جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


آرن – شوالیه معبد Arn - Tempelriddaren


آرن – شوالیه معبد  Arn - Tempelriddaren
▪ کارگردان: پیتر فلینت.
▪ فیلمنامه: هانس گونارسون بر اساس کتابی از یان گویلو.
▪ موسیقی: تئوماس کانته لینن.
▪ مدیر فیلمبرداری: اریک کرش.
▪ تدوین: الیویه بوژ کوته، آندرس ویلادسن.
▪ طراح صحنه: آنا آسپ.
▪ بازیگران: یواکیم نترکوئیست[آرن ماینوسون]، سوفیا هلین[سسیلیا آلگوتسدوتر]، استلان اسکارسگارد[بریگر بروسا]، مادس میکلسن[شاه والدمار دوم]، ونسان پرز[برادر ژیلبر]، سایمون کالو[پدر هنری]، استیون ودینگتون[تورویا]، گوستاف اسکارسگارد[شاه کانیوته اول]، مایکل نایکوئیست[ماینوس فولکشون]، بیبی آندرسون[مادر ریکیسا]، میلیند سومان[صلاح الدین]، الکس ویندهم[آرمان د ریدفور]، نیکلاس بولتون[ژرار د ریدفور]، توماس و. گابریلسون[ادموند اولوبانه]، یاکوب سدرگرن[آبه سوئنسن]، لینا انگلوند[کاتارینا خواهر سسیلیا]، مانیوس استنیوس[شوالیه]، مورگان آلینگ[ازکیل ماینوسون]، آندرس باسمو[سسیلیا بلانکا].
▪ ١٣٩ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ سوئد، انگلستان، دانمارک، نروژ، فنلاند، آلمان.
▪ نام دیگر: Arn – Tempelridderen، Arn – Temppeliritari، Arn: The Knight Templar.
▪ ژانر: اکشن، ماجرایی، درام، عاشقانه، جنگی.
قرن دوازدهم، سوئد. آرن ماینسون فرزند یکی از خاندان های حکومت گر بعد از کشته شدن پدرش توسط بریگر بروسا نجات یافته و به دانمارک برده می شود. آرن در آنجا بزرگ می شود، اما حادثه ای در کودکی سبب می شود تا زندگیش وقف کلیسا شود. آرن به صومعه فرستاده می شود، اما آشنایی با برادر ژیلبر که قبلاً شوالیه معبد بوده، مسیر زندگی او را عوض می کند. ژیلبر به او سواری و شمشیربازی و راه و رسم سلحشوری می آموزد. سال ها بعد آرن جوان بعد از برخورد با سسیلیای زیبا عاشق او می شود و به همین خاطر به ابراز عشق خواهر وی پاسخ رد می دهد. همین کار سبب خشم دحتر جوان شده و نزد ارباب کلیسا از وی و سسیلیا سعایت می کند. فرجام کار فرستاده شدن سسیلیا به صومعه و آرن به سوی سرزمین های مقدس است تا در کسوت شوالیه معبد برای حفاظت از اورشلیم بجنگد.
مدتی بعد سسیلیا پسری به دنیا می آورد که از او گرفته شده و به بریگر بروسا سپرده می شود. آرن نیز در یکی از ماجراهایش جان صلاح الدین ایوبی را که مخفیانه سفر می کند، از چنگ راهزنان نجات می دهد. صلاح الدین تلویحاً به او می گوید که قصد حمله ای بزرگ به اورشلیم را دارد. آرن به شهر می رود و حاکم را مطلع می کند.
حاکم شهر از او می خواهد تا رهبری حمله به سپاه صلاح الدین را در خارج از شهر بر عهده بگیرد. حمله غافلگیرانه به صلاح الدین موفقیت آمیز از آب در آمده و آرن به پاداش این کار از خدمت در کسوت شوالیه گری مرخص می شود تا به زادگاه خود و نزد سسیلیا بازگردد.
● چرا باید دید؟
پیتر فلینت متولد ١٩٦٤ کوپنهاگ، دانمارک است. با دستیار کارگردانی در اواخر دهه ١٩٨٠ وارد سینما شده و بعد از ساختن فیلمی کوتاه، در سال ١٩٩٧ با فیلم چشم عقاب شروع به کارگردانی کرده است. تاکنون سه فیلم بلند دیگر ساخته و قسمتی از سریال مشهور کمیسر والاندر را نیز کارگردانی کرده که همین اپیزود برنده جایزه ویژه داوران جشنواره فیلم های پلیسی کنیاک شده است.
شهرتی نسبی به عنوان سازنده فیلم های کودکان دارد و فیلم اولش برنده جایزه جشنواره سینه کید شده و آرن تا امروز نه فقط بلندپروازنه ترین فیلم کارنامه او، بلکه پرخرج ترین محصول سینمای اسکاندیناوی[٢٥ میلیون یورو] نیز هست که قرار است قسمت دوم آن نیز امسال با نام قلمرویی در انتهای راه به نمایش در آید.
اما سهم اصلی در آفرینش این دو فیلم که به اقرب احتمال قسمت سومی نیز بر آن ساخته خواهد شد، متعلق به یان[اسکار سه وره لوسین هنری] گویلو نویسنده و روزنامه نگار ٦٤ ساله سوئدی است که برای آشنایان به ادبیات جاسوسی به عنوان خالق کارل همیلتون-جاسوس سوئدی- فردی شناخته شده است. او نیز مانند ایان فلمینگ شخصاً کار برای سرویس جاسوسی مملکتش را تجربه کرده، ده ماهی نیز در دهه ١٩٧٠ زندانی شده و بعدها تجاربش را در قالب یازده کتاب از ماجراهای همیلتون ریخته است. از میان ماجراهای همیلتون هفت عدد به فیلم برگردانده شده و اولین بار پیتر استورمر نقش او را بازی کرده است. بعدها اشتفان سائوک(٢ فیلم)، استلان اسکارسگارد(٣ فیلم) و پیتر هابر(مینی سریال) آن را تجسد بخشیده اند.
البته سه گانه مهیج و پر حادثه او درباره آرن- شوالیه دوران جنگ های صلیبی- نیز در شهرت و محبوبیت او نقشی عظیم دارند. امروزه مقالات او در نقد خط مشی دولت آمریکا برای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه و سیاست های اسرائیل در قبال فلسطینی ها شهرتی همپای کتاب های داستانی اش دارند و اغلب جنجال سازند.
و بدیهی است که نقطه نظرات او در سه گانه مشهورش که به رویارویی اسلام و مسیحیت می پردازد، بازتاب یافته باشد.
گویلو ماجراهای شوالیه آرن را در ١٩٩٨ با نوشتن کتاب راهی به اورشلیم آغاز کرد و در دو سال بعد با انتشار شوالیه معبد و قلمرویی در انتهای راه ادامه داد. گویلو کتابی نیز درباره بریگر یارل بنیان گذار شهر استکهلم به نام میراث دار آرن[٢٠٠١] نوشته و هر چند آرن ماینسون یک شخصیت داستانی سوئدی است، اما در دنیای گویلو بریگر یارل وارث آرن ماینسون محسوب می شود.
دیگر اثر مشهور او Ondskan نام دارد که داستانی اتوبیوگرافیک از دوران تحصیل خود اوست و در سال ٢٠٠٣ با نام شیطان توسط میکائیل هافستروم به فیلم برگردانده شد[شیطان نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی نیز بود]. گویلو تاکنون جوایز متعددی دریافت کرده، اما بیشتر به دلیل دیدگاه های سیاسی-مخصوصاً حمایت از فلسطینی ها و محکوم کردن صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی نژادپرستانه- که در مقالات و داستان هایش انعکاس یافته- شهرت دارد.
بیراه نیست اگر فیلم آرن-شوالیه معبد را اثری متعلق به گویلو بدانیم تا فلینت! و به نوعی سهم سینمای سوئد در نهضت جهانی نبرد با تروریسم و پیشگیری از فرا رسیدن قرون وسطای دیگر و جنگ های صلیبی تازه که سایه تهدید آن در افق به وضوح به چشم می خورد. تصویری که گویلو و به تبع آن فلینت از دو طرف درگیر جنگ ساخته اند تا حدی منصفانه و به دور از اغراق های معمول است. می شود فیلم را با ساخته چند سال پیش ریدلی اسکات مقایسه کرد که در آن نیز قهرمان فیلم به خاطر انجام جنایتی که کرده بود ناخواسته به سوی جنگ های صلیبی و سرزمین های مقدس رهسپار می شد. ظاهراً پیوستن به صلیبیون در حکم پیوستن به لژیون خارجی فرانسوی برای فراریان از چنگ قانون بوده و به نوعی می توانستند گناهان خود را با این کار تطهیر کنند. به هر حال با وجود فقدان انگیزه های دینی در نزد قهرمان های قصه، جایی در هر دو فیلم با صلاح الدین ایوبی برخود می کنند و با وجود قرار گرفتن تحت تاثیر قدرت، مردانگی و شخصیت او مصمم به ایستادگی در برابر او می شوند. نوعی جنگ جوانمردانه که مهم نیست کدام طرف برنده می شود، بلکه پیروزی اخلاقی هر دو طرف موکد می شود تا در زمانه ما راهی برای درک طرفین درگیر باز کند. این کار یا بهتر بگویم این هدف به خودی خود شایسته تحسین و احترام است، اما بیایید به فیلم در قالب یک اثر هنری نگاه کنیم.
آرن- شوالیه معبد مانند سلطنت آسمانی یک پیرنگ عاشقانه دارد و جنگ های صلیبی را به عنوان پس زمینه ای پر رنگ و قدرتمند برگزیده است.
یک داستان پر حادثه حماسی که نیمی از آن را در قالب بازگشت به گذشته ای طولانی روایت کرده و کودکی آرن تا رهسپار شدنش به اورشلیم را بازگو می کند. این قسمت از فیلم روایتگر درگیری های میان سلسله های پادشاهی در اسکاندیناوی، حضور مذهب و ... است و با وجود آکنده بودن از حوادث ریز و درشت از ضرباهنگ سریعی بخوردار نیست.
نیمه دوم در سرزمین های مقدس روی می دهد که در کنار قصه رستگاری آرن به حسادت ها و درگیری های میان او دیگر شوالیه ها در بطن جنگ های صلیبی اختصاص دارد و به خاطر حضور شخصیت صلاح الدین، که کوشیده شده سیمایی کاریزماتیک نیز از وی خلق شود، از هیجان بیشتری برخوردار است. اما صحنه نبرد نهایی نمی تواند مانند سلطنت آسمانی توقع دوستداران چنین صحنه هایی را برآورده کند.
برخورد منتقدان نیز با فیلم متناقض بوده و برخی به خاطر تم مبارزه با بنیادگرایی موجود آن را ستوده اند و بسیاری نیز به دلیل سکته در روایت و طولانی بودنش آن را هیاهوی بسیار برای هیچ نام داده اند. اما توصیه می کنم بدون هر گونه پیشداوری به تماشای گران ترین فیلم تاریخ سینمای اسکاندیناوی بروید. ضرر نخواهید کرد!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید