دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


کارهای نو انجام می دهم


کارهای نو انجام می دهم
● پری صابری از نمایش جدید خود لیلی و مجنون می گوید
لیلی و مجنون تازه ترین نمایش پری صابری است كه قرار است از ۲۴ تیرماه در تالار وحدت به روی صحنه برود. او در حال حاضر مشغول تمرین این نمایش در تالار وحدت است. صابری، كارگردانی است كه از نوجوانی به فرانسه رفت و در همانجا در رشته تئاتر تحصیل كرد. او وقتی به ایران برگشت بسیاری از متن های چخوف، پیراندللو، سارتر و سوفوكل را به روی صحنه برد كه به گمان كارگردان های هم دوره اش، اجراهای بسیار موفقی بوده اما صابری در یك جهش ناگهانی رویكرد متفاوتی به تئاتر پیدا كرد و سال ها است كه زندگی شعرا و نویسنده های بزرگ ایرانی را به شیوه موزیكال به اجرا می برد. آخرین اجرای او، «لیلی و مجنون» نیز تكرار تجربه هایی در این حیطه است. او در سال های اخیر «شمس پرنده»، «رند خلوت نشین»، «آنتیگونه» و «من از كجا، عشق از كجا» را روی صحنه برده است.
صابری در گفت وگو با سایت ایران تئاتر درباره تفاوت های نمایش اش با داستان نظامی می گوید: «من در ساختار اشعار رعایت كامل وفاداری را داشته ام البته غزل هایی از سعدی و حافظ را به ضرورت نمایش اضافه كردم كه در جهت تقویت حال و هوای نمایش است. اما مسلماً بسیار كوتاه تر از منظومه نظامی است، چرا كه اگر قرار بود منظومه نظامی را از اول تا آخر به اجرا می بردم، یك ماهی طول می كشید. من طبق سلیقه و تفكر خود این منظومه را در حدود دو ساعت خلاصه كردم. عمده ترین تفاوت نمایش لیلی و مجنون با داستان لیلی و مجنون نظامی، در این است كه اولی نمایش است و دومی داستان منظوم.
تعداد ادبیات نمایش، بسیار كمتر از ادبیات نظامی است و این طبیعی است. شخصیت هایی حذف شده اند و دیگرانی اضافه شده اند. ابن سلام همسر لیلی در داستان نظامی، جوانی است از طایفه بنی اسد، اما در نمایش، سن و سالش، دست كم، دو برابر و نیم لیلی است. شكل گیری عشق مجنون و لیلی، در داستان نظامی، بسیار طبیعی است: سر درس و مدرسه، از كودكی، عاشق هم می شوند. اما در نمایش، این عشق، كمی ملكوتی و روحانی از آب درآمده. نامه نگاری های لیلی و مجنون، شكل نمایشی خاص خود را پیدا كرده، بی آنكه اشاره ای به فرستادن نامه شده باشد. اما كلام نظامی، با قدرت تمام، همان است كه بوده و انتقال درست آن، بستگی تام وتمام به دریافت كارگردان و توانایی بازیگران دارد.
دریا آشوری در نقش لیلی و یارتا یاران در نقش مجنون حضور دارند. باید دید این دو چه تصویری از لیلی و مجنون اسطوره ای ذهن ما ایرانی ها می سازند.
یارتا یاران درباره نقش اش می گوید: «موفقیت من در نقش مجنون، پس از روی صحنه آمدن نمایش معلوم می شود اما در حال حاضر اشكال، در درك عشق است. در جامعه امروز ما، عشق وجود ندارد تا درك آن مشكل باشد. عشق، زمان بردار نیست. عشقی كه زمان روی آن تاثیرگذار باشد، عشق نیست، چیز دیگری است.»
آتش تقی پور كه سال ها است حضور او در تئاتر گهگاه و به طور اتفاقی شكل می گیرد درباره حضورش در «لیلی و مجنون» در نقش پدر مجنون می گوید: «در دوران دانشجویی افتخار همكاری در دو نمایش را با خانم صابری داشته ام، نمایش های «یرما» و «دایی وانیا». وقتی پس از این همه سال پیشنهاد بازی در این نمایش را به من دادند، پذیرفتم، البته گرفتاری های بسیاری داشتم كه همه را كنسل كردم. داستان نظامی قصه های عرفانی، اخلاقی دارد كه در نمایشنامه آورده نشده، مانند داستان مجنون و نمازگزار و یا داستان شیرهای شاه و نگهبانشان. به نظرم اگر بعضی از این خرده روایت ها آورده می شد، كار غنی تر می شد اما به هر حال هر اقتباس كننده ای، برداشت شخصی و سلیقه ای از اثر دارد و برداشت خانم صابری هم این طور بوده كه اینگونه داستان ها را نیاورد. اما در كل به نظرم باید فكر جدیدتر و بهتری نسبت به اثر اولیه لحاظ شود كه انشاءالله این طور هم می شود. خانم صابری را خیلی موقعیت سنج تر از قبل می دانم او شرایط اجتماعی و ذوق و سلیقه مردم را می شناسد.»
صابری می گوید: «اگر صادق باشیم باید اعتراف كنیم كه همه كارگردان ها دغدغه شان استقبال تماشاگران است، هر كس كه بگوید به تماشاگر اهمیت نمی دهد دروغ گفته است. در مورد نقدهایی كه از من می شود اگر بگویند كار صابری اعتبارش اندك است كه مردم به تماشای نمایش هایشان می آیند، آن وقت من حرف دارم چون مولانا، حافظ و... آدم های كمی نیستند كه من زندگی آنها را تبدیل به نمایش كردم. من الان با صدای درونی ام كار می كنم. من كارم را با آثار بزرگانی مانند چخوف و... یاد گرفتم اما بعد تصمیم گرفتم طبق سلیقه و علایق خودم كار كنم. حالا شاید هم زمانی از شعر به نثر روی بیاورم، نمی دانم.
به نظرم راهی كه من انتخاب كردم خلاف عادت آنها است چون نوع كارهای آنها با كارهای من فاصله دارد اتفاقاً مدتی است كه به این نقدها فكر می كنم. من از دوازده سالگی به فرانسه رفتم و همان جا هم تحصیل كردم و اتفاقاً خیلی هم غرب زده بودم اما وقتی به ایران آمدم غرب زدگی ام تبدیل به ایران زدگی شد. حالا دوستان خلاف این جهت حركت می كنند یعنی در ایران زندگی می كنند و غرب زده هستند. اتفاقاً من خیلی هم چخوف یا پیراندللو و... را دوست دارم و خیلی از آنها یاد گرفته ام، آن موقع كه این متن ها را روی صحنه می بردم، بزنم به تخته تماشاگر داشتم و سالن همیشه پر بود چون كارم را بلد بودم اما سال ها است به این نوع كار علاقه مند شده ام چون با مردمم بیشتر ارتباط برقرار می كند و با دل آنها همراه است.
شما به عنوان ایرانی از خوردن چلوكباب لذت بیشتری می برید تا قورباغه كه یكی از غذاهای معروف فرانسوی ها است چون با ذائقه شما بیشتر جور است مسلماً اگر یك ساز ایرانی بشنوید یا نمایش ایرانی ببینید، بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرید تا با شنیدن و دیدن سازهای غربی و نمایش های غربی. به همین دلیل خوشحالم كه برای گیشه دل مردم كار می كنم. حتی دوستان كتاب فروشم نیز وقتی نمایش هایم روی صحنه است به من می گویند كه تعداد فروش اشعار ایرانی افزایش پیدا كرده است. خب این خوشحالی ندارد؟
من از دوستانی كه به این تندی برخورد می كنند خیلی گله مندم. من زندگی آدم هایی مانند حافظ و مولانا را روی صحنه می آورم در حالی كه می توانستم روی شخصیت های دست چند كار كنم اما قطعاً این همه تماشاگر نداشتم كه امروز دارم. اتفاقاً یونسكو هم در اوایل كارش در فرانسه با تهمت های زیادی رو به رو شد اما چون به كارش ایمان داشت، به آن ادامه داد. البته من نمی خواهم خودم را با یونسكو مقایسه كنم فقط در مقام توضیح نام او را آوردم. كارهای نو انجام می دهم كه با كارهای متداول تئاتری مان متفاوت است. در كارهای من همیشه سه عنصر اندیشه یا همان دیالوگ، بیان حس توسط بدن و بیان توسط موسیقی بوده است.
من معتقدم كه باید تمام ابزار بیانی و حسی را به كار گرفت بنابراین با بازیگرانی هم كار می كنم كه همه بتوانند بخوانند، همه حركت كنند و خیلی كارهای دیگر، در حالی كه تئاتر حاضر ما متاسفانه بیشتر روی بیان تاكید دارد.» محمد رحمانیان در این كار در مقام مدیر اجرایی گروه قرار دارد. رامین آزادور سرپرستی گروه موسیقی را به عهده دارد و اگر شما تاكنون به تماشای نمایش های پری صابری رفته باشید به حتم می دانید كه موسیقی در كارهای او نقش عمده ای را بازی می كند. گروه موسیقی هفت نفر هستند ابزارهای موسیقی آنها سنتور، تار، نی انبان، دف، تنبك، عود، دمام، چنگ، تمپو، كمانچه و طبل است.
نادر رجب پور نیز در این كار طراحی حركات موزون را به عهده دارد. تلفیق موسیقی و حركت به همراه دیالوگ آن چیزی است كه بخش عمده ای از اجراهای اخیر صابری را شكل می دهد. صابری به مانند دیگر كارهای این سال هایش به سراغ یكی از متون كهن ایرانی رفته است. لیلی و مجنون نظامی گنجوی یكی از بی نظیرترین داستان سرایی های ایرانی به شكل منظوم است.
نیلوفر رستمی
منبع : روزنامه شرق