جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش آموزش وسایل ارتباط جمعی (۲)


در آمريکا، طى سال‌‌هاى ۷۰-۱۹۶۵ بيش از پيش متوجه فرق بين ITV و ETV شدند. ITV يا تلويزيون درسي، به ارتباط متقابل يادگيرنده با درس تلويزيونى اطلاق شد؛ خواه از آنتن پخش شود يا غير آن.
براى اين برنامه‌ها، هدف‌هاى درسى مرحله‌اى و متناسب با رشد و پيشرفت تحصيلى يادگيرنده در نظر گرفته شد. از تلويزيون درسى در بسيارى از دروس و به‌صورت تدريس متسقيم استفاده مى‌‌شد. خواه به‌‌عنوان جانشين درس يا مکمل آن.
با انتشار گزارش کميسيون کارنگى در مورد تلويزيون آموزشي، از قوّت کلمهٔ آموزشى کاسته شد و به‌تدريج تلويزيون عمومي، جاى آن را گرفت.
سازمان‌هائى که عنوان آموزشى را يدک مى‌کشيدند، به تلويزيون عمومى تغيير نام دادند. که کارکردهاى آن عبارت از امور عمومي، فرهنگ و آموزش (پيش از مدرسه، مدرسه و بعد از مدرسه) بود. يکى از نتايج اين تغيير نام و کارکرد اين بود که تلويزيون آموزشي، بيشتر متوجه عموم شد تا مدارس.
ايران نيز در تداوم فعاليت‌هاى محدود خود در زمينهٔ استفاده از تلويزيون آموزشي، به اقدامات و برنامه‌ريزى‌هاى جديدى دست زده است.
مرکز پژوهش امور هنرى و نمونه‌سازى آموزش و پرورش که هم‌زمان با راه‌اندازى تلويزيون آموزشي، در وزارت آموزش و پرورش شروع به فعاليت کرده بود، پيش از پيروزى انقلاب به‌طور پراکنده در تهيهٔ فيلم‌هاى آموزشى و فرهنگي، با استفاده از استوديوى ضبط سياه و سفيد داخلى فعاليت داشت. اين نهاد آموزش در سال‌‌هاى آغازين انقلاب، در اثر خرابى و از کار افتادن دستگاه‌هاى فني، کارائى اوليهٔ خود را نيز از دست داده بود، تا اينکه در اواخر سال ۱۳۶۵ با دريافت يک سلسه وسايل و امکانات، از جمله استوديوى ضبط رنگى (به‌عنوان هديه فرهنگى از کشور ژاپن)، برنامه‌ريزى جديدى را آغاز کرد.
اين مرکز در نظر دارد براى کمک به آموزش مدارس ابتدائي، برنامه‌هائى را که در ارتباط مستقيم با کتاب‌هاى درسى است، تهيه کند. اين برنامه‌ها که مخاطبان اصلى آنها را آموزگاران تشکيل مى‌دهند، در ساعاتى که معمولاً تلويزيون بيننده ندارد، پخش شده و جزئى از برنامه‌هاى آموزش حين خدمت معلمان محسوب شود. هم‌اکنون بهره‌بردارى آزمايشى از اين استوديوى ضبط رنگى آغاز شده و در آينده گسترش خواهد يافت.
امروزه برنامه‌هاى آموزشى رسمى تلويزيون در آمريکا را برنامه‌هاى درسى و برنامه‌هاى غيررسمى تلويزيون را برنامه‌هاى درسى و برنامه‌هاى غيررسمى تلويزيون را برنامه‌هاى آموزشى يا حتى برنامه‌هاى عمومى مى‌خوانند.
در اروپا کليهٔ اين برنامه‌ها را اصطلاحاً EDUCATIONAL و نوع دوم را EDUCATIVE مى‌نامند که اصطلاح نخست را مى‌توان آموزشى و اصطلاح دوم را فرهنگ پخش ترجمه کرد. در ژاپن نيز تنها سازمان راديو - تلويزيون سراسرى و غيرانتفاعى کشور يعنى ان.اچ.کى، تأکيد بر اجراء هرچه بهتر و پربارتر برنامه‌هاى آموزشى و فرهنگى گذاشته است. برنامه‌هاى آموزشى و فرهنگى اين سازمان، شامل انواع برنامه‌هاى درسى خاص مدارس، براى دستيابى به نتايج آموزش مستقيم، برنامه‌هاى ويژه براى معلولان، تدريس زبان‌هاى خارجي، آموزش خردسالان، آموزش انواع مهارت‌ها و برنامه‌هاى فرهنگى و علمى براى عموم مردم است.
تأکيد بر مضمون فرهنگى آموزش، نتيجه تغيير نگرش نسبت به مسئلهٔ آموزش است که حيات فرد را به‌طور کلي، يک فرآيند مداوم يادگيرى مى‌داند. اين نگرش، در شيوهٔ برخورد به برنامه‌هاى آموزش راديو و تلويزيون نيز تأثير داشته است که خود احتمالاً باعث دشوارى تعريف چنين برنامه‌هائى شده است: 'همهٔ برنامه‌هاى راديو و تلويزيون عملاً توان آموزشى دارند؛ زيرا حاوى پيام‌هائى با بار فرهنگى به معناى وسيع کلمه هستند' ؛ وانگهى سير پيشرفت تکنولوژى اين دو رسانه و رسانه‌هاى خويشاوند آن نيز موجب گسترش برد و تنوع کارکرد آموزشى آنها شده است.
بنابراين، اشتباه خواهد بود اگر امروزه تعريف تلويزيون آموزشى را منحصر به آن دسته از برنامه‌هاى تلويزيونى کنيم که در قالب نظام آموزش رسمى مى‌گنجد و بس.
ممکن است برنامه‌اى به‌صورت تدريس مستقيم باشد و در وضعيتى رسمى نظير کلاس درس يا در وضعيتى غيررسمى براى نمونه در خانه پخش شود. همچنين ممکن است برنامه‌اى به‌صورت آموزش غيرمستقيم باشد و در وضعيتى رسمى پخش شود که هدف از آن، کمک به امر تدريس معلمان و تسهيل روند يادگيرى است. بنابراين، فعاليت‌هاى آموزش درسى تلويزيون را مى‌توان شامل برنامه‌هائى دانست که اولاً هدف آنها آموزش مستقيم يا غيرمستقيم باشد؛ ثانياً اين آموزش‌ها هم به شکل رسمى و هم به‌صورت غيررسمى انجام گيرد.


همچنین مشاهده کنید