یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

کدام پزشکان خوش‌تیپ‌ترند؟


کدام پزشکان خوش‌تیپ‌ترند؟
آنچه در ادامه می‌آید، برداشتی است آزاد و خلاصه‌ای از مقاله‌ای که دو سال قبل در شماره ۳۳۳ از BMJ ۲۰۰۶ چاپ شد. این مجله علمی پژوهشی بوده و در کشور انگلستان، در میان تمام تخصص‌های پزشکی و به خصوص پزشکان خانواده، مخاطبان پر و پا قرص داشته و به خاطر Impact Factor بالای آن، آرزوی بسیاری از محققان در سراسر جهان آن است که بتوانند مطلبی، ولو کوتاه و یا مقاله‌ای علمی در آن انتشار نمایند...
خاطرم می‌آید اولین‌بار در حالی که اصول مدیریت و برنامه‌ریزی بهداشت را برای دانشجویان دوره عالی بهداشت عمومی (MPH) و رزیدنت‌های پزشکی اجتماعی، عفونی، طب کار و اپیدمیولوژی تدریس می‌کردم، به خلاصه‌ای از این مقاله اشاره کردم و از منظر یک متخصص علم سیاستگذاری سلامت و مدیریت خدمات بهداشتی و تامین اجتماعی، سوالات زیر را مطرح کردم، هرچند که در پاسخ به یک جواب درست هم نظر نداشتم و تصورم بر آن بود که پاسخ‌های درست بسیاری برای این سوالات و سوالات بسیار دیگری که ممکن است به ذهن خوانندگان این سطور برسد، وجود داشته باشد:
اصالتا اختصاص منابع برای انجام چنین پژوهش‌هایی در کشور ایران چه اولویتی دارد؟ آیا تکرار آنها در میان جامعه پزشکی کشور ما مطلوب است یا غیراخلاقی؟
اگر تحقیق انجام شد، آیا نتایج آن در مجلات تخصصی و یا مطبوعات باید منتشر شود یا خیر؟ اگر نتایج باید منتشر شود، آیا بزرگانی که در کشور ما انتشار مجلات علمی را در انحصار خود دارند، سعه‌صدر برای عمل به وظیفه‌شان دارند و یا در مقابل آن مقاومت می‌نمایند وحضور چنین مکتوباتی را در نشریه خود در حوزه سیاستگذاری سلامت، جامعه‌شناسی پزشکی، شیوه زندگی پزشکان، علم ارتباطات، علم سیاستگذاری پژوهش و علم مهندسی افکار عمومی به صلاح نمی‌دانند؟
اگر نتایج مقالات بومی از این دست در مطبوعات کشور منتشر شود، واکنش‌های مثبت و یا منفی احتمالی پزشکان و خوانندگان خاص به حضور چنین مکتوباتی در نشریه محبوب‌شان چه خواهد بود؟ آیا خود را تغییر خواهند داد و یا اینکه بر بایکوت نمودن نشریه اجماع خواهند نمود؟ واکنش عموم مردم چگونه است؟ اما خلاصه خود مقاله و توضیحاتی در مورد نویسندگان آن.
● نتایج مطالعه
این پژوهش و گزارش‌های نتیجه شده از آن، محصول فعالیت مشترک چهار طبیب متخصص در رشته‌های جراحی عمومی و دستگاه گوارش، پاتولوژی، اپیدمیولوژی و طب پیشگیری از کشور اسپانیا است که همگی در یک بیمارستان وابسته به دانشگاه معتبر بارسلونا خدمت می‌کنند.
در این تحقیق، دست‌اندرکاران به دنبال اثبات و یا رد این فرضیه بودند که «در ۲۵ سال قبل، قدبلندترین و خوش‌سیماترین دانشجویان را از میان دانشجویان مذکر رشته‌های تخصصی جراحی انتخاب می‌کردند و در مقابل، کوتاه‌ترین و کم‌جاذبه‌ترین دانشجویان مذکر، رشته‌های تخصصی داخلی و غیرجراحی را برای ادامه تحصیل برمی‌گزینند.»
به عبارت دیگر، سوال پژوهش این بود که «بعد از این سال‌های طولانی، به صورت معدل، آیا جراحان بسیار سابقه‌دار شرکت کرده در این مطالعه، بلندتر و خوش‌سیماتر از متخصصان رشته‌های تخصصی داخلی هستند؟»
روش به کار گرفته شده برای پاسخ به این سوال پژوهش، خوداظهاری دوازده جراح و دوازده پزشک دیگر در مورد سن و طول قدشان بود.
در مورد اندازه‌گیری میزان مطلوبیت سیمای مشارکت‌کنندگان، از پرسش مستقیم یک سوال از یک هیات داوران متشکل از هشت خانم در گروه سنی معادل معدل سن مردان سابقه‌دار پزشک موجود در گروه مطالعه استفاده شد.
به بیان دیگر، با نشان دادن تصویر صورت افراد به داورانی که آنها آشنایی داشتند، پرسیده شد که نظرشان راجع به جمال بیست‌وچهار پزشک و چهار هنرپیشه (که حداقل در یک فیلم نقش پزشک جراح یا غیرجراح را بازی کرده بودند) را براساس معیار good looking score با هفت درجه، از کمترین مطلوبیت تا بیشترین مطلوبیت منعکس نمایند.
در پایان، زیبایی هر یک از ۲۸ مرد مشارکت داده شده براساس معدل نمرات روی این معیار براساس قضاوت هشت خانم داور (شامل ۳ پزشک و ۵ پرستار) به دست آمد. برای مقایسه سن سه گروه (جراحان، غیرجراحان و هنرپیشه‌ها) از آزمون‌ آماری موسوم به T و برای مقایسه سه گروه از جهت قد و نمره زیبایی، از آزمون آماری موسوم به «مان ویتنی» (Mann-whitney) استفاده شد.
اهم نتایج این مطالعه به قرار ذیل بود:
معدل سن پزشکان در رشته‌های داخلی ۶/۵۰ (SD=۴/۰۲) و جراحان ۱/۵۱ (SD=۴/۱۱) بود.
معدل قد در هر یک از دو گروه فوق به ترتیب ۲/۱۷۲ و ۴/۱۷۹ سانتی‌متر بود که نشان می‌دهد باوجود عدم تفاوت چندان در سن، جراحان به صورت متوسط ۸/۶ سانتی‌متر از بقیه بلندتر بودند.
معدل نمره زیبایی جراحان از عدد ۷، ۳۹/۴ و عدد نمره زیبایی بقیه، کمتر از ۶۵/۳ بود که این ۷۴/۰ از جهت آماری معنی‌دار بود.
نمره زیبایی چهار هنرپیشه نیز در این مطالعه ۹۶/۵ محاسبه شد که تفاوت زیبایی هنرپیشه‌هایی که نقش جراح را بازی کرده بودند با آنهایی که نقش پزشک غیرجراح را، از جهت آماری معنی‌دار نبود.
از جهت محدودیت‌های اخلاقی، در این مطالعه بر این نکته تاکید شده که اطلاعات زیبایی و قد و سن تک‌تک شرکت‌کنندگان محرمانه نگه داشته شده و فقط در صورت درخواست برای خودشان آشکار شد. ضمنا اشاره شده که در اثر انجام مطالعه، تنش‌هایی نیز در سطح سازمان که مطلوب پژوهشگران نبوده به عنوان عوارض ناخواسته تحقیق به وجود آمده است.
مطالعه حاضر نشان می‌دهد که جراحان مرد سابقه‌دار، قد بلندتر و خوش‌سیماتر هستند. مطالعه مشابه در مورد مقایسه جراحان مرد جوان و جراحان زن همطرازانشان وجود نداشته و این موضوع در گذشته نیز مورد کاوش واقع نشده است.
دلایل احتمالی مطرح شده در این تحقیق برای یافته‌های به دست آمده در مورد قد و زیبایی، به شرح ذیل می‌باشد: چنین فرآیندی، نیاز به افرادی به عنوان رهبر دارد که با کمک قد بلند و ظاهر جذاب خود، بتوانند آنچه را می‌خواهند برای انجام بهتر درمان به گروه دیکته نمایند.
در مقابل، رشته‌های تخصصی غیرجراحی عمدتا به یک فرآیند غیرگروهی معطوف هستند که بین دو نفر (مریض و معالج) اتفاق می‌افتد. چنین فرآیندی نیاز به شخصیت قد بلند و جذاب ندارد.
علت احتمالی جذاب باقی ماندن صورت جراحان سالخورده می‌تواند پوشیده بودن طولانی صورت آنها طی اعمال جراحی باشد که سبب می‌شود چهره‌هایشان از ضربه‌های کوچک احتمالی فیزیکی و شیمیایی که برای سایر پزشکان اتفاق می‌افتد، محفوظ باشد. در مورد بلندقد به نظر آمدن ایشان نیز یک علت احتمالی می‌تواند پوشیدن کفش‌های با پاشنه بلند مخصوص اتاق عمل باشد که پوشیدن این کفش‌ها در میان سایر پزشکان مرسوم نیست و بنابراین ممکن است کوتاه‌تر ظاهر شوند.
دلیل دیگر، عادت متخصصان غیرجراح در مورد قرار دادن استتوسکوپ دور گردن‌شان می‌شود که ناخودآگاه مجبورند تا حدودی خود را به جلو خم کنند و بنابراین قد آنها ممکن است به این دلیل از جراحان که چنین عادتی ندارند، کوتاه‌تر به نظر برسد.
برخلاف جراحان که با فراگیری یک مجموعه تکنیک می‌توانند به درمان قطعی حداقلی از بیماری‌ها اقدام نمایند، متخصصان غیرجراح نیاز بیشتری به آموزش مداوم و فراگیری مطالب جدید از راه مطالعه دارند. این نیاز نسبی کمتر جراحان برای تغییر و به روز نگه داشتن دانش خود از راه مطالعه، سبب می‌شود گردن خود را بیشتر شق نگه داشته، بنابراین بلند قدتر و با اندام متناسب‌تر به نظر برسند. همچنین یکی از مطالعات نشان داده که هر چه سن حرفه‌ای پزشکان طولانی‌تر باشد، روپوش سفید آنها کوتاه‌تر می‌شود، البته این مقاله تمایزی در مورد تفاوت نحوه کوتاه شدن روپوش در طول عمر میان جراحان و دیگر متخصصان نمی‌شود.
● محدودیت‌های پژوهش و توصیه برای مطالعات آینده
این مقاله در مورد میزان قد بر اساس خود اظهاری بود که ممکن است به علل مختلف، به درستی و دقت انجام نشود. به عبارت دیگر مردم تمایل دارند قد خود را بلندتر از آنچه هست، گزارش نمایند که این موضوع می‌تواند اعتبار نتایج این مطالعه را در مورد یکی از دو گروه و یا هر دو مخدوش نماید. نکته دیگر در مورد احتمال رتوش شدن عکس‌های مورد بررسی قرار گرفته شده توسط هیات داوران می‌باشد که در این‌باره متاسفانه اقدامی برای پیشگیری از موضوع صورت نگرفته بود. با وجود این موضوع، به دلیل آشنایی قبلی داوران با چهره واقعی افراد مورد مطالعه، احتمال تاثیر تغییرات عکس‌ها روی نظر داوران و یا احتمال آنکه فردی از عکس دیگران برای ارزش‌گذاری استفاده کرده باشد، بسیار کم است. محدودیت دیگر این مطالعه، سلیقه‌ای بودن ارزش‌گذاری انجام شده روی چهره افراد بود که البته چاره بهتری برای این کار وجود نداشت و در نهایت نقص مهم این مطالعه، کوچک بودن حجم نمونه است.
برای مطالعات آینده پیشنهاد می‌شود از مردان در ترکیب هیات داوران استفاده شده و پژوهش‌های مشابه روی زیبابی چهره و قد پزشکان زن و پزشکان مرد جوان انجام گیرد.
دکتر احمد فیاض‌بخش - استادیار گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت دانشکده بهداشت دانشگاه علوم‌پزشکی‌تهران
منبع : هفته نامه سپید