شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


بهشت در آن سوی ادبیات


بهشت در آن سوی ادبیات
روزنامه ال پایس اسپانیا هر سال بهترین آثار اسپانیایی زبان را در حیطه رمان، مقاله و شعر انتخاب می کند. انتخاب کنندگان این آثار منتقدین روزنامه ال پایس هستند که عموماً خودشان از نویسندگان بنام اسپانیا هستند. این انتخاب ها علاوه بر افزایش فروش کتاب آن را به پدیده یی ادبی میان قشر روشنفکر که مخاطبان این روزنامه هستند، تبدیل خواهد کرد.
به علاوه نوع آثار انتخاب شده نشان از فضای حاکم بر ادبیات اسپانیا دارد؛ چرا که روزنامه ال پایس مهمترین و جریان سازترین روزنامه این کشور است. این انتخاب نخستین روزهای سال جاری میلادی نیز انجام گرفت. در میان نام های امسال کسانی مثل «بارگاس یوسا»ی معروف حضور دارند که انتخاب شدن تاثیری در آینده کاری شان ندارد تا وندی گورا که این انتخاب او را از رمان نویسی ناشناس به رمان نویس منتخب ارتقا خواهد داد و قطعاً مسیر آینده او را رقم خواهد زد.
● بی نیازی - خولیان رودریگس
محرومیت و حاشیه نشینی ریشه های ادبیات این نویسنده هستند. اما به راستی نمی توان ادبیات او را که سرشار از نگرانی هایی است که در قالب ایجاز بیان کرده است، در همین دو لغت ساده خلاصه کرد. رمان او ظرافت شاعرانه یی بیش از حد معمول آثاری دارد که به مرگ، خاطره، عشق و احساس می پردازند، آن هم در قالب خاطراتی زنده از روزهایی تعطیل در لیسبون. اما با وجود این، هیچ چیز نه زندگی در هتل و ساحل، نه خاطرات دردآور هرگز پوشش دراماتیک به خود نمی گیرند، بلکه با هاله یی از طنز پوشیده شده است که همچون تیری به سوی بی معنایی، فقدان احساسات یا احساس تنهایی پرتاب می شود. این اثر امسال جایزه نگاه منتقد رادیو ملی اسپانیا را از آن خود کرده است.
▪ درباره نویسنده:
خولیان رودریگس اسپانیایی روزنامه نگار، منتقد و مدیر ادبی یک انتشارات کوچک مستقل در اسپانیا است. او متولد ۱۹۶۸ است و اولین رمانش به نام غیرممکن در سال ۲۰۰۱ به چاپ رسیده است، نگاه او نگاهی مدرن به مسائل جامعه یی است که در آن زندگی می کنند و مقاله های ادبی اش همواره جایزه های بسیاری را برای او به ارمغان آورده.
● خانم های چینی - ماریو بیاتین
نویسنده در این اثر از طریق عناصری اندک موفق شده به نثری ویژه و پرتنش دست یابد. خانم های چینی نمونه یی بارز از نوع ادبیات خاص بیاتین نیمه پرویی، نیمه مکزیکی است. این رمان با شخصیت ها، موقعیت ها و فضاهای مخروبه و مضمحل و با مجموعه یی از برخوردها و روابطی شکننده، پرتنش و زودگذر، نماینده بسیار خوبی از مجموعه شاهکارهایی محسوب می شود که در بیست سال اخیر در امریکای لاتین درباره دیکتاتورهای حاکم خلق شده اند. رمان هایی که روابط دردآور احساسی را در هاله یی از رئالیسم جادویی بیان می کنند.
▪ درباره نویسنده:
ماریو بیاتین متولد مکزیک و تحصیلکرده پرو است. دو سال الهیات خوانده و بعد از آن در دانشگاه لیما در رشته علوم ارتباطات فارغ التحصیل شده و با بورس رشته فیلمنامه نویسی به کوبا رفته است. پنج کتاب اول خود را در پرو به چاپ رسانده و بعد به مکزیکوسیتی بازگشته است تا در سمت رئیس دپارتمان ادبیات و علوم انسانی دانشگاه کلاسترو دسر خوانای مکزیکوسیتی کار کند. رمان های او معمولاً در فضای بسته اتفاق می افتند و تصاویری سینمایی دارند. با وجود این، خود او اعتقاد دارد که به رغم رشته تحصیلی اش، هرگز علاقه یی به فیلم ساختن یا نوشتن رمان های فیلم مانند نداشته است.
ادبیات ماریو بیاتین به ادبیات سکوت شهرت دارد؛ سکوتی چنان متفاوت که برای درک جهان با تمام شکوه و هراسش کافی به نظر می رسد.
● همه رفتنی هستند - وندی گورا
کتاب ساده ترین موضوع ممکن را دارد؛ دفتر خاطرات یک دختر نوجوان، یک دختر بد، پر از عشق های سطحی و بازتاب یک جامعه-کوبا-غرق در مشکلات، اتهام و خیانت، بزرگسالانی خشن و محدودکننده و عشق هایی که پایان شان معلوم است. نویسنده بدون شک با مهارت نوشتاری خاصش اثر را به چیز دیگری تبدیل کرده است؛ به انگیزه ها و عواملی که در ساخت تمام این فضاها نقش دارند، به دلایل و ریشه های آنچه آدم ها هستند، آن هم از طریق ادبیاتی طنزآلود و شدیداً پرتنش و در بطن داستان، شخصیت غیرعادی یک مادر نیمه دیوانه و نیمه قهرمان، کسی که به این اولین اثر گورا قدرتی غیرعادی در حد آثار کلاسیک می بخشد.
▪ درباره نویسنده:
متولد ۱۹۷۰ در کوبا است. گرچه به عنوان شاعر، گورا فرد شناخته شده یی است، ولی اولین رمان او تازه امسال به چاپ رسیده است. او در مجلات و روزنامه های کوبا قلم می زند و دائماً به عنوان نماینده مرکز ادبی کارمن بالسلس برای سخنرانی و شرکت در کنفرانس ها و میزگردهایی که درباره ادبیات کشورش برگزار می شود به اقصی نقاط جهان سفر می کند. در ۱۹۹۷، در رشته کارگردانی سینما، رادیو و تلویزیون از دانشکده رسانه های جمعی کوبا فارغ التحصیل شده است و همراه با گابریل گارسیا مارکز کارگاهی ادبی به نام «چطور قصه بگوییم» را اداره می کند.
● سنگ در قلب - لوئیس متئودیس
بر پرده یی در پس زمینه تصویر آمبولانس هایی که حجم های بزرگی از درد را جابه جا می کنند، متن اثر را همچون بارقه هایی از همدردی انسانی شیار می دهند، اثری که در آن یک خانواده، شکسته از درد خویش، هر یک در سکوت و تنهایی خود اسیرند.
زوجی که به خاطر بیماری روانی وحشتناک دخترشان هر یک در دنیای خویش به دام افتاده اند در این اثر به جست وجوی یکدیگر برمی آیند، یکدیگر را می یابند، به هم نزدیک و از هم دور می شوند و در نثری زیبا، تاثیرگذار و پراحساس بازی های روابط بشری را به نمایش می گذارند، بی آنکه هیچ کدام از سه شخصیت اثر - پدر، مادر و دختر - در نقش بازی گردان یا بازی خورده احساس رضایتی را که در جست وجویش هستند به دست بیاورند. لوئیس متئودیس یک رمان غم انگیز و شاعرانه نوشته است - فصل هایی از رمان شعرهایی در قالب نثر هستند - درباره احساس گناه و تعهد، درباره آسیبی که ما به یکدیگر می زنیم یا آسیبی که دیگران به ما وارد می کنند، درباره سکوت، این سنگری که پشت آن پناه می گیریم یا ما را در آن کفن می کنند. تصویری بی صدا، بالای سر قهرمانان اثر از تلویزیون کافه یی که در آن نشسته اند فاجعه یی انسانی را نمایش می دهد. روز یازده مارس (انفجار در مترو مادرید) است.
▪ درباره نویسنده: لوئیس متئودیس متولد سپتامبر ۱۹۴۲ در ایالت لئون اسپانیا است. او در دانشگاه اوبیدوی آستوریاس و در مادرید حقوق خوانده است و از ۱۹۶۹ در مادرید اقامت دارد. ادبیات را با شعر شروع کرده و سپس به رمان نویسی روی آورده است.
معروفیت او بیش از هر چیز مدیون داستان های مینی مال و مقالاتی است که در روزنامه ها می نویسد.
او را صاحب یکی از شخصی ترین جهان ها در ادبیات معاصر اسپانیا می دانند. ادبیات او فاقد نتایج اخلاقی اما سرشار از نکاتی است که با استفاده از زبان غنایی خواننده را به طغیان وامی دارد.
● درخت انجیر - رامیرو پینیا
در این سال نحس جنگ های ضدانسانی، در این سال درگیری های مضحک که جنگ سرد میراث گذشته را تداعی می کند، رمانی جدید درباره جنگ های داخلی اسپانیا به چاپ رسیده است. رمانی که از زاویه دید یک پسربچه ده ساله روایت می شود که جلوی چشم های وحشت زده اش برادر و پدرش را سربازان فرانکیست کشته اند و او بی حرکت و بی دفاع از مخفیگاهش بدون اینکه حتی پلک بزند این صحنه را نگاه کرده است.
در پناه شب، آنها را در قبری بی نام در آن سرزمین ناشناس دفن می کند و بالای قبر یک نهال درخت انجیر می کارد. یکی از آن قاتل های فالانژ که از دسته جدا شده، سال ها کنار این نهال می ماند تا به نشانه ندامت و قبول گناهش از درخت نگهداری کند. این عمل وحشیانه، در این اثر زیبای پینیا، به استعاره یی از برتری وجدانی قربانیان تبدیل می شود و به نیاز فراموش نکردن شان؛ مثل درخت انجیر نمادینی که همیشه آنجا است و هر شب آبیاری می شود.
▪ درباره نویسنده:
رامیرو پینیا یکی از برجسته ترین داستان نویسان معاصر اسپانیایی زبان در ایالت باسک این کشور است. او برنده جوایز بسیاری مثل جایزه نادال، جایزه ملی منتقدین و پلانتا است. اما اشتهار او در عدم علاقه به شرکت در مسابقات ادبی بسیار است. او بعد از جوایز فوق، از سال ۱۹۷۱ تاکنون بیش از سه دهه است که آثارش را برای مخاطبین خاصی که دارد می نویسد و از جامعه ادبی اسپانیا کناره گیری کرده است.
● پاکت بر - ویسنته مولینا فوکس
نویسنده برنده جایزه هرالد در ۱۹۸۸ به خاطر اثر پانزده روز در شوروی این بار اثری تکان دهنده تر نوشته است. این اثر نامه های شخصی آدم ها است که از زندگی های آنها سخن می گوید (از آدم های واقعی مثل گارسیا لورکا، ویسنته السکاندری، آنتونیو مائترا و رامون سرانو سونیر تا آدم های خیالی). اثر در ستایش حقیقت نوشته شده است و نه فقط موفق می شود از خلال تطبیق نامه ها، دالان های مخفی زندگی ما را کشف کند بلکه در پی یافتن پیامدهای جنگ و بررسی عواملی است که تمام خواست های درونی بشر را - که با آن زده شده - سرکوب می کند؛ تفاوت میان حوزه عمومی و خصوصی که آدم ها را نفی می کند و آنها را به دروغ گفتن وامی دارد.
▪ درباره نویسنده:
ویسنته مولینا فوکس شاعر، نویسنده، منتقد هنری و مترجم اسپانیایی متولد ۱۹۴۶ در الیکانته است.
در دانشگاه مادرید حقوق، ادبیات و فلسفه خوانده و بعدها مدرک دکترای هنر خود را از دانشگاه لندن دریافت کرده است.
سال ها در آکسفورد استاد ادبیات اسپانیایی بوده و در همه حیطه ها؛ شعر، فیلمنامه، تئاتر، مقاله و رمان کار کرده است. موفقیت خیلی زود در ۲۵ سالگی با اشعارش به سراغش آمده و ترجمه های بی نظیرش از دو شخص مورد علاقه اش - شکسپیر و کوبریک - او را به نامی ماندگار در ادبیات اسپانیا تبدیل کرده است.
● این شهر - خاویر پاستور
نثر اسپانیا هنگامی بهترین نمره هایش را دریافت کرد که در رگ هایش این احساس قاهر جریان داشت؛ نارضایتی. سروانتس، لارا و سانچزفرلوسیو، لحظات انفجار خشم علیه حماقت عمومی - یا کلاً علیه همه چیز - داشته اند و خاویر پاستور امروز تنها نماینده این خشم اصیل و خالص است، البته نه با شیطان صفتی خاص آدم های عصبانی بلکه با نثری سرشار از هوش و با لحنی طنزآلود که خشم را در خود مخفی کرده است؛ خشمی که ناشی از سرریز شدن کاسه صبر انسان از جهان بوروکراتیک پیرامونش است.
کسانی که در رمان به دنبال انقلاب و انسان های نمونه می گردند، در اثر پاستور گستاخی فراوانی خواهند یافت. اما کسانی که معتقدند ادبیات امروز -مثل ادبیات جویس و سلین- باید با هوش کلامی و خلاقیت همراه باشد، در این اثر به شورشی برخواهند خورد که دیرزمانی است در ادبیات فراموش شده است.
▪ درباره نویسنده:
خاویر پاستور بسیار جوان است. او متولد ۱۹۸۰ در مادرید است و تحصیلات آکادمیک ندارد، اما با شرکت در کارگاه های ترجمه همزمان و ادبیات و تئاتر به حیطه ادبیات قدم گذاشته است. از سال ۲۰۰۱، یکی از اعضای گروه تئاتر «تقصیر ما نیست» بوده است و علاوه بر کار در این حیطه، در زمینه صدابرداری و مونتاژ تعداد زیادی فیلم کوتاه و بلند هم کار کرده است. او را نماینده نسل راک ادبیات می دانند.
● اقبال ماتیلده تورپین - آلبارو پومبو
پلانتا با اهدای جایزه بهترین نویسنده به پومبو، کاری بسیار مهمتر از جایزه دادن به یک نویسنده انجام داده است. در واقع، این هدیه یی به خود انتشارات پلانتا و همه خواننده هایی بود که علاقه به آثار بزرگ دارند. مثل همیشه، پومبو نویسنده صاحب سبک کانتابریایی متنی آفریده است که جزئیات زیباشناسانه اش از دقتی ژرف برخوردار است و حتی کوچک ترین تصور تغییر در متن های او از نظر هر منتقد آگاهی غیرممکن به نظر می رسد.
این کتاب درباره کینه یی است که مثل کرم میان یک زوج (ماتیلده و خوان کامپوس) در خلال سال ها رشد می کند تا تبدیل به اژدهایی شود که از خلال سطور گزنده، پرتحرک و برنده اثر بنیاد زندگی این دو را بر هم می زند.
▪ درباره نویسنده:
آلبارو پومبو پسر یک خانواده مرفه، متولد ۱۹۳۹ در سانتاندر است، در نوجوانی مرکز استان کانتا بریا را ترک کرد تا در مادرید ادبیات و فلسفه بخواند. در ۱۹۷۳، اولین نوشته اش را چاپ کرد و با همان اولین اثر هم به شهرت رسید. ادبیات او ادبیات بحث برانگیزی است، عده یی او را متعلق به رئالیسم سوبژکتیو می دانند و از این رو او را محکوم می کنند و عده یی دیگر، در ادبیات او، به خصوص آثار منثورش، لطفی طنزآلود و الوهیتی غیرمتحجر و غیرکاتولیک می یابند که آثار او را در حد آثار کلاسیک ادبیات ارتقا می بخشد.
● حقه بچه شرور - ماریو بارگاس یوسا
اگر کسی «بهشت در آن سوی چهارراه» را خوانده باشد، نشانه های مشترک بسیاری میان این دو اثر پیدا خواهد کرد. برای مثال، ساخت شخصیت اصلی اثر با همان دقت حرفه یی و استادانه یی طراحی شده که یوسا برای روند روبه انحطاط فلورا تریستان در اثر دیگرش از آن سود جسته است. این تصویر دردآور و در عین حال ملودراماتیک باعث می شود آخرین اثر بارگاس یوسا تبدیل به رمانی درباره مغاک درونی انسان و عدم تمایل او به خروج از این دام شود. خیلی لذت دارد بی آنکه بفهمیم، با رمان یوسا به بازنگری ادبیات قرن نوزده می پردازیم.
▪ درباره نویسنده:
ماریو بارگاس یوسای پرویی به خاطر استعداد خارق العاده اش در رمان نویسی نامی جهانی است. او ابتدا در دانشگاه سن مارکوس درس خواند و سپس تحصیلاتش را در اسپانیا و فرانسه تکمیل کرد. تا سال ۱۹۷۴ در اروپا اقامت داشته، از سال ۱۹۹۳ ملیت افتخاری اسپانیا به او اعطا شد و از سال ۱۹۹۶ عضو آکادمی سلطنتی زبان در اسپانیا است.
ترجمه؛ جیران مقدم
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید