جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ریاست جمهوری و رانندگی در ایران


ریاست جمهوری و رانندگی در ایران
تمثیل در تحلیل های سیاسی مشابه تمثیل در شعر بهتر می تواند در رساندن معنا و مفهوم به مخاطب کمک کند. ریاست جمهوری را می توان به رانندگی تشبیه کرد. با این تفاوت که ریاست جمهوری در کشورهای توسعه یافته مثل آمریکا و اروپا رانندگی یک ماشین مدرن و تمام اتوماتیک است و در اتوبانهای استاندارد صورت می گیرد و لذا رانندگی آن اسان است.
ولی ریاست جمهوری در کشورهای در حال توسعه مثل ایران رانندگی یک ماشین کهنه و فرسوده است که راننده باید سه تخصص همزمان داشته باشد. از یکطرف رانندگی را بلد باشد و از سوی دیگر تعمیرات را بتواند انجام دهد. ضمن آنکه راهها هم مناسب نیست و باید راه سازی هم بلد باشد.
اگر از ادبیات "کوهان" درتفکیک علوم طبیعی (نرمال ) و فوق معمولی از یکدیگر برای مدیریت که نوعی دانش هم می باشد استفاده کنیم، توان و مهارت رانندگی اتومبیل کشور و یا اداره آن را "توان طبیعی" و توان تعمیراتی و راهسازی آن یا توسعه و پیشرفت کشور را توان "فوق معمولی" می نامیم. انگاه به نتیجه میرسیم که درکشورهای درحال توسعه مثل ایران دولتها باید هم توان مدیریتی طبیعی داشته باشند تا بتوانند کشور را اداره کنند و هم توانایی مدیریتی فوق معمولی داشته باشند تا بتوانند تعمیر و توسعه جامعه و دولت را انجام دهند و خوشبختی و پیشرفت و عدالت را برای ملتشان در مدت معقولی به ارمغان بیاورند . مشابه چین ، مالزی ،کره جنوبی و کشورهای آسیای جنوب شرقی.
● وضعیت مدیریت در ایران
دولتها در ایران طی سی سال اخیر در بعد رانندگی تا کنون تا ۷۰ درصد موفق بوده اند ولی در بعد تعمیراتی و توسعه کشور تا ۳۰ درصد موفقیت داشته اند. البته جاده سازی که همان سیاست گذاری های کلان می باشد از سوی رهبری و با کمک کارشناسان کشور صورت می گیرد و طی ده سال اخیر فعال شده است از موفقیت خوبی برخوردار بوده که از نتایج ان ترسیم چشم انداز اینده کشور و سیاستهای اصل ۴۴ بوده است لذا راهسازی خوبی در سیاست صورت گرفته ولی ماشین فرسوده ای دراختیار رانندگان قرارمی گیرد. نمونه های این فرسودگی در سازمان اداری دولت و در مدیریت و فرهنگ جامعه دیده می شود.
حجم دولت ایران دو برابر دولت ژاپن است، در حالیکه جمعیت ایران نصف آن می باشد. کارایی و بهره وری اداری ایران چند دهم ژاپن می باشد. یا در جامعه ایران به اندازه یک کشور دویست میلیونی آب وبرق و نفت و گاز و حتی نان مصرف می شود و یا سالانه هشت میلیون پرونده قضایی وجود دارد همه اینها دلالت بر این دارد که رئیس جمهور در ایران باید بتواند دولتی را بوجود آورد که هم کشور را اداره کند و هم آنرا تعمیر و توسعه بخشد.
● مدیریت طبیعی
برای رانندگی ماشین کشور و یا اداره آن نیاز به توانایی مدیریتی طبیعی است، این مدیریت شامل چند کار ساده و وظیفه است که همه دولتها و غالب نامزدهای ریاست جمهوری آنها را زود یاد می گیرند و از عهده انجام آنها بر می آیند؛
۱) تهیه لایحه بودجه
۲) اداره جلسه هیئت دولت و وزرا که چون هماهنگ بارئیس جمهور هستند و هر چه بگوید مخالفت جدی با آن نمی شود کار چندان سختی نیست.
۳) دادن یک شعارهای آرمانی که در زمان کوتاه چهار ساله وحتی هشت ساله قابل تحقق نیست مثل جامعه مدنی و یا مدیریت جهان ولی توجهات را بخود جلب می کند.
۴) اداره شورای عالی امنیت و ارائه پیشنهاداتی به رهبری که مسئول اصلی امنیت ملی است.
۵) سفرهای استانی و احترام به مردم و توزیع بخشی از ثروت خدادادی نفت به مردم.
نشان بارز این نوع مدیریت در ایران این بوده است که تمام دولتهایی که تاکنون در ایران آمده اند از یک ساختار بودجه مشابه ای استفاده کرده اند و درچارچوب اقتصاد نفتی آنرا تهیه و اجرا کرده اند. حتی با وجود آنکه قرار بوده دولت بودجه سال ۱۳۸۸ را در چارچوب سیاستهای اصل ۴۴تهیه کند دولت این کار را نتوانسته انجام بدهد. البته دولتهای قبلی هم نتوانستند این کار را انجام بدهند.
● مدیریت فوق معمولی
توان مدیریتی فوق معمولی و یا توان مدیریتی تعمیر و توسعه که موجب خواهد شد هم دولت نوسازی شود و هم جامعه ساخته شود.
کشوری مثل ایران که طی سیصدسال اخیر، فرهنگ و تمدن و اقتدارش فرو پاشید بدون توان مدیریتی فوق معمولی در مدت کوتاه بیست سال اینده در تمامی عرصه ها به خصوص در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و علمی نمی تواند خود را بازسازی و نوسازی کرده و توسعه یافتگی را پشت سربگذارد.
مدیریت فوق معمولی دارای ویژگی های زیر است :
۱) دارا بودن یک تیم پیشرو در توسعه و پیشرفت که دارای ایده مناسبی برای توسعه و الگویی فراگیر و برنامه ای جامع برای تحقق آن باشد.
۲) دارا بودن سبک مدیریت خاص و اندیشه تحول و فرهنگ و اخلاق مناسب پیشرفت و توسعه و بخصوص روحیه کار جمعی .
۳) تبدیل کردن توسعه و پیشرفت و عدالت به یک گفتمان عمومی و عزم و اراده ملی در جامعه، مشابه کاری که رهبری ایران در انفلاب ۲۲ بهمن ۵۷ و یا در دوران دفاع مقدس کرد.
۴) مشارکت فعال نخبگان و اجماع آنان در امر توسعه، مشابه کاری که در چین و مالزی و کره جنوبی و اخیرا در هند صورت گرفته است. در این مرحله نخبگان با دولت و مردم در امر توسعه و پیشرفت همراه می شوند.
کدام یک از دولتها و روسای جمهور ت اکنون این توانایی را داشته اند؟ و کدام یک از نامزدهای فعلی انتخابات این توانایی را دارد؟
شما خوانندگان اگر مایل بودید به این سئوالات پاسخ دهید.
● مدیریت غیرعادی
البته توان مدیریتی فوق معمولی با توان مدیریتی نامتعارف و غیرعادی فرق اساسی دارد. مدیریت غیر عادی به دو شکل ظاهر میشود:
۱) نخبگان به حاشیه می روند و مردم به مرخصی و تعطیلات می روند و کم کاری تشویق و سن بازنشتگی ده سال از تمامی دنیا کمتر می شود. بجای تیم پیشرو یک نفر همه کاره می شود. و معلوم است که چنین توانایی فوق بشری برای زندگی روی زمین نیست.
۲) دولت به خود رهامی شود ، خیلی ها همه کاره میشوند ، دولت چندین سخنگو خواهد داشت، رئیس دولت درنقش یک قدیس همه را موعظه به تحمل یکدیگر می کند. عده ای به مقدسات حمله می کنند و عده ای به آزادیها، و دولت هم اظهار تاسف می کند. حکمرانی ضعیف می شود و هرج و مرج کشور را فرا می گیرد.
هر دو شکل فوق مدیریتهای غیرعادی، مدیریت معمولی کشور را با مشکل مواجه می کند چه برسد به اینکه منجر به توسعه و عدالت درکشور بشود.
● دولت کامل
ما در ایران نیاز به دولتهایی داریم که هم توان طبیعی برای اداره کشور داشته باشند و هم توانایی تعمیر و توسعه داشته باشند و لذا باید از توان فوق معمولی هم برخوردار باشند. ناتوانی دولتها دراین بعد کاملا درجامعه ما مشخص است. بیکاری و تورم و عقب ماندگی و پایین بودن بهره وری و اسراف همه جانبه از زمان گرفته تا منابع طبیعی و منابع انسانی همه نتایج این ناتوانی مدیریتی است. سی سال مدت کمی نبوده است، اگر همین روند ادامه یابد تاپنجاه سال دیگر هم تحولی صورت نمی گیرد.
در این بعد ما باید خودمان را با کشورهایی مثل چین و کره و کشورهای اسیای جنوب شرقی مقایسه کنیم. انگاه متوجه می شویم که انها از توانایی فوق معمولی برخوردار شده اند ولی ایران هنوز از این توانایی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی برخوردار نیست.
البته دربعد سیاسی و دفاعی در دهه اول انقلاب چنین مدیریتی ظاهر شد. یعنی در این دوره مدیریت کشور در بعد سیاسی و دفاعی و امنیتی هم از توانایی طبیعی برخوردار بود و هم از توانایی فوق معمولی، ولی همان موقع چنین توانایی در بعد مدیریت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاصل نشد که در جایی دیگر به این مساله خواهیم پرداخت.
ولی توان تعمیر و توسعه در اغلب روسای جمهوری که تا کنون در ایران امده اند بسیار ضعیف بوده و در اکثر نامزدهای انتخاباتی فعلی هم کمتر دیده می شود و هر کدام که رئیس جمهور شوند نتیجه آن روشن است، یعنی رانندگی را یاد می گیرند ولی قادر به تعمیر و توسعه ماشین ایران نخواهند شد و لذا تحولی در کاهش بیکاری و تورم صورت نمی گیرد و بهره وری اقتصادی ایران هم افزایش چشمگیری نخواهدکرد.
پس چه باید کرد؟ بعدا به این مساله می پردازیم.
دکتر محسن رضایی
منبع : سایت تابناک