سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


لزوم حاکمیت ارزشها در رسانه


لزوم حاکمیت ارزشها در رسانه
مبحث دین و رسانه و نحوه ارتباط این دو، از مباحث جدید در عصر رسانه ها است. خیلی از دست اندرکاران رسانه های گروهی مایلند که بدانند چگونه می توان در عرصه رسانه، اخلاق و ارزشهای دینی را رعایت کرده و مومنانه به نشر خبر پرداخت.
نویسنده این مطلب، کوشیده است نگاهی اجمالی به کارکرد رسانه از منظر دین داشته باشد. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
● جایگاه ارزشها در رسانه ها
رسانه ها بعنوان مهمترین وسیله های ارتباطی فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، نظیر سایر نهادهای فعال در بخش فرهنگ و حتی همه نهادها و ابزارهای غیر فرهنگی موثر در بخش فرهنگ ملزم به رعایت منطق و اهداف برآمده از مبانی نظری انقلاب اسلامی و متن سیاست های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی هستند.
آن دسته از مواد و برنامه های رسانه ها که مشخصا دینی هستند یا به دین می پردازند می توانند با تاکید بر وجوه معنوی و اخلاقی دین، فضاهای آرامش آوری برای مخاطبان ایجاد کنند ولی اگر در این مواد و برنامه ها بیش از حد بر وجه تنذیری ادیان تاکید و از وجه تبشیری غفلت شود از کارکرد اخلاقی رسانه ها در دراز مدت کاسته می شود.
با نگاهی اجمالی درمی یابیم که رسانه های ایران از لحاظ ارزشی، انسانی و عقیدتی نسبت به رسانه های سایر کشورها برتری دارند ولی با وجود این جای این سوال باقیست که از رسانه های جمهوری اسلامی چه توقعی می توان داشت؟
سوال اینجاست که چرا با این همه تلاش و تکاپو وخطابه، هنوز اخلاق جای خود را به معنای واقعی کلمه در رسانه های ما نیافته است و گاهی مصلحت های حرفه ای بر اخلاق پیشی می گیرد.
چرا صدیق ترین گردانندگان و اداره کنندگان رسانه ها هم در اجرای ضوابط اخلاقی با هزاران معضل و مشکل مواجه اند؟
رسانه های ما در مواجهه با ارزش ها دست کم چهار مشکل عمده دارند که هر کدام به نوعی مسیر را برای ورود اخلاق در رسانه ها دشوار می کند:
۱) مشکلات تئوریک و نظری
۲) ابهام در ارزش ها و فقدان تعریفی واحد از آنها
۳)ضرورت های حرفه ای رسانه
۴) مشکلات و معضلات اجرایی
● بررسی مشکلات تئوریک و نظری
اصولا جامعه ما همواره خود را از طرح مباحث نظری و جدی دور نگاه داشته و این قبیل مباحث را در سطح و ساده می خواهد اما دنیای ژرف امروز به بشر آموخته که اندیشه ها را باید تا آخرین لایه های آن پیمود و تمام آنها را با دقت و وسواس وارسی کرد.
در حقیقت دنیای شرق و بویژه جهان اسلام قبل از آنکه به بررسی و فهم و درک شرایط جدید بپردازد، خود را در آن دید و این مشکلی شد که نسل جدید هم خود را با آن درگیر می بیند. شاید بتوان گفت که تا غرب و مبانی فلسفی و چارچوب های نظری آن را عمیقا در نیابیم و آنها را به درستی باز نشناسیم مشکلی از ما حل نخواهد شد.
اگر معتقدیم که نظام و جامعه ما هم با شرق و هم با غرب در تباین است پس لازم است از رسانه ها و ابزارهای ارتباطی و مفاهیم ارتباطی تعریفی روشن و درخور جامعه اسلامی خود ارائه دهیم. آنرا به عنوان اصل بپذیریم تا دچار بحران هویت در فرهنگ و اندیشه نشویم.
ما نیز همانند دیگر شرق نشینان در میانه سنت و تجدد مانده ایم و بدون تجربه هیچ کدام در وسط آن دو دست و پا می زنیم. عده ای سنت را می خواهند وعده ای تجدد را.
● براستی این همه اختلاف برای چیست؟
رسانه های ما هنوز کاملا از سنت نبریده اند و اصولا به تجدد نپیوسته اند؛ این را می گویند اندیشه آویخته با فرهنگ بی شاکله. اگر دموکراسی، آزادی بیان، حقوق و آزادی های فردی هنوز تعریف و تبیین روشنی در جامعه دینی ما ندارند، بیشتر از آن روست که این واژه ها را به صورت دست نخورده از غرب گرفته ایم و هیچ گاه در پی این نبوده ایم که آیا واژه های وارداتی از غرب در مغرب زمین هم بطور عملی درآمده و اگر کمی بیندیشیم می بینیم که این واژه ها را هیچ گاه در سطح کلان و در کلیت نظام اجتماعی غرب ندیده ایم.
علم ارتباط شناسی به ما می گوید که مفاهیم را باید در ورای واژه ها جستجو کرد با این همه چرا ما هنوز واژه های مبهم و مشترکی را چون دموکراسی، آزادی مطبوعات، فضای باز سیاسی و ... را استفاده می کنیم و کمی به تامل در مبانی فلسفی و ایدئولوژیک آنها نمی اندیشیم؟ تنها کالبد شکافی دقیق از این واژه هاست که می تواند پرده از چهره ی معصومانه آنها کنار بزند و انبوهی از ارزش ها و بایدها و نبایدها را آشکار سازد. امروزه نغمه آزادی بیان را کسانی ساز می کنند که خود به پیچیده ترین ابزار ارتباطی مسلح هستند و به رسانه های جمعی و افکار عمومی جهان سلطه دارند و واژگانی که ریشه در منافعشان دارد را فریاد می زنند و واژه هایی که به منافع آنها هماهنگ نباشد عملا سانسور می کنند و در چنین وضعیتی سخن از نفی سانسور و ارتباط آزاد به میان می آورند.
وقتی رسانه ها در مفهوم غربی آن پا به عرصه می گذارند باید بپذیریم که همان ایده ها و آرمان ها نیز خود به خود بر آن سایه می اندازد و بی جهت نیست که امروز خبرنگاران ما نیز، اینجا و آنجا از هر پدیده ناچیز سوژه می سازند و گاه برای جلب توجه مخاطب اخلاق و ارزش های دینی را دانسته یا ندانسته زیر پا می گذارند.
ارتباطات بویژه هنگامی که یک طرفه است و مسلح به پیچیده ترین ابزار و فنون می باشد، بر زندگی انسان تاثیرگذار است و هویت انسان را آنگونه که قدرت های حاکم بر رسانه های خبری جهان می خواهند سامان می بخشد.
خلاصه کلام اینکه اخلاق هنگامی در رسانه ها ارج و قدر می یابد که کارکرد هنجارها در نظام ارتباطی بطور اصولی شناخته شود و برای این مهم، در گام نخست باید به حل معضلات نظری و تبیین مبانی و اصول ارتباطی حاکم بر جامعه بشری پرداخت.
● ابهام در ارزش ها و فقدان تعریف واحد
تبیین و تدوین «اخلاق حرفه ای» ضرورت جامعه است. این امر در محدوده اخلاق رسانه ای، تا حدی به فقه و اخلاق و تا اندازه ای به فلسفه اخلاق، دانش ارتباطات و علوم وابسته باز می گردد تا آنجا که می دانیم چنین کاری در جهان اسلام، بصورت متقن صورت نگرفته است و چه نیکوست که جمهوری اسلامی در این زمینه نیز پیشگام شود.
● ضرورت های حرفه ای رسانه
در فرهنگ رسانه ها شهرت حرفه ای رمز و راز موفقیت است. تازگی، منفی گرایی و جنجال آفرینی امروز از ارزش های خبری به حساب می آید و هر رسانه ای که به بزرگنمایی وجنجال در جامعه بپردازد طرفداران بیشتری درمیان عوام دارد؛ یک سازمان ارتباطی از نظر اقتصادی و اجتماعی باید پایدار وپویا بماند و این پویایی از یک طرف به استقبال مخاطب و از طرفی به وضعیت اقتصادی آن سازمان بستگی دارد. بنابراین مخاطب را باید مجذوب کرد و او را خرسند ساخت و همین بحث رسانه ها و مطبوعات را به سوژه سازی، حادثه پروری و عوام گرایی سوق می دهد.
دراینجاست که صاحب رسانه باید اخلاق، وجدان و رسالت اصلی خود را به داوری بخواند.
● مشکلات و معضلات اجرایی
مقررات و قوانین اجرایی را می توان با یک سیستم منظم اداری به اجرا گذاشت ولی هنجارهای اخلاقی اصولا از این راه قابل تحقق و پیاده شدن نیست.
اخلاق در ماهیت خود با اخبار و الزام های بیرونی همساز نیست و رسانه ها باید دارای اخلاق، آگاهی، آزادی و اختیار باشند. معضل دیگر در جامعه ما عدم هماهنگی میان دستگاههای مختلف اجرایی کشور است.
پراکندگی درسیستم اجرایی و تصمیم گیری به تناقض در سیاست ها و تصمیم گیری ها می انجامد و برنامه ها را دچار اختلال می کند؛ بنابراین ضرورت دارد یک مرکز عالی و توانمند درجهت سامان بخشیدن و منظم نمودن این سیاست ها تشکیل شود که بتواند درعرصه ای این چنین پیچیده به امور نظم ببخشد.
درحال حاضر بایستی نیروهای شایسته و فکور خصوصا نسل جوان را به خدمت بگیریم و درپی درمان ریشه ای این قبیل مشکلات باشیم. به هرحال ارزش های اخلاقی درمرحله اجرا نیز به برنامه ریزی جدی دارد.
برای حل این مشکلات می توانیم از قرآن مجید و نیز بیانات معصومین علیه السلام بهره بگیریم که در اینجا به مختصری از این توصیه ها اشاره می شود:
● اخلاق درخبررسانی
۱) شرم و حیا
قرآن کریم در بسیاری از حوادث و رویدادهای مختلف و احوال امت های مختلف خبر می دهد اما در همه حال شیوه و روش گزارش و توصیفش درنهایت شرم و حیاست. آیات فراوانی در قرآن کریم درمورد کفر، عصیان، دزدی، ریا، تجاوز و نظیر آنها و سرنوشت کسانی که به چنین کارهایی دست زده یا می زنند وجود دارد، اما نکته بسیار مهم این است که شیوه قرآن هیچ گاه بازکردن مسئله و تشریح آن نیست چرا که بیان جزئیات از قبح آن می کاهد و زمینه وسوسه و اشاعه آن را افزایش می دهد.
بعنوان مثال قرآن برای شرح عمل قوم لوط وارد جزئیات و ذکر مصادیق نمی شود و حتی خبر مستقیم هم دلهای پاک و مصفا را به تشویش نمی کشاند اما به قدر لزوم گوشزد می کند و در مورد عاقبت کسانی که این چنین گناهانی را مرتکب می شوند بسیار هشدار می دهد و نمونه هایی از عذاب را برای آنها یادآوری می کند. بینش قرآن در مورد اخبار بینش پنددهنده و عبرت آموز است «یقینا دراین ماجرا برای صاحبان بینش عبرتی است» (آل عمران، ۱۳)
«خداوند کسانی را که آشکارا از بدی (یا به بدی) سخن می گویند، دوست نمی دارد مگر مظلومی که با آن شیوه قصد دارد حق خود را به دست آورد یا جلوی ظالمی را بگیرد» (نساء، ۱۴۸)
۲) ادب
یکی از برجسته ترین ویژگی های خبر قرآنی رعایت ادب است در سراسر قرآن کریم حتی یک حرف که از آن رنگ و بوی بی حرمتی و بی ادبی استشمام می شود وجود ندارد.
بعنوان مثال وقتی خداوند منان حتی از دشمنان خود (یعنی شیطان و فرعون) نام می برد نهایت ادب را رعایت کرده و هیچ گاه کلمه ای که دال بر بی ادبی یا دشنام باشد در سرزنش آنها بکار نبرده است و هرآنچه هست وصف و اخبار واقعیت است. «همانا فرعون در زمین برتری جو و اسراف کننده است» (یونس ۸۳)
«و آنهایی که غیر خدا را می خوانند، دشنام ندهید مبادا آنان از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام دهند.» (انعام ۱۰۸)
آیه فوق نمونه ای از ادب دینی را بیان می کند که سبب حفظ مقدسات و کرامات در جامعه شده و از مورد تحقیر و اهانت قرارگرفتن آنها جلوگیری می کند و این نکته را می آموزد که اگر خواهان بزرگواری و حفظ قداست خود و مقدسات خویشتن هستند نباید به دیگران و امور مورد احترام آنها بی احترامی کنید یا دشنام دهید چرا که دیگران برای مقابله و فرونشاندن خشم خود چنین خواهندکرد.
بنابراین شایسته است رسانه های خبری من جمله مطبوعات و رادیو تلویزیون که نه تنها آینه فرهنگ یک جامعه بلکه پیام آوران آگاهی و ارشاد و هدایت هستند بیش از دیگر رسانه ها اخلاق قرآنی را نصب العین خود قرار دهند و به اندک بهانه ای با نیش قلم و زبان، عزت و آبروی دیگران را خصوصا در هنگام انتخابات و موضع گیری های سیاسی زخمی نسازند.
۳) پاسخ دادن به گفتار نادرست و زشت با گفتاری درست و نیکو
یکی از مسائل مهمی که گاه آرامش و ثبات جامعه را در صحنه های داخلی و بین المللی برهم می زند و افکار و قلب ها را دچار تشویش و تزلزل می نماید بحث ها و مشاجراتی است که طرفین آن یکدیگر را به شکل نادرست و زشتی مورد حمله قرار می دهند و در این رقابت ناخوشایند هریک تلاش می کنند که ناسزا و نیش های بیشتری نثار طرف مقابل خود کند که وقتی این نوع برخوردها از طریق رسانه ها در جامعه منعکس شود ضرر و خطرش چندین برابر شده و جامعه به سرعت دچار تشویش و دلتنگی می گردد و از آرامش و اطمینانش کاسته می شود.
«ما به کسانی که صبر پیشه کنند و بدی را به نیکی پاسخ دهند، دوبار پاداش می دهیم (قصص ۵۴)
اگر رسانه های گروهی (دست اندرکاران رسانه های گروهی)، ارباب جراید و نویسندگان بطور کلی این روش قرآنی را بکار گیرند و درهیاهوی سیاسی و غیرسیاسی شتابزده درمقام پاسخگویی برنیایند و یا پاسخ های نیکو دهند، دوستان به دشمن نمی پیوندند و دشمنان بسیاری دوست می شوند. بسیاری از اختلاف ها از بین می روند، نقشه های دشمن خنثی می شود و آرامش عمومی جامعه افزایش خواهد یافت.
● حق مداری علی(ع)
در همین زمینه بحثی پیرامون «حق مداری از دیدگاه امام علی علیه السلام» را بیان می کنیم:
همان طور که پیداست فرایند ارتباطات و رسانه به معنای دقیق و پیچیده امروزی در زمان حضرت علی(ع) وجود نداشته، در آن زمانه نه از رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به شکل امروزی خبری بوده و نه از مشاغلی همچون روزنامه نگار، خبرنگار و امثالهم بلکه اخبار عموما از راه گفت وگوی شفاهی و در مقیاس بسیار محدودتر از طریق نامه نگاری انتقال می یافته و هیچ سازمان یا نهاد بخصوصی مانند امروز که مطبوعات، تلویزیون و... وجود دارد، عهده دار خبررسانی نبوده است.
بنابراین نمی توان انتظار داشت که در سیره امام علی(ع) برای بسیاری از پرسش های امروزی خبرنگار و روزنامه نگار مسلمان پاسخ صریحی بیابیم.
البته در این میان اصول فراوانی قابل استخراج است که با تجزیه و تحلیل آنها چه بسا بتوان نسخه های کارآمدی برای حل مشکلات کلی عصر ارتباطات تجویز نمود.
پژوهش در مورد خبر در مواضع امیرالمؤمنین علی(ع) دارای ۲ منبع است:
الف) سیره گفتاری امام علی(ع)
ب) سیره رفتاری امام علی(ع)
در مرحله تهیه خبر نیز حق گرایی اهمیت خاصی دارد چه بسیار اخباری که براساس گزارش های شفاهی منابع غیرموثق تهیه می گردد حال آن که با آنچه که فی الواقع رخ داده مخالف است.
«بدانید میان حق و باطل چهار انگشت بیشتر فاصله نیست؛ از امام علی(ع) پرسیدند معنی این سخن چیست؟ انگشتان خود را فراهم آورد و برداشت و میان دو گوش و دیده گذاشت پس گفت: باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم».
از سخنان یادشده به خوبی اهمیت و جایگاه حق گرایی در دیدگاه امام علی(ع) به عنوان معیاری عام که درباره خبر نیز جاری است، روشن می شود. ممکن است بعضا این سؤال از سوی افراد مطرح شود که حق و باطل چنان درهم می آمیزند که تشخیص آنها از یکدیگر بسیار دشوار است و چه بسیار اختلافاتی که طرفین خود را محق می دانند و طرف مقابل را به پیروی از باطل متهم می سازند.
در پاسخ این سؤال و این نکته تأکید می کنیم که هر چند حق و باطل همواره در کنار هم هستند ولی هیچ گاه با یکدیگر نمی آمیزند و دست آشتی به یکدیگر نمی دهند و به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) «حق و باطل (هیچ گاه) با یکدیگر اجتماعی نمی کنند».
امام علی(ع) در فرازهای گوناگونی از سخنان خویش به لزوم اهتمام به منبع خبر و پرهیز از نشر اخبار غیرموثق اشاره می کند. گاه به کسانی که از سر جهالت امور ناشایستی را به اهل بیت پیامبر نسبت می دهند نهیب زده، آنان را از این عمل بازمی دارد «پس آنچه را بدان علم ندارید بر زبان نیاورید».
امام علی(ع) در وصیتنامه خویش به فرزندش امام حسین(ع) او را به پرهیز از ذکر اموری که به درستی آن واقف نیست فرا می خواند: «مگو آنچه را ندانی، هر چند اندک بود آنچه نمی دانی».
حضرت امام علی(ع) نیز به صورت آشکارتری بر لزوم موثق بودن منبع خبر تأکید می نمایند: «خبری را نقل نکن مگر از شخص موثق. چرا که در غیر این صورت به دروغگویی بسیار دچار می شوی».
● آفت کمیت گرایی در رسانه
امروزه در پی سیطره کمیت بر بسیاری از شئون حیات آدمی، شماری از رسانه های عمومی به ویژه تلویزیون، مطبوعات و... نیز به آفت کمیت گرایی دچار شده اند؛ فراوان دیده می شود که سردبیر یک نشریه یا یک برنامه تلویزیونی برای آنکه بخش مربوط به اخبار و گزارش های خبری خود را پر کند، یا یک خبرنگار به قصد بالا بردن آمار گزارش های خبری خود دست به انتشار و نقل اخباری می زند که ممکن است در شرایط عادی راضی به انتشار و نقل آنها نمی شد؛ زیاده گویی و شایعه سازی در رسانه ها و در اجتماع ما به عنوان یکی از رذایل اخلاقی همواره از سوی اولیای دینی مورد نکوهش قرار گرفته است.
در اینجا به ذکر یک مورد از سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره و اکتفا می کنیم:
« بر تو باد دوری از زیاده گویی، زیرا که هر که کلامش فزونی یابد خطاهایش زیاد می گردد».
شهرام شیرکوند
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید