دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سربالا! فوتبال‌ همین‌ است‌


سربالا! فوتبال‌ همین‌ است‌
باختیم‌، حذف‌ شدیم‌، خوبی‌اش‌ این‌ است‌ كه‌ به‌ اندازه‌ برد و صعود حرف‌ داریم‌ كه‌ بزنیم‌ و بنویسیم‌. پیروز آنهایی‌ هستند كه‌ قبلا گفتند و نوشتند كه‌ اینطور نمی‌شود. ولی‌ آیا این‌ پیروزی‌ است‌؟ برای‌ من‌، پیروزی‌ نیست‌. در فوتبال‌ خیلی‌ها، خیلی‌ چیزها می‌گویند در عمل‌، ما همه‌ باخته‌ایم‌، حذف‌ شده‌ایم‌ خداحافظ‌!
من‌ خودم‌ را، در شكست‌ تیم‌ ملی‌، سهیم‌ می‌دانم‌ برای‌ اینكه‌ به‌ اندازه‌ كافی‌ برای‌ به‌ كرسی‌ نشاندن‌ تفكراتم‌ پافشاری‌ نكردم‌. برای‌ اینكه‌ در پاسخ‌ پرسش‌ مجله‌یی‌ گفتم‌: ایران‌ مكزیك‌، یك‌ بر یك‌، ایران‌ پرتغال‌، صفر، صفر و ایران‌ آنگولا دو بر دو مساوی‌.
قبل‌ از بازی‌ با پرتغال‌ به‌ عادل‌ فردوسی‌پور گفتم‌: صفر، صفر با محافظه‌كاری‌ نمی‌شود برد. آنهایی‌ كه‌ می‌برند، صراحتشان‌ با صداقت‌ است‌. من‌ نه‌ صریح‌ بودم‌ و نه‌ صادق‌ پس‌ حقم‌ باخت‌ است‌ و هیچ‌ چیز دیگر. چرا من‌ جرات‌ نكردم‌ به‌ عادل‌ بگویم‌ دو بر صفر به‌ نفع‌ پرتغال‌ در حالی‌ كه‌ برد دو بر صفر پرتغال‌ را پیش‌بینی‌ كرده‌ بودم‌ و از دوتا خبرنگار خواسته‌ بودم‌ كه‌ ننویسند. برای‌ برد، باید جرات‌ داشت‌. بزدل‌ها هیچ‌ وقت‌ برنده‌ نیستند. خب‌، حالا می‌خواهیم‌ چه‌ كار كنیم؟ طبیعی‌ است‌، اول‌ برانكو را دراز كنیم‌.
حسابی‌ دق‌ و دلی‌مان‌ را سر او خالی‌ كنیم‌ و بعد، دادكان‌ را بفرستیم‌ دانشگاه‌ درسش‌ را بدهد كمی‌ هم‌ با علی‌ دایی‌ و علی‌ كریمی‌ كل‌كل‌ بكنیم‌ و برویم‌ كه‌ با فدراسیون‌ جدیدی‌ و با مربی‌ جدیدی‌ قدم‌ در راه‌ قدیمی‌ بگذاریم‌ كه‌ جدید است‌ ولی‌ در نهایت‌ همان‌ راه‌ است‌ كه‌ بارها و بارها رفته‌ایم‌. ببینید! برای‌ موفقیت‌ یك‌ جمع‌ باید یك‌ نقطه‌ مركزی‌ داشته‌ باشیم‌. سر همه‌ نخ‌ها باید دست‌ یك‌ نفر باشد. ببینید فوتبال‌ با سازمان‌ ملل‌ و سیاست‌ جهانی‌ همگام‌ نبوده‌ است‌ كه‌ هركس‌ صدو پنجاه‌ مشاور باید داشته‌ باشد.
فوتبال‌ همان‌ محافظه‌كار صدسال‌ پیش‌ است‌، فوتبال‌ آلمان‌ هنوز كه‌ هنوز است‌ نگاه‌ می‌كند ببیند بكن‌باوئر چه‌ می‌گوید. فكر می‌كنید بكن‌باوئر مشاور دارد؟ نه‌ او شب‌ می‌خوابد صبح‌ بیدار می‌شود و می‌گوید: اگر اینطور بشود بهتر است‌! هنوز هم‌ او گاه‌ به‌ گاه‌ از روی‌ شكم‌ تصمیم‌ درست‌ می‌گیرد. فوتبال‌ اینطوری‌ است‌. فوتبال‌ تشكیل‌ شده‌ از آنچه‌ كه‌ نو است‌ و آنچه‌ كهنه‌ است‌. فوتبال‌ یك‌ مملكت‌ در وهله‌ اول‌، یك‌ آدم‌ می‌خواهد كه‌ سر همه‌ نخ‌ها دست‌ او باشد.
این‌ آدم‌ در مملكت‌ ما، كه‌ می‌تواند باشد؟ اگر نظر مرا می‌خواهید می‌گویم‌ علی‌آبادی‌. من‌ اصلا كاری‌ ندارم‌ كه‌ او چه‌ دید سیاسی‌ دارد. اصلا برای‌ من‌ مهم‌ نیست‌ كه‌ او به‌ چه‌ گروه‌ و دسته‌یی‌ مرتبط‌ است‌ و اصلا هم‌ برای‌ من‌ مهم‌ نیست‌ كه‌ عكس‌ با شورت‌ ورزشی‌ دارد یا ندارد. برای‌ من‌ مهم‌ است‌ كه‌ كسی‌ باشد كه‌ من‌ حرف‌ او را گوش‌ كنم‌. در آلمان‌، همه‌، حرف‌ بكن‌باوئر را گوش‌ می‌كنند نه‌ به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ بازیكن‌ و مربی‌ خوبی‌ بوده‌ است‌ نه‌!
همه‌ حرف‌ او را گوش‌ می‌كنند چون‌ می‌دانند كه‌ در این‌ حالت‌ همه‌ با هم‌ متحد خواهند بود. اتحاد در فوتبال‌ حرف‌ اول‌ و آخر است‌. جامعه‌ ما، هنوز اثرات‌ زیادی‌ از یك‌ جامعه‌ دینی‌ و طایفه‌یی‌ در خود دارد. هنوز این‌ طایفه‌ به‌ آن‌ طایفه‌ دختر نمی‌دهد. باور كنید فوتبال‌ در تمام‌ دنیا یك‌ آدم‌ مركزی‌ دارد برای‌ اینكه‌ سیستمش‌ اینطور نیست‌. یادتان‌ می‌آید كه‌ بلاتر به‌ تنهایی‌ جلوی‌ همه‌ سیاست‌ها ایستاد و گفت‌ كسی‌ حق‌ محروم‌ كردن‌ كشوری‌ را ندارد. فوتبال‌ اینطوری‌ اداره‌ می‌شود و برای‌ اینكه‌ اینطوری‌ اداره‌ شود، علی‌آبادی‌ باید بداند كه‌ نقش‌ او چیست‌؟
اما باید بداند شخص او برای‌ فوتبال‌ چقدر مهم‌ است‌. می‌گویند آدم‌های‌ درجه‌ یك‌ برای‌ همكاری‌، دنبال‌ آدم‌های‌ درجه‌ یكی‌ است‌ كه‌ شانسی‌، گیر ما افتاده‌ است‌. از این‌ شانس‌ باید استفاده‌ كنیم‌. برای‌ ما فوتبالی‌ها طرف‌ مهم‌ نیست‌. هر طرفی‌ هست‌ باشد! مهم‌ این‌ است‌ كه‌ ما كسی‌ را داشته‌ باشیم‌ كه‌ دور او جمع‌ شویم‌. این‌ شخصیت‌ و این‌ اتوریته‌ را علی‌آبادی‌ داراست‌.
برای‌ موفقیت‌ باید از او دعوت‌ كنیم‌ كه‌ به‌ جمع‌ ما بپیوندد. البته‌ با ما كاركردن‌ خیلی‌ سخت‌ است‌ ولی‌ من‌ فكر نمی‌كنم‌ كه‌ علی‌آبادی‌ از سختی‌ها بترسد. به‌ هرحال‌، فوتبال‌ در وهله‌ اول‌ یك‌ رییس‌ می‌خواهد و اگر این‌ رییس‌، بتواند همه‌ را متحد كند، آن‌ وقت‌ می‌توانیم‌ در جام‌جهانی‌ ۲۰۱۰ براحتی‌ از گروه‌ خودمان‌ صعود كنیم‌.
بهمن‌ فروتن‌ از آلمان‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید