شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی‌ به‌ ادبیات‌ جنگ‌ و ساختار آن‌ در ایران‌ و جهان‌


نگاهی‌ به‌ ادبیات‌ جنگ‌ و ساختار آن‌ در ایران‌ و جهان‌
در ادبیات‌ جنگ‌ و حماسه‌ جهان‌ دو اثر قدیمی‌ و شگرف‌ «ایلیاد» و «ادیسه‌» اثر هومر كه‌ حتی‌ قبل‌ از پیدایش‌ خط‌ در یونان‌ سینه‌ به‌ سینه‌ نقل‌ می‌شده‌ است‌، نشان‌ آن‌ است‌ كه‌ این‌ ژانر همیشه‌ مورد علاقه‌ملل‌ مختلف‌ جهان‌ بوده‌ است‌.«اسطوره‌ها» در همیشه‌ تاریخ‌ مورد احترام‌ مردم‌ بودند و حضور آنان‌ و تلاش‌ برای‌ نزدیكی‌ و تقلید رفتار و كردارشان‌ از جمله‌ تلاش‌هایی‌ است‌ كه‌ در جوامع‌ مختلف‌ و خصوصا از سوی‌ نسل‌ جوان‌ صورت‌ می‌پذیرد. «حماسه‌ سازی‌ و حماسه‌ باوری‌» در دنیای‌ قدیم‌ یكی‌ از سرگرمی‌ها و اعتقادات‌ مردم‌ بوده‌ است‌. در ادبیات‌ و زبان‌ فارسی‌، شاید اثری‌ چون‌ «شاهنامه‌ فردوسی‌» از نخستین‌ آثار ژانر حماسه‌ در این‌ زبان‌ است‌ كه‌ با استقبال‌ گسترده‌ در طول‌ تاریخ‌ مواجه‌ است‌. قهرمانان‌ شاهنامه‌ قرن‌ها است‌ كه‌ بخش‌ عمده‌یی‌ را در زندگی‌ پارسی‌ زبانان‌ اشغال‌ كرده‌اند.اما با شروع‌ قرن‌ جدید و بروز جنگ‌های‌ جهانی‌ اول‌ و دوم‌ و همچنین‌ به‌ وجود آمدن‌، سینما، تلویزیون‌ و مطبوعات‌ ادبیات‌ حماسه‌ دستخوش‌ تغییرات‌ اساسی‌ شد. آنچه‌ حتی‌ امروز شاهد آن‌ هستیم‌ تولید آثار مختلف‌ جنگی‌ است‌ كه‌ هر كدام‌ سعی‌در واگو نمودن‌ همان‌ حرف‌هایی‌ را دارند كه‌ در آثار كلاسیك‌ ادبیات‌ حماسه‌ طرح‌ می‌شد.در میان‌ انبوه‌ آثار متعدد چه‌ سینمایی‌ و تلویزیونی‌ و چه‌ آثار نوشتاری‌، در قرن‌ حاضر در این‌ ژانر شاهد شكل‌گیری‌ چند گونه‌ خاص‌ از ادبیات‌، در سطح‌ جهان‌ هستیم‌. آفرینش‌ گونه‌هایی‌ چون‌ «ادبیات‌ جنگ‌ میهنی‌» ، «ادبیات‌ مقاومت‌» و «ادبیات‌ پایداری‌» در كشورهایی‌ كه‌ مورد تهاجم‌ قرار گرفته‌اند و همچنین‌ آغاز «ادبیات‌ ضد جنگ‌» در میان‌ صاحبان‌ اندیشه‌ كشورهای‌ متجاوز از جمله‌ گرایشات‌ به‌ ادبیات‌ حماسی‌ در قرن‌ حاضر است‌.
آخرین‌ جنگ‌ گسترده‌ و فراگیر، جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ بود كه‌ در اروپا رخ‌ داد. امروزه‌ شاهد آن‌ هستیم‌ كه‌ همچنان‌ هنرمندان‌ اروپایی‌ به‌ بازخوانی‌ آن‌ می‌پردازند و بر این‌ تلاشند تا گونه‌های‌ جدیدی‌ را در ادبیات‌ جنگ‌ به‌ عنوان‌ یك‌ كلیت‌ خلق‌ نمایند.بازگردیم‌ به‌ ادبیات‌ جنگ‌ در ایران‌ مسلما پس‌ از شاهنامه‌ فردوسی‌ كه‌ یكی‌ از شاخاترین‌ و بزرگترین‌ آؤار ادبیات‌ حماسی‌ در ایران‌ و جهان‌ است‌، شاهد تولید اؤرجدیدی‌ تا زمان‌ شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌ عراق‌ علیه‌ ایران‌ نبوده‌ایم‌.البته‌ ناگفته‌ نماند كه‌ در این‌ ژانر حرفی‌ برای‌ گفتن‌ نبوده‌ است‌ كه‌ در یكی‌ دو قرن‌ حاضر، تقریبا در تمامی‌ جنگ‌ها ایران‌ بازنده‌ و شكست‌ خورده‌ بوده‌ و بی‌كفایتی‌ حكمرانان‌ و ترس‌ از دست‌دادن‌ تاج‌ و تخت‌ دلیلی‌ بود برای‌ پرداخت‌ خاك‌ ایران‌ به‌ متجاوزین‌آغاز جنگ‌ تحمیلی‌ صدام‌ علیه‌ ایران‌ در آن‌ فضای‌ انقلابی‌ كه‌ در ایران‌ حاكم‌ بود، بزرگترین‌ اشتباه‌ صدام‌ به‌ شمار می‌رود این‌ جنگ‌ در دو جبهه‌ آغاز شد یكی‌ در میدان‌ نبرد و دیگری‌ كه‌ تا سال‌ها بعد نمایان‌ نبود جنگی‌ بود فرهنگی‌ و ادبی‌نخستین‌ كار فرهنگی‌ كه‌ شكل‌ گرفت‌ و ادامه‌ یافت‌ صفحات‌ جبهه‌ و جنگ‌ روزنامه‌ها بود. این‌ صفحات‌ در سال‌های‌ اول‌ جنگ‌ به‌ جز چاپ‌ و انتشار گزارش‌های‌ جنگی‌ كه‌ بیشتر آنها از مراكز فرماندهی‌ جنگ‌ صادر می‌شد، با چاپ‌ عكس‌هایی‌ از میدان‌ نبرد. سعی‌ در تهییج‌ افكار عمومی‌ به‌ منظور حضور در مناطق‌ عملیاتی‌ داشت‌ به‌ مرور زمان‌ و در سال‌های‌ ۶۳ و ۶۴ دو بخش‌ دیگر به‌ این‌ صفحات‌ مصور اضافه‌ شد، بخش‌ نخست‌ گزارش‌های‌ توصیفی‌ خبرنگارانی‌ بود كه‌ به‌ منطقه‌ می‌رفتند و بخش‌ دوم‌ مجموعه‌ خاطرات‌ و حرف‌هایی‌ بود از رزمندگان‌ كه‌ توسط‌ همان‌ خبرنگاران‌ تهیه‌ می‌شد.كم‌ كم‌ شعر و داستان‌ نیز به‌ این‌ مجموعه‌ اضافه‌ شد. در سینما، تلویزیون‌ و رادیو نیز یك‌ سلسله‌ اقدامات‌ آغاز شد و هنرمندان‌ جوان‌ به‌ تولید اؤر در زمینه‌ جنگ‌ پرداختند. در سایر رشته‌های‌ هنری‌ چون‌ تئاتر، نقاشی‌، خطاطی‌، هنرهای‌ تجسمی‌ و... نیز در همان‌ سال‌های‌ نخست‌ جنگ‌ یك‌ حركت‌ منسجم‌ شروع‌ شد و ادامه‌ یافت‌. اما بخش‌ عمده‌یی‌ از این‌ جریان‌، خودجوش‌ و مردمی‌ بود و به‌ دلیل‌ موقعیت‌ ایران‌ آن‌ زمان‌ اغلب‌ سازمان‌ها و نهادها بخش‌ عمده‌ امكانات‌ خود را صرف‌ جبهه‌های‌ جنگ‌ می‌كردند.با پایان‌ جنگ‌ و آغاز دوران‌ سازندگی‌ انتظار می‌رفت‌ تا سازمان‌ها و نهادهای‌ فرهنگی‌ به‌ حمایت‌ از ادبیات‌ جنگ‌ بپردازند اما بدبختانه‌ چنین‌ نشد! آنچه‌ ضرورت‌ دارد اینكه‌ با توجه‌ به‌ تقسیم‌ بندی‌های‌ صورت‌ گرفته‌ در جهان‌ نسبت‌ به‌ ادبیات‌ جنگ‌ جایگاه‌ ایران‌ در آن‌ شناسایی‌ شود. مسلما با توجه‌ به‌ اینكه‌ كشورمان‌ از سوی‌ رژیم‌ صدام‌ و حامیانش‌ مورد تهاجم‌ قرار گرفته‌ و آنچه‌ كه‌ در هشت‌ سال‌ از سوی‌ مردم‌ و دولت‌ ایران‌ شكل‌ گرفته‌ بود مقاومت‌ در برابر متجاوزان‌ بود. پس‌ هر آنچه‌ كه‌ می‌باید نشر و ترویج‌ می‌یافت‌ گونه‌یی‌ از ادبیات‌ بود به‌ نام‌ ادبیات‌ مقاومت‌ و پایداری‌.جنگ‌ فی‌نفسه‌ كریه‌ و مطرود است‌ و ترویج‌ آن‌ به‌ هر شیوه‌ و با هر زبان‌ و بیان‌، اقدامی‌ است‌ ضد بشری‌ و كثیف‌ اما ثبت‌ و نقل‌ مقاومت‌ مردم‌ در برابر متجاوز و دفاع‌ از آب‌ و خاك‌ و ناموس‌ و اعتقاد دینی‌ و حفاظت‌ از تمامیت‌ ارضی‌ و استقلال‌ همیشه‌ مورد ستایش‌ بوده‌ و هست‌. با این‌ نگاه‌ و قبول‌ اصل‌ مقاومت‌ در برابر تهاجم‌ پس‌ آنچه‌ انتظار می‌رفت‌ این‌ بود كه‌ از ادبیات‌ پایداری‌ و فرهنگ‌ پایداری‌ بعد از جنگ‌ حمایت‌ شود.اكنون‌ نزدیك‌ به‌ هفده‌ سال‌ از پایان‌ جنگ‌ می‌گذرد و ۲۵ سال‌ از آغاز جنگ‌أ ۱۷ سال‌ زمان‌ بسیار خوبی‌ است‌، پایه‌های‌ فرهنگی‌ یك‌ ملت‌ محكم‌ شود و ترویج‌ یابد. اما آنچه‌ كه‌ مشاهده‌ می‌شود درست‌ خلاف‌ انتظارات‌ و توقعات‌ است‌.اگر بخواهیم‌ فرهنگ‌ پایداری‌ را تجزیه‌ و تحلیل‌ كنیم‌ و ببینیم‌ از چه‌ قسمت‌هایی‌ تشكیل‌ شده‌ است‌ و در واقع‌ اجزای‌ آن‌ را بازخوانی‌ كنیم‌ ، مشتمل‌ است‌ از علل‌ و چرایی‌ تهاجم‌ ارتش‌ تا دندان‌ مسلح‌ صدام‌ به‌ ایران‌، چگونگی‌ شكل‌گیری‌ مقاومت‌ مردمی‌ در شهرهای‌ مرزی‌، مظلومیت‌ مردم‌ و بازگویی‌ بدون‌ اغراق‌ جنایات‌ ارتش‌ بعث‌ در شهرها و روستاهای‌ مرزی‌، آغاز مقاومت‌ مردمی‌ و نیروهای‌ نظامی‌ و شروع‌ عقب‌ نشینی‌ دشمن‌، بازگویی‌ خاطرات‌ رزمندگان‌ از ایثارها ، فداكاری‌ها، شهادت‌ طلبی‌های‌ همرزمانشان‌، بیان‌ جنایات‌ متعدد صدام‌، بازخوانی‌ اسارت‌ و ادبیات‌ اسارت‌ در بین‌ اسرای‌ ایرانی‌ و هزاران‌ آیتم‌ و سرفصل‌ دیگر كه‌ آنها نشانی‌ از جنگ‌طلبی‌ و ترویج‌ فرهنگ‌ دشمن‌سازی‌ و جنگ‌ در آن‌ مشاهده‌ نمی‌ شود. مسلما آنچه‌ در ۲۵ سال‌ پیش‌ و درست‌ در شهریور ۵۹ اتفاق‌ می‌افتد خواسته‌ هیچ‌ یك‌ از مردمان‌ این‌ سرزمین‌ نبوده‌ اما موضع‌گیری‌ و جوابی‌ كه‌ به‌ آن‌ داده‌ شد حركتی‌ بود ملی‌ و نمادی‌ بود از وحدت‌ در تمام‌ كشورهای‌ دنیا رسم‌ بر این‌ است‌ كه‌ از این‌ گونه‌ حوادث‌ بیشترین‌ بهره‌برداری‌ صورت‌ می‌گیرد، هنوز هم‌ شاهد آنیم‌ كه‌ فیلم‌های‌ ضد نازی‌ تولید می‌شود، در هالیوود بودجه‌های‌ هنگفتی‌ هزینه‌ می‌شود تا از جنگ‌ ویتنام‌ برای‌ تهییج‌ روحیه‌ سربازان‌ امریكایی‌ و جلب‌ حمایت‌ مردم‌ به‌ منظور پیشبرد اهداف‌ پلید كاخ‌ سفید بهره‌برداری‌ شود، در كشورهای‌ اروپایی‌ حتی‌ در آلمان‌ كه‌ مسبب‌ اصلی‌ در آغاز جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ بود سالانه‌ مبالغ‌ بسیاری‌ جهت‌ رفاه‌ كهنه‌ سربازان‌ آن‌ جنگ‌ و حتی‌ بازماندگانشان‌ هزینه‌ می‌شود و این‌ به‌ جز تلاشی‌ است‌ كه‌ مدیران‌ فرهنگی‌ جهت‌ نشر ادبیات‌ جنگ‌ صورت‌ می‌دهند. در ایران‌ چه‌ اتفاقی‌ افتاد؟ غالب‌ نیروهای‌ حاضر در مقاومت‌ طرد شدند و حتی‌ مجروحان‌ و معلومان‌ نیز آن‌طور كه‌ باید و شاید مورد رسیدگی‌ قرارنگرفتند و در پیچ‌و خم‌ زندگی‌ روزمره‌ توسط‌ مسوولان‌ به‌ دست‌ فراموشی‌ سپرده‌ شدند. از سوی‌ دیگر فعالان‌ در عرصه‌ فرهنگ‌ پایداری‌ نیز مورد بی‌مهری‌ قرار گرفتند. غالب‌ صفات‌ جبهه‌ و جنگ‌ یا تعطیل‌ شد یا بی‌محتوا و كلیشه‌یی‌ و فاقد روح‌. تولیدات‌ تلویزیونی‌ چنان‌ كم‌اؤر و اغراق‌آمیز بودند كه‌ مخاطب‌ جوان‌ ترجیح‌ می‌دهد تا از نمونه‌های‌ امریكایی‌ و اروپایی‌ مصرف‌ كند چون‌ كه‌ هرچند از پایه‌ و اساس‌ دروغ‌ است‌ اما دروغی‌ است‌ قابل‌ پذیرش‌،در سینمای‌ دفاع‌ مقدس‌ به‌جز چند اؤر قابل‌ تامل‌ كه‌ بیشتر آنها ساخته‌ فرزندان‌ دفاع‌ بود، مابقی‌ به‌ همان‌ سرنوشت‌ تولیدات‌ تلویزیونی‌ دچار شده‌ اند. در عرصه‌ كتاب‌ هم‌ بدبختانه‌ هیچ‌ حمایتی‌ صورت‌ نگرفت‌ و اگر كار تاؤیرگذاری‌ هم‌ تولید شد در سكوت‌ بود و سكوت‌أ اما ضربه‌ مهلك‌ و اصلی‌ زمانی‌ وارد شد كه‌ فرهنگ‌ پایداری‌ و ادبیات‌ مقاومت‌ در مسلخ‌ بازی‌های‌ سیاسی‌ و جناحی‌ قربانی‌ شد. در واقع‌ ادبیات‌ مقاومت‌ به‌ جای‌ سیاستمداران‌ آن‌ زمان‌ قربانی‌ شد و جناح‌هایی‌ كه‌ مسوولان‌ را مورد نقد قرار می‌دادند به‌ این‌ كودك‌ مظلوم‌ تاختند و كار تا آنجا پیش‌ رفت‌ كه‌ كار در عرصه‌ ادبیات‌
مقاومت‌ را جنگ‌طلبی‌ خواندند و این‌ اقدام‌ را آب‌ در هاون‌ كوبیدن‌ دانسته‌ و آن‌ را عملی‌ دیدند كه‌ تاریخش‌ گذشته‌ است‌!»با این‌ برخورد جناح‌ مقابل‌ خود را صاحب‌ بلارقیب‌ ادبیات‌ مقاومت‌ دانست‌ و چنان‌ پیش‌رفت‌ كه‌ اگر فردی‌ با یك‌ ایده‌نوی‌ تاؤیرگذار می‌خواست‌ اقدامی‌ كند باید كه‌ از آنان‌ مجوز می‌گرفت‌ و در حقیقت‌ فرهنگ‌ پایداری‌ به‌ سنگری‌ محكم‌ و غیرقابل‌ نفوذ بدل‌ شد و در این‌ میان‌ بیچاره‌ فرهنگ‌ پایداری‌!
اما دراین‌ میان‌ گروهی‌ بودند كه‌ به‌ هیچ‌كدام‌ از دیدگاه‌های‌ بالا اعتقادی‌ نداشتند بلكه‌ معتقد بودند ادبیات‌ و فرهنگ‌ پایداری‌ فصلی‌ از تاریخ‌ ایران‌ و متعلق‌ به‌ تمامی‌ مردم‌ این‌ مرز وبوم‌ است‌ لذا به‌ هیچ‌گروه‌ و جناحی‌ تعلق‌ نداردأ با توجه‌ به‌ معضلات‌ و مشكلات‌ بسیار سعی‌ در نشر آن‌ كرده‌ و البته‌ ثمرات‌ بسیاری‌ نیز به‌ دست‌ آوردند.درحال‌حاضر و با رویدادهای‌ سیاسی‌ كه‌ اتفاق‌ افتاد، ضرورت‌ بازخوانی‌ و نشر درست‌ فرهنگ‌ پایداری‌ بار دیگر مورد توجه‌ قرار گرفته‌ و حتی‌ در طول‌ دو سال‌ گذشته‌ اقدامات‌ مثبت‌ بسیار چشمگیری‌ رخ‌ داده‌ است‌. این‌ را به‌ فال‌ نیك‌ گرفته‌ و امیدواریم‌، هرچند كه‌ زمان‌ طولانی‌ نزدیك‌ به‌ ۱۷ سال‌ به‌ هدر رفت‌ اما با سرلوحه‌ قراردادن‌ این‌ ضرب‌المثل‌ كه‌ «ماهی‌ را هر وقت‌ از آب‌ بگیری‌ تازه‌ است‌» با نگاهی‌ جوانگرا و در تمامی‌ عرصه‌های‌ فرهنگی‌، هنری‌، اجتماعی‌ تلاش‌ گسترده‌ در نهادینه‌كردن‌ فرهنگ‌ پایداری‌ كه‌ همانا فرهنگ‌ شهادت‌طلبی‌ است‌ صورت‌ پذیرفته‌ و از فعالان‌ این‌ عرصه‌ حمایت‌ مادی‌ و معنوی‌ شود. باید پذیرفت‌ كه‌ هشت‌سال‌ دفاع‌ مقدس‌ فصلی‌ از تاریخ‌ این‌ مملكت‌ است‌ كه‌ سرشار از افتخار و عزت‌ ملی‌ است‌ و نباید آن‌ را قربانی‌ منافع‌ شخصی‌ و جناحی‌ كرد. از یاد نبریم‌ كه‌ تاریخ‌ و آیندگان‌ در مورد ما قضاوت‌ خواهند كرد همان‌طور كه‌ ما چنین‌ كردیم‌.
منبع : روزنامه اعتماد