دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست


رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست    زخم از کسی خوریم که رنجش شفای ماست
جائی سرای تست که جای سرای نیست    وانگه در سرای تو خلوتسرای ماست
گر ما خطا کنیم عطای تو بیحدست    نومیدی از عطای تو حد خطای ماست
روزی گدای کوی خودم خوان که بنده را    این سلطنت بسست که گوئی گدای ماست
حاجت بخونبها نبود چون تو می‌کشی    مقتول خنجر تو شدن خونبهای ماست
ما را بدست خویش بکش کان نوازشست    دشنام اگر ز لفظ تو باشد دعای ماست
گر می‌کشی رهینم وگر می‌کشی رهی    هر ناسزا که آن ز تو آید سزای ماست
زهر ار چنانکه دوست دهد نوش دارو است    درد ار چنانک یار فرستد دوای ماست
گفتم که ره برد به سرا پرده‌ی تو گفت    خواجو که محرم حرم کبریای ماست


همچنین مشاهده کنید