سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

آشوب در پایین ، اصلاحات از بالا


آشوب در پایین ، اصلاحات از بالا
سال نو را ایرانیان با دو بلای طبیعی سیل و زلزله آغاز کردند. سیلی بنیان کن غرب تهران را شست و برد. ده ونک و روستای فرحزاد زیر آب رفت و بیش از سیصد و هفتاد خانه ویران شد. در بوئین زهرا نیز زلزله ای سهمگین هزار کشته به جا گذاشت و اما بلایای غیرطبیعی نیز همچنان ادامه داشت. کردان دست به شورش زدند و در کرمانشاه بیست کشته از خود و سی کشته از نیروهای دولتی برجا نهادند و این در حالی بود که مراسم ازدواج سلطان احمدشاه در کاخ نیاوران با شکوه فراوان برگزار می شد و وزیرمختار انگلیس یک سرویس چای خوری طلا و دو راس اسب عربی برای شاه هدیه می برد.
کابینه متزلزل علاءالسلطنه ترمیم می شد و وزیران یکی پس از دیگری می آمدند و می رفتند و کاری از پیش نمی بردند. کار به جایی رسید که مشتی افغانی مسلح به خود جرات دادند حریم مرزی ایران را بشکنند و نزدیک به بیست روستای ایرانی را چپاول کنند و زنان و کودکان ایرانی را بربایند.
در پایتخت نیز آشوب و تنش همچنان ادامه داشت. نیروهای بختیاری که برای پشتیبانی از انقلاب همراه سردار اسعد به تهران آمده بودند، اکنون خود به بزرگترین دشمنان مردم تبدیل شده بودند. تفنگی بر دوش، اسبی زیر پا و همه جا سرگرم غارت و آشوب! در پی اخطار دولت مبنی بر خلع سلاح نیروهای غیرنظامی، بختیاری ها از این دستور سرپیچی کرده، طی زد و خورد شدید با نیروهای ژاندارمری در خیابان های تهران سرانجام تسلیم و خلع سلاح شدند.
این خونریزی هم یکصد نفر کشته از طرفین برجا نهاد.
از شگفتی های این انقلاب، یکی هم بر سر کار آوردن شاهزاده عین الدوله بود. وی که در دوران صدارتش آتش این انقلاب را برافروخته بود و موجبات خشم و تحریک مردم را فراهم آورده بود، اینک در کابینه علاءالسلطنه بر کرسی بااهمیت وزارت داخله _ کشور _ تکیه زده بود. کابینه پریشان حال و خویش ستیز علاءالسلطنه با استعفای عین الدوله یکسره از هم پاشید و سقوط کرد. به فرمان ناصرالملک، چهره وجیه المله ای همچون میرزاحسن خان مستوفی الممالک مامور تشکیل کابینه شد، که وی نیز عین الدوله را دوباره به وزارت داخله برگزید.
در حالی که هیات دولت جدید هنوز کاملاً مستقر نشده بود، در محله کلیمی های تهران زد و خوردی میان کلیمیان و مسلمانان رخ داد که از هر دو سو عده ای کشته و زخمی شدند.
در این جنگ به ظاهر مذهبی، کلنل وستداهل شخصاً حضور یافت و با افراد پلیس تحت فرمانش آتش فتنه را خاموش کرد. دزدان و راهزنان نیز که در ماه های پایانی سال پیش، در جنوب کشور، کاروان بازرگانان هندی و انگلیسی را به تاراج برده و همچنان این منطقه را ناامن کرده بودند، بهانه به دست انگلیسی ها دادند تا وزیرمختار آن امپراتوری در تهران یادداشت شدیداللحنی تسلیم مقامات دولت ایران کند.
کابینه مستوفی الممالک که از نظر سنی جوان ترین هیات دولت پس از مشروطه بود و از جوانان تحصیلکرده در اروپا سامان گرفته بود، دست به تغییرات دامنه داری در کادر سیاسی کشور زد. وی استانداران و حکام ولایات را از میان جوانان تحصیلکرده برگزید تا شاید این نیروی جوان و تازه نفس بتواند بر دولتمردان سنتی و بانفوذ چیره شوند. وی که در واقع اصلاحات از بالا را مدنظر داشت، تلاش می کرد تا بدین وسیله مدرنیسم را به جای سنت گرایی بنشاند. در آینده ای نزدیک شاهد خواهیم بود که این تدبیر سیاسی وی تا چه اندازه کارآمدی داشت و تا چه حد توانست از راه اصلاحات از بالا، تغییرات سیاسی و اجتماعی نوینی پدید آورد.
در پایان این سال، هنوز آشوب و ناامنی حکمفرما بود. جنگ سختی میان شاهسون ها و نیروهای دولتی در اردبیل رخ نمایاند که از تبریز نیروهای داوطلب برای نجات جان قزاقان دولتی به آن سو روان شدند. بلایای طبیعی هم هنوز دست از گریبان این مردم آشوب زده برنداشته. در پایان این سال برف سنگینی در تهران بارید که آمد و شد تهرانیان و بازار و کسبه را برای مدت یک هفته تعطیل کرد.
حسن مرسل وند
منبع : ایران یکصد سال پس از مشروطیت