پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سیاه پوشان عاشق


سیاه پوشان عاشق
● علت نامگذاری ماه محرم وحرمت ویژه آن در میان مسلمانان
تاسیس تاریخ برای مسلمانان در زمان خلافت خلیفه دوم مسلمین و با مشورت حضرت علی (ع) در سال شانزدهم هجری صورت گرفته است. مبدا تاریخ را هجرت پیامبر و ماه نخست آن را محرم، سالی كه هجرت روی داده بود گرفتند ....
علت نامگذاری این ماه آن بود كه در ایام جاهلیت، جنگ در این ماه را حرام می دانستند.
در دوم ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری كاروان حضرت امام حسین (ع) وارد كربلا شد و سپاهیان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده می شد در روزهای تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم می باشد او و یارانش را به شهادت
رساندند. پیشوای هشتم شیعیان امام رضا (ع) در خصوص این ماه فرمود: در جاهلیت، حرمت این ماه نگاه داشته می شد و در آن? نمی جنگیدند ولی در این ماه، خونهای ما را ریختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسیر كردند و خیمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پیامبر را دربارهٔ ذریه اش رعایت نكردند. .... آیت الله میرزا جواد ملكی تبریزی در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را می دیدم كه در دههٔ نخست ماه محرم غذا نمی خوردند و به نان خالی اكتفا می كردند كسی هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان می كنم عشقی درونی آنان را برمی انگیخت.»
به همین دلیل ماه محرم با حادثه عاشورا عجین شده است و فرا رسیدن آن دلها را پر از غم می سازد و پیروان و شیفتگان امام حسین (ع) از اول محرم، محافل و مجالسی را سیاهپوش كرده، به یاد آن امام شهید به عزاداری می پردازند....
● امام حسین (ع) و یاران ایشان
امام حسین (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد. رسول خدا (ع) نام این فرزند زهرا (س) را حسین نهاد وی مورد علاقه شدید پیامبر خدا(ص) بود و آن حضرت دربارهٔ او فرمود: «حسین منی و انا من حسین....» و در آغوش پیامبر بزرگ شد. هنگام رحلت رسول خدا، شش ساله بود در دوران پدرش علی بن ابی طالب (ع) نیز از موقعیت والایی برخوردار بود، علم، بخشش، بزرگواری، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگیری از بینوایان، عفو و حلم و .... از صفات برجسته این حجت الهی بود. در دوران خلافت پدرش در كنار آن حضرت بود و در سه جنگ «جمل»، «صفین» و «نهروان» شركت داشت.پس از شهادت پدرش كه امامت به حسن بن علی (ع) رسید همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود پس از انعقاد پیمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاویه حاكم شام) با برادرش و بقیه اهل بیت (ع) از كوفه به مدینه آمدند. با شهادت امام مجتبی (ع) در سال ۴۹ یا ۵۰ هجری (كه به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قیس الكندی مسموم شد و پس از چهل روز به شهادت رسید. معاویه با توطئه به ازدواج درآوردن یزید با جعده این كار را تدارك دید). بار امامت به دوش سیدالشهدا قرار گرفت.
در آن دوران ده ساله كه معاویه بر حكومت مسلط بود، امام حسین (ع) همواره یكی از معترضین سرسخت نسبت به سیاستهای معاویه و دستگیریها و قتلهای او بود و نامه های متعددی در انتقاد از رویه معاویه در كشتن حجربن عدی و یارانش و عمروبن حمق خزاعی كه از وفاداران به علی (ع) بودند و اعمال ناپسند دیگر او نوشت.
در عین حال حسین بن علی (ع) یكی از محورهای وحدت شیعه و از چهره های برجسته و شاخصی بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموی (حكومتی كه از سال ۴۱ هجری با معاویه اولین خلیفه اموی شروع می شود و تا سال ۱۳۲ هجری ادامه می یابد) از نفوذ شخصیت او بیم داشت با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری یزید به والی مدینه نوشت كه از امام حسین (ع) به نفع او بیعت بگیرد اما سیدالشهداء كه فساد یزید و بی لیاقتی او را می دانست، از بیعت امتناع كرد و برای نجات اسلام از بلیه سلطه یزید كه به زوال و محو دین می انجامید، راه مبارزه را پیش گرفت از مدینه به مكه هجرت كرد و در پی نامه نگاریهای كوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت برای آمدن به كوفه آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه هایی برای شیعیان كوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ كوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل در روز هشتم ذیحجه سال ۶۰ هجری از مكه به سوی عراق حركت كرد.
پیمان شكنی كوفیان و شهادت مسلم بن عقیل، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سیدالشهدا كه همراه خانواده، فرزندان و یاران به سوی كوفه می رفت، پیش از رسیدن به كوفه در سرزمین «كربلا» در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت. تسلیم نیروهای یزید نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین، مظلومانه و تشنه كام، همراه اصحابش به شهادت رسید. از آن پس كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و كشته شدن وی سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدانهای خفته گردید.
اصحاب شهادت طلب و با وفای سیدالشهداء‌(ع) نمونه بارز آگاهی، ایمان، شجاعت و فداكاری بودند .... آنان كه در ركاب سیدالشهداء به فیض شهادت رسیدند جمعی از بنی هاشم بودند. جمعی از مدینه با آن حضرت آمده بودند، ‌برخی در مكه در طول راه به وی پیوستند. برخی هم از كوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهید بپیوندند. كسانی هم در راه نهضت حسینی، پیش از عاشورا شهید شدند،‌كه آنان نیز جزء اصحاب او به شمار می آیند. (چون مسلم بن عقیل و قیس بن مسهر صیداوی و ...)
مدت قیام امام حسین (ع) از روز امتناع از بیعت با یزید تا روز عاشورا ۱۷۵ روز طول كشید (۱۲ روز در مدینه، ۴ ماه ۱۰ روز در مكه، ۲۳ روز در بین راه مكه تا كربلا و ۸ روز در كربلا از ۲ تا ۱۰ محرم)
● نامگذاری روزهای محرم
شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا، هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.
▪ روز اول محرم : مسلم ابن عقیل علیه السلام
▪ روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( ورودیه )
▪ روز سوم محرم : حضرت رقیه علیها السلام
▪ روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب علیهم السلام - طفلان زینب علیهما السلام
▪ روز پنجم محرم : اصحاب? و عبدالله ابن الحسن علیهم السلام
▪ روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
▪ روز هفتم محرم : روضه عطش و علی اصغر علیه السلام
▪ روز هشتم محرم : حضرت علی اکبر علیه السلام
▪ روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
▪ روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام - حضرت زینب علیها السلام و شام غریبان
▪ روز یازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا
▪ روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه
● احیای امر به معروف و نهی از منکر مهمترین هدف جهاد الهی امام حسین(ع)
از سال ۱۳۷۱ شمسی ، هفته اول محرم به منظور یادآوری اصلی ‌ترین هدف جهاد والا و الهی امام حسین (ع) یعنی احیای امر به معروف و نهی از منکر، همین نام را دارد، امر به معروف و نهی از منکر نشانه وجدان بیدار، سوز و تعهد، عشق به مکتب، حضور در صحنه و عشق به مردم است.
بی شک هر نهضت در جهت حفظ مسیر حرکت خود به سوی اهداف از پیش تعیین شده نیازمند طراحی و تدوین فرآیند آسیب شناسی و اصلاح طلبی مستمر با شیوه‌های روشمند و درونی برای کاهش آستانه آسیب ‌پذیری است. در همین چارچوب دو اصل گرانقدر و مترقی امر به معروف و نهی از منکر مهم‌ترین راهبرد آسیب شناسی و فرآیند اصلاح طلبی اسلام در جهت صیانت از نظام اسلامی می‌باشد.
امر به معروف و نهی از منکر با استناد به آیات قرآنی و گفتار معصومین (ع) به ویژه رهنمودهای سرور آزاد اندیشان جهان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در بیان استراتژی نهضت کربلا، برترین و کارآمدترین روش اصلاح نظام‌ های اجتماعی برخوردار از ریشه و منشاء دینی و نگاه توحیدی است.
یکی از آرمانهای انبیای الهی ایجاد و تحقق جامعه نمونه بوده که قرآن مجید درباره آن و? شیوه های رسیدن به چنین جامعه ای در آیات خود اشاراتی داشته است (از قبیل آیات ۱۴۳ سوره بقره و ۲۵ سوره حدید) که یکی از راههای رسیدن به "جامعه نمونه" را موضوع "امر به معروف و نهی از منکر"، یا به عبارتی "نظارت همگانی و مردمی" دانسته و در آیه ۱۷ سوره لقمان و آیه ۷۱ سوره توبه نیز علاوه بر تشویق مردم، عمل به آن یکی از نشانه های مؤمنین توصیف شده است .
تأکیدات فراوان دین مبین اسلام بر امر به معرف و نهی از منکر که طی آن تحت عنوان یکی از فرایض طرح و بر ترک آن تبعات بسیاری مترتب گشته، حکایت از اهمیت و جایگاه والای آن در اندیشه نظام اسلامی است.
امروز و از دیدگاه صرف بشری نیز جوهره امر به معروف و نهی از منکر به ویژه در شکل مردم نسبت به حکومت مورد پذیرش اجماعی است چه آنکه در بطن آن اشاعه فضایل و نیکی های مورد اقبال جامعه و دعوت به ترک زشتی های مورد نفرت اجتماع نهفته است و حاکمیت امور پسندیده و طرد و محو امور ناپسند خواست غائی آدمی است.
تحقق واقعی اصل امر به معروف و نهی از منکر مستلزم آن است که شرایط، حدود و کیفیت آن متناسب با زندگی نوین بشری و با بهره گیری از دستاوردهای مفهومی و روشی جامعه شناختی همراه باشد تا ضمن حفظ این اصل از آن بهره ای مطلوب اخذ شود. بدیهی است که عدم توجه به این مسئله دوری و حذف این اندیشه والا را در پی خواهد داشت .
● نگاهی به واقعه تاسوعا
سخن از قیام پیامبران، امامان و مصلحان بزرگ تاریخ بسیار است كه در این میان حسین(ع) جایگاه ویژه ای دارد. او شاهد و وارث تاریخی است كه در آن جنایت و بیداد و نیرنگ و فریب به نهایت رسیده است. او می بیند كه اگر ساكت بماند همه چیز پایمال می شود. این است كه مراسم حج را نیمه كاره می گذارد و به سوی شهادت می رود.
«تا به بشریت و به تاریخ بفهماند كه در حاكمیت جور، حج مفهومی ندارد. تا شعار عدالت اجتماعی و قیام مردم به قسط به اجرا در نیاید، تا استعدادهای خدایی انسان مجالی برای شكوفایی پیدا نكنند»، اسلام كه خود برای نجات انسان از اسارت و بردگی است وسیله ای می شود برای توجیه استبداد و استثمار و می بینیم كه در عاشورای سال ۶۱ هجری جبهه باطل نه به نام دفاع از ارزش های بی ارزش خویش كه به نام دفاع از اسلام، با همه نیرو و توان خود در مقابل حسین(ع) صف آرایی كرد.
و یك بار دیگر سایه های شوم ابلیس، زر و زور و تزویر آشكارا با هم، هم پیمان شدند و فرزند پاك محمد(ص) ،علی(ع) و فاطمه(ع) را به عنوان كسی كه از دین خارج شده است محكوم و قتل او را توجیه شرعی می كنند. حسین(ع) در صحرای نینوا مردانه می ایستد و با خون خویش نهال آزادی و رهایی انسان و اسلام را آبیاری می كند و سپاه كفر به شكرانه این پیروزی جشن می گیرد، خیمه های حسین(ع) را به آتش می كشد و زنان و فرزندانش را به اسارت می برد.
برای بزرگداشت آن حماسه، مسلمانان و آزادگان در سالگرد حماسه سازان عاشورا به سوگ می نشینند.
● روز تاسوعا
روز نهم ماه محرم كه معروف به تاسوعا است، آخرین روزی بود كه امام حسین علیه السلام و یارانش شبانگاه آن را درك كرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد. بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت علیهم السلام از اهمیت بالایی برخوردار است . مسلمانان تاریخ ساز ایران اسلامی همچون بسیاری از مسلمانان سراسر گیتی، این روز را منتسب به غیرت ا... و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) میدانند، بسان روز عاشورا گرامی داشته و به سوگواری می پردازند.
تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار و ادب و دلاوری و وفا و حق گزاری عباس بن علی(ع) است و با گذشت بیش از هزار و سیصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از كرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است.
آن سردار فداكار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت كه او آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و كودكان تشنه كام باشند. لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به كودكان برساند.
خود از آب ننوشید و فرات را تشنه لبهای خویش نهاد و برگشت و دستِ عطش فرات، دیگر هرگز به دامن وفای عباس نرسید. این ایثار را كجا می‏توان یافت و این همه فداكاری مگر در واژه میگنجد و با كلام قابل بیان است؟
دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی بدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد. و چه به حق او را غیرت ا... العظمیم نامیده اند.در این روز مهم ، چند رویداد سرنوشت ساز در سرزمین كربلا واقع گردید كه به آن ها اشاره می كنیم:
۱) ورود شمر به كربلا
شمر بن ذی الجوشن كه در دشمنی به اهل بیت علیهم السلام پیش قدم تر از دیگران بود و با حرارت ویژه ای در واقعه كربلا حضور بهم رسانید، نامه شدید اللحن عبیدالله را در روز نهم ماه محرم به دست عمر بن سعد رسانید و او را از منظور عبیدالله باخبر گردانید.
پسر سعد كه نسبت به صلح با امام حسین علیه السلام خوشبین بود و در این راه تلاش زیادی به عمل آورده بود، یك باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. او علی رغم میلش یا با امام حسین علیه السلام می بایست نبرد می كرد و یا فرماندهی را از دست می داد و برای همیشه از دست یابی به حكومت ری محروم می شد.
پذیرفتن هر یك از این دو راه برای او دشوار بود، ولی حب ریاست و هوای نفس ، چنان بر وی غلبه یافته بود كه بدون در نظر گرفتن قیامت و موقعیت دینی و اجتماعی امام حسین علیه السلام و قرابت وی با پیامبر صلی الله علیه و آله ، راه نخست را انتخاب كرد و با این نیت كه می توان امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانید ولی پس از آن ، توبه كرد و در پیش ‍ گاه جدش محمد مصطفی صلی الله علیه و آله درخواست بخشش نمود؛ ولی اگر حكومت ری را از دست بدهد، هرگز به آن نخواهد رسید، تصمیم گرفت كه فرمان عبیدالله را اجرا كند و با امام حسین علیه السلام به نبرد بپردازد. به همین جهت سپاهیانش را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.
۲) امان نامه برای ابوالفضل العباس علیه السلام
شمر، كه فرمانده پیادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر كلیدی و پلید واقعه كربلا بود، در عصر روز تاسوعا، امان نامه ای از عمر بن سعد برای چهار فرزند رشید و دلاور ام البنین علیهاالسلام یعنی عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان از برادران پدری امام حسین علیه السلام آورد تا آنان را از سپاه خداجوی و حقیقت طلب امام حسین علیه السلام جدا سازد.
ام البنین ، همسر حضرت علی علیه السلام دارای چهار فرزند دلاور و فداكار بود كه همگی در ركاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در كربلا حاضر بودند.
حضرت عباس علیه السلام كه بزرگترین آنان است ، از شهرت به سزایی برخوردار بود. وی به خاطر جمال زیبا، قامت موزون ، دلاوری ، غیرت و شجاعت بی مانندش ، به (( قمر بنی هاشم )) ام البنین از قبیله بنی كلاب بود كه شمر بن ذی الجوشن نیز به همین تبار انتساب پیدا می كرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیكی خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صدای بلند فریاد زد: خواهرزادگانم كجایند؟
امام حسین علیه السلام كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیكن با شما قرابت و خویشی دارد.
حضرت عباس علیه السلام به همراه سه برادر خود، در نزد شمر حاضر شدند و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ شمر گفت : شما خواهرزادگان منید. بدانید تا ساعتی دیگر شعله های جنگ برافروخته می گردد و از یاران حسین بن علی علیه السلام زنده نمی ماند. من برای شما امان نامه ای از عمر بن سعد آوردم.
شما از این ساعت در امان هستید، مشروط بر این كه دست از یاری برادرتان حسین علیه السلام بردارید و سپاهیانش را ترك كنید.
حضرت عباس علیه السلام كه كانون وفاداری و معدن غیرت بود، بر او بانگ زد: بریده باد دست های تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . ای دشمن خدا، ما را دستور می دهی كه از یاران برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم . آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله امانی نیست؟
شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنین ، خشمناك شد و به خیمه گاه خویش برگشت . هم چنین روایت شده است : در میان سپاه عمر بن سعد، فردی بود به نام ((عبدالله بن ابی محل بن حزام )) كه برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وی هنگامی كه با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه ای از عمر بن سعد برای آنان گرفت و به واسطه غلامش ((كزمان )) برای آنان ارسال كرد. او ، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را امان نامه پسر دایی شان باخبر گردانید. حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان به وی گفتند: به پسر دایی ما سلام برسان و بگو كه ما نیازی به امان نامه شما نیست . امان خدا، بهتر است از امان شما.
۳) فرمان حمله عمومی
عمر بن سعد، پس از دریافت نامه عبیدالله بن زیاد، احساس كرد، اگر در مبارزه با امام حسین علیه السلام تعلل بورزد، موقعیت خویش را از دست خواهد داد و شمر به جای او به فرماندهی سپاه خواهد رسید. بدین جهت در عصر تاسوعا بدون هیچ گونه اخطار قبلی و با دست پاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمه های امام حسین علیه السلام را صادر كرد.
وی با گفتن (( یا خیل الله اركبی و بالجنهٔ ابشری )) تلاش ‍ نمود تا كردار خویش را بایسته جلوه دهد و روحیات متزلزل سپاهیان خویش را تقویت كند، تا مبادا در نبرد با فرزند زاده رسول خدا صلی الله علیه و آله دچار سردرگمی و سستی و پراكندگی گردند. سپاه كفر پیشه عمر بن سعد، یك پارچه به حركت درآمده و به سوی خیمه های امام حسین علیه السلام هجوم آوردند.
امام حسین علیه السلام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروی خیمه های خود مشاهده نمود.
آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس ین علی علیه السلام را طلبید و وی را به همراه بیست تن از یاران فداكارش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوی سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات كرده و علت آتش افروزی های بی حاصل آنان را جویا گردند. حضرت عباس علیه السلام به همراه یاران امام حسین علیه السلام به سپاهیان دشمن نزدیك شد و از سركردگان آنان پرسید:
منظور شما از این حركت بی جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن زیاد فرمان آمده است كه باید بر شما عرضه كنیم و آن این است كه یا در طاعت او درآیید و با وی بیعت كنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید!
حضرت عباس علیه السلام فرمود: پس قدری تامل كنید تا من این گزارش را به سرورم حسین علیه السلام برسانم .
حضرت عباس علیه السلام ، پیام دشمن را به امام علیه السلام رسانید. امام حسین علیه السلام به وی فرمود: به سوی ایشان برو و از آنان مهلت بخواه كه امشب را صبر كنند و كار نبرد را به فردا واگذار كنند. چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقداری بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا می داند كه من به راز و نیاز با وی و نیایش در درگاهش چه قدر علاقمندم .
حضرت عباس علیه السلام مجددا پیام امام حسین علیه السلام را به دشمن رسانید. عمر بن سعد كه مظنون به مسامحه كاری شده بود و شمر را رقیب خود می دید، از درخواست امام حسین علیه السلام سرباز زد و گفت: برای حسین ، دیگر مهلتی نیست !
لیكن برخی از فرماندهان سپاه ، از جمله قیس بن اشعث و عمر بن حجاج بر او اعتراض كرده و گفتند: اگر سپاهیان كفر و شرك از ما مهلت می خواستند، ما دریغ نمی كردیم ولی مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا صلی الله علیه و آله دریغ می ورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست امام حسین علیه السلام را پذیرفت و پیام داد كه یك شب را به شما مهلت دادم ولی بامدادان فردا اگر بر فرمان امیر، سر طاعت فرود نیاورید، فیصله كار را به شمشیر می سپاریم . در این هنگام ، آرامش نسبی حاكم گردید و هر دو سپاه به خیمه گاه خویش برگشته و منتظر فرا رسیدن روز بعد شدند.
● عاشورای حسینی
روزها رازهایی درسینه دارند كه تقدیم روشن بینان می شود . آنهایی كه چشم های خود را به روشنایی می بندند توانایی نگریستن به خورشید بر آمده روز را ندارند. رازدانان روزها از حادثه ها عبرت می آموزند و بر واقعه ها با دیده تعبیر می نگرند، آیات نیك را شاكرند و بر نشانه های هیبت و عسرت صابر. زیرا شكر به فراخی و صبر به تنگی نشان خردمندی است.
عاشورا ، دهم ماه محرم ، روزپیروزی خون برشمشیر است. غلبه فریاد مظلوم بر عربده كشی ظالم تا بن دندان مسلح پیروزی و نصرتی كه هلهله كنان كوفی و شامی آن را با چشمان بسته به آفتاب خود ندیدندو از بالای نیزه بردن آفتاب شادمان و خرسند شدند، درحالی كه نمی دانستند باخود رایت پیروزی حسین شهید (ع) را به دوش می كشند و با هلهله خویش كوس رسوایی خود رابر كوی و برزن می زنند.
امروز ، تاریخ پیروزی حسین بن علی (ع) را به گواهی نشسته است، پیروزیی كه از بستر جهاد و متن خون شكوفا شد و آرمانهای والای اورا با جریان تاریخ نسل به نسل بشری واگویه كرد.
حماسه‌ی عاشورا سر فصل عشق و شور و عرفان بزرگ مردان الهی و نشان آفرینش عزت و اقتدار و آرمان گرایی بزرگ زنانی است كه حیات اسلام ناب محمدی (ص) و آزادگی و آزادی را امداد جاودانه پایمردی و استقامت خود ساخته اند، نهضت حسینی و انقلاب فیاض و جوشان عاشورا یك بعثت بدون وحی و شكفتن گلبانگ توحید در چكاچك شمشیر بر بلندای سر نیزه هاست،‌كربلا عرصه انفجار نور و ظهور حماسه از یك سو و تبلور قساوت و حد اعلای فاجعه از طرف دیگر است و نینوا سرزمینی بی مانند برای نمایش تمامی عشق بر پرده هستی است،‌ واضح است كه دایره آفرینش را بی كربلا وجودی نیست منظومه معارف عارفان و سیر سالكان الی الله و جهاد مجاهدین فی الله و مجاهده عالمان فی سبیل الله را بی حسین (ع) و زینب در باغ خاطر نمی توان گذراند.
به راستی اگر معمار ازل در خزانه خارج از وصف آفرینش، گوهری چون حسین (ع) و مرواریدی چون زینب (س) نداشت، كار كدامین نبی به كمال می رسید و راه كدامین رسول به نهایت پیوند می خورد؟ حسین و عاشورا و زینب ناموس دهر و باعث بقای هستی و تداوم راه پاكان و صالحان برای همیشه تاریخ بشر هستند، از پیامبران اولوالعزم تا مردمان عادی همه در جستجو و رهپوی مردان و زنان روزگار و سرزمینی هستند كه پرچم هدایتشان در دستهای استوار زینب (س) و نهال آرزویشان در چشمه سار همیشه جوشان حسین (ع) استقرار یافته و نور خود را در چهره‌ی گلگون عاشورا به نظاره می نشینند.
منبع : خانواده سبز