یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

یک برف و ۱۰ حرف رئیس‌جمهور


یک برف و ۱۰ حرف رئیس‌جمهور
همزمان با برف و کوران سرما، رئیس‌جمهور نیز به سنت قابل ستایش خویش جامه عمل می‌پوشاند و شال و کلا‌ه می‌کند و عازم مازندران می‌شود تا بحران را از نزدیک لمس کند و مدیران را نیز از نزدیک امر و نهی کند به تنظیم امور. اما از آنجایی که در کنار این رسم مقبول آقای رئیس‌جمهور کماکان می‌توان آن رفتار معمول ایشان را نیز انتظار داشت، تریبونی دیگر گشوده می‌شود تا رئیس‌جمهور بار دیگر وعده به صحبتی در آینده دهد و مقصران واقعی را به مردم معرفی کند:
درباره قطع گاز از سوی ترکمنستان به زودی توضیحات لا‌زم را به مردم ارائه خواهم کرد. (۲۳/۱۰/۸۶، روزنامه خراسان.) مردم مازندران نیز یک سال پیش در شهر بابل درست همین پیشوند زمانی آشنا را از زبان رئیس دولت شنیده بودند: به زودی در خصوص گرانی‌ها با مردم صحبت خواهم کرد و ریشه‌ها و عواملی که علا‌قه‌مندند ملت ایران حرکت توفنده خود را ادامه ندهد اعلا‌م می‌کنم. (۱۶/۹/۱۳۸۵، خبرگزاری فارس.) رئیس دولت نهم اگرچه نه امسال و نه سال گذشته برای مردم مازندران زمان مشخصی را تعیین نکرد اما آنگاه که برای مردم نظرآباد کرج به جای گفتن به زودی، زمان هم تعیین کرده بود باز هم اتفاق روشنی نیفتاد و مردم نظرآباد هرگز از زبان آقای رئیس نشنیدند آنچه را که اینگونه با آنها درمیان گذاشته بود: تا ۱۵ روز دیگر اسامی دریافت‌کنندگان وام‌های کلا‌نی را که با پارتی‌بازی و قلدری حقوق ملت را تصرف کرده‌اند، اعلا‌م می‌کنم. (۱۵/۸/۸۵، خبرگزاری فارس.)
عوامل و عناصر نامعلومی که در اکثر سخنرانی‌های آقای رئیس‌جمهور به افشای نام آنان وعده داده می‌شد، در ماجرای مسکن نمود جدی‌تری یافت و قرار شد چهره این افراد نیز به زودی به مردم معرفی شود: ایجاد شوک در بازار مسکن از جمله اقدامات مافیایی برخی از گروه‌ها است که می‌خواهند به ملت ضربه بزنند. (۲۶/۳/۱۳۷۶، خبرگزاری مهر) اما ۶ ماه گذشت و به جای معرفی مافیا که حتی وزرای کابینه نیز ماموریت یافتند تا جهت شناسایی و معرفی آنان به مردم کمیته تشکیل دهند، بار دیگر رئیس‌جمهور تریبون دیگری را در اختیار گرفت و دیگر بار از همان متهمان ناشناس سخن گفت: افرادی هستند که منافع ملی را رعایت نمی‌کنند، عوامل رشد قیمت مسکن یک باند بودند در یک استخر در شمیران و کارهایی کردند. (۲۶/۹/۱۳۸۶، خبرگزاری فارس) حکایت این افراد و عوامل ناشناخته که منافع ملی را در نظر نمی‌گیرند، در ماجرای پرونده هسته‌ای نیز اینگونه رقم خورد که رئیس‌جمهور بار دیگر وعده داد: من بالا‌خره یک روز پشت صحنه پرونده هسته‌ای را خواهم گفت. در مساله هسته‌ای، علا‌وه بر موانع خارجی موانع داخلی نیز داشتیم که آنها خائن هستند و به ملت معرفی خواهند شد. (۲۱ آبان ۱۳۸۶)
او حتی در جمع کشاورزان برای اجرای کاری که در آینده قرار است انجام دهد نیز از همان عوامل و برخی‌های نامعلوم سخن می‌گوید: با کاهش درصد سود بانکی برای کشاورزان می‌توانیم در کشور جهش ایجاد کنیم اما متاسفانه برخی‌ها کارشکنی می‌کنند. (۱۲/۱۰/۱۳۸۵، خبرگزاری ایرنا) و درست یک سال بعد. در همان ماه در یک سفر استانی دیگر همین آدرس را به مردمی که برای شنیدن حرف‌ها و وعده‌های پیشین گرد او حلقه زده‌اند می‌دهد: برخی‌ها با کارشکنی‌های اقتصادی می‌خواهند از ملت انتقام بگیرند. (۳۰/۰۸/۱۳۸۶، خبرگزاری ایرنا)
ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و حتی فوتبال و معضلا‌ت این حوزه نیز از دیدگاه آقای رئیس‌جمهور سیاسی می‌نماید و حتی اینجا خودآقای رئیس نیز از قید هم استفاده می‌کند تا بگوید: فوتبال ایران هم اسیر یکسری باندها است و یک تیم سیاسی که منافع ملی را در نظر نمی‌گیرد اجازه دادند بنگاهی که معلوم نیست به کجا وصل است در امور داخلی ما دخالت کند. (۱۵/۱۰/۱۳۸۶، خبرگزاری فارس)
و آنگاه که در جمع مسوولا‌ن نظام نیز می‌نشیند و قرار است از تمام این سفرهای استانی پرهزینه و البته پراهمیت گزارش دهد، باز حکایت همان عده نامعلوم است: ما تنها دولتی هستیم که همه جای ایران را دیده‌ایم. ما ظرفیت آن را داریم که هرسال دو برابر سال گذشته پیشرفت کنیم اما عده‌ای اموال ملت را ملک شخصی خود می‌دانند که باید دست آنها بریده شود. (۹/۴/۱۳۸۶، خبرگزاری ایرنا) حجم ستون اندک است و حجم سفرها و سخنرانی‌های رئیس‌جمهور وسیع و به همان اندازه نیز نام بردن از عوامل و عناصر و باند‌هایی در ماجرای گرانی تخم‌مرغ و گوجه و مسکن گرفته تا پرونده هسته‌ای و فوتبال و قطع گاز بسیار است. با این همه اما تنها یک ادبیات مشترک است که در مواجهه با هر توقف و ناکامی در مسیر تحقق وعده‌ها بر زبان می‌نشیند و در نهایت نیز برای افشای نام و نشان کسانی وعده داده می‌شود که در تمام این سال‌ها پای ثابت دفاعیه‌های دولت در برابر عدم تحقق برنامه‌ها و ناکامی‌ها باقی مانده‌اند به عنوان تخریب‌گرانی که می‌خواهند از ملت انتقام بگیرند. ‌ پرسش اینجاست؛ کدام مصلحت و کدام منافع ملت است که اجازه نمی‌دهد رئیس دولت حتی در اسفبارترین شرایط به ملت نگوید چه کسانی می‌خواهند از آنان انتقام بگیرند؟ رئیس دولت چگونه می‌تواند نظری گذرا به این سخنرانی‌های داغش بیندازد و باز هم در میان ملتی که صادقانه به گردش حلقه می‌زنند بایستد و چشم به چشمشان بدوزد و بگوید، به زودی نامشان را خواهم گفت؟ کدام زمان؟ کدام نام؟ ‌ بدین سبب است که دگر بار یک برف است و تکرار حرف و جماعتی که به استقبال آمده‌اند، سوز سخت برف را فراموش می‌کنند و سیل حرف و حرف و حرف را به خاطر می‌آورند و آرام به خانه برمی‌گردند.
مسیح علی‌نژاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی