چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


خنده به شرط کلیشه و تکرار


خنده به شرط کلیشه و تکرار
● نگاهی انتقادی به مجموعه نود شبی «زندگی به شرط خنده»
اولین بار كه به نقد یكی از مجموعه های طنز تلویزیون پرداختم، نه به صورت مكتوب، بلكه در برنامه ای تلویزیونی و با حضور «مهدی مظلومی» و چند تن دیگر از عوامل مجموعه «اكسیژن» بود.
«اكسیژن» آخرین كار مظلومی پیش از «زندگی به شرط خنده» در مقام كارگردان است كه حالا می توان گفت از بسیاری جهات، بر آخرین ساخته همین كارگردان برتری دارد. هر چند در همان نقد تلویزیونی، نكات بسیاری را درباره اش گفتم كه برخی از آنها ضعف هایی اساسی به شمار می رفت. به ویژه در بخش فیلمنامه كه مظلومی خود نیز به آن نكات و نكاتی دیگر اذعان داشت. به خاطر دارم كه در همان صحبت ها، یادی از مجموعه «زیر آسمان شهر» شد. مجموعه ای كه مظلومی نیز در موفقیت های بخش های نخست و دوم آن نقش داشت و انصافاً در میان مجموعه های طنز ساخته شده در سیما، یكی از مجموعه های قابل تامل و توجه به شمار می رفت.
«زیر آسمان شهر» در قیاس با اكسیژن، برتر بود اما اكنون باید معترف شد كه اكسیژن از «زندگی به شرط خنده» بهتر است! چرا چنین نتیجه ای حاصل می شود؟
آنها كه با نویسنده این یادداشت هم عقیده اند بهتر است، چند نكته دیگر را نیز بدانند: «مظلومی» در نقد «اكسیژن» پذیرفت كه فیلمنامه های این مجموعه با عجله بسیار و در شرایط خاص نزدیك به انتخابات ریاست جمهوری نوشته شده بود. دغدغه گروه سازنده نیز پاسخ به مجموعه ای از عوامل و شرایط سیاسی و اجتماعی دوره مذكور بود. هر چند «اكسیژن» در آن موقعیت به پخش نرسید و ضربه دیگری نیز از ناحیه عدم زمان مناسب پخش متحمل شد!
به جبران این ضرر معنوی! به مظلومی فرصت مناسبی داده شد تا مجموعه طنز دیگری با فراغ بال فراوان و پیش تولید نسبتاً طولانی بسازد و در آخرین ساخته خود هیچ دغدغه خاصی، چه از نظر مالی و چه از نظر شرایط خاص سیاسی، نداشته باشد.
این شد كه مظلومی به سرپرستی «محسن طنابنده» به عنوان ناظر بر فیلمنامه های تولیدی مجموعه «زندگی به شرط خنده» گروهی از نویسندگان باتجربه اما تا حدودی گمنام را گردهم آورد كه البته گمنامی ایشان به خاطر حضور در عرصه های دیگر نوشتن از جمله «نمایشنامه نویسی» بود.
در واقع «مظلومی» بحق انگشت بر نقطه ضعف اصلی آثار نمایشی كه «متن» آنها است گذاشت و عزم خود را جزم كرد تا قبل از زدن كلید «ضبط» مجموعه تعداد حداقل ۳۰ فیلمنامه محكم و قوی در دست داشته باشد و به اصطلاح ۳۰ شب جلوتر از پخش باشد.
در این میان «حسن وارسته» بیشترین تعداد فیلمنامه از مجموعه ۳۰ فیلمنامه را به نگارش درآورد و آن گونه كه من خود شاهد بودم بازیگرانی كه به آنها پیشنهاد بازی در این مجموعه داده می شد، از متن های به دست آمده راضی بودند و آنها را به لحاظ منطق سیر ماجرا و ایجاد موقعیت های طنز، محكم و قوی می دانستند. پخش قسمت هایی همچون «گلدكوئیست»، فیلم عروسی و... ثابت كرد كه می توان در مجموعه های طنز تلویزیونی شبانه نیز متن هایی با معیارهای قابل قبول فیلمنامه نویسی نوشت.
اما ظاهراً همه چیز از زمانی شروع شد كه گروه بازیگری كه مهمترین آنها «حمید لولایی» بود، تمایل داشتند كه همه چیز طبق روال كلیشه های مرسوم پیش برود.
به این ترتیب اگر به خاطر بیاورید در چند قسمت آغازین مجموعه از حمید لولایی در فصل هایی (سكانس هایی) با نام «تیمور» و در فصل های دیگری با نام «خشایار» نام برده می شد.
از آن به بعد بود كه «تیپ سالاری» بلای جان روند تولید مجموعه «زندگی به شرط خنده» شد و به تبع آن فیلمنامه ها نیز از این آفت مصون نماندند. آن گونه كه «وارسته» نویسنده بیشترین تعداد فیلمنامه های ۳۰ قسمت از پیش نوشته شده در گفت وگو با خبرگزاری فارس اظهار كرد: «مردم از شخصیت آقای لولایی خاطره ای با عنوان «خشایار» داشتند و قرار شد كه «خشایار» بار دیگر نشان داده شود. برخی از نویسندگان این مجموعه از جمله بنده با این شیوه مخالفت كردیم و یكی از دلایلمان این بود كه آنچه نگارش یافته با تیپ «خشایار» تطابق نداشته و اتفاقاً همین قضیه اشكال خود را در سكانس ها نشان داد.»
وی در ادامه می گوید: «متاسفانه فیلمنامه های این مجموعه بعد از نگارش توسط ۱۰ نفر بازخوانی می شد و هر فردی به سلیقه خود فیلمنامه را تغییر داده و بازیگران نیز به هر شكلی كه دلشان می خواهد بازی می كنند و...»
وارسته در همان گفت وگو تاكید كرد كه عوامل مجموعه تلاش داشتند تا به هر قیمتی كه شده مردم را بخندانند، حتی اگر فیلمنامه را فردی غیرمتخصص در نوشتن مثل صدابردار مجموعه بنویسد!
به هر صورت فارغ از اثبات صحت و سقم حرف های وارسته و پس از آن پاسخ های مظلومی كه گروه نویسندگان را افرادی بسیار كم تجربه خوانده و نتایج كارشان را مناسب برنامه های طنز تلویزیونی ندانسته آنچه مورد قضاوت است، همان است كه تماشاگران تلویزیون طی ایام پخش دیده اند و حتماً به دور از حاشیه های موجود بهترین قاضی برای ارزیابی كیفی مجموعه هستند.
ظاهراً این مقدمه طولانی جای متن را هم گرفت. به ویژه با این نقل قول از مظلومی كه در بخشی از پاسخ به وارسته گفته است: «وقتی برنامه روتین راه بیفتد مانند قطار است و به هیچ عنوان نمی توان آن را نگه داشت و هرگونه تغییر و اصلاح باید در حین حركت اتفاق بیفتد و...» در واقع مظلومی باز هم به دامی افتاد كه قبلاً هم خودبه خود برای مجموعه های روتین طنز تلویزیونی پهن می شد؛ اینكه مجموعه شروع شده است و پس از آن باید پیاپی متن برسد و در این شرایط كیفیت حتماً فدای كمیت می شود.
در مجموع در آنچه به عنوان «زندگی به شرط خنده» طی شب های متوالی به نمایش درآمد، عموم ضعف های مربوط به چنین مجموعه هایی دیده می شود از جمله:
- بهره گیری از كلیشه های مرسوم روایت در ایجاد طنز كه قبلاً بارها تكرار شده است.
- صرف كمترین انرژی و خلاقیت در بازیگری و تمایل بازیگران به ارائه تیپ های تكرارشونده و تكیه كلام سازی با هدف رواج در بین تماشاگران.
- وجود تناقض ها و تضادهای بسیار در روند قصه پردازی و روایت و نیز شخصیت پردازی.
- تاكید بسیار بر عنصر تصادف در حل ماجراها و محور قرار گرفتن عنصر غافلگیری كه ساده ترین تمهید برای نگارش فیلمنامه است.
- به سخره گرفتن بسیاری از آداب و رسوم و نقض عرفیات مورد احترام در جامعه.
در پایان ذكر این نكته ضروری است كه مجموعه عوامل سازنده زندگی به شرط خنده هنگامی كه فرد به فرد مورد ارزیابی قرار گیرند، دارای توانایی های قابل قبول هستند، اما چیدمان آنها و حاصل كارشان به عنوان مجموعه ای تلویزیونی ضعف هایی مشهود دارد كه تنها از یك گروه آماتور انتظار می رود. ضمن اینكه نباید از یاد برد مخاطبان تلویزیون ممكن است ساعاتی از شبانه روز را به قصد رفع خستگی روزانه صرف چنین مجموعه هایی كنند و در یك نظرسنجی نیز چندان ناراضی از آنچه دیده اند نباشند. اما آیا هدف سازندگان و سیاستگزاران صدا و سیما در حد برطرف كردن همین نیاز است؟ اگر این طور باشد، میزان طرفداری از لطیفه هایی كه با SMS رد و بدل می شود صدها برابر بیشتر از چنین مجموعه هایی است!
بهتر است خود را فریب ندهیم و هر محصولی را كه جمعی از مخاطبان از آن استقبال و اعلام رضایت می كنند، ملاك برتری و مطلوب بودن آن محصول در نظر نگیریم و به قول معروف كلاه خود را قاضی كنیم كه این همه وقت و انرژی و هزینه صرف چه محصولی شده است.
رحمت امینی
نویسنده، كارگردان و مدیر گروه نمایش دانشكده هنر و معماری دانشگاه آزاد
منبع : روزنامه شرق