یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بکش، پیش از آن‌که آنها تو را بکشند


بکش، پیش از آن‌که آنها تو را بکشند
در میان همه اشکال قتل‌های عمد [قتل به‌پشتوانه تصمیم، طرح و نقشه]، جنگ بهترین نمونه است. و در میان همه جنگ‌ها، جنگ بازدارنده، بهترین توجیه‌ها را به‌دست می‌دهد. به مانند «کمترین ریسک» این جنگ، بی‌دفاع‌ها را نه به‌خاطر آنچه آنها انجام داده‌اند یا در حال انجام‌اش هستند، بلکه به بهانه‌ آنچه آنها ممکن است انجام دهند یا توان انجام‌اش را داشته باشند، مجازات می‌کند. پرزیدنت بوش نتوانست جنگ بازدارنده را تثبیت کند. با این وجود، این جنگ، پیش از او به‌خوبی کارآمد شده بود.
دیگر متخصصان [جنگ] نیز تاریخ دیگری ندارند. آل کاپون، بسیاری را از شیکاگو به سرتاسر دنیا تاراند، چراکه او می‌دانست پیشگیری بهتر از درمان است، استالین پاکسازی‌هایش را براساس سوءظن بنا نهاده بود، هیتلر با این مدعا، لهستان را اشغال کرد که لهستان می‌توانست به آلمان تجاوز کند، و ژاپنی‌ها به پرل هاربر حمله کردند، چراکه به‌زعم آنها ممکن بود از آنجا به آنها حمله شود. «جنگ دارد خود را به ما تحمیل می‌کند»؛ هیتلر این جمله را طوری می‌گوید، گویا که از پشت سر به پروژه مجرمانه گسترده‌ای وادار شده است. اکثریت آلمانی‌ها، به او باور داشتند و حق را به او می‌دادند (یا طرف او بودند)، به‌مانند بخش عمده‌ای از آمریکایی‌ها، که معتقد بودند صدام حسین در فاجعه ۱۱ سپتامبر همدستی داشته و تهدیدی فوری است. زبان قدرت‌های جنگ‌طلب تغییر نکرده است. همه‌شان این عبارت را تکرار می‌کنند: شر، به ما فشار وارد می‌آورد تا ما از خودمان دفاع کنیم. در حقیقت، عراق هیچ تهدیدی برای صلح جهانی نبود، اما در گفتار بوش، بلر و اَزنار [خوزه ماریا اَزنار لوپز، نخست‌وزیر اسپانیا از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴.م] چنین نقشی داشت. سلاح‌های کشتار جمعی واقعی، از جمله لغاتی هستند که آنها را به وجد می‌آورَد.
دونالد رامسفلد عراق را به‌عنوان «آزمایشگاه جنگ‌های آینده» تعریف کرد. بوش به مانند ۹ رئیس‌جمهور پیش از خود، هنگامی که به مسئله کوبا می‌رسد، خطوط قرمز را می‌بیند، او در گذشته‌ای نه‌چندان دور، با اشاره به کوبا گفت: «بهترین راه در تامین امنیت بیشتر آمریکا، پیداکردن دشمن است پیش از آن که دشمن به سمت‌تان بیاید و این، همانی است که ما می‌خواهیم انجام دهیم». پرزیدنت بوش استاد سرقت ادبی غیرعمد است، آنجا که یکی از عبارات استالین را تکرار می‌کند: «ما باید دشمنان‌مان را منزوی کنیم، پیش از آن‌که آنها ما را منزوی کنند». همان مفهومی که نزد آل کاپون بود: «بکش، پیش از آن که آنها تو را بکشند!» اغراق درباب خطر کوبا، به‌صراحت در سینماهای دنیا به نمایش گذاشته می‌شود.
در یکی از فیلم‌های اخیر جیمز باند، با نام روز دیگر بمیر (‌die another day‌)، مخفیانه به هاوانا وارد شده و یک هسته فوق سری تکنولوژیک متعلق به تروریست‌ها را کشف می‌کند. اما مورد دیگری نیز هست، غلو انکارناپذیر یکسان درباره کشورهای دیگر و فهرست کاندیداهای بلندبالا که در مظان اتهام قرار گرفته‌اند. قربانی بعدی قتل عامی که در پس اقدام بشردوستانه پنهان شده، کدام است؟ کره شمالی، سوریه، ایران؟ یک عنصر، یک وسوسه هست تا کفه ترازو را به‌ سوی ایران سنگین کند: کشوری که بر بلندای دومین منابع طبیعی بزرگ دنیا (نفت) ایستاده، موقعیتش را تا حدی اضطراری می‌کند. اگر ایران به عنوان هدف حمله شناخته شود (یا از آب درآید)، به مانند نفت عراق، این نفت هرگز توسط مهاجمان احتمالی وسط کشیده نمی‌شود. این‌طور به نظر می‌رسد که رئیس‌جمهور سیاره [یعنی همان ‌بوش] مانند جیمز باند، مجوز کشتن دارد.
و در سطح بالاتری از اختیار: او به‌واسطه فرماندهی الاهی، تجسم خداوند است. و خدا نمی‌تواند مورد محاکمه (یا مجازات) شود. دیوان بین‌المللی کیفری خودش را با جرایم جنگی میلوشویچ و صدام حسین مشغول کرده است، اما ابزارهای خدا [همچون بوش] مصون از خطرند. مانند همه جرایم، این فرشته‌های مقرب رزمی به مصونیت نیاز دارند برای کاری بدون دردسر و بدون تلف‌کردن زندگی‌شان. برای تضمین جنگ بازدارنده، هیچ‌کاری از قانون [جنگ] بازدارنده بهتر نیست. بوش این قانون را در آگوست دو سال پیش، پس از تصویب توسط مجلس ملی و سنا، امضا کرد. این مصوبه، قانون حمایت از کارکنان نامیده شد؛ واکنشی اداری به تهدید ناشی از دیوان بین‌المللی کیفری. بر طبق این قانون بازداشت، محاکمه و حبس نظامی آمریکایی و پرسنل بیگانه، «به‌ویژه آن زمان که آنها در سرتاسر جهان برای حمایت از منافع حیاتی ملی ایالات متحده، مستقر یا به‌کارگرفته می‌شوند»، ممنوع است. این قانون، به رئیس‌جمهور اجازه می‌دهد که «از همه روش‌های ضروری و مناسب جهت آزادی[شان] استفاده کند». هیچ محدودیتی در استفاده از این روش‌ها وجود ندارد.
ادواردو گالئانو
ترجمه:سیامک کریمی
منبع:
PaxHumana.info, Make War, Not Love, Eduardo Galeano
منبع : روزنامه کارگزاران