چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شکل تعدیل یافته فنون باستانی را به کار ببرید


اخیراً وقتی درباره حکیمی شنیدک که قرن‌ها پیش با مسأله تفکر منفی دست به یقه شد، خوشم آمد. گویا حکیم در جوانی دریافت اگر اندیشه‌های منفی‌اش را به‌حال خود رها کند، حکمران زندگیش می‌شوند و پاهای او هرگز به بهشت نمی‌رسند.
جویای چاره، دو توده سنگریزه ـ یکی سنگریزه‌های سیاه و دیگری سنگریزه‌های سفید ـ گرد آورد و بیرون کلبه‌اش گذاشت. هر بار که فکری منفی به سرش خطور می‌کرد، سنگریزه‌ئی سیاه را بر‌ می‌داشت و در توده‌ئی می‌گذاشت. هرگاه فکری مثبت به ذهنش می‌آمد، سنگریزه‌ئی سفید بر می‌داشت و آن را در توده دیگری می‌نهاد.
در جوانی، توده سیاه بزرگ‌تر از توده سفید بود. اگرچه به مرور ایام، توده سفید کاملاً توده سیاه را تحت‌الشعاع قرار داد. در کهنسالی که آماده ترک این جهان بود، توانسته بود کاملاً بر اندیشه منفی فائق آید. و بی‌تردید مستقیماً به بهشت رفته بود.
نخستین واکنشم پس از شنیدن این داستان این بود که به شرکت خاک‌برداری محله‌مان تلفن کنم و چندین خروار سنگریزه بخواهم. پس از اندکی تأمل، آن را غیرعملی دیدم. چندی دیگر که درباره‌اش اندیشیدم ـ چون معتقدم آن‌چه به انجام می‌رسانیم نباید خالی از تفریح باشد ـ به نتیجه‌ئی رسیدم که آن را راه حل مناسب و اندکی تعدیل یافته می‌خوانم. لوبیای سیاه.
در واقع، هر نوع لوبیا می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. دو فنجان بردارید. یک فنجان را با لوبیای خام و نپخته پر کنید. هر دو فنجان را روی میز تحریرتان یا جائی قرار دهید که بیشتر وقتتان را آنجا می‌گذرانید. به محض این‌که فکری منفی به سرتان آمد، یک لوبیا از فنجان پر بر می‌دارید و در فنجان خالی می‌گذارید.
در پایان روز، به سراغ فنجان‌ها بروید و نتیجه کار را روی تقویمتان علامت‌گذاری کنید. این تمرین تصور روشنی از تعداد فکرهای منفی روزانه‌تان در اختیارتان خواهد گذاشت.
به محض آگاهی از انگاره‌های فکری‌تان ـ تفکر منفی یا نگرانی یا داوری یا هر چیز دیگر ـ می‌توانید آنها را در اختیار بگیرید و آن‌چه را که ترجیح می‌دهید جانشین آن سازید. با تعالی اندیشه‌هایتان، آگاهی خود را استعلا می‌بخشید و بر سرعت رشد درونتان می‌افزائید.
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید