یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چون طره عنبر شکنش در شکن افتد


چون طره عنبر شکنش در شکن افتد    از سنبل تر سلسله برنسترن افتد
دانی که عرق بر رخ خوبش بچه ماند    چون ژاله که بر برگ گل یاسمن افتد
کام دل شوریده ز لعل تو برآرم    گر چین سر زلف تو در دست من افتد
چون وقت سحر گل بشکر خنده درآید    از بلبل شوریده فغان در چمن افتد
طوطی که شکر می‌شکند در شکرستان    نادر فتد ار همچو تو شیرین سخن افتد
لعل لب در پوش تو چون در سخن آید    خون در جگر ریش عقیق یمن افتد
هر کو چو من از عشق تو بی خویشتن افتاد    در دام غم از درد دل خویشتن افتد
خواجو چو برد سوز غم هجر تو در خاک    آتش ز دل سوخته‌اش در کفن افتد


همچنین مشاهده کنید