یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
شانس
مادرى بود که دائم از پسر تنبل خود مىخواست به دنبال کارى برود تا اينکه پسر که اسمش حسن بود تصميم گرفت برود و شانس خفتهٔ خود را بيدار کند. راه افتاد و رفت و رفت تا رسيد به يک بيابان. از قضا به گرگى برخورد. گرگ وقتى فهميد حسن پى شانس و اقبالش مىگردد تا او را از خواب بيدار کند، گفت: 'اگر شانسات را بيدار کردي. ازش بپرس دواى اين سردرد من چيست.' |
حسن رفت و رفت تا رسيد به پيرمردي. پيرمرد وقتى دانست که حسن به کجا مىرود، گفت: 'از اقبالت بپرس چرا يک تکه از زمين من هيچ حاصلى نمىدهد.' حسن باز راه افتاد تا اينکه رسيد به يک سوار. سوار هم از او خواست که از اقبالش بپرسد: 'خاکمى است که در هر لشکرکشى و جنگ شکست مىخورد علتش چيست؟' |
حسن، بالاخره پس از زير پا گذاشتن مسافت طولانى رسيد به يک چاه خيال کرد شانس و اقبالش همانجاست. سر در چاه کرد و گفت: 'شانس!' از قضا شنيد: 'بله!' . حسن خوشحال از پيدا کردن شانس، سؤالهاى گرگ و پيرمرد و سوار را با او در ميان گذاشت. شانس گفت: 'سوار، يک زن است. بايد شوهر کند تا در جنگها پيروز بشود، آن قسمت از زمين پيرمرد هم که محصول نمىدهد زيرش هفت خم خسروى است بايد آنها را بيرون آورد تا زمين حاصل بدهد. دواى درد گرگ هم مغز سر آدم ديوانه است.' |
حسن، راه برگشت را در پيش گرفت، آمد تا رسيد به سوار. حرف شانس را به او گفت. سوار گفت: 'من ملکه اين سرزمين هستم. شوهر ندارم تو بيا و با من ازدواج کن. آن وقت مىشوى پادشاه و من هم همسرت هستم' حسن قبول نکرد. راه افتاد تا رسيد به پيرمرد. جواب شانس را به پيرمرد گفت. پيرمرد به او پيشنهاد کرد که حسن دامادش بشود و هفت خم خسروى را هم براى خودش بردارد. حسن باز قبول نکرد رفت تا رسيد به گرگ. گرگ وقتى دانست که شانسِ حسن چه گفته است، از حسن خواست که از ماجراهاى ميان راه برايش تعريف کند. حسن هم ماجراى دختر و پيرمرد را برايش تعريف کرد. گرگ گفت: 'از تو ديوانهتر هيچجا نمىتوانم پيدا کنم.' بعد بهطرف حسن حمله کرد. |
ـ شانس |
ـ چهل گيسو طلا ـ ص ۲۴ |
ـ گردآورنده: سيدحسين ميرکاظمى |
ـ نشر مرکز، چاپ اول ۱۳۷۷ |
ـ به نقل از: فرهنگ افسانههاى مردم ايران ـ جلد هشتم |
علىاشرف درويشيان ـ رضا خندان (مهابادي)، نشر کتاب و فرهنگ، چاپ اول ۱۳۸۰. |
همچنین مشاهده کنید
- دختر پادشاه و پسر درویش(۲)
- شازده اسماعیل (۲)
- خیر و شر
- گل بومادران
- کچل ریشسفید
- آدم بدبخت
- قسمت
- دوستی مرد رنگرز و مرد سلمانی
- بلبل سرگشته
- بهلول دانا و خلیفه
- عبدالله و مرد چشمزاغ
- سیب خندان و نار گریان
- دو برادر (۲)
- شازده اسماعیل (۴)
- حکیمباشی قیافهشناس
- چوپان و فرشته
- ملکمحمد
- دختر پادشاه و پسر درویش(۳)
- گربهٔ عابد
- کرّهٔ سیاه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان سازمان همکاری اسلامی دولت سیستان و بلوچستان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس حسن روحانی
سیل یسنا تهران هواشناسی شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
تلویزیون صدا و سیما جهان مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه روسیه آمریکا ترکیه انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال سپاهان لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا عکاسی تبلیغات موبایل گوگل
کبد چرب فشار خون