دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


پوستر فجر


پوستر فجر
پوستر قبل از این‌که عامه پسند باشد ضروری است عامه فهم باشد، تأکید دارد، تنها چیزی که در این پوسترها نیست ارتباط با عام است. عام کار کردن نهایت کار گرافیک است و ایده‌آل از آن وجود ندارد.
● فجر و بهزاد خورشیدی
پوستر جشنواره امسال را بهزاد خورشیید طراحی کرده است. در توضیح این پوستر آورده شد ”طراحی آرم و نشانه‌های جشنواره فیلم فجر در فضای پس زمینه این پوستر، بیانگر نشاطی است که سنما به مخاطب و فرهنگ می‌بخشد و تراولینگی که به سمت آسمان ختم می‌شود، تعالی و افق فراسوی سینمای ملی ایران ترسیم شده است. تأکید بر عنوان سودای سیمرغ برای دستیابی متعالی در کنار استفاده از نشانه‌های تولید فیلم و تأکید بر تاریخ ۲۵ ساله این رویداد از دیگر عناصر پوستر جشنواره امسال است“.
● پوستر جنجالی
یک تهیه کننده، یک کارگردان و یک مدیر تبلیغات، به اظهار نظر درباره پوستر جشنواره فیلم فجر امسال، پرداختند. سیدضیاء هاشمی، تهیه‌کننده سینما و مدیر عامل سابق خانه سینما گفته است: ”طراح پوستر جشنواره بیست و پنجم فیلم فیلم فجر، هوشمندانه حال و هوای این دوره را مد نظر قرار داده و به‌نظر من کار خود را براساس موضوع فرش و پانزده فیلم بخش فرش بنا نموده و این فضا را به پوستر جشنواره منتقل کرده است.
”عباس رافعی، کارگردان سینما نیز در این مورد، این‌گونه اظهار نظر کرده است: ”پوستر جشنواره امسال کاملاً با پوستر دوره‌های پیش متفاوت است. به‌نظر من، طراحان پوسترهای قبلی، بیشتر به سمت گرافیک محض حرکت می‌کردند و در طراحی پوستر جشنواره، تلاش می‌کردند تا با آلمان‌ها و نشانه‌ها، مفاهیم را منتقل سازند. اما امسال، سعی شده تا پوستر به سمت عامه فهم بودن پیش برود، به این معنی که پوستر جشنواره برای هر بیننده‌ای قابل فهم باشد و هر کسی، بتواند مفاهیم زیبائی‌شناسانه پوستر را کشف کند.
شاید پوسترهای سال‌های قبل، خودشان ارزش هنری داشتند، اما انتقال مفهوم آنها برای بیننده عام دشوار بود و فقط اهل سینما، این مفاهیم را درک می‌کردند“. فرامرز روشنائی، مدیر یکی از کانون‌های تبلیغاتی فیلم‌های ایرانی هم گفته که: ”جسارت علی‌رضا رضا داد، دبیر جشنواره فیلم فجر در این خصوص حائز اهمیت است چرا که در ۲۴ دوره گذشته چشنواره، فقط به‌نام سه، چهار طراح پوستر بر می‌خوریم و گریز از این دایره محدود و سفارش دادن طراحی پوستر به گرافیستی خارج از این دایره، جالب توجه است. به‌نظر من حال و هوای پوستر جشنواره امسال، شادتر و شفاف‌تر از گذشته و از نشانه‌هائی کاملاً ایرانی و بومی برخوردار است“.
● گرافیست‌ها از پوسترهای فجر گفتند و طراحان از کارشان؛ خوانائی جمعی ندارد، علامت خطرناکی است، همه می‌پسندند، فرنگی‌مآب، متعارف یعنی همین!
پوسترهای جشنواره‌های موسیقی، تئاتر و فیلم، را می‌توان روی دیوار نصب کرد و از ده نفر پرسید که چیست؟ تنها ممکن است برخی بگویند آنکه دیوار سنگی دارد، قشنگ است، بدهید به دیوار اتاقمان بزنیم! به گزارش ایسنا، این راهی ساده است که فرشید مثقالی ـ هنرمند با سابقه در عرصه‌ٔ گرافیک ایران ـ برای آزمایش خوانائی و همه فهم بودن پوستر اتفاق‌های مهمی که در ایران به صورت بین‌المللی برگزار می‌شود، پیشنهاد می‌کند. او می‌گوید: این پوسترها نمایندهٔ ماست، فوق‌العاده حساسیت دارند، اما نه نماینده فرهنگ، نه جاه‌طلبی، نه هیچ دیگر ماست.
● خوانائی جمعی ندارند
به اعتقاد مثقالی، ضوررت دارد و مهم است که در پوسترهای جشنواره‌های موسیقی، تئاتر و فیلم، سمبل‌هائی که به‌کار گرفته می‌شوند، خوانائی عمومی و جمعی داشته باشند؛ اما این پوسترها از این لحاظ اصلاً خوب نیستند. به‌رغم مثقالی، پوستر فیلم گرایش دارد که نوعی حال و هوای سنتی داشته باشد، اما سمبل‌هائی را که اختیار کرده است، هیچ رابطه‌ای با بیان موضوع فیلم ندارد؛ اراولینگ ـ ریل ـ سمبل بسیار خاصی است که تنها اهل متخصص سینما آن را می‌شناسند، مردم که نمی‌دانند چیست؛ بنابراین مثل آنست که قطاری به فضای آزاد رفته باشد. از لحاظ زیبائی‌شناسی همین‌طور؛ نه جذاب و نه تازه است، نه جلب کننده چشم و مخاطب. با نگاه به این پوستر گمان می‌کنی که در یک روستا اتفاقی می‌خواهد بیافتد و پیام جشنواره‌ٔ بین‌المللی فیلم را که از تمام دنیا در آن شرکت می‌کنند، نمی‌رساند. همچون تابلوهای نقاشی است که روستائی را می‌کشند.
گویا طراح آن باید یک‌بار دیگر جشنواره را برای خود تعریف کند و تصریح دارد که پوستر موسیقی و تئاتر، شاید دست کم جذابیتی برای جلب توجه کردن داشته باشند، اما معنائی را منتقل نمی‌کند. به اعتقاد این هنرمند طراح، سمبل‌ها نباید شخصی و به‌گونه‌ای اختیار شوند که تنها طراحی بداند چیست؟ گویا اکنون چیزی که در نظر گرفته نمی‌شود، مخاطب است! او می‌گوید: پوستر جشنواره تئاتر با چهار نیم‌رخ و رنگ‌هائی که سمبل پرچم آلمان است، اصلاً خوانائی جمعی برای چنین رخدادی را در ایران ندارد.
موسیقی هم این‌گونه، اگر کنسرت ویولون بود، می‌توانستی بگوئی ارتباطی دارد، اما با جشنوارهٔ موسیقی بین‌المللی هیچ ارتباطی برقرار نمی‌کند، نه سمبل جشنواره است، نه با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند. وی با یادآوری اینکه پوستر قبل از اینکه عامه‌پسند باشد ضروری است عامه فهم باشد، تأکید دارد، تنها چیزی که در این پوسترها نیست ارتباط با عام است. عام کار کردن نهایت کار گرافیک است و ایده‌آل‌تر از آن وجود ندارد. این امر تنها تئوری نیست. هرکسی باید بفهمد اتفاق بزرگی دارد رخ می‌دهد؛ عده‌ای جمع شدند و فیلم‌هائی از سراسر جهان را نشان می‌دهند. اگر این مفهوم منتقل می‌شود، فهم عام پسندیده است. این مدرس دانشگاه می‌گوید: دوستان گرافیست ما در نظر نمی‌گیرند که گرافیست در نهایت یک عامل ارتباطی است که باید معنائی را به مردم منتقل کند.
وظیفهٔ گرافیست اینست که معنای مشخصی را به مخاطب برساند. در گرافیک ما نه مخاطب شناسی مطرح است نه معناشناسی؛ معناها هم در این پوسترها گنگ است و خالق آنها نتوانسته حتی بریا خود این رخدادها را تعریف کند. برای کدام مخاطب است؟ قبول است که مشتری سخت پسند است، یا موضوعات خاص را مطرح می‌کند اما وظیفهٔ گرافیست این است ایده‌آل‌ها را به مخاطبی که مشتری می‌خواهد منتقل کند. مثقالی تردید ندارد که هیچ کس نمی‌پرسد قرار است برای چه کسانی پوستری را چای کنید؛ از این مسئله غافلند که هر مخاطبی یک سلسله را می‌طلبد. وی در عین حال ادغان دارد که ممکن است مشتری چنین سفارش‌هایئ، سخت‌گیر باشند، دوستان گرافیست هم خیلی کوشش اساسی نمی‌کنند.
● طراحی چنین پوسترهائی علامت خطرناکی است!
رضا عابدینی معتقد است: پس از سال‌ها دیدن و طراحی کردن پوستر، آن هم در سال ۱۳۸۵، طراحی و انتشار چنین پوسترهائی برای جشنواره‌هائی در سطح بین‌المللی در ایران، علامت خطرناکی است. به گمان او، در مجموع پوسترهای جشنواره‌های موسیقی، تئاتر و سینمای امسال خیلی خوب نیستند، هرچند یکی از آنها بهتر دیگری متوسط و یکی هم خیلی بد است.این هنرمند گرافیست و مدرس می‌گوید: مشکل کلی این روند آنست که تقریباً همیشه و در همه جای دنیا، پوسترهائی با این اهمیت را به طراحان با سابقه می‌سپارند که بابت نتیجهٔ کارشان اطمینانی داشته باشند.
در هیچ کجای دنیا هم این‌گونه نیست که مرتب طراح پوستر را عوض کنند تا فرد جدیدتری را امتحان کنند؛ هرچند اشکالی ندارد که طراح را تغییر دهند، اما خوب استاگر چنین اقدامی هم صورت می‌گیرد، با کسی کار کنند که سابقه‌ای در کارش داشته و می‌شود به او و حاصل کارش اعتماد کرد. او تأکید دارد: به واقع به هیچ وجه نمی‌توان گفت که باری یک اتفاق بین‌المللی با این اهمیتی که برای آنها در کشور قائلیم، مناسب هستند.
مشکل ما اینست که در این چند ساله، این ماجرا سلیقهٔ شخصی کسی شده که احتمالاً به‌عنوان مسئول اصلی جشنواره‌ها انتخاب می‌شود و اصلاً به این مسئله توجه نمی‌کنند که یککار تخصصی است و مهم‌ترین تصویری است که از یک جشنواره خارج از ایران دیده می‌شود و در نهایت آن‌قدر که لازم و اهمیت دارد، مورد توجه و تمرکز قرار نمی‌گیرد. وی یادآوری می‌کند که در جشنواره‌های گذشته فیلم فجر اصرار شدید مسئولان کار کنند که نسبت به کارشان شناخت وجود دارد، اما متأسفانه بعد از چند سال مثل خیلی چیزها، با تغییر مدیریت‌ها تغییر شکل پیدا کرده است و به‌نظر من اکنون پوسترهای فیلم فجر ـ به‌خصوص ـ فاجعه شده‌اند.
● موسیقی خوب است، تئاتر فرنگی مآبست
اما ابراهیم حقیقی که امسال طراحی پوسترهای بخش‌های جنبی جشنواره‌ٔ فیلم فجر را طراحی کرده است، معتقداست پوستر موسیقی فجر خوب است چرا که طراح از عناصری استفاده کرده است که تداعی کنندهٔ جشنوارهٔ موسیقی است. اما به‌رغم وی پوستر تئاتر روحیه ایرانی ندارد و فرنگی نماست! بنا بر این گزارش، بسیاری از گرافیست‌های سرشناس و نامی کشور، به دلایل گوناگون حاضر به اظهار نظر درباره‌ٔ پوسترها نشدند. به‌رغم برخی از آنها کیفیت این آثار در سطحی است که جای هیچ بحث و نقدی را نمی‌گذارد.
● پوستر فیلم را همه می‌پسندند!
نام بهزاد خورشیدی بر پوستر اصلی بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر همراه شده است. پوستر سال گذشته جشن خانهٔ سینما، ”فیلم‌های میم مثل مادر“ ”به‌نام پدر“، ”اینجا چراغی روشن است“، ”تله“، ”رویای خیس“ و نیز پوستر فیلم ”زمستان است“، از دیگر کارهای او در عرصه‌های طراحی پوستر سینماست. خودش می‌گوید تلفیقی از کارهای تجاری و هنری پوستر جشنواره‌ٔ بیست و پنجم فیلم فجر، طرحی شبیه به نقاشی سنتی دارد، بنائی سنگی که ریل ـ تراولینگ ـ را به آسمان و آرم سیمرغ به طراحی ابراهیم حقیقی می‌رساند و کلاکتی هم گوشهٔ دیگر این پوستر بر فرش ایرانی، گنجانده شده است.
خورشیدی می‌گوید که غالب پوسترهائی را که طراحی می‌کند، تلفیقی از عناصر مدرن و سنتی هستند و سینمای امروز ایران بهترین و مهم‌ترین سفیر فرهنگی به تمام جهان به شمار می‌رود. او تأکید دارد که این پوستر راهمه می‌پسندند، چرا که نماد یک اتفاق بین‌المللی است. از سوئی سینمای ایرانی آمیزه‌ای از مقوله‌ەای فرهنگی و اسلامی است و استفاده از تراولینگ که به افق و آسمان می‌رود، اشاره به حرکت روبه‌رشد سینمای ما دارد که رو به افق‌های روشنی است. وی می‌گوید که سعی کرده است عناصر را ساده و صریح نشان دهد و آنچه که چاپ شده حاصل همان طرح اولیهٔ او به همراه ساعت‌ها مشورت و صحبت با منوچهر محمدی ـ تهیه کنندهٔ سینما ـ بوده که قوام گرفته است. به گمان خورشیدی، پوستر فیلم فجر ضروری است که نشان دهد اتفاقی در جغرافیای ایران رخ داده است؛ سپس نشانه‌های سینمائی بودن آن مطرح شود.
● در شوراء همین را پسندیدند
مجید سرنگی، مدیر گروه هنرهای نمایشی دانگشاه تهران به سید محمد فدوی مدرس گروه هنرهای تجسمی این دانشگاه سفارش داد تا پوستری را برای بیست‌وپنجمین جشنوارهٔ تئاتر فجر طراحی کند. گویا به کسان دیگری هم سفارش‌هائی داده‌اند، پوستر چچهار رنگ فدوی با سه نیم‌رخ است. او حدود یک ماه اتود زده و می‌گوید درباره‌ٔ آنها ساعت‌ەا بحث کرده تا حاصل همین شده که منتشر کرده‌اند.
وی عنوان می‌کند که طرح‌های مختلف داده، اما در شوراء همین کار را پسندیده‌اند و با اصلاحاتی پوستر به نتیجه رسیده است. بیشتر رنگ‌بندی‌ها هم برای این بود که حال و هوای جشنواره و جشن را القا کند. چهار رنگ گویای چهار نژاد بشری است. برای القاء بین‌المللی بودن آن است؛ می‌خواستیم فرم ساده باشد و اگر روی دیوار رفت، گیرائی داشته باشد. وی دربارهٔ ضرورت ایرانی بودن جشنوارهٔ تئاتر فجر در حوزهٔ جغرافیای ایران می‌گوید: مشکل ما گرافیست‌هاست که سفارش دهنده‌ها که معمولاً متخصص هم نیستند، در کار ما خیلی دخالت می‌کنند. گویا این هنرمند گرافیست، شمسه‌ای را طراحی کرده اما از طرح وی حذف شده است.
می‌گوید: شمسهٔ زیبائی را که خیلی هم روی آن کار کرده بودم در فضای خالی گذاشته و نوشته‌ها زیر آن قرار می‌گرفت. آن شمسه‌ بیان‌گر کل داستان ایرانی و شرقی بودن به‌شمار می‌رفت؛ اما گفتند نباشد، چون تکراری است. به اعتقاد او، معمولاً جماعت تئاتری در زمینهٔ گرافیک دخالت بیشتری می‌کنند، البته اشکالی هم ندارد. می‌دانستم چنین پرسشی پیش می‌آید، اما در عمل اشکال کار گرافیک توجه نمی‌کند. هیچ کس به لوله‌کش جرأت نمی‌کند بگوید که چگونه لوله بکش، اما به گرافیست تحصیل کرده و دانشگاهی که چیزهائی هم می‌داند، می‌توانند هر چیزی بگویند.
این مسئله همیشه و همه‌جا، از قبل از انقلاب تاکنون وجود داشته و دارد. فدوی برای نمایش و دین هم طرح داده اما پذیرفته نشده است؛ و می‌گوید: اما پوستری چاپ شده که هیچ کدام از آیتم‌های دانش گرافیک را ندارد؛ نمی‌دانم مال کیست! جشنواره‌های دیگر بیشتر با مدیریت کتاب کودک، آرم موزه‌ٔ آبادان، آرم مرکز مهندسی ژنتیک کشور، انجمن فارغ‌التحصیلان دانشگاه تهران، تمبر کنگرهٔ علم در جهان اسلام و پوستر هفتادمین سال تأسیس دانشگاه تهران در کارنامهٔ گرافیکی وی ثبت شده است. او همچنین دو سال داور انتخاب پوسترهای تئاتر فجر و مراکزی را که مدیریت می‌کرده هم بوده، اما این روزها تنها به تدریس مشغول است.
● موسیقی و پوستری متعارف!
سال گذشته طراح پوستر بیست‌ویکم موسیقی، بیست و دومین پوستر بیست‌و یکم موسیقی، بیست و دومین پوستر جشنوارهٔ فجر را هم طراحی کرده بود. اما برای آن، کسی به وی سفارشی نداد، بلکه کار او از میان آثار رسیده، پس از فراخوان مرکز موسیقی انتخاب شده است. طرح پوستر موسیقی نشان دهندهٔ دو دستهٔ ویولون است که به‌صورت موازی در صفحه قرار گرفته‌اند. طرحی که تلاش شده با اشاره‌ای محو به یک موتیو ایرانی که در سایهٔ یک ساز نقش بسته است، معرفی کننده‌ٔ اتفاقی بین‌المللی در زمینه‌ٔ موسیقی ایران باشد.
طراحش می‌گوید همان طرح اولیه‌اش با تغییراتی اندک اجراء شده است. ایرج اسماعیل‌پور قورچانی اذعان می‌دارد که با هدف انجام کار متعارف چنین پوستری طراحی کرده است و گمان م‌کند وقتی کار متعارف انجام می‌دهید، مسلماً جواب می‌گیرید. همهٔ عناصر برای همه‌گان شناخته شده است و کارش را در ساخت اطلاع‌رسانی به خوبی انجام می‌دهد. او سال گذشته پوستری طراحی کرد که تأکید داشت که با مقوله‌ٔ ”پاپ قومی“ حوزه زیباشناسی جدیدی را مطرح کند، اما اکنون اذعان می‌دارد که نتوانسته است آن‌طور که باید، در آن حوزه ادامه دهد.
وی با اعتقاد بر اینکه برخی ذهنیت‌ها دیرهنگام تغییر می‌کند، تصریح کرد: باید هم‌چنان پافشاری کرد، اما من فعلاً از این پافشاری دست برداشته‌ام، تأکید دارد، پوستر جشنواره‌ٔ موسیقی امسال کار راحتی بوده و با شناختی که از پوستر در میان مردم و گرافیست‌ها هست، این اثر، کاری متعارف است. او می‌گوید: طراحی پوستر فرمول دارد؛ اگر فرمول رعایت شود، به‌طور حتم به‌جواب می‌رسیم. به اعتقاد او، در این شرایط نیاز به تفسیر ساختار زیباشناسی نیست و ضرورتی هم ندارد که صددرصد مطابق دیدگاه دیگران دربارهٔ زیباشناسی عمل کرد؛ کافی است در همان جغرافیای زیباشناسی، کار مناسبی ارائه داد.
به گمان قوچانی نکتهٔ مهم‌تری که وراء یک یا چند طراح عمل عمل می‌کند، حوزهٔ اجتماعی است که همهٔ ما خواه و ناخواه درآن قرار داریم و تمامی نگره‌های ما را در نسبت با عالم و از جمله پوستر کنترل می‌کند، وقتی که اکنون و از پس یک سال به پروژهٔ پاپ قومی خودم و آنارشیسم بصری و یا التقاطی‌گرائی افراطی آن که تنها یکی از نمونه‌های آن از یک تریبون عمومی مانند جشنوارهٔ فجر شکل رسانه‌ئی به خود گرفت، نگاه می‌کنم متوجه می‌شوم که کلاً هنر پاپ خصیصه‌ٔ یک جامعهٔ صنعتی است که مدام در پی کالائی کردن همه چیز و از جمله فرهنگ می‌گردد و در چنان شرایطی هر نوع التقاط و یا حرکت محیرالعقولی در حوزه‌ٔ زیبائی‌شناسی فارغ از خوب و یا بد بودنش، آب دوباره‌ای است که بر آسیاب سیستم ریخته خواهد شد.
وی تأکید دارد: اگر در آینده ما به سمت صنعتی شدن فرهنگ پیش برویم که (وراء آنکه اتفاق خوب و یا بدی باشد) لاجرم اتفاق خواهد افتاد، در آن صورت هر شکل التقاطی و یا هرگونه پاپ قومی ارزش کالائی پیدا خواهد کرد و اگر اکنون از چنین ارزشی برخوردار نیست، بیشتر به‌دلیل آن است که هنوز از یک سو تعلق خاطر به هنر والا و یا همان هنرها زیبا وجود دارد و از سوی دیگر هیچ تولید انبوهی به معنای واقعی کلمه در حوزهٔ فرهنگ پیش نیامده است تا به فرآیند هرز شدن هرچه سریع‌تر اشکال پیشین کمکی بکند. قوچانی با اشاره به پوستر سال گذشته‌اش تأکید کرد که اگر زماین هم یک کار آنارشیستی کرده باشد، نباید عجله کند که زود به نتیجه برسد، چرا که همین عامل موجب مرگش خواهد شد. خیلی‌ها اعتقاد ندارند کار مهمی کرده‌ام، من هم گمان می‌کنم همه‌ٔ ما باید نسبت به افعالمان کمی فروتن باشیم، شاید راه نجاتی باشد. متأسفم که کار سال گذشته به نتیجه نرسید اما این امر بدان معنی نیست که بشود از خاطره‌ها محوش کرد؛ حتی برای خود من!
خبرنگار ایسنا، زهرا کرمی‌راد
منبع : مجله گرافیک


همچنین مشاهده کنید