جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


در ژرفای تاریخ دریانوردی ایران


ST۱۱-۶-۱۷ بر اساس پژوهش های آكادمیك در تاریخ دریانوردی آریاییان، ایرانیان به دلیل سیاست های ملیتاریستی از زمان داریوش به دریا روی آوردند. از این كهن تر، یادمانی از حضور ایرانیان در دریا وجود ندارد. در این نوشتار تلاش شده است تا با فراگردی تحلیلی بر نقش كنده كاری شده منحصر به فردی كه در خاك برداری های كاخ بار پاسارگاد یافت شده است، برای نخستین بار تاریخ دریانوردی ایرانیان را به دوره كوروش هخامنشی ژرفا دهیم. در ۶۰۰ متری شمال شرقی آرامگاه كوروش، كاخ پذیرایی پاسارگاد قرار دارد. چهار در گاه ساخته شده از سنگ های صیقلی شده كه بر روی آنها نقش های متنوعی حجاری گشته اند، تالار این كاخ بار را احاطه می كرده اند، در گاه شرقی كاخ، دارای نقشی كنده كاری شده از اآنس (Oannes) است.تنه و سر پای اآنس (خدای آب و دریای بابلی ها) همانند اآنسان است ولی یك شكل ماهی از سر تا پای او كشیده شده است و مظهر دیگری كه سم و پایش مانند گاو می باشد، در پشت سر او نقش شده است. این نقش با این طرح منحصر به فرد در هیچ یك از آثار دوران هخامنشی دیده نشده است و در نوع خود در خور كمال اهمیت می باشد ولی متاسفانه فقط بخش های زیرین این دو مظهر بر جای مانده است و مابقی آن شكسته است. آقای اسماعیل رایین در كتاب پر ارزش دریانوردی ایرانیان می نویسد: «متاسفانه هیچ گونه اطلاع دقیق و ماخذ مستندی در دست نیست تا تاریخ نقر و حكاكی و زمان نقوش مورد بحث را حتی با یك تقریب احتمالی برای ما بازگو كند. از نقش اصلی نیز جز پاهای پیكره، چیز دیگری به جا نمانده است، تا بتواند ملاك قضاوت و اظهار نظر قاطع درباره تاریخ ایجاد آن باشد. در نتیجه، تا این ایام كه با خوانندگان صاحب نظر در باره نقش «آدم _ ماهی» كاخ كوروش كبیر سخن می گوییم با وجود مطالعاتی كه در این زمینه انجام شده است، هنوز هیچ كس نمی داند كه این نقوش آیا همزمان با ایجاد و بنای كاخ اصلی حجاری و نقش شده است، یا بعدها و در دوران بسط و توسعه امپراطوری هخامنشی...؟ و به همین ترتیب تاكنون هیچ محقق و صاحب نظری بدین پرسش پاسخ نگفته است كه آیا «خدای آب و دریا» مورد پرسش ساحل نشینان و دریانوردان ایرانی بوده است، یا این كه وجود این عقیده و آثار و پیكره های ناشی از آن، صرفا تقلیدی است از كشورهای دیگر و ره آوردی از سرزمین های دور دست...؟ همچنین در این باره كه نقش مورد بحث، چه ارتباطی با دریا و چه دریانوردی داشته است؟ در حال حاضر سخنی نمی توان گفت...». از این رو نخست به این پرسش می پردازیم كه ریشه و جایگاه مذهبی اآنس در باورهای دینی ایرانیان كجاست؟
آریاییان كه در سه یا چهار هزار سال پیش از این از سرزمین های شمالی به ایران زمین مهاجرت كردند از دیدگاه جامعه شناسی جامعه ای دامپرور و كوچ نشین بودند. تفكر مذهبی جامعه های تاریخی بر پایه توتمیسم، فیتشیسم و آنیمیسم استوار بود. این ریشه های مذهبی با هنر آمیخته شده اند كه تجلی گاه این آمیزش در كنده كاری های در گاه های كاخ های پاسارگاد كاملا محسوس است. در كنار نقش اآنس، موجودی با پا و سم همانند گاو دیده می شود كه توتم باستان آریایی ها بود است كه نشانی از زندگی كوچ نشینی و دامپروری آن جامعه تاریخی است. این مظهر نزد هخامنشیان مقدس بوده و در كنده كاری های هنری پاسارگاد جایگاه ویژه مذهبی خود را نشان می دهد.با استقرار مهاجران آریایی و آغاز شهر نشینی و كشاورزی در فلات ایران، حصارهای بسته اقتصاد جامعه پیشین فرو ریخته می شود و جامعه دگرگون یافته با اقتصاد متكی بر مالكیت خصوصی از قلب جامعه نوین بر پایه كشاورزی و شهرنشینی، جوانه می زند. این دگرگونی، بر باورهای مذهبی آن جامعه عمیقا اثر می گذارد. از این رو آب و باران كه مظهر اقتصاد كشاورزی می باشند تقدس می یابند و تیشتره (= تیر) خدای باران، آناهیتا _ (=ناهید) پرودگار آب، در جایگاه خدایگان آریاییان جای می گیرند. در همین زمان است كه اآنس نیز در شمار خدایان پارسیان قرار می گیرد. بر سوس، كاهن بابلی كه چند سال پس از مرگ اسكندر داستان های قدیمی را جمع كرده، در مورد اآنس می نویسد: «اآنس» از دریا بیرون آمد و نوشتن خط و آداب زندگانی و زراعت و علوم را به مردم بابل آموخت.» ویل دورانت، مورخ معاصر نیز درباره «اآنس» چنین می نویسد: «به طور كلی در این افسانه، چنان نیست كه آدمی در آغاز پیدایش در باغ بهشتی زندگی می كرده باشد، بلكه اآنسان به صورت موجودی بود كه با نادانی و سادگی جانوران می زیسته، تا آنگاه كه جانور سهمناكی به نام «اآنس» كه نیمی ماهی و نیمی فیلسوف بوده به وی ظاهر شد و دانش ها و هنر شهرسازی و اصول و مبادی حقوق و قانون را به وی آموخت. پس از آن «اآنس» به دریا فر رفت و به كار نوشتن تاریخ مدنیت اشتغال ورزید.» در پاسخ به پرسش دوم كه چه همبستگی ای میان اآنس و تاریخ دریانوردی ایرانیان وجود دارد باید نخست به این مقوله اشاره نمود كه تاكنون هر پژوهشگری كه به تاریخ دریانوردی ایرانیان نگریسته است از دست آوردهای فاضلانه پروفسور هادی حسن سود جسته است. این محقق بر این اندیشه بوده است كه پارسیان با دریا آشنایی نداشته و تنها در پناه سیاست های ملیتاریستی خود كه در زمان داریوش به اوج می رسد به دریا كشانده می شوند. حفر كانالی كه مدیترانه را به دریای سرخ اتصال می داد، سفر اكتشافی اقیانوس شناسی كه از رود سند تا كرانه افریقا انجام یافت و جنگ سالامین و ترموپیل كه ناوگان بزرگ خشایار شاه شركت داشته اند صحنه های یادمان تاریخ دریانوری هخامنشیان را مجسم می كنند. اما اآنس كه در زمان كوروش كنده كاری شده است با زبانی دیگر برای ما بازگو می كند كه بر خلاف باور پروفسور هادی حسن، پیشینه دریانوردی ایرانیان بسی كهن تر است. پرسش سوم آن است كه چگونه و چرا هخامنشیان مظهر اآنس را در شمار خدایگان خود قرار دادند؟ با دست یابی كوروش بر سرزمین ایلام، شبه جزیره بوشهر نیز می بایست به تصرف هخامنشیان در آمده باشد. زیرا تحقیقات برادران پز ارد در شبه جزیره بوشهر نشان داده اند كه بوشهر جایگاه قوم ایلام بوده است. یافت آثار ایلامیان در خارگ و بحرین نیز نشان گر آن است كه این قوم مردمی دریانورد بوده اند كه بر پهنه خیلج فارس كشتیرانی می كرده اند. ا این رو با شكست ایلام و دسترسی هخامنشیان به خلیج فارس در جنوب فالت ایران، پارسیان نخستین بار به دریا دست یافتند. دریایی كه با نیروی طبیعی خود تاكنون نمادی را در باورهای دینی هخامنشیان نداشته است. از این رو هخامنشیان در برابر عظمت دریا سر تعظیم فرود آوردند و برای ستایش آن همان گونه كه آناهیتا (خدای آب) را از ساكنان بین النهرین جسته بودند اآنس را نیز در این پویش دینی، از اسطوره های كهن بین النهرین بر می گزینند و این سمبل در كنار ایزدهای دیگر زینت بخش كاخ كوروش در پاسارگاد می شود. از این رو هر چند یادمان های اندكی از هخامنشی در كناره خیلج فارس كشف شده است، اما پژوهش های باستان شناسی در آینده روشنگر تاریخ راستین دریانوردی ایرانیان خواهند در كناره خلیج فارس كشف شده است، اما پژوهش های باستان شناسی در آینده روشنگر تاریخ راستین دریانوردی ایرانیان خواهند بود. در این راستا می توان از پژوهش های برجسته و منحصر به فرد افتخار باستان شناسی ایران، جناب آقای دكتر علی اكبر سرفراز در منطقه دشتستان بوشهر و كشف بازمانده كاخ شاهنشاهان هخامنشی در برازجان نام برد. پرسش آخر كه بر جای می ماند كه چرا نشانی از اآنس در كنده كاری های باشكوه تخت جمشید نیست؟ هنر هخامنشی كه در تخت جمشید به نمایش گذاشته شده است هنر است كه در زنجیره های قدرت اسیر شده است و صرفا نمایشگاهی است كه عظمت شكوهمندانه دریا را رخنمود می كند. این هنر، آمیزه ای است از هنرهای هنرمندان بابلی، آشور، مصر و یونان كه در یك تركیب به هم پیوسته هارمونیك گداخته شده و تشكیل هنری جدید را داده است كه گر چه ملی است ولی فاقد جذبه های مردمی است. در تمامی كتیبه ها و كنده كاری ها، جنگ آوری و عظمت دریا و گرایش های بلهوسانه تشریفاتی و درباری شاه به خوبی نمایان است. اما در لابلای این نقش های برجسته می توان سیر تكاملی مذهب را نیز پیگیری نمود. تلاش زرتشت در این بود كه در اردوی خدایان، نوعی توحید وحدت وجودی (Pantheism) بوجود آورده و اهورا مزدا را به عنوان یگانه خدا معرفی كند. اما این تلاش تنها به آنجا كشیده شده كه اهورا مزدا در كتیبه های هخامنشی جایگاهی برتر در ردیف خدایان یافت و شاه خود وابسته به اهورا مزدا می شناساند اهورا مزدا نیز به شاه مقام شاهی می بخشد و از شاه و سرزمین او و از هر چه انجام می دهد حمایت می كند. از این رو در نقوش برجسته بیستون و تخت جمشید، شاهان در زیر بال گشوده اهورا مزدا دیده می شوند. این گرایش به پانتئیسم مذهبی كه در تخت جمشید آشكار است از نفوذ خدایان دیگر می كاهد و اهورای بال گشوده را جایگزین نسبی خدایان گونه گون نخستین می كند و گاو كه توتم دوره دامپروری آریاییان بوده است حضور خود را تنها در سر ستون های كاخ ها نشان می دهد. از این رو جای شگفتی نخواهد بود كه دیگر رد پایی از اآنس را در نقوش تخت جمشید كه پس از پاسارگاد كنده كاری شده اند نیابیم و آن چه حضور دارد اهورا مزدا است و شاه در هنری كه بعد باورهای مذهبی، جامعه را تنها در جنبه فورمالیسم و تشریفاتی آن به نمایش می گذارد.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی