یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

هدف از سنجش و ارزشیابی در دانش آموزان


هدف از سنجش و ارزشیابی در دانش آموزان
به عنوان معلم باید عمیقا باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آن که ما آن ابزار سنتی را که بدون توجه به تفاوت های فردی به دنبال یافتن نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی های او را شناسایی کند، به دانش آموز اعتماد به نفس ببخشد و براساس این باور عمل کند که آموزش و ارزشیابی، فرآیندهایی در هم تنیده اند.
معلمان نیز نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزشیابی هستند که هر دانش آموز به دیده حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمون های سنتی نشان دهد، بازخوردی مثبت و تکالیفی رشددهنده به او ارایه کند و باور داشته باشد که هر دانش آموز قابلیت رشد و پیشرفت مداوم را دارد.
اما آزمون های سنتی به دلیل ساختار خود به خواست و نیاز افرادی غیر از آزمون شونده پاسخ می دهند و اغلب به رتبه بندی کردن دانش آموزان می اندیشند. روش آنها بر نقاط ضعف آزمون شونده تاکید دارد و در مورد پیشرفت دانش آموزان حساس نیست.
لذا باید به این نکته توجه کرد که ارزشیابی یک فرآیند نظام یافته (سیستماتیک) برای جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات است تا تعیین شود که آیا هدف های موردنظر تحقق یافته اند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی؟
به جای آنکه برای دانش آموزان تکلیفی معین شود تا انجام دهد و معلم براساس نتیجه کار او میزان موفقیتش را در انجام آن تکلیف اندازه گیری کند، زمانی که او درگیر تکلیف است، کارش به دقت مشاهده شود تا مشخص شود که به چه نوع کمکی و تا چه اندازه نیازمند است تا بتواند کارش را به درستی انجام دهد، این رویکرد ارزشیابی، تنها به سنجش نمی پردازد، بلکه سیستم تعلیم و تربیت هم به همراه دانش آموز پیوسته آزمایش می شود تا اطلاعاتی در مورد میزان هر یک به دست آید.
فهرست مشاهدات به معلم امکان می دهد تا در برنامه های تدریس خود میزان حصول به هدف های آموزشی را تعقیب و کنترل کند و دریابد که هر دانش آموز تا چه اندازه به هدف های موردنظر رسیده است و احتمالا به چه کمک هایی نیاز دارد تا براساس آن اطلاعات، فرآیند تدریس خود را بازنگری کند.
فهرست مشاهدات بسیار انعطاف پذیر است و براساس انتظارات متفاوت هر معلم از دانشآموزان کلا س خود تنظیم می شود که ممکن است با فهرست معلم دیگر متفاوت باشد.
اما فهرست ارزشیابی معلم را به موقع و قبل از آن که دیر شود از نیازهای آموزشی دانشآموزان آگاه می کند و راه را برای برداشتن آگاهانه گام بعدی همواره می کند.
البته به این نکته توجه شود که ویژگی های رفتار هوشمندانه مثل پشتکار، گوش کردن، انعطاف پذیری در تفکر، فراشناخت و دقت در عمل را می توان از طریق مشاهده رفتار دانشآموزان در آنان تقویت کرد.
فهرست مشاهدات به طور مستند دلا یلی حاکی از موفقیت یا عدم موفقیت را به دانشآموز و والدینش می دهد که بسیار معنادارتر و معتبرتر از اطلا عاتی است که این افراد از طریق ارزشیابی های متداول سنتی و کتبی به دست میآورند. اطلا عات حاصل از فهرست مشاهدات به معلم کمک می کند تا گام بعدی در تدوین را آگاهانه بردارد.
تنظیم فهرست مشاهدات و ارزشیابی سبب می شود تا براساس آن کار معلم را در هر جلسه درسی و در برخورد با دانشآموز نصب می دهد. توانا کردن دانشآموز در خود ارزیابی، یکی از هدف های مهم آموزش است.
والدین دانش‌آموز را از حدود انتظارات معلم از وی در انجام فعالیت های خارج از مدرسه آگاه می سازد. این کار باعث می شود که حتی اگر قسمتی از فعالیت توسط والدین دانشآموز یا فرد دیگری انجام شده باشد شما از این کمک به نفع آموزش دانشآموزان استفاده کنید.
معلم می تواند برای افزایش اعتماد به نفس دانشآموزانی که شاهد رشد و پیشرفت هر چند اندک آنها هست فهرست مشاهدات فعلی و قبلی آنها رادر حضور خودشان مقایسه کند.
در اولین سالی که فهرست ارزشیابی را وارد برنامه کاری خود می کنید استفاده از آنها را به یک یا دو درس محدود کنید تا مهارت های لا زم برای استفاده از این شیوه ها ارزشیابی را پیدا کنید.
هیچ گاه به دانشآموزان، زمانی که درحال آموختن هستند نمره ندهید. ارزشیابی کیفی در جهت بهبود آموخته های آنان و نیز برداشتن قدم بعدی در آموزش به کار گرفته می شود، نه رتبه بندی.
● نقش مدرسه در تربیت اجتماعی کودکان
یکی از کارکردهای عمومی آموزش و پرورش، اجتماعی کردن کودکان و نوجوانان است و مفاهیم عمده تربیت اجتماعی آن از جمله خود کفایتی، ابراز وجود، استقلا ل، خودپنداری، خود رهبری، رقابت، همکاری، نوع دوستی، هویت جویی، تشخیص طلبی و ده ها مولفه تربیتی دیگر که به نوعی شخصیت اجتماعی کودکان را شکل می دهد در همین دوران آموزشگاهی تحقق می پذیرد.
در مکتب اسلا م، همه افراد در همه زمان ها و اعصار به اجتماعی بودن و اجتماعی شدن فرا خوانده می شوند و روح همیاری در قالب اعمال و احکام دینی مورد تاکید قرار گرفته است و ما باید کودکان را آن گونه که مکتب به ما سفارش کرده است پرورش دهیم.
خانواده اولین و مهمترین عامل جامعه پذیری فرد محسوب می شود و مدرسه دومین نهادی است که این مهم را بر عهده می گیرد.
البته مفهوم تربیت اجتماعی از قلمرو نهادهای رسمی مثل خانواده و مدرسه فراتر می رود و مطبوعات، رادیو و تلویزیون و تجارب شخصی را نیز شامل می شود و میدان گسترده تری می یابد.
یک واقعیت روانی و تربیتی این است که انسان ها، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، با داشتن آرمان های عالی و اهداف بزرگی که از محدوده مسایل عادی و روزمره فراتر رود و در سایه میل و کششی درونی به سوی کمال، همه نیروهای خود را به کار می اندازد و از همه امکانات خویش استفاده می کنند.
ولی زمانی که در جامعه ای آرمان های بزرگ به برآوردن حوایج روزمره تبدیل می شود، نوعی انحطاط و سیر قهقرایی در جامعه آشکار می شود و شاید برای جلوگیری از همین انحطاط اجتماعی است که در جوامع مذهبی، همیشه رسیدن به کمال به صورت نیروی محرک و انگیزه فطری اعمال و رفتار انسان ها و به سوی هدفی متعال مورد اعتناست.
در این گونه جوامع، همیشه دو نمونه و سرمشق زنده تربیتی رفتار کودکان و نوجوانان و عامه مردم را، که معمولا صورت پذیر و مقلد هستند، شکل و جهت می دادند.
یکی از این سرمشق ها، انسان های کامل معنوی بودند که به گفته مولوی از هستی یا ذات هستی بهره گرفته بودند و دیگری قهرمانان ملی میهنی که اینان نیز معمولا از صفاتی مانند جوانمردی، فداکاری، شجاعت و گذشت به حد کمال بهره داشتند و از آن جا که معنویت و کمال و فضایل و صفات انسانی تمام شدنی و محدود نیست، این سیر کمال طلبی و قهرمان دوستی انسان ها در جهت مطلوب می افتد و در تربیت اجتماعی آنها نقش اساسی می گیرد.
نویسنده : زهرا عسگری
منبع : روزنامه مردم سالاری