دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

چرا از کاندیداتوری خاتمی حمایت می‌کنیم؟


چرا از کاندیداتوری خاتمی حمایت می‌کنیم؟
تاکنون دو تفسیر ناروا از سخن مهم و افشاگرانه آقای خاتمی که «عده ای رییس جمهور را تدارکاتچی می خواهند» ارائه شده است. یکی از موضع اصلاح طلبی و دیگری از منظر اقتدارگرایی. به نظر من رییس دولت اصلاحات پس از روبرو شدن با مقاومت نهادهای انتصابی برای رد لوایح دوگانه، با بیان جمله فوق اقتدارگراهایی را افشا کرد که رای مردم و جایگاه و وظایف رییس جمهور را نادیده می گرفتند و از آقای خاتمی انتظار داشتند به داشتن پست رییس جمهوری خشنود باشد ولی درباره نقض حقوق ملت سکوت کند. گزاره فوق که استراتژی اقتدارگراها را در یک جمله خلاصه و افشاکرد این بود که عده ای درصدند نهاد انتخابات را گروگان بگیرند، مجلس را فرمایشی و منتخب مردم را در ریاست جمهوری تدارکاتچی مراکز قدرت کنند.
برداشت بعضی اصلاح طلبان از سخن فوق چنین بود که رئیس جمهور وقت خود علنا گفت تدارکاتچی است. سپس انتقاد می کنند که چرا با وجود این وضعیت، ممکن است آقای خاتمی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. گروهی از آنان حتی می پرسند که چرا اساسا وی در دور دوم (سال ۸۰) کاندیدای ریاست جمهوری شد؟
اخیرا نماینده ولی فقیه و مدیرمسوول روزنامه کیهان سخن فوق را از منظری دیگر تحریف کرد. وی که هراس خود و جریان متبوعش را از نامزدی آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با طرح موضوع رد صلاحیت ایشان در شورای نگهبان نشان داد، ادعا کرد: «آقای خاتمی حداقل به این علت که به قول خودش در دوران ریاست جمهوری فقط یک تدارکاتچی بوده است و جریان امور در دست کسانی بود که باز هم به قول خود ایشان خواسته دشمنان اسلام و انقلاب را دنبال می کردند و... می تواند گزینه مطلوبی برای دشمنان بیرونی باشد، حتی اگر خود ایشان هم نخواهد- که البته نمی خواهد- ولی می شود.» (سرمقاله کیهان، ۸۷/۵/۷).
افشاگری آقای خاتمی علیه اقتدارگراها، به شیوه مخصوص آقای شریعتمداری چنین تحریف شده است که گویا وی اعتراف کرد در زمان ریاست جمهوری تدارکاتچی اصلاح طلبان رادیکال بود که دشمنان اسلام و انقلاب محسوب می شوند. در این مورد توجه به دو نکته لازم است.
اول ) آنکه عبارت آقای خاتمی تصریح دارد که خود را تدارکاتچی نمی داند، نه برای اقتدارگراها و نه برای دشمنان اسلام و انقلاب. او جایگاه حقوقی ریاست جمهوری را نیز تدارکاتچی نمی داند چون اگر چنین بود، هرگز نامزد انتخاب ریاست جمهوری نمی شد.
دوم) آنکه برخلاف ادعای آقای شریعتمداری که مخالفان و دشمنان اسلام و انقلاب به دنبال نامزدی خاتمی هستند، در این مورد خاص یعنی تحریف سخن او و تدارکاتچی خواندن رییس جمهور و تلاش برای جلوگیری از نامزدی آقای خاتمی، همسویی آشکاری میان کیهان چاپ تهران، کیهان چاپ لندن، سلطنت طلبان شاه اللهی، استالینیست های خشونت پرست و سازمان تروریستی مجاهدین خلق دیده می شود. برای آگاهی از این هم آوایی کافی است دو لفظ خاتمی و تدارکاتچی را در کنار هم در اینترنت جست وجو و نتایج آن را مرور کرد.
به نظر آقای خاتمی ریاست جمهوری عالی ترین مقام کشور پس از مقام معظم رهبری است که با رای مستقیم مردم انتخاب می شود و در عین ریاست قوه مجریه، مجری قانون اساسی است. بنابراین لازم است اختیارات تصریح شده او در قانون اساسی از جمله در جلوگیری از نقض قانون اساسی به رسمیت شناخته شود تا منتخب اکثریت مردم، با اتکا به رای ملت، مجری قانون، حافظ حقوق مردم و حدود حکومت باشد. در راس همه این حقوق انتخابات آزاد قرار دارد.
راهبرد اقتدارگراها تقلیل جایگاه ریاست جمهوری بلکه تخفیف تمام نهادهای انتخابی و انتصابی تا حد تدارکاتچی سیستم متمرکز، فردسالار و سلسله مراتبی است. طبق این دیدگاه روسای سه قوه باید نقش روسای دفاتر را ایفا کنند. مجلس نیز باید گوش به فرمان باشد تا آقای کردان، با یک نقل قول آقایی که چند و چون آن دارای ابهام است، وزیر کشور شود.
این نگاه و راهبرد ساختارشکنانه است و باید با آن مقابله کرد. فرض کنیم آقای خاتمی خود را تدارکاتچی حکومت خواند. در این صورت لازم است دسته اول توضیح دهند: کانون قدرت کدام تدارکاتچی را بهتر از خاتمی می تواند پیدا کند که به تعبیر این دوستان دستکش سفید بر مشت آهنین باشد و برای یک نسل دیگر جمهوری اسلامی ایران را بیمه کند؟ به علاوه چرا نماینده ولی فقیه در کیهان با شتابزدگی از رد صلاحیت این تدارکاتچی خبر می دهد؟ آیا اقتدارگراها نباید فرش قرمز پهن کنند تا این تدارکاتچی نامزد شود و ایران را از بحران هایی که تدارکاتچی فعلی برای کشور ایجاد کرده است رهایی بخشد؟ آمدن یا نیامدن یک تدارکاتچی آیا به این همه هراس و توهین و تهدید نیاز دارد؟
نویسنده : مصطفی تاج زاده
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید