سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا
چشم اسفندیار دولت
چون ز چشم خویش و خلقان دور شد
همچو عنقا در جهان مشهور شد
تصور این که در دولت محمود احمدینژاد که هولوکاست را افسانه خواند، کسی پیدا شود که از «دوستی مردم ایران با مردم اسراییل» سخن بگوید و هیچ باکش نباشد که چه گفته و بر تکرار «هزارباره» آن اصرار بورزد، کمی عجیب و قبولش دشوار است. اما اسفندیار رحیم مشایی، معاون آقای محمود احمدینژاد چنین کرد و بر سخن خود ایستاد و مقابل نمایندگان مجلس ایران نیز سخن خود را تکرار کرد.
اسفندیار رحیم مشایی کیست که در سهسال گذشته پس از محمود احمدینژاد خبرسازترین مرد دولت نهم بوده است؟ مردی که با سخنانش، رفتارش و بلکه تصمیماتش (همچون محمود احمدینژاد) جمع بزرگی از ایرانیان را شگفتزده کرده و میکند، کیست؟ آنچه تاکنون از او نمایان شده مربوط به سالهای متأخر است. روزهایی - در سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران وسپس در دولت نهم حضور داشته است. اما او روی دیگری نیز دارد که دربارهاش تاکنون کسی سخن نگفته است. اسفندیار رحیم مشایی اگرچه این روزها در آستانه ۴۹ سالگی است و در اوج شهرت به سر میبرد، اما حدود نیم قرن پیش در روستایی در رامسر مازندران چشم گشود و از روستا به رامسر آمد. ۱۸ ساله بود که انقلاب ۵۷ ایران پیروز شد. جوانی پرجنبوجوش که در فضای داغ و انقلابی شهرستان رامسر،برای مردم سخنرانی میکرد، اعلامیه مینوشت و هیاتهای مذهبی را به کمک انقلابیون دیگر برپا میکرد. دو سال بعد، در دانشگاه اصفهان پذیرفته شد تا رشته برق صنعتی را تحصیل کند. به همین علت مجبور بود که ترک شهر کند و از شمال به مرکز کشور برود. در آن ایام هنوز فضا انقلابی بود و او خود را انقلابیتر از دیگران میدید. پس اگر در سال ۶۰ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و نیروی فعال این نهاد شد جای تعجب نداشت. به همین علت نیز یک پا در اصفهان داشت و پای دیگر را در رامسر میگذاشت.
دشمن اول خود را مجاهدین خلق میدانست که آن روزگار پایگاههائی در شهرها، خصوصا مناطق شمالی کشور داشتند. به همین علت جذب اطلاعات سپاه پاسداران شد و اول ماموریت خود را از بین بردن اعضای مجاهدین خلق در رامسر دانست. بعد از این بود که از سوی سپاه، جهت ماموریت به کردستان رفت. آنجا اما دیگر اسفندیار رحیم مشایی نبود بلکه علاقمند به نام «مرتضی محبالاولیا» شد و در سمت معاون اطلاعات واحد کومله در قرارگاه حمزه سیدالشهدا سپاه مستقر شد و کار خود را شروع کرد. با این حال علقه و علاقهاش، فعالیتهای فرهنگی بود. پس بیسبب نبود که فعالیتهای خود را بر فاز فرهنگی متمرکز کند. تاکیدش این بود که باید ریشههای فرهنگی و اجتماعی مردم کردستان را شناخت و این ریشهها را اصلاح کرد. اعتقادش بر این بود که رژیم شاهنشاهی، با تبر بر فرهنگ مردم کردستان، این خطه را از بین برده است. به همین دلیل توانست نظر مافوق خود را جلب کند. بلافاصله اولین فعالیت فرهنگی خود را آغاز کرد؛ تاسیس «کاک» که مخفف کانون اسلامی کردستان بود. در قدم بعدی مرکز نشر فرهنگ و ادبیات کردی را پایهریزی کرد و سپس ماهنامه ادبی «سروه» یا نسیم بهاری را منتشر کرد. بدین ترتیب سلسله فعالیتهای او در باب امور فرهنگی آغاز شد که قدم دیگر تاسیس انتشارات صلاحالدین ایوبی و راهاندازی چندین کتابخانه در شهرهای مختلف کردستان بود. همین اتفاقات کوچک، حاصل بزرگی هم برای او و هم برای منطقه داشت چرا که بلافاصله شبهای شعر راه افتاد و سپس در اوج جنگ، کنگره «شعر کردی در جنگ» راهاندازی شد که جوانان از آن استقبال کردند.
با تشکیل وزارت اطلاعات، مشایی از سپاه به این نهاد رفت و تلاش کرد که تجربیاتش در کردستان را در آنجا در قالب استراتژی نظام جمهوری اسلامی درخصوص اکراد ایرانی، تدوین کند و سپس مسوولیت این امر را برعهده بگیرد. در همان کردستان با محموداحمدینژاد که فرماندار خوی بود، آشنا شد. مشایی به واسطه این که عضو شورای تامین استان بود،در جلسات فرمانداران شرکت میکرد و آشنایی آغازین او با محمود احمدینژاد از این نقطه آغاز و تا امروز ادامه پیدا کرد و سپس به خویشاوندی دو خانواده ختم شد. در سال ۶۵، اسفندیار رحیم مشایی (مرتضی محبالاولیا) از سوی محمدیریشهری وزیر وقت اطلاعات به تهران فراخوانده میشود. او از کردستان برای همیشه خداحافظی میکند و سپس به تهران میآید تا مسوولیت مناطق بحرانی کشور را بر عهده بگیرد. همزمان موسسهای تحت عنوان «مطالعات ملی» راهاندازی میکند تا دلمشغولیهای فرهنگی خود را نیز در این نقطه ادامه دهد؛ موسسهای علمی و پژوهشی.
مشایی تا سال ۷۲ به امور خود مشغول بود تا این که در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی به وزارت کشور میرود و مدیر کل امور اجتماعی وزارت کشور میشود. این زمانی بود که علی محمد بشارتی وزیر کشور بود. بدین ترتیب خروج گام به گام او از وزارت اطلاعات آغاز شد.مشایی تا سال ۷۶ در وزارت کشور ماند. بعد از آن که عبدالله نوری وزیر کشور شد و مصطفی تاجزاده معاونت سیاسی وزارت کشور را بر عهده گرفت، مشایی از این وزارتخانه رفت و ساختمان بلندمرتبه خیابان فاطمی را ترک کرد.
در آن سالها، تازه «رادیو پیام» راه افتاده بود. در دو، سه سالگی خود که ناگهان پای موسیقی پاپ به این رادیو باز شد و تعجب همگان را برانگیخت به طوری که گاه فراموش میشد که آهنگ در حال پخش از رادیو پخش میشود یا از ضبط صوت. کمکم مشخص شد که مدیریت این رادیو تغییر کرده است و اسفندیار رحیم مشایی از ساختمان وزارت کشور به ساختمان جامجم رفته است و مدیریت رادیو پیام را که بسیاری «رادیو موسیقی» مینامیدند، بر عهده گرفته است. در این ایام البته او چندان خبرساز نبود. همزمان مدیریت رادیوی تازه تاسیس تهران را نیز برعهده گرفت و آرامآرام فعالیتهای رسانهای خود را که سالها پیش در کردستان به نوعی دیگر (در قالب مطبوعات) انجام میداد، پی گرفت و تجربه اندوخت تا زمانی که مرد اول دولت نهم در تدوین استراتژی رسانهای برای محمود احمدینژاد، خصوصا در مواجهه با خبرنگاران و رسانههای خارجی باشد. بی اینکه کسی از او نامی در این باره ببرد.
۲۴ خرداد ۸۲ خبر رسید که محمدعلیزم، رئیس سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران باید جای خود را به فردی ناآشنا بدهد. آن فرد البته در آن مقطع اگر برای همه ناآشنا بود، برای محمود احمدینژاد که شهردار تهران بود، بسیار آشنا بود. بدینترتیب، اسفندیار رحیم مشایی به دوست قدیمی خود پیوست و حیات سیاسی او در جبهه اصولگرایان آغاز شد. از این نقطه به بعد بود که محمود احمدینژاد گویی به نفوذ کلام او پی برد و اعتقادش به مهدویت، چرا که از ابتکارات رحیم مشایی که در آن مقطع بسیاری از آن گفتند ساختن قدمگاه و مزین کردن مسیر امام زمان (عج) بود.همزمان فرهنگسراهایی که در دوران غلامحسین کرباسچی شهردار نامی تهران تاسیس شده بود، یا عمدا کارکرد خود را تغییر داد و به مراکزی برای برنامههای مذهبی تبدیل شد.اتفاق دیگر، البته هزینه کردن بودجه یکساله در شش ماه بود که رخ داد. آنگاه که رسول خادم عضو شورای شهر دوم تهران در مقام اعتراض برآمد و خبر داد که مشایی نه تنها هزینه یکساله این سازمان را در ۶ ماه به اتمام رسانده، بلکه ۵ میلیارد تومان نیز به بخش خصوصی بدهکار است.
پس از آن که مشایی با تشکیل دولت نهم، به مجموعه دولتمردان پیوست و معاونت رئیس جمهوری محمود احمدینژاد را از آن خود کرد، بیش از پیش قدرت یافت و به محمود احمدینژاد نزدیک شد و این نزدیکی در سال ۸۶ به اوج خود رسید. رقابت به رفاقت تبدیل شد و پسر بزرگ محمود احمدینژاد، داماد اسفندیار دولت نهم شد و دو خانواده در یک نقطه به یکدیگر رسیدند.اکنون رحیم مشایی نه تنها معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی است، بلکه عهدهدار ریاست مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشین رئیسجمهوری در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای نظارت بر صدا و سیما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما و عضو کمیسیونهای اقتصاد و فرهنگی دولت است. پس بیدلیل نیست که محمود احمدینژاد تا آخرین لحظه از رفیق دیرین و برادر امروز خود دفاع میکند و تلاش دارد به هر ترتیب فشارها را از او رد کند. چنانکه در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق در دفاع از رحیم مشایی میگوید: مشایی از اسلامشناسان کشور است. با این حال باید دید که این حمایت تا کجا ادامه مییابد. مخالفان او به خوبی درک کردهاند که چشم اسفندیار دولت نهم، رحیم مشایی است. مشکل مشایی این است که زیاد سخن میگوید و سخنرانی میکند و آنگاه که داغ میشود دیگر ذهن و زبان خود را یا رای لجام نمیبیند. با این حال باید دید روئینتن دولت نهم مراقب چشم خود هست یا نه و احمدینژاد به او توصیه میکند که از این پس کمتر سخن بگوید؟
اکبر منتجبی
منبع : شهروند امروز
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
شورای نگهبان حسین امیرعبداللهیان حسن روحانی رهبر انقلاب مجلس مجلس شورای اسلامی صادق زیباکلام دولت حجاب انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم
سلامت بارش باران قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران سیل سازمان هواشناسی قوه قضاییه پلیس زلزله وزارت بهداشت
خودرو بازار خودرو مسکن قیمت دلار قیمت طلا سایپا قیمت خودرو بانک مرکزی بورس گاز حقوق بازنشستگان دلار
محمد رسول اف نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران کتاب سینمای ایران دفاع مقدس تئاتر تلویزیون نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رضا عطاران
دانشگاه تهران
جنگ غزه رژیم صهیونیستی غزه فلسطین حماس روسیه افغانستان طوفان الاقصی نوار غزه اوکراین ترکیه رفح
استقلال فوتبال فولاد خوزستان پرسپولیس لیگ برتر مهدی طارمی رئال مادرید فولاد باشگاه استقلال لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی
هوش مصنوعی فناوری شفق قطبی تبلیغات نوآوری ایلان ماسک ناسا اپل
شیر سلامت روان کنسرو خواب تجهیزات پزشکی فشار خون