چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا
گعده سیاسیون در قم
«در جریان اصلاحطلبان تنها كسی كه با حوزهها ارتباط خود را مداوم حفظ كرد، من بودم و سنتیترین مراجع نیز از من بارها حمایت كردهاند. ما به دوستان بارها گفتهایم كه باید مراجع و محافل مذهبی را نگه داریم. من بارها تذكر دادهام كه قم مهم است.»
اهمیت «قم» در كلام «مهدی كروبی» روحانی اصلاحطلب و متنفذ در ساختار حكومت جمهوری اسلامی كه در دهمین سالگرد دوم خرداد بیان شده، كاملا عیان و شفاف است و «ارتباط با مراجع تقلید» در عرصه سیاست ایران ضروری توصیف شده است.
كروبی این تعامل را سكو و عامل تقویت «حزب اعتماد ملی» حزبی كه دبیر كلش او است، میداند. منظری كه كروبی به آن مینگرد، تنها در كلام و باورهای او نهفته نیست، بلكه فعالان سیاسی و احزاب دیگر نیز از تعامل با مراجع تقلید و سفرهای پیدرپی به قم سود میجویند، چرا كه حوزههای علمیه و مراجع تقلید را تاثیرگذارترین نهاد موثر در قدرت قلمداد میكنند.
گاهی این شهر كانون گلهگذاریهای سیاسیون اصلاحطلب است و گاهی مشورت دهنده به احزاب، آن هم با تفكراتی متفاوت و نگرشهای متكثر.
از سوی دیگر برخی فعالان سیاسی در پی نزدیكی با كانونهای مذهبی تشیع، رقبای خود را به عدم تمكین به باورهای مذهبی متهم میكنند، چه آنكه چنین اتهامی در گسستن رابطه رقبای سیاسیشان با «بیوت علما» كارساز نیز میافتد و چه بسا برفاصلهها –میان منتقدان و بیوت علما- بیفزاید.
داستان سفر سیاسیون به قم، داستان دنبالهداری است كه گاهی حتی غیرمذهبیها را هم در خود جای میدهد و آنان نیز در برابر علمای مذهبی با كمال ادب و طمانینه میایستند و ادای احترام میكنند.
این داستان نیز، نه داستان امروز كه داستان تاریخ معاصر ماست. كافی است تا سری به عقب بچرخانیم تا ببینیم دستبوسی حاكمان گذشته را در محضر مراجع ارشد تقلید در قم.
البته با شكلگیری «انقلاب اسلامی ۵۷» روحانیون خود در بستر قدرت سیاسی قرار گرفتند. این چنین بود كه اگر تا دیروز نگاههای عرفی ساختار قدرت حاكم بود، از آن روز سیاستورزی متشرعانه رخنمایی كرد. رهبرکبیر انقلاب در گام اول «تهران» را موطن سیاسی خود ندانست و «قم» را برگزید؛ پس از آن نیز بیماری او اگرچه مانع از تداوم این علاقه شد اما باعث نشد تا ایشان قم را به فراموشی بسپارد.
آنچنان كه در سالهای پر مخاطره رهبری خود نیز با واسطههای مختلفی همچون سیداحمد خمینی و سیدمحمد ابطحیكاشانی پیامهایی را به بیوت مراجع تقلید میفرستاد و از دغدغههای آنان آگاه میشدند. رهبر انقلاب هیچگاه به واسطه نزدیكی به برخی از تشكلها و روحانیون طراز اول، از دیگر علما كه شاید همراهی جدی با نظام نداشتند، قطع امید نمیكرد.
آیتالله منتظری، قائممقام رهبری وقت نیز دفتر و محل سكونت خود را در شهر قم قرار داده بود. بدین ترتیب حضور در این شهر آنچنان ضروری و با اهمیت است كه كمتر عالم دینی حاضر به جلای موطن مذهبی و ایدئولوژیك خود میشود و خیابانهای اطراف فیضیه و دارالشفا با تراكم منازل روحانیون طراز اول تشیع روبهرو است.
خلق و خوی ارتباط با مراجع تقلید و اساتید حوزه علمیه قم همگانی است و هر كس در جایگاه قدرت سیاسی و حتی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار میگیرد، این منش مصافحه با علما را اگر فراموش كرده باشد، نیز به یاد میآورد.
صاحبمنصبان اقتصادی در جامعه ایران در اثبات تدین خود هر از چندی راهی قم میشوند و وجوهات خود را به مراجع تقلید میسپارند. فعالان اجتماعی نیز برای حركت در مسیر عرف حاكم سعی میكنند دغدغههای علمای قم را بشنوند تا نسنجیده تن به آب نزنند.
فرهنگیها هم در راه رسیدن به آمال خود كه گاهی با باورهای جامعه مذهبی در تضاد است، به قم میروند و گفتوگو با روحانیهای طراز اول قم را بر میگزینند تا بتوانند با زمینهچینیهایی راه را برای عرض اندام دغدغههای خود باز كنند.
اما در این میان ارتباط «سیاسیون» با «قم» از جنس دیگری است؛ عمیقتر است و قابل توجهتر. چرا كه تصمیمهای سیاسی اگر با موانعی همراه شود، آن هم از نوع مخالفتهای مذهبی، دیگر جایی برای عرضه آنها باقی نخواهد ماند.
این چنین است كه روسای جمهور و نخستوزیران نیز در گذشته تا امروز از این نكته غافل نبودند و هر كدام رابطی را برمیگزیدند تا به تطبیق برنامههای دولتیشان با مطالبات قمنشینان بپردازد و از گلایههای احتمالی در آینده ممانعت به عمل آید؛ گلایهها كه نمونه آن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دوره هفتم نیز به چشم آمد، گلایههایی كه از زبان روحانیون ارشد شنیده شده و دید و بازدیدهای سیاسی احزاب راستگرا بر شدت آن افزود.
در همان روزها اعضای موتلفه اسلامی كه ارتباطش با برخی از روحانیون ارتباط تنگاتنگی بود، به قم آمدند و سراغ دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را گرفتند. موتلفهایها شنیده بودند كه قرار است «میرحسین موسوی» نخستوزیر دوران جنگ كه گرایشهای چپگرای رادیكال دارد، كاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود.
آنان آمدند تا فضا را برای رقبای چپگرای خود تنگ كنند و حضور میرحسین موسوی را در انتخابات با مشكلهایی از جنس «آب و گل» قم روبهرو سازند، اما اندكی از جلسه حزبی در تشكیلات حوزوی جامعه مدرسین نگذشته بود كه خبر آمد «علیاكبر ناطقنوری» كاندیدای راستگریان است و «سیدمحمد خاتمی» نامزد چپگرایان.
بار دیگر حزبیها به دامان روحانیون قمی بازگشته و از آنان استمداد كردند كه ناطق را «اصلح» نامگذاری كنید. پس از كش و قوسهایی فراوان، اینچنین نیز شد، اما گروههای چپگرا هم «قم» را در معادلات تبلیغاتی «محمد خاتمی» گنجاندند و در روزهای آغازین معرفی این كاندیدا در «مسجد اعظم قم» حضور یافتند و بر طبل دفاع از خاتمی كوبیدند.
خاتمی هم فقط با برخی مراجع نزدیك و دوست دیدار نكرد، بلكه به سراغ منتقدان نیز رفت و حتی با «جامعه مدرسین حوزه علیمه قم» -تشكل حامی جدی ناطقنوری- دیدار كرد. از سوی دیگر ستادهای انتخاباتی محمد خاتمی در قم ماموریتی ویژه داشت؛ ماموریتی در سایه دفتر تبلیغات.
روحانیون حامی خاتمی در حالی كه او شعارهایشان تا حدودی ناهمگون با نگرش غالب حوزویان بود، معتقد بودند در ایام محرم و صفر كه دفتر تبلیغات اسلامی طلبهها را به شهرها و روستاهای مختلف ایران میفرستد، شاید در حمایت از ناطقنوری تلاشهایی صورت گیرد. لذا ستاد انتخاباتی خاتمی سازماندهی روحانیون برای اعزام آنان به شهرهای مختلف را در برنامه خود گنجاند.
روحانیون اعزامی، جزواتی را به همراه داشتند برای خنثی كردن ادعاهای منتقدان. چراكه منتقدان، خاتمی را به برخورداری از تفكرات غیرمذهبی و غیرانقلابی متهم میكردند. این روحانیون همچنین اگرچه در ظاهر برای تبلیغ و روضهخوانی به شهرهای كوچك و بزرگ میرفتند، اما فرصت خوبی را نیز برای تبلیغ كاندیداهای متبوعشان مهیا میساختند.
ارتباط سینه به سینه و شفاهی روحانیون با مردم به ویژه در شهرهای كوچك و روستاها توانایی و تاثیری بر توده مردم میگذاشت و لااقل ادعاهای برخی روحانیون راستگرا را در هجمه علیه خاتمی خنثی میكرد.
روزنامه «سلام» به عنوان ارگان ستاد انتخاباتی محمد خاتمی هم سعی بر این داشت تا فضای حاكم بر جامعه را بشكند و بگوید تنها «ناطق» كاندیدای مورد علاقه مراجع و حوزه علمیه قم نیست، بلكه خاتمی هم ارتباط عمیقی با مراكز حوزوی و مذهبی دارد و علمای ارشدی هم هستند كه او را كاندیدای اصلح میدانند.
ستاد انتخاباتی خاتمی با پیاده كردن این سیاست و خنثی كردن برنامههای رقبا برای ایجاد وجهه غیردینی و منفصل از حوزههای علمیه پیروز شد، عنان قوه مجریه، غیرمنتظره در اختیار كاندیدایی قرار گرفت كه با شعارها و منش جدیدی در انتخابات ریاستجمهوری دوره هفتم حضور یافته بود.
با روی كار آمدن «سیدمحمد خاتمی» اما مخالفان به شگرد تهاجمی خود برای فاصلهاندازی میان خاتمی و دولتش با قم و مراكز دینی روی آوردند. اگرچه مراجع تقلید و علمای ارشد قم سكوت اختیار كرده بودند و حاضر به دخالت در مسائل اجرایی نبودند، اما طلبههای رادیكال در جهت این شگرد رفتار میكردند تا قم را در جبهه مخالف دولت محمد خاتمی قرار دهند.
اعتراضات به سخنان آیتالله منتظری در پاییز ۷۶، تحصن علیه طرح یك كاریكاتوریست، اعتراض و جمعآوری تومار علیه دو وزیر دولت خاتمی یعنی عطاءالله مهاجرانی و عبدالله نوری، راهپیمایی علیه كف و سوت هواداران خاتمی در میتینگ دوم خرداد ۷۷ و هر اتفاق كوچك و بزرگی این بهانه را به مخالفان خاتمی میداد تا تجمعی را در قم برگزار كنند و جبهه ضدخاتمی قم را در معرض دید عموم، فربه و بزرگ جلوه دهند.
از سوی دیگر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان تشكلی سیاسی-حوزوی نیز اگرچه در این تجمعات و اعتراضات سهیم نبود، اما حضور آنان در این جبهه رخنمایی میكرد. به گونهای كه سخنرانی هاشم آقاجری در همدان در مراسم بزرگداشت دكتر «علی شریعتی» واكنشهایی را نه تنها برای سخنران در پی داشت، بلكه سازمان مجاهدین انقلاب و حتی دولت را نیز با بیمهری برخی تشكلهای روحانی و عالمان دینی همراه كرد.
جامعه مدرسین با نظر اكثریت شورای مركزی، سازمان مجاهدین انقلاب را «نامشروع» دانست و «فاكر» عضو شورای مركزی این تشكل این اقدام را همانند رای این مجموعه سیاسی به خلع آیتالله شریعتمداری از مرجعیت توصیف كرد. از آن سوی، شورای عالی حوزه علمیه قم كه منتخب جامعه مدرسین هستند نیز در این باره به «محمد خاتمی» رئیسجمهور وقت هشدار داد.
آیتالله رضا استادی از اعضای جامعه مدرسین و رئیس شورایعالی حوزه علمیه قم در نامهای به خاتمی نوشت: «توهین به مقدسات دینی مردم، مصداق آزاد اندیشی و بحث روشنگرانه نیست و باید با آن قاطعانه برخورد كرد.
تعابیر به كار رفته در صحبتهای آقای آقاجری در توهین به روحانیت به طوری صریح است كه قابل تحمل از سوی هیچ مسلمان متعهدی نیست.»
با وجود گلایههای شدید حوزویان اما اتوبان «قم-تهران» به روی «هاشم آقاجری» و تشكلهای حامی دولت اصلاحات بسته نشده بود. آقاجری حتی در زمانی كه در زندان به سر میبرد، از زمان مرخصی خود سود جست تا به «قم» بیاید تا فضای مكدر این شهر علیه خود را ملایم كند.
او به همراه دو همفكر دیگرش «عمادالدین باقی« و «احمد قابل» به دیدار چهار تن از مراجع تقلید -آیات عظام منتظری، موسوی اردبیلی، صانعی و گرامی– رفت و از موضعگیری برخی از علما در دفاع از خود تشكر كرد.
آقاجری البته از فضای تندی كه علیه او در آن ایام در جریان بود، خبرداشت و از همین روی علمایی را كه در این خصوص سكوت كرده بودند نیز با تقدیر خود همراه ساخت.
محمد خاتمی هم در ایام ریاستجمهوری خود نهتنها خود به دیدار مراجع میرفت، بلكه مشاورانی همچون محمدرضا توسلی، امامیجمارانی، مرحوم محمد عباییخراسانی، سراجالدین موسوی و رسول منتجبنیا در تعامل با حوزویان و مراجع، او را یاری میرساندند.
در همان روزهایی كه لوایح دوقلوی رئیسجمهور راهی مجلس شده بود و علی مشكینی، دبیر جامعه مدرسین و رئیس مجلس خبرگان در نمازجمعه قم این لوایح را اقدامات جنجالآفرین نامیده و گفت: «ارائه آنها به مصلحت كشور نبود»، رئیسجمهور وقت محمدعلی ابطحی معاون حقوقی به همراه توسلی و امامی جمارانی مشاوران امور روحانیون ریاستجمهوری را به قم فرستاد تا با هفت مرجع تقلید؛ حضرات آیات وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، فاضل لنكرانی، شبیری زنجانی، موسویاردبیلی، مكارم شیرازی و یوسف صانعی دیدار كنند.
خاتمی سعی كرد با تمسك به تعامل با شخصیتهای مذهبی ساكن قم دو لایحه خود را در مجلس مصوب كند تا مقدمات تصویب این لوایح در شورای نگهبان هم فراهم شود، چرا كه اگر مراجع با این لوایح یعنی حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و تبیین اختیارات ریاستجمهوری موافقت میكردند رد آن از سوی شورای نگهبان دشوار میشد، البته این شگرد به دلیل عدم تایید آشكار مراجع به بنبست خورد و این لوایح از سوی شورای نگهبان رد شد.
این روال سفر و ارتباط با قم از سوی مهدی كروبی، رئیس مجلس و دبیركل وقت مجمع روحانیون مبارز هم بیش از خاتمی پیگیری میشد. او حتی سعی كرده است كه همچون علمای قم منش حوزوی را در قم به تصویر بكشد. دفتر كروبی در قم نشانی از بیوت روحانیون ارشد دارد و هیچگاه این دفتر در قامت دفاتر احزاب عمل نكرده است، اگرچه سیاسیون اصلاحطلب در این منزل آمد و شد دارند.
این دفتر در همان زمانی كه كروبی رئیسمجلس بود یا دبیركل مجمع روحانیون یا اكنون كه دبیركل حزب اعتماد ملی است، بیشتر به اموری همچون مراسم روضهخوانی در ایام سوگواری مذهبی، دادن شهریه به روحانیون و گعدههای (قعده) طلبگی اختصاص دارد و ارتباطدهنده كروبی با بیوت مراجع است.
البته با تاسیس حزب اعتماد ملی وظیفه این دفتر دو چندان شده است؛ از یك سو به وظیفه حوزوی خود میپردازد و از سوی دیگر سعی میكند تاثیر حزب اعتماد ملی را با ارتباطات مذهبی در قم دو چندان كند. به گونهای كه دفتر حزب اعتماد ملی به عنوان دومین دفتر استانی این حزب تاسیس شد تا هم دفتر استانی باشد و هم ستاد فرماندهی شاخه روحانیون.
شاخه روحانیون حزب اعتماد ملی حتی گاهی زودتر از دفاتر استانی در مراكز استانها و برخی شهرستانها راهاندازی شد تا «شبكه روحانیون» هوادار حزب اعتماد ملی و شخص مهدی كروبی شكل گیرد. این اقدام در حالی صورت گرفت كه پس از استعفای كروبی از عضویت در مجمع روحانیون، غالب فعالان دفاتر استانی این تشكل از فعالیت سیاسی در این مجموعه سر باز زدند و به سوی رایزنی با كروبی شتافتند.تا به حال دو نشست شاخه روحانیون حزب اعتماد ملی نیز در قم برگزار شده است و كاندیداهای این حزب برای انتخابات خبرگان در این شهر ملاقاتی نیز با كروبی داشتند. از دیگر سوی، كروبی خود نیز بارها در سمتهای گوناگون با مراجع دیدار داشته است تا آنجا كه این دیدارها به ملاقاتهایی از جانب شخصیت حقیقی او مبدل شده است.
«سیدعلی میرهادی» رئیس شاخه روحانیون این حزب درباره این شاخه میگوید: «به لحاظ اهمیت و توجه ویژهای كه دبیركل حزب اعتماد ملی به حوزه علمیه، مراجع، علما، فضلا و روحانیون داشته و دارند، شاخه روحانیون این حزب تشكیل شده و در حال حاضر در ۱۵ استان كشور دارای دفاتر فعال است.»
اكبر هاشمی رفسنجانی، دیگر سیاستمدار و چهره شاخص جمهوری اسلامی ایران نیز از شهر قم غافل نیست و هر ساله در اجتماع روحانیون در دفتر تبلیغات اسلامی در آستانه ایام محرم و صفر حاضر میشود و در زمان اعزام این روحانیون به سراسر كشور در میان آنان سخنرانی میكند و دغدغههای خود را با آنان در میان میگذارد.
او به دلیل رفاقتهایی از جنس طلبگی با علمای ارشد قم پیوند عمیقی را با آنان برقرار كرده است. كتاب «تفسیر قرآن» هاشمی او را فقط در قد و قامت یك سیاستمدار در برابر حوزویان به نمایش نمیگذارد، بلكه او را از جنس آنان به تصویر میكشد.
هاشمی رفسنجانی علاقهمند است كه به قم بازگردد و بار دیگر همچون ایام جوانی این شهر را موطن خود سازد، اما ریاست او بر مجمع تشخیص مصلحت نظام مانع این امر است. به هر حال دوستان او در قم بروبیایی دارند و او هم به دید و بازدید هر از چندگاهی خود با آنان خشنود است.
البته انتخابات ریاستجمهوری اخیر فضای قم را برای او تنگ كرده بود كه هملباس او یعنی «محمدتقی مصباحیزدی» بارها و آشكارا به مخالفت با دیدگاههای او پرداخت و هواداران مصباح نیز در مراسم بزرگداشتی به مناسبت ۱۵ خرداد در مسجد اعظم قم در برابر هاشمی ایستادند و او را به پاسخگویی فراخواندند؛ مراسمی كه با تنشهای فراوان، نیمهكاره پایان یافت.
لذا هاشمی از همان آغاز انتخابات ریاستجمهوری به ویژه در دور دوم از این مساله آگاه شده بود كه در ۳۱ خرداد ۸۴ حسن روحانی، یار و همفكر او به قم رفت و با مراجع تقلید دیدار كرد. او پس از دیدار گفت: «باید شرایطی فراهم شود تا تمامی اقشار در یك فضای سالم و بدون تخریب هر فردی را كه میخواهند از بین دو كاندیدا انتخاب كنند... مراجع از انگ تهمت، افترا و اختلاف نگران و خواستار حضور فعال مردم در پای صندوقها بودند.»
با این حال این تلطیف فضای قم به نفع هاشمی از سوی حسن روحانی و حمایت آشكار برخی از روحانیون ارشد همچون جمعی از اعضای جامعه مدرسین از او نیز نتوانست تدبیر انتخابات را چنان رقم زند که شایسته است و احمدینژاد رئیسجمهور ایران شد.
اما هاشمی سعی كرد كه از ارتباط با قم همچنان سود جوید، بهگونهای كه پس از ایجاد تنش در مراسم سخنرانی او در قم، تمامی روحانیون ارشد یكصدا این مساله را محكوم كردند و جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه با وجود عضویت مصباح یزدی در این دو مجموعه در این راه قدم برداشتند.
البته پس از این مساله، مصباح یزدی منكر اطلاع خود از بیانیه محكومیت این دو نهاد حوزوی شد. از دیگر سوی، هاشمی در حالی كه گلایههایی از محمود احمدینژاد در میان علما مرسوم شده و مجوز حضور زنان در ورزشگاهها آغاز ابراز این گلایهها بود، به قم آمد و توانست با مراجع تقلید دیدار كند و در عالم طلبگی دردلهای خود را با آنان بگوید و این چنین بود كه آنان نیز گوشهای از گلایههای خود را برای او بیان كردند.
این دیدار در برابر دیدار رئیسجمهور، قدرتمندتر و گستردهتر به نظر میرسید. اكنون قم به جولانگاهی برای عرض اندام سیاسی سیاستمداران و دولتمردان تبدیل شده است.
اما فقط شخصیتهای متنفذ سیاسی و دولتمردان نیستند كه گوشهچشمی به قم دارند و دیدار با علمای مذهبی را در برنامههای خود میگنجانند، بلكه فعالان حزبی نیز این رویه را طی میكنند و گاهی حتی تشكلهای دانشجویی همچون دفتر تحكیم هم به قم میروند تا به علما بگویند از رفتار فلان دولتمرد یا نهاد خاصی ناراضی هستند و استمداد میطلبند.
جبهه مشاركت به عنوان حزبی كه حرف و حدیث فراوانی نسبت به عملكردش در میان حوزویان شنیده میشود هم همچون سایرین رفتار میكند، بدینترتیب بود كه اعضای شورای مركزی این حزب به همراه دفتر سیاسی در اواخر مهر ۸۱ به قم آمدند و راهی بیوت علما شدند.
دیدار اكثر اعضای ارشد این تشكل به همراه دبیركل وقت با مراجع تقلیدی همچون منتظری، مكارم شیرازی، شبیری زنجانی، موسوی اردبیلی، صانعی و آیتالله آملی و همچنین برگزاری جلسه پرسش و پاسخ در دفتر مجمع مدرسین و محققین با حضور طلبهها و روحانیون نمونهای از تلاش این تشكل برای ارتباط با حوزویان بود.
البته سال گذشته دبیركل وقت یعنی محمدرضا خاتمی نیز در ایام نوروز به قم رفت و به حضور چندین تن از مراجع تقلید شرفیاب شد. از سوی دیگر نهضت آزادی یكی از احزاب اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم با وجود اینكه جریانهای سنتی حوزوی، منتقد جدی آنان هستند، اما هر ساله پس از برگزاری مراسم بزرگداشت مهدی بازرگان، دبیركل فقید این تشكل بر سر مزار او در قم به بیت آیتالله منتظری میروند و با او گفتوگو میكنند.
در كنار ارتباط این احزاب با مراجع تقلید قم و برگزاری برخی نشستهای حزبی همچون نشست حزب همبستگی در ۶ شهریور ۸۳ و جامعه اسلامی مهندسین در قم، نوع تعامل حزب موتلفه با حوزویان عمیقتر و جدیتر به نمایش گذاشته شده است.
این حزب كه از ابتدای تاسیس دارای شورای روحانیت بود، امروز اگرچه این شورا در اساسنامه آن جایی ندارد، اما دید و بازدیدهای موتلفه با علمای قم همچون هاشمی رفسنجانی گسترده و پرزرق و برق است.
موتلفه در آستانه انتخابات خبرگان رهبری اخیر، اجلاس دبیران استانهای خود را در قم برگزار كرد و اعضای ارشد این حزب یك هفته تمام، حضور در قم را به تهران رفتن ترجیح دادند. آنان با اكثر مراجع تقلید دیدار كردند و علمای ارشد را نیز در برنامه ملاقاتهای خود قرار دادند.
خوش و بش با مكارم شیرازی، فاضل لنكرانی، صافی گلپایگانی، بهجت، موسوی اردبیلی، صانعی، نوری همدانی، علوی گرگانی و همچنین حسینی بوشهری مدیر حوزه علمیه قم، شهرستانی نماینده آیتالله سیستانی در ایران، مسعودی خمینی تولیت آستانه حضرت معصومه(س)، وافی تولیت مسجد جمكران و علی مشكینی، رضا استادی، سیداحمد خاتمی و محمد یزدی اعضای ارشد جامعه مدرسین و نیز جوادی آملی و مصباحیزدی نشان از توسعه ارتباط این حزب سیاسی و قدیمی با مراكز حوزوی و بیت مراجع داشته و دارد.
موتلفهایها در دیدار با این علمای ارشد البته دست خالی نیز از بیوت آنان خارج نشدند كه مراجع تقلید و عالمان دینی هم زبان به تقدیر از این حزب گشودند.
آیتالله فاضل لنكرانی در این دیدار گفته بود: «حزب موتلفه اسلامی در پیروزی انقلاب نقش موثری ایفا كرد.» همچنین آیتالله موسویاردبیلی بهگونهای دیگر این مطلب را بیان كرده: «موتلفه اسلامی سابقه كار ممتد خدمت به انقلاب دارد.»
مسعودی خمینی هم در اینباره گفته بود: «حزب موتلفه اسلامی خط فكری اسلام را دنبال میكند.» حسینی بوشهری هم نقش دشمنشناسی موتلفه را ستوده و تصریح كرده بود: «حزب موتلفه اسلامی یادآور پیشكسوتی در انقلاب و مبارزه سخت با طاغوت است.»
این اظهارات گویی در پی عملكرد قابل قبول حزب موتلفه مطرح میشد؛ حزبی كه دبیركل آن از تدوین سیاستهای حزبی در قم به افتخار یاد میكرد؛ حزبی كه بنابر اعتقاد بزرگان آن: «یك جریان فكری و عقیدتی وابسته به حوزه و روحانیت است.»
به هر حال تكاپوی احزاب و فعالان سیاسی برای سفر به قم پایانپذیر نبوده و نیست، همانطور كه كروبی، عضو ارشد جریان اصلاحطلبی به آن تاكید كرده است و دیگر دوستان او نیز در این جریان همچون او میاندیشند.
اما در رقابت سیاسیون در تعامل با مراجع و مراكز حوزوی در قم گوی سبقت را همچنان صاحبان قدرت با گرایشهای سنتی ربودهاند و این سیاستمداران هستند كه در پایتخت مذهبی ایران آمدوشد دارند؛ البته نه از جنس سایر سیاستمداران.
● نقش بیبدیل روحانیت
اكبر هاشمی رفسنجانی*:
یادآوری نقش روحانیت برای این است كه خودمان احساس مسوولیت كنیم كه چنین مجموعهای را در اختیار داریم. با بررسی ادیان آسمانی متوجه میشویم كه این ادیان برای اینكه راه خدا را به انسان نشان دهند به وجود آمدهاند.
علوم انسانی نیز كه امروز در میان جوامع بشری در همه دانشگاهها تدریس میشود به اسلام و ادیان آسمانی برنمیگردد و امروز كاملترین مكتب كه میتوان علوم انسانی را در آن مشاهده كرد قرآن و روحانیت مسلمان است.
در تاریخ اسلام از ۱۴۰۰ سال پیش تا كنون نقش بیبدیل روحانیت در پرورش انسانها و حفظ ارزش و جلو بودن جوامع قابلملاحظه است و همیشه این مفسران پیام الهی در صحنه حضور داشتهاند و اوج حضور آنان در هدایت واقعی جامعه در نیم قرن اخیر جدی بود. توده روحانیت و طلبهها و ائمه جمعه كاملا بخشی از تودههای مردمند و شاید بیشترین مراجعه مردم به آنها باشد و این چیزی است كه اسلام میخواهد.
روحانیت در همه تاریخ پناهگاه مردم بوده و به خاطر تعلیم و تربیت و ارشاد مردم یك اعتماد بین آنان و مردم برای همیشه به وجود آمده است و اینكه در تاریخ هرگاه كه حكومتها فشار میآوردند علما طرفدار مردم بودند، امتیاز بزرگی است.
وقتی كه نفوذ خارجیها و استعمار از كشورهای اسلامی پیدا شد، روحانیت با این نفوذ به مبارزه برخاست و درنقطه مقابل نفوذ قرار گرفت و در جنگها شركت كرده و شهید داد.
در صفحات تاریخ كه حركت واقعی علیه نفوذ استعمار وجود دارد روحانیت در پیشاپیش این حركت قرار دارند و هر جا مشكلی برای مردم پیش میآمد روحانیت این طلسم را میشكستند و در جریان همین مبارزات روحانیت به اتكای مردم موفق شدند اختاپوس استكبار را از كشور خارج كنند.
استكبار در عصر ما با مطالعه تاریخ ما متوجه بحث دین و روحانیت و تاثیر آن بر مردم شد و پس از مشروطه سعی كرد كه این سد را بین مردم و روحانیت به وجود آورد و دین و روحانیت را از محور زندگی اجتماعی انسانها دور سازد.
فرید مدرسی
*متن كوتاهی از سخنرانی در گردهمایی روحانیون غرب استان تهران
*متن كوتاهی از سخنرانی در گردهمایی روحانیون غرب استان تهران
منبع : روزنامه هممیهن
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس قوه قضاییه دولت سیزدهم رئیس جمهور رهبر انقلاب شورای نگهبان قوه قضائیه صادق زیباکلام حجاب مجلس یازدهم
هواشناسی قتل تهران پلیس شهرداری تهران آموزش و پرورش بارش باران دستگیری پلیس راهور سیل سازمان هواشناسی وزارت بهداشت
یارانه قیمت خودرو قیمت دلار بانک مرکزی قیمت طلا دلار خودرو سایپا بازار خودرو بورس مسکن ایران خودرو
فردوسی آلیس مونرو نمایشگاه کتاب همایون شجریان شاهنامه کتاب نمایشگاه کتاب تهران سحر دولتشاهی سینمای ایران تلویزیون دفاع مقدس
اینترنت دانشگاه تهران وزارت علوم فضا تحقیقات و فناوری وزیر علوم
اسرائیل آمریکا رژیم صهیونیستی فلسطین روسیه جنگ غزه حماس نوار غزه ترکیه افغانستان اوکراین طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال فولاد خوزستان لیگ برتر ایران فولاد مهدی طارمی بازی جواد نکونام
هوش مصنوعی گوگل تبلیغات ناسا تلفن همراه موبایل هواپیما دوربین نوآوری شفق قطبی اپل
بارندگی زوال عقل کاهش وزن کودک نمک سلامت روان تجهیزات پزشکی پرستار