جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

تمایز دیدگاه‌ها در اصلاحات دینی غرب


تمایز دیدگاه‌ها در اصلاحات دینی غرب
با گسترش نهضت اصلاحات در الهیات مغرب زمین، آشکار شد که مخالفت عمومی اصلاحگران با کلیسای کاتولیک مستلزم موضع الهیاتی عام نبود. تفاوت دیدگاه‌های آشکار شده، هم به تناسب زمانی اصلاح و هم به حوزه عمل اصلاح متعلق بود.
در سال ۱۵۲۲ نخستین تفاوت‌ها شیوع پیدا کرد، زمانی‌که آندرئاس کارلشتات، همکار لوتر در دانشگاه ویتنبرگ، به شکلی عام با لوتر مخالفت کرد. دو سال بعد توماس مو‌نتسر، کشیش آلشتدت که دور از ویتنبرگ نیست، دو رساله منتشر کرد که در آن دو رساله او عقیده لوتر را از بنیان تشریح می‌کرد. او لوتر را به خاطر فروختن خودش به مراجع سیاسی در موعظه «مسیح محبوب دوست‌داشتنی» متهم کرد. در بهار سال ۱۵۲۵ مو‌نتسر به کشاورزان شورشی در آلمان مرکزی پیوست و به عنوان رهبر روحانی‌شان انتخاب شد. رساله‌ای که او نوشت، بشدت انتقادآمیز و قاطع بود به این معنا که کلیسای حقیقی تنها با رنج بردن و با مخالفت شدید و مصمم نسبت به حاکمان لامذهب، درک خواهد شد.
در حالی‌که مشهورترین برنامه‌های کشاورزی، مقالات دوازده‌گانه به طور دقیقی ا‌فکار باطنی کشاورزان را با بیانیه لوتری پیوند می‌داد، ارتباط بین جنبش اصلاحی و کشاورزان در بهترین شکل خود، ارتباطی ظریف و دقیق بود. همچنان محل تردید است که روستاییان با فرض بی‌سوادی‌شان در حد وسیعی تحت‌تأثیر نهضت اصلاحات دینی قرار گرفتند. ولی لوتر به اندازه کافی برای انتشار دو رساله علیه کشاورزان احساس ضرورت کرد که در آن دو رساله او همدردی خویش را با شرایط دشوار آنها ابراز و در عین حال قاطعانه اعلام کرد، که انجیل توجیهی برای حل مشکلات آنها ارائه نمی‌کند و آن شورش مخالف انجیل است. این آثار پیشرو جدایی بنیادین نهضت اصلاحات از یک موضوع اجتماعی اصلی آن زمان شد.
اولریش تسوینگلی: تمایز اصلی بین طبقات اصلاحگران مربوط به اصلاحگر سوئیسی اولریش تسوینگلی است که اهل زوریخ بود. برخلاف لوتر که رشد الهیاتی او در صومعه و دانشگاه صورت گرفت، تسوینگلی به عنوان یک روحانی منطقه‌ای و به عنوان یک متأله که تحت‌تأثیر اراسموس بود، رشد کرد. در سال ۱۵۲۲ او آشکارا از خوردن گوشت در طول ایام روزه حمایت کرد و با این کار مناظره شدیدی درباره ویژگی‌های ممارست‌های مقرر در نظام رسمی کلیسا به وجود آورد. شورای شهر زوریخ مناظره‌ای را برای حل موضوعات مورد بحث ترتیب داد. آن شورا در ژانویه سال ۱۵۲۳ تشکیل و منتج به بیانیه عمومی مبنی بر حمایت از تسوینگلی توسط شورا شد. بیانیه‌ای که مفروضات مهم قابل ذکری را دربرگرفته بود مبنی بر این‌که یک جامعه به خودی خود می‌تواند درباره ایمان صرف‌نظر از مرجعیت نظام رسمی کلیسای تثبیت شده تصمیم بگیرد. هنجاری جدید از مرجعیت دینی اینجا ظهور کرد.
اکتبر ۱۵۲۳، مناظره دوم به موضوعات مربوط به استفاده از تصاویر در کلیساها و تفاسیر عشای ربانی می‌پرداخت و بسرعت توافقی حاصل شد دراین‌باره که هر دو موضوع خارج از کتاب مقدس هستند. نظریه دراین‌باره که مناسب‌ترین زمان القای آنها چه موقع است، مختلف بود. در میان برخی گروه‌های پیرو تسوینگلی درباره جریانات تغییر نظام رسمی کلیسا که لوتر در ویتنبرگ سال ۱۵۲۲ شاهد آن بود بی‌صبری رخ داد و منتج به پیمان‌شکنی آنها با تسو‌ینگلی شد. بنابراین جنبش آناباپتیس را به راه انداختند.
موضوع ویژه‌ای که سبب انشقاق نهضت اصلاحات شد، تفسیر عشای ربانی بود. لوتر در حالی‌که آموزه کاتولیکی تبدیل جسمی به جسم دیگر را رد می‌کرد، بر حضور واقعی مسیح در عناصر نان و شراب تأیید داشت، در حالی‌که تسو‌‌ینگلی قائل به حضور روحانی در آنها بود. موضوع مورد بحث بین این دو شخص، سال ۱۵۲۵ آشکار شد و با افزایش اختلاف در سال‌های آتی ادامه یافت. تا سال ۱۵۲۹، آثار سیاسی مربوط به عدم توافقات الهیاتی نمود یافت. از آنجا که احتمال عملکرد قوای نظامی علیه گروه‌های پروتستان مهیا بود، نبود توافق درونی، موقعیت پروتستان را ضعیف کرد و این موضوع که آینده نهضت اصلاحات به قدرت سیاسی بستگی دارد، نمایان شد. فیلیپ اهل هِس که نیروی محرکه در پس چنین اندیشه‌هایی بود، مناظره‌ای را بین لوتر و تسو‌ینگلی در ماربورگ ترتیب داد. لوتر به عنوان یک طرف گفتگو، به این مناظره تمایلی نداشت. نه‌تنها به این دلیل که احساس تقارب کمتری با الهیات تسو‌ینگلی داشت؛ بلکه به این علت که دیدگاه سیاسی متفاوتی را اظهار می‌کرد. هر رابطه دوستی با تسو‌ینگلی کسی که هم مخالف شاهزادگان آلمانی ها‌پسبورگ و هم متألهی افراطی تلقی شد مصالحه با امپراتور هاپسبورگی چارلز پنجم را بسیار مشکل می‌کرد.
گروه‌های آناباپتیس: شکاف دوم بین طبقات نهضت اصلاحات، مربوط به گروه نامتجانسی بود که معاصران آن را آناباپتیس (Anabaptis) «آناباپتیس» می‌نامیدند. این اصطلاح، از واژه یونانی [rebaptizer] به معنای تعمید دوباره مشتق شده که حاکی از برجسته‌ترین تاکیدات این گروه است، به این معنی که تعمید باید در دوران بلوغ به عنوان نتیجه یک تصمیم فردی اجرا شود. بیشترین اهمیت بر عقیده گروه‌های آناباپتیس که توماس مونتسر آن را انعکاس داد این موضوع بود که تلاش اصلاحگران بزرگ برای احیای مسیحیت مبتنی بر کتاب مقدس جدی و جامع نبوده است. از این رو گروه‌های آناباپتیس که بیشترین تاکید را بر تعهد شخصی نسبت به پیروی از مسیح قرار دادند، کلیسا را به مثابه یک جمع داوطلبانه از اهل ایمان ملاحظه می‌کردند و قائل به کناره‌گیری و جدایی کامل از ساختارهای سیاسی بودند.
گروه‌های مخالف تثلیث: اگرچه ردپای برخی ریشه‌های عقلانی گروه‌های مخالف تثلیث را می‌توان در قرون وسطی جستجو کرد، نفوذ کاتالیزیسی نسبت به نهضت اصلاحات در جنبش مزبور بیشتر و روشن‌تر بود. فضای چالش عقیده تثبیت شده و تاکید بر کتاب مقدس به عنوان مرجعیت بنیادین به نظر می‌‌رسید عدم پذیرش آموزه تثلیث را طلب می‌کرد. غم‌انگیزترین حادثه در اوایل دهه ۱۵۳۰، انتشار ۲ مقاله بشدت مخالف تثلیث‌گرایی از سوی متأله و فیزیکدان اسپانیایی میکائیل سروتوس بود. سروتوس در سال ۱۵۵۳ در نامه‌ای که برای اعاده حقانیت خود نوشته بود، نقد مشروحی از عقاید تعصبی سنتی را ارائه کرد. اگرچه در نیمه دوم قرن شانزدهم یک سنت جدید نظام کلیسایی، پدیدار شدن چنین عقایدی را بخصوص در لهستان پذیرفت. در یک فضای تساهل‌آمیز، بخشی از کلیسای کالوینی در لهستان به گروه‌های مخالف تثلیث تبدیل شد که بشدت تحت‌ تاثیر اصلاحگران ایتالیایی لایلیوس و فائوستو بود.
مترجم: فاطمه حاج ابراهیمی / نویسنده: هانس، جی. هیلربوند
منبع: دایره‌المعارف ایلیاده
منبع : روزنامه جام‌جم