دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ای آب زندگانی یک نکته از دهانت


ای آب زندگانی یک نکته از دهانت    تا چند رحمتی نیست بر حال تشنگانت
دردا که بر لب آید جانم ز تشنه کامی    وآب حیات دارد لعل گهرفشانت
با من مکن مدارا اکنون که در محبت    شد رازم آشکارا از غفره‌ی نهانت
ای بوستان خوبی خارم ز بی‌نوایی    بگذار تا بچینم برگی ز بوستانت
هرگز کسی نیاید غیر از تو در خیالم    تا کیست در خیالت یا چیست در کمانت
بخت ار مدد نماید ای ترک سخت بازو    هم می‌خورم خدنگت، هم می‌کشم کمانت
مفتون تست خلقی الحق که می‌توان گفت    هم آفت زمینت هم فتنه‌ی دهانت
تا کی حدیث واعظ از هول رستخیز است    برخیز تا ببیند بالای دل ستانت
چشم از دو کون پوشم گر اوفتد به دستم    یا طرف آستینت یا خاک آستانت
گر پرده بر گشایی از این طرب فروغی    اول نظر نماید جان را فدای جانت


همچنین مشاهده کنید