سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ایده های مدنی میرحسین


ایده های مدنی میرحسین
انتخابات ریاست جمهوری سال های ۷۶ و ۸۴ و دعوت شخصیت ها، گروه ها و اقشار مختلف از میرحسین موسوی برای کاندیداتوری و امتناع ایشان و حضور فعال در سال جاری و گمانه زنی های حضور قطعی وی در انتخابات دور دهم، افزون بر بحث های گسترده ای که درباره عملکرد او و دولتش برانگیخته، که فی نفسه، ارزشمند است و در تبیین و انتقال ارزش ها به نسل جوان و بازخوانی نقادانه تجربه دهه اول انقلاب اسلامی می تواند موثر باشد، پرسشی در ذهن همگان ایجاد کرده است که ایشان افزون بر فعالیت های حرفه ای (دانشگاهی، معماری)، ذوقی (نویسندگی، نقاشی)، رسمی (مشاوره، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت، شوراها، ریاست فرهنگستان هنر و...) در عرصه مدنی چه ایده یا ایده هایی را دنبال می کنند.
زیرا در دنیای معاصر بسیاری از سیاستمداران برجسته پس از آنکه مدتی در مصادر اجرایی و سیاسی قرار می گیرند و عملی و اجرایی کردن ایده (ایده ها) محوری را در دولت ها پایه ریزی می نمایند و نیز به ضرورت ها و نیازهایی وقوف می یابند که بدون زمینه سازی و تبدیل آنها به خواست اجتماعی امکان تحقق آنها نیست. عرصه مدنی را برای استمرار یافتن، فراگیر و اجتماعی شدن و تعمیق آنها انتخاب می نمایند و گاه گفته می شود حضور آنان در این عرصه هم سنگ و بعضا موثرتر از مسوولیت اجرایی و سیاسی آنهاست. بستر چنین فعالیت هایی بنیادها، موسسات و مراکز پژوهشی و ترویجی غیردولتی (سمن) است که در سراسر جهان تاسیس و راه اندازی شده است و مجرایی برای بازخوانی و انتقال تجربه، خلق ایده های نو، تربیت نیروها، روز آمد شدن و... آنها شده است. و در ایران نیز تاسیس موسسات مختلف توسط ایشان و جناب آقای خاتمی و دیگران می رود به سنت حسنه ای تبدیل شود که ثمرات ارزنده آنها را در آینده نظاره گر خواهیم بود. در نوشتاری که تقدیم می کنم، تلاش خواهم کرد نخست ایده های گوناگونی که میرحسین موسوی در عرصه مدنی در بیست سال گذشته پی گرفته است را به اختصار بیان و پس از آن اثرات عینی آنها را مورد بحث قرار دهم.
۱) علم و تکنولوژی: بررسی عملکرد برنامه های سالانه، مصوبات هیات دولت و سخنان ایشان موید این مطلب است که به رغم تنگنای شدید مالی توجه به مسایل علمی و تکنولوژی پس از پشتیبانی جنگ تحمیلی و تامین معیشت مردم جایگاه اول را داشته است. ایجاد زیرساخت های فیزیکی و توجه به گسترش کمی و کیفی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و از آن مهم تر تلاش برای دستیابی به علوم و تکنولوژی های نوین و جاری شدن پژوهش در عرصه های مختلف تصمیم سازی و تصمیم گیری گواه های این مدعایند.
از این رو برای روشن تر شدن این دغدغه ها با نقل دو خاطره به بحث اصلی بازمی گردم. آقای دکتر نوری دلویی در داستان راه اندازی رشته بیوتکنولوژی و مرکز تحقیقات زیست فناوری را این چنین نوشته اند: نخست وزیر وقت مقاله معرفی بیوتکنولوژی اینجانب را خوانده و مرا همراه با وزیر فرهنگ و آموزش عالی وقت به دفتر خویش دعوت تا به صورت جامع و کارشناسانه آن را بیان کنم. ایشان با دقت توضیحات را گوش کردند و سوالاتی مطرح و پس از توضیحات لازم موافقت و حمایت از اعزام ۳۰ نفر بورسیه (نگارنده یکی از آنها بود که تحصیل در داخل را ترجیح داد) و ایجاد یک مرکز پژوهشی اعلام داشتند و دیگری در مراسم افتتاحیه کنگره بین المللی ایمونولوژی و آلرژی که در آخرین ماه های مسوولیت ایشان برگزار شد. از برنامه های محقق نشده از جمله افزایش بودجه پژوهشی، فعال نبودن بخش خصوصی در عرصه علم و تکنولوژی، نبود رابطه ارگانیک دانشگاه و صنعت; این باور که پژوهش باید به نیاز ملی تبدیل گردد و نخبگان بدون بهره مندی از نتایج آنها نباید تصمیم گیری نمایند، سخن گفت.
باری، دیری از پایان مسوولیت ایشان نگذشته بود که نخست وزیر دوران دفاع مقدس و همفکرانش موسسه ای غیرانتفاعی نخست در یک اتاق سازمان پژوهش های علمی و صنعتی و کمی بعد آپارتمانی که اجاره یکسال آن را رییس جمهور محترم وقت پذیرفته بودند، تاسیس و کار را آغاز کردند، تا ایده های اساسی ای را دنبال نمایند که بنیان های توسعه دانش محور بر آنها استوار باشد.
از آن زمان تا کنون با برگزاری همایش های:
ـ تاریخ پزشکی در اسلام و ایران
ـ پیش برد علم و تکنولوژی در جهان اسلام
ـسلسله همایش های چشم انداز علم و تکنولوژی
ـ بیوتکنولوژی
ـ پلیمر
ـ بیو الکتریک
ـ تکنولوژی اطلاعات و...
ـ وقف و نظام علمی
جشنواره ها (شایستگان پزشکی کودکان و...)، هماهنگی و همکاری در چاپ و تجدید چاپ و انتشار ده ها جلد کتاب، تدوین گزارش های تخصصی و تعامل با مسوولان برای بنیان نهادن زیر ساخت ها، مشارکت در ساخت برنامه های علمی با صدا و سیما، و نمادهای علمی و عالمان با شهرداری ها، ارایه الگوها (نظیر مرکز کاشت حلزون شنوایی و شهرک تحقیقاتی کاوش و...)، ارتباط و همکاری با ایرانیان مقیم خارج و دانشمندان دیگر کشورها که مجال تفصیل آنها نیست، ادامه داده و می دهند.
۲) پیشکسوتان و نخبگان: توسعه و پیشرفت هر کشوری در گرو استفاده بهینه از سرمایه های انسانی، اجتماعی، طبیعی و ... است. و تردیدی نیست که در این میان ایجاد شرایط مناسب برای بروز و ظهور تمامی استعدادها به ویژه آنهایی که بهره هوشی بالا و استعدادی خاص دارند اهمیت بسیار زیادی دارد و در فرهنگ اسلامی و سنت های تاریخی ما ایرانیان از جایگاه برجسته ای برخوردار است پدیده ای که در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل گوناگون که محل بحث آن در این نوشتار نیست مورد غفلت قرار گرفت و می رفت تا موجبات دلسردی پیشکسوتان عرصه های مختلف و بی انگیزگی جوانان نخبه و استعدادهای درخشان را فراهم آورد.
از این رو، میرحسین موسوی در صدد برآمد با حرکت های نمادین بزرگداشت مفاخر ملی، نام آوران تاریخ معاصر و شخصیت هایی که در حیات خود فعالیت استثنایی داشته، به خلق آثار ارزنده ای توفیق یافته اند، مداومت در خدمت به جامعه نموده اند، ابداع و ابتکار تاثیر گذار داشته اند، نهادسازی نموده ... و خلاصه موجبات سر بلندی و افتخار کشور با هر اندیشه ای که داشته اند، بوده اند و تلاش نمود سنت فراموش شده تکریم و تجلیل از بزرگان و پیشکسوتان را تقویت نماید و جوانان با استعداد را متشکل سازد; بزرگداشت ابن سینا، محمدبن زکریای رازی، مولوی، رودکی، آخوند خراسانی، عبدالهادی حایری، میرمصطفی عالی نسب، حاج محمد حسن امین الضرب، ملک الشعرا» بهار، عبدالعظیم خان قریب، احمد آرام، ابوالقاسم قربانی، شیخ عزیزالله عطاردی، محمدتقی شریعتی، حیرت سجادی، عبدالله ابریشمی، کمال خان بلوچ و... و نیز اسلام شناسان و ایرانشناسانی چون ایزوتسو، هانری کربن، رنه گنون، کواراسوامی،آنه ماری شیمل، ادوارد سعید و... و راه اندازی انجمن فرهیختگان جوان از آن جمله اند.
نویسنده : دکتر قربان بهزادیان نژاد
منبع : روزنامه مردم سالاری