یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


چالش‌های منابع انسانی در صنعت سیمان


چالش‌های منابع انسانی در صنعت سیمان
دمینگ که امروزه به‌عنوان پدرکیفیت شناخته شده است، معتقد است هدف غائی کیفیت همانا شناسائی نیاز پنهان مشتری و چاره‌اندیشی به‌منظور رفع آن است. این پیام‌ مدت‌ها است در کانون توجه شرکت‌ها و بنگاه‌های صنعتی، تولیدی و خدماتی جهان تراز قرار دارد.
طراحی، تولید و ارائه خدمات بسیار متنوع، جدید و بدیع که به واقع نیاز پنهان مشتریان را تأمین می‌کند، همه و همه گویای این است که امروزه یکی از جهت‌گیری‌های راهبردی شرکت‌ها در کشورهای توسعه‌یافته به سمت درک و شناسائی نیازی است که بعضاً حتی برای مشتریان محسوس نیست.
هر چند اعداد و ارقام ارائه شده در مبحث ذیل ارائه شده ، می‌تواند تا حدوی هر چند اندک مقرون به خطا باشد، اما این خطا آنقدر نخواهد بود که نتیجه را دچار تغییر نماید. خلاصه مقاله به‌شرح ذیل جهت ملاحظه خوانندگان محترم ارائه می‌شود.
تحولات کمی قابل‌توجهی در صنعت سیمان صورت پذیرفته و شواهد و دلایل کافی جود دارد که این تحولات در ۵ سال آتی به اوج خود خواهد رسید. اساساً برای اثبات این تغییر و تحولات، دسترسی به شواهد، امری بسیار ساده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع برنامه‌های عمرانی در سطح وسیع، نیاز کشور به سیمان، این محصول را به کالائی استراتژیک مبدل و در کانون توجه دولتمردان نظام قرار داد.
در ابتدای دهه شص تولید سیمان به ۱۳ میلیون تن بالغ می‌شد، این میزان تولید با ۲۸% رشد در ابتدای دهه هفتاد به هفده میلیون تن افزایش یافت. دهه هفتاد، اوج تلاش در صنعت سیمان بود. ۷۲% رشد کمّی، کشور را به مرزهای خودکفائی نزدیک نمود، و در بعضی از مقاطع زمانی حتی مازاد مصرف داخلی نیز صادر می‌گردید.
اما رشد و توسعه در صنعت سیمان از ابتدای دهه هفتاد شدت بیشتری گرفت. امروزه ظرفیت سیمان کشور به بیش از سی و چهار و نیم میلیون تن رسیده است و پیش‌بینی می‌شود در ابتدای دهه ۹۰ یعنی ۱۳۸۹ ظرفیت سیمان کشور با رشد ۱۱۸ درصدی به رقمی حدود هفتاد و پنج میلیون تن بالغ شود. بیش از ۴۰ خط تولید جدید، افزون بر ۱۵ طرح بهینه‌سازی و ۱۱ طرح توسعه در ایجاد این ظرفیت نقش دارند.
برای فراهم آوردن اطلاعاتی نظیر ”میزان مصرف سرانه کشور از سال‌های دور تا افق ۱۴۰۴، عناوین طرح‌های جدید و ظرفیت‌های مربوطه، میزان کشارمت از طریق صندوق ذخیره ارزی، مقدار آورده بخش خصوصی آدرس مناطق جغرافیائی محل ایجاد طرح‌های جدید، اسامی سرمایه‌گذاران و اطلاعات جزئی‌تر از قبیل: تأمین‌کنندگان خارجی ماشین‌آلات“ نه تنها با مانع جدی مواجه نمی‌شویم بلکه با مراجعه به نشریات سیمان موجود به‌راحتی می‌توانیم به این اطلاعات دسترسی داشته باشیم.
اما در مقایسه با آمار یاد شده و به تعبیری اطلاعات سخت‌افزاری، دسترسی به مستندات و شواهد مرتبط با توسعه منابع انسانی در صنعت سیمان، امری بسیار صعب و دشوار خواهد بود و چنانچه مستنداتی نیز یافت شود، شواهد موجود، حداقلی، غیرقابل اتکاء و احتمالاً جزیره‌ای خواهد بود. اخرین آماری که می‌توان در خصوص تعداد شاغلین در صنعت سیمان به تفکیک سطوح تحصیلی به‌دست آورد مربوط به سال ۱۳۸۳ است.
براساس آمار وزارت صنایع و معادن در م.خذ ۱۳۸۳ جمعیت شاغلین در صنایع سیمان (در حال تولید) حدود ۱۸۱۰۰ نفر بوده است. هر چند این آمار نمی‌تواند بیانگر رقم واقعی شاغلین در صنایع سیمان در حال کار طی سال ۸۳ باشد، اما می‌تون با توجه به ظرفیت‌های بهره‌برداری شده، طی سال‌های ۸۴ و ۸۵ و پیش‌بینی رشد ۵/۲۲ درصدی، رقم فعلی شاغلین احتمالاً بالغ بر ۲۲۰۵۷ نفر است.
به‌نظر می‌سد آمار فوق به‌ویژه نسبت‌های ارائه شده در خصوص میزان و درصد نیروهای فاقد مهارت، کم‌‌مهارت، تکنسینی و کارشناسی موجود صنعت سیمان چندان فراتر از واقعیت‌های موجود در صنعت سیمان کشور نباشد.
استراتژی و برنامه توسعه صنعت سیمان با احتساب اطلاعات فوق، حرکتی یک طرفه و تک‌بعدی تلقی می‌شود چنانچه در برنامه توسعه، کمی صنعت سیمان کشور به‌طور همزمان، به موضوع منابع انسانی پرداخته می‌شد و نیاز آتی سیمان کشور به منابع انسانی، تحصیل‌کرده و آموزش‌دیده موردنیاز برنامه‌ریزی می‌شد، صنایع سیمان در آینده با چالش جدی مواجه نمی‌گردید.
برای تشخیص اینکه، برای ظرفیت آتی سیمان کشور در افق ۱۳۸۹ به چه میزانی منابع انسانی احتیاج است،می‌تواناز شاخص بهره‌وری تولید بهره‌گیری نمود. با عنایت به ظرفیت فعلی سیمان کشور (۳۴،۵۰۰،۰۰۰ تن در سال) و نیروهای انسانی شاغل (۲۲۰۵۷ نفر)، میانگین بهره‌وری تویلد کشور رقمی در حدود ۱۵۶۸ ن / نفر خواهد بود.
حال با فرض ثابت بودن بهره‌وری تویلد طی ۵ سال آتی و پیش‌بینی ظرفیت تولید کشور در سال ۱۳۸۹ (۷۵،۰۰۰،۰۰۰ تن در سال) نیروی انسانی موردنیاز بیش ز ۴۷،۰۰۰ نفر خواهد بود و در صورتی که بهره‌وری تولید به ۲۰۰۰ تن/ نفر ارتقاء یابد منابع انسانی جهت راهبری این ظرفیت به بیش از ۳۷،۰۰۰ نفر می‌رسند به‌عبارت دیگر نصعت سیمان طی ۵ سال آتی به نیروی کار بین ۱۵۵۰۰ نفر تا ۲۵۰۰۰ نفر افزون بر شاغلین فعلی نیاز جدی خواهد داشت.
شاید بتوان این موضوع را به‌عنوان نیاز پنهان صنعت سیمان تلقی نمود. نیازی که می‌تواند چالش بزرگی محسوب شود.
آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده‌ایم که کدام مرکز و یا سازمانی مسئولیت تأمین و تربیت منابع انسانی را در صنعت سیمان عهده‌دار است؟ اگر بتوانیم ترکیب منبع انسانی شاغل در صنعت سیمان را در حال حاضر به هرمی تشبیه کنیم، آنگاه قاعده هرم تا ۸۳% توسط نیروهای دیپلم و زیردیپلم اشباع می‌شود و این بخش با اتصال و حلقه واسطه‌ای کوچک و شکننده ۶درصدی (تکنسین‌ها) به بخش کارشناسی (۱۱%( وصل می‌شود.
بدون تردید استعداد و لیاقت ذاتی نیروی کار ایرانی توانسته و می‌تواند صنعت سیمان را در شرایط بحرانی هدایت و در امر توسعه، نقش‌پذیری قابل توجهی را ایفاء نماید. اما توسعه کمی صرفاً بخش محدود و مصداقی اندک از توسعه به مفهوم جامع است. مبنای ثروت‌آفرینی در هزاره سوم، دانش و تخصص است در تحقق توسعه به معنای کامل آن نقش و سهم سرمایه‌های انسانی به مراتب بیش از سایر عناصر دیگر است.
”گسترتارو“ از انقلابی در عرصه اقتصاد یاد می‌کند که نیروی حرکت خود را از مغزها می‌گیرد. جهان امروز بیش از هر عصر دیگری به میدان رقابت اقتصادی مبدل شده و صنعت بیش از هر زمان دیگر به علم و دانش و فکر متکی است. آنگاه که دانش مبنای خلق ارزش است، کار کردن و یاد گرفتن مفهومی یکسان می‌یابند.
پیش‌بینی تحولات آتی که در افق ۵ ساله آتی، اقتصاد و صنعت کشور را با فراز و نشیب‌های زیادی مواجه می‌سازد، لزوم تربیت و به‌کارگیری نیروهای مطلع، متخصص و کارآزموده را بیش از گذشته برجسته می‌سازد.
حذف یارانه حامل‌های انرژی، کاهش تعرفه‌های گمرکی و حذف محدودیت‌های واردات کالا و خدمات و عدم شناسائی عملی بازارهای صادراتی هدف، از جمله مشکلات بزرگی است که طی پنج سال آتی صنعت سیمان را به شدت تهدید می‌کند. شاید یکی از راهکارهای برون‌رفت، بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های منابع انسانی خیره و توسعه یافته باشد که کمبود جدی آن در حال و آینده صنعت سیمان در جای خود، محل تأمل است.
● به‌عنوان جمع‌بندی و مرور بر برخی از مشکلات منابع انسانی شاغل در صنعت سیمان می‌توان گفت که:
۱) اطلاعات موجود گواه این نکته است که صنعت سیمان در حوزه آموزش منابع انسانی فاقد برنامه‌ریزی و راهبرد استراتژیک است.
۲) اساساً ترکیب نیروی انسانی در صنعت سیمان از نقطه‌نظر تحصیلات یک ترکیب نامتجانس و غیرهمگن است، وجود بیش از ۸۰ درصد نیروهای شاغل به‌صورت کم و یا فاقد مهارت در جای خود می‌تواند فرصت و تهدید تلقی شود.
۳) تعدادی از نیروهای شاغل در سطوح مختلف طی سال‌های آتی بازنشسته خواهند شد.
۴) جذب نیروهای جوان از میان فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و به‌کارگیری مستقیم آنها در صنایع سیمان معمولاً در این صنف عرف و رایج نیست و معمولاً صنیع جدید و تازه به بهره‌برداری رسیده سیمان، درصدد جذب نیروهای باتجربه و کارآزموده جهت رسیدن به ظرفیت و پایداری تولید هستند.
۵) با توجه به کمبود جدی نیروهای کارآزموده و خیره در صنعت سیمان، عوامل جذب منابع انسانی به‌طور کاذب در حال افزایش است.
۶) آموزش‌های کوتاه‌مدت و مقطعی فعلی به تنهائی جوابگوی تربیت حجم بالای نیروهای موردنیاز این صنعت نیست.
۷) به موازات رشد صنعت سیمان، صنایع دیگری مانند نفت و پتروشیمی نیز در حال رشد و توسعه است و هم‌اکنون بخشی از کاشناسان شاغل در صنعت سیمان به صنایع پتروشیمی جذب و یا تمایل جدی دارند.
۸) طی ۵ سال آتی ظرفیت سیمان کشور به بیش از دو برابر (۷۵.۰۰۰.۰۰۰ تن) افزایش خواهد یافت.
۹) صنعت سیمان کشور طی ۵ سال آتی به نیوی کار بین ۱۵.۵۰۰ نفر تا ۲۵.۵۰۰ نفر علاوه بر نیروی شاغل نیاز مبرم دارد.
۱۰) هیچ‌ دستگاه و سازمانی مسئولیت برنامه‌ریزی آموزش و تأمین منابع انسانی مورد نیاز در صنعت سیمان را عهده‌دار نیست.
● راهکارها و پیشنهادها
الف) رفع معضل کمبود نیروی انسانی متخصص، در صنعت سیمان بیش از هر چیز به پایبندی به دو عامل حیاتی، احتیاج مبرم دارد.
۱) تفکر و اتخاذ برنامه بلندمدت، به‌عبرت دیگر اتخاذ برنامه راهبردی در حوزه آموزش منابع انسانی.
۲) پیروی از اصل هم‌اندیشی، خرد جمعی و مشارکت‌پذیری.
تردیدی نیست که بدون اجماع و سرمایه‌گذاری مشترک کلیه ذی‌نفعان تأمین منابع کارآزموده امکان‌پذیر نیست. لذا هماهنگی کامل دانشگاه وزارت صنایع و معادن، انجمن صنفی و صنعت سیمان به‌منظور بررسی و اتخاذ راهکارهای مناسب امری ضروری است.
ب) تهیه برنامه آموزشی با رویکرد الکترونیی در مقاطع فوق‌لیسانس و در رشته‌های برق و کنترل سیمان، مکانیک سیمان و شیمی سیمان، نه تنها هزینه تربیت هر نفر دانشجو را تا حدود زیادی کاهش می‌دهد، بلکه امکان مشارکت گسترده و وسیع در کشور برای بسیاری از افراد تأمین می‌شود.
ج) به‌منظور تمرکززدائی در امر آموزش یاد شده، ایجاد ۳ تا ۴ مرکز آموزش سیمان (cementtraining zone) می‌تواند راهکار مناسبی محسوب گردد. این روش طی سالین اخیر توسط وزارت نیرو برای تربیت کارشناسان ارشد، تجربه شده و نتایج مطلوبی به‌دست داده است. در این روش، حوزه‌های جغرافیائی که تمرکز کارخانجات در آنها بیشتر است، شناسائی شده و برای هر حوزه جغرافیائی می‌توان یک مرکز آموزشی ایجاد و دانشجویان شاغل و یا بورسیه هر حوزه جغرافیای، در مزک مربوطه حضور یافته و با همکاری مشترک دانشگاه دوره‌های بلندمدت تخصصی برگزار گردد.
د) با ایجاد زون‌های آموزشی سیمان می‌توان، نیروهای جوان فارغ‌التحصیل رشته‌های شیمی، برق و مکانیک دانشگاه‌ها را در سطح گسترده جذب و بورسیه نمود و در این مراکز به‌صورت فشرده، آموزش‌های علمی و کاربردی به‌منظور کسب مهارت‌های فنی و مدیریتی در صنعت سیمان ظرف مدت شش ماه تا یکسال را بگذرانند.
هـ) بهره‌گیری گسترده از دوره کارشناسی ارشد مهندسی شیمی (سیمان) که توسط دانشکده شیمی دانشگاه علم و صنعت اجراء خواهد شد نیز می‌تواند سهم قابل توجهی از نیاز به نیروهای کارآزموده ارشد را تأمین نماید.
ز) از آنجا که هدف‌گذاری ذیل صرفاً جنبه مثالی دارد و مقرون به خطا است، اما شاید بعد از انجا بررسی‌های کارشناسی و قابل استناد در صنعت سیمان، هدف‌گذاری استراتژیک مانند آنچه که ملاحظه می‌شود، نیاز باشد.
▪ وضع موجود/ وضع مطلوب
۱) سطح تکنسینی حرکت از ۶% / به ۲۵%
۲) سطوح کارشناسی حرکت از/ ۱۰% / به ۱۸%
۳) سطوح کارشناسی ارشد حرکت از / ۱% / به ۸%
کارشناس ارشد زبان انگلیسی و مدیر آموزش و تحقیقات شرکت احداث صنعت
بهمن‌ده بزرگی
منبع : ماهنامه صنعت سیمان