دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


آیا تصمیمات مردم عقلانی است یا خیر؟


آیا تصمیمات مردم عقلانی است یا خیر؟
((جیمز توبین )) معتقد بود ، مردم آن طور که اقتصاددانان فرض می کنند ، عقلانی عمل نمی کنند.
مقصود از ارائه این مقاله ، آشنائی هرچه بیشتر دانش پژوهان عزیز کشورمان با اقتصاد دانان مطرح جهان ،(که تمام مساعی خودرا درجهت پیدانمودن راهی مناسب ، برای کاهش فقر ورفاه همگانی بکار بسته اند)، می باشد.
جیمز توبین برنده جایزه نوبل دررشته اقتصاد و استاد دانشگاه ((بیل)) درسال ۱۹۷۱ مالیات مشهور توبین را که مالیاتی اندک بر مبادلات ارزخارجی بود با هدف محافظت ازکشورهای فقیر دربرابر تاثیرات بازارهای مالی ، درذهن تدوین کرد. اگرچه این مالیات درعمل نقاط ضعفی داشت اما هدف نهائی آن روشن بود:کمک به بهره مندی کشورهای فقیراز فواید تجارت آزاد .
اما گروههای رادیکال اندکی بعد، ازمالیات او علیه ایده آل هایش درزمینه تجارت آزاد استفاده کردند.
برخلاف آن دسته از مخالفان جهانی شدن که ازمدتها قبل، به فقر جنبه های رمانتیک داده بودند ، توبین آن را عاری ازاین آلایشها مشاهده کرده بود . اوکه دوران رکود بزرگ را تجربه کرده بود ، دورانی که کشورهای ثروتمند مرزهای خودرا به روی تجارت بستند ، برای بهبود وضعیت نوع بشر به اقتصاد روی آورد . با این روحیه ، توبین که درسال ۱۹۳۶ درهاروارد به سر می برد به اثر جان مینارد کینزبرخورد.
او نخستین شغل آکادمیک خودرا توسعه وتحقیق برروی نظریه های انقلاب گونه کینز انتخاب کرد . توبین این نظریه هارا با دنیای واقعی سازگاری بیشتری دادودرنهایت به سبب تلاشهایش به دریافت جایزه نوبل نائل شد.
کینز دیدگاههای خودرا به شکلی صوری ارائه کرده بود وبرای درک آنها به قوه تخیل بسیار قوی نیاز بود.یک پرسش اساسی که توبین به روشنی آن را بیان کرده ، نحوه محاسبه میزان تقاضا برای نقدینگی است . این معیار مشخص کننده کل میزان تقاضا دریک اقتصاد است. شیوه کینز ، ایجاد تمایزی مبهم بین پول و ((سرمایه)) بود . اما توبین به این نتیجه رسید که دردنیای واقعی ، طیفی از دارائیهای مالی گاه می توانند هردوهدف را تامین کنند.
این فکر باعث شد او نظریه انتخاب نحوه تخصیص موجودی دارائیهارا تدوین کند. این شیوه ای است که طبق آن ، افراد وشرکتها ، پول خودرا به گستره ای ازدارائیها ، ازدارائیهای معمولی گرفته تا سهام ووام اختصاص دهند. تحقیقات او که به همراه هری مارکوویتس انجام شد، زمینه را برای تقریبا&#۰۳۹; کلیه نظریه های سرمایه گذاری وشرکتی فراهم کرد وبازارهای مالی را به جهان کالاها وخدمات مرتبط کرد . افرادی که پس انداز دوره بازنشستگی خودرا درانواع سهام واوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند درواقع به این توصیه عمل می کتنند که: هرگز همه تخم مرغهای خودرا دریک سبد نچینید.
او ازآن دسته اقتصاددانها بود که معتقدند دخالت دولت دراقتصاد ازطریق سیاست پولی یا مالی می تواند عملکرد دوره های تجاری را بهتر ساخته وازاین طریق ازبروز مشکل بیکاری جلوگیری کند یا ازشدت آن بکاهد. با این حال، علیرغم اعتقاد توبین به قدرت موثر دولت ، او ازنقش عوامل انگیزه ساز درسیاست اقتصادی حمایت می کند . دردهه ۱۹۶۰ ، قبل از آن که نقاط ضعف برنامه رفاه((جامعه بزرگ آمریکا)) نمایان شود ، توبین می دانست که دولت با کمکهای خود درحقیقت انگیزه برای کاررا دربین مردم ازبین می برد. او و میلتون فریدمن ، خواستار مالیات بردرآمد منفی ، الگوئی برای بسیاری ازسیاستهای مالیاتی امروزین شدند.
احتمالا تجربیات او دردهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ با عث شد با انقلاب (( انتظارات عقلانی )) دردهه ۱۹۷۰ مخالفت ورزد . طبق این مکتب فکری ، دربازارهائی که رقابت درآنها به طورکامل وجوددارد ، افراد رفتار خودرا با کاهش مالیات یا تامین کسری سازگارکرده وبه این ترتیب تاثیر آن را خنثی می کنند . با توجه به این موضوع بهترین کاری که دولتها می توانند انجام دهند این است که هیچ اقدامی نکنند . توبین درعین حال که منطق این نطریه را می پذیرفت ، معتقدبود درعمل این سیاست چندان موفق نخواهد بود زیرا مردم آن طور که اقتصاد دانها فرض می کنند ، عقلانی عمل نمی کنند.
پیش از دودهه پیش ، آدام اسمیت فواید تقسیم کاررا توضیح داد. اگر هرکارگر روی یک کار تمرکز کند ، درمقایسه با وقتی که اوبخواهد همه کارهارا انجام دهد ، بازده بالاتر است.
اقتصاد دانها طی سه دهه گذشته پیام اورا به گوش جان دریافت کرده اند ، ظهور کامپیوترهای قدرتمند ، صرفابرتمایل آنها به تدوین الگوهای پیچیده انجامیده است ودراین میان به تجربه عملی توجه کافی نشده است.
توبین همچنان به مکتب قدیمی وفادار ماند . به قول یکی از همکاران او ، توبین هرگز به یک مسئله به خاطر خود آن مسئله علاقمند نبود. یکی از واقعیتهای مربوط به توبین ، علاقمندی او به مسائل وزمینه های گوناگون فعالیت بوده است .
برای مثال طرفداران حفاظت از محیط زیست به توبین مدیون هستند . اودر دوره حضور دردانشگاه بیل ، با همکاری ویلیام نورد هاوس ، جزء اولین کسانی بود که ارقام تولید ناخالص داخلی را طوری تعدیل کرد که نشان دهنده هزینه های واقعی وخامت وضعیت محیط زیست ، ترافیک وجنایات گوناگون باشد. همچنین او نخستین کسی بود که جرئت به خرج داد و نگرش سنتی نسبت به برابری اقتصادی را مورد تردید قرار داد و نظریه ای به نام ((برابر گرائی خاص)) تدوین کرد . برای مثال چرا دولتها باید تا این اندازه نگران یکسان کردن درآمدها باشند درحالی که سرنوشت ووضعیت خدمات درمانی وتحصیلات دانشگاهی ایالات متحده ، به بازار ها سپرده شده است.
توبین درریاضیات وسیاست اقتصادی به یک اندازه تبحرداشت . او شیوه ای آماری برای توصیف وتحلیل تصمیم گیری های مربوط به هزینه تدوین کرد . همچنین علیرغم کم بودن قدرت محاسبه دردوران او ، تحقیقاتش بسیار دقیق وبی نقص بود .
درکنفرانسی که دردانشگاه کمبریج انگلستان برگزار شد شرکت کنندگان سعی کردند نقایصی درکارهای اولیه او بیابند اما دراین زمینه موفقیتی کسب نکردند.
معیارQ توبین ، معیاری از ارزش نسبی اوراق بهادار که مقادیر بازار بورس را با هزینه جایگزینی دارائیهای خالص مقایسه می کند ، اختمالاماندگارترین یادبود اوست . اکنون این معیار نشان می دهد که سهام، ارزشی به شدت بالاتر از حد واقعی خوددارد .
توبین مطالعات اصلی خودرا روی این موضوع انجام می دهد که آیا تصمیمات مردم عقلانی است یا خیر؟
محمد رضا عادلی مسبب کودهی
زیر نویس:
برگرفته از:
۱- نشریه کارآفرین
۲- نشریه اکونومیست


همچنین مشاهده کنید