگارم امید بسته‌ام.
فرمود:
در چنین وقتی این دو، در قلب بنده‌ای اجتماع نکردند مگر آنکه خدا او را از آنچه می‌ترسد در امان داشت، و آنچه را امید داشت به او عطا کرد.
(مَا اجْتَمَعٰا فی قَلْبِ عَبْدِ فی هذا الْمَوْطِنْ اِلاّ اعْطٰاهُ اللهُ مٰا رَجیٰ وَ آمَنَهُ مِمّٰا یَخٰافُ )
و فرمود: در روز قیامت خدا به بنده‌اش می‌فرماید: هنگامی که منکرات را می‌‌دیدی چه چیز تو را از انکار آنها باز می‌داشت؟ و اگر جوابش را به او تلقین کند، جواب خواهد داد: به تو امیدوار بودم، ولی از مردم می‌ترسیدم.
آنگاه می‌فرماید: تو را آمرزیدم.
امام باقر (علیه‌السلام) از نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) نقل می‌کند که خدای تعالی می‌‌فرماید:
عبادت‌کنندگان به عباداتی که برای پاداش انجام می‌دهند تکیه نکنند، زیرا اگر تمام عمر خویش را با تلاش و کوشش به زحمت عبادت طی کند مقصّرند، و نسبت به آن کرامت و نعمت‌های بهشتی و درجات رفیعی که در جوار من می‌جویند به کُنه بندگیم نمی‌رسند. ولی به رحمت من اعتماد کنند، و به فضل و کرم من امید بربندند، و به حسن ظنی که به من دارند اطمینان کنند، که در این صورت رحمت من آنها را فرا خواهد گرفت. زیرا من خدای بخشنده مهربانم و به این نام نامیده شده‌ام.
و می‌فرماید: در کتاب علی (علیه‌السلام) چنین یافتیم که رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) بر منبر می‌فرمود:
قسم به کسی که جز او خدایی نیست، هیچ مؤمنی به خیر دنیا و آخرت نرسید مگر با خوش گمانی به خدا و امیدواری به او و حسن خلق و خودداری از غیبت مؤمنین.
قسم به کسی که جز او خدایی نیست، خدا هیچ مؤمنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نمی‌کند، مگر به خاطر بدگمانی به خدا، و تقصیر و کوتاهی در امید به او، و بدخلقی و غیبت مؤمنین.
قسم به کسی که جز او خدایی نیست هیچ مؤمنی به خدا گمان نیکو نبرد مگر آنکه خدا چنان باشد که او گمان می‌کند. زیرا او کریم است، و تمام خیرات در دست اوست؛ حیاء می‌کند که بنده‌اش گمان نیکو برد و گمانش به خطا رود، و امیدش بیهوده باشد. پس به خدا گمان نیکو برید، و به سوی او رغبت کنید.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:
حسن ظن به خدا این است که جز به او امید مبندی، و جز از گناهت نترسی.
(حُسْنُ الظَّنِ بالله اَنْ لٰا تَرجُو اِلاّ اللهَ وَلٰا تَخٰافُ اِلاّٰ ذَنْبَکَ )
● داروی رجا و سبب حصول آن
دارویی که در این مقام ذکر می‌شود مورد احتیاج دو گروه است،
۱. کسی که یأس بر او غالب شده چنان‌که عبادات را ترک کرده است.
۲. کسی که خوف تمام وجودش را گرفته و در نتیجه چنان در عبادت افراط می‌کند، که با عبادتش به خود و خانواده‌اش ضرر می‌زند.
این دو گروه از طریق اعتدال خارج شده، و به افراط و تفریط گرائیده‌اند. پس به داروئی محتاجند که آنها را به حال اعتدال برگرداند.
امّا آن عاصی مغروری که روی از عبادت بر تافته، و در منجلاب معاصی غوطه می‌خورد، و آنگاه از خدا تمنای بیجا دارد، دارویش خوف و اسباب محرّک خوف است. رجا برایش چون سمّی قاتل می‌باشد.
داروی رجا دو چیز است:
۱. عبرت
۲. آیات و اخبار
● عبرت
با تدبّر در کثرت نعمت‌های خدا بر بندگان در دنیا، و کرم بی‌سابقه و بی‌واسطه او، و پاداش‌های بزرگی که بدون استحقاق بندگان به آنها وعده داده، و بدون اینکه بندگان از او بخواهند در دنیا ایشان را یاری کرده، وسعت رحمت و سبقتش بر غضب او، و اینکه مهر او بر بندگان از مهر مادر دلسوز بر فرزندان خردش بیشتر است، و اینکه رحمت او در آخرت گستردە‌تر از دنیاست می‌توان فهمید که همانگونه که در دنیا به بندگانش رحم کرده، در آخرت نیز به آنها رحم می‌کند.
● آیات و اخبار
استقراء و بررسی آیات و اخباری که دربارهٔ فضل رجاء وارد شده مخصوصاً دقت در عباراتی که در ادعیهٔ ائمه هدیٰ (علیه‌السلام) آمده، برای کسی که در جستجوی رجا است نیکو دارویی است.
در دعایی از آن بزرگواران چنین می‌خوانیم.
معبود من! تو ما را امر کردی که هرکس به ما ظلم کرد، او را ببخشم، ما به خود ظلم کرده‌ایم، ما را ببخش که تو از ما به بخشش سزاوارتری.
و ما را امر کردی که سائل را از در خود نرانیم: و ما برای سؤال بر در تو آمده‌ایم، پس ما را نران.
و دستور دادی که هر بنده‌ای در خدمت ما پیر شد آزادش کنیم، و ما در بندگی تو پیر شده‌ایم، پس از آتش رهایمان کن.
و امر کردی که به بندگان خویش نیکی کنیم، ما بندگان توایم پس از آتش نجاتمان ده.
و دستور دادی که بر فقرای خود صدقه دهیم، ما فقیران تو هستیم، پس بر ما تصدّق کن.
(اِلهٰی اَمَرْتَنٰا اَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنٰا وَ قَد ظَلَمْنٰا اَنْفُسَنٰا فَاعْفُ عنّٰا فَاِنَّک اَوْلیٰ بذٰلِکَ مِنّٰا، و اَمَرْتَنٰا اَنْ لٰا نَرُدَّ سٰائلاً عَنْ اَبْوابِنٰا و قد جئناک سُؤٰالا فَلٰا تَردّنٰا وَ اَمْرتَنٰا اَنْ نُغْتِقَ مِنْ مَمٰالیکِنٰا مَنْ قَدْشٰابَ فی مِلْکنٰا وَ قَدْ شِبْنٰا فی مِلْکِکَ فَاَعْتِقْ رِقٰابَنٰا مِنَ النّٰارِ، و اَمَرْتَنٰا بِالْاِحْسٰانِ اِلیٰ مٰا مَلَکَتْ اَیْمٰانُنٰا وَ نَحْنُ اَرِقّٰائُکَ فَاَعْتِقْنٰا مِنَ النّٰار، و اَمَرْتَنٰا اَنْ نَتَصَدَّقَ عَلیٰ فُقَرائِنٰا وَ نَحْنُ فُقَراءُکَ فَتَصَدَّقْ عَلَیْنٰا.)
و در دعای دیگری می‌خوانیم:
خدای من! تو به پیامبرت (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمودی:
آنقدر به تو عطا خواهم کرد تا راضی شوی، خدای من پیامبرت راضی نمی‌شود که احدی از امتّش در آتش عذاب شوند. (اللّٰهُمَّ انَّکَ قُلْتَ لِنَبِیِّکَ - صلّی الله علیه وآله وسلم - ”وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضیٰ“ اللّٰهُمَّ اِنَّ نَبِیَّکَ لٰا یَرْضیٰ بِاَنْ تُعَذَّبَ اَحَداً مِنْ اُمَّتِهِ فیِ النّٰارِ )
و این گونه مضامین در کلمات ایشان بسیار است.


همچنین مشاهده کنید