سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

درس‌های دیر یاسین


درس‌های دیر یاسین
● به بهانه سالگشت حادثه ای كه مشعل انتفاضه را روشن ساخت
آوریل ۱۹۴۸ در خاطره جمعی مردم فلسطین نقش بسته است. روز نهم آوریل این سال بود كه صهیونیست ها به كشتار دیر یاسین دست زدند.
همان طور كه مبارزه مردم فلسطین را در بستر تاریخ نیازمند تأمل و بررسی است و درس های بسیاری را می توان از پیروزی ها، شكست ها و ناكامی های این ۶ دهه آموخت، در حال حاضر دوره ای را در فلسطین و خاورمیانه تجربه می كنیم كه از جهات زیادی شبیه دورانی است كه در آن، رژیم های عرب و كارگزاران اشراف عرب نقشی اساسی در دلسرد كردن و ضربه زدن به مبارزه نوپای انقلابیون آن روزگار اعراب داشتند.
دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۶۰ ایام مبارزه و رویارویی با طرح های سلطه جویی درخاورمیانه بود. درتشابه با این دوران امروز گویی آغاز مبارزه با عادی كردن روابط با اردوی سلطه وآن چیزی است كه از آن روزگاران برجای مانده است. در سطح فلسطین، برنامه جاری محافل دیپلماسی، پایان دادن به بحث احقاق حقوق فلسطینی ها با تمام توان، است.
نیم قرن جنبش ضد اشغالگری فلسطینی ها برای آزادی و استقلال، تبدیل شده است به جنگ سرد در مورد اندازه و ابعاد نوار غزه و ساحل غربی. پافشاری بر مبارزه برای آزادی ملی، محدود شده است به « حق بازگشت پناهندگان» كه صرفاً یك حقوق بشری است. ما فراموش كرده ایم این اصل را كه بازگشت بدون آزاد سازی و آزاد سازی بدون بازگشت نمی تواند وجود داشته باشد.
▪ تاریخ در بُعد زمان
كشتار دیر یاسین در فهرست طولانی كشتار های متوالی اعراب و فلسطینی ها، همچون صبرا و شتیلا در سال ۱۹۸۲ و جنین در سال ،۲۰۰۲ لكه ننگی است بر دامان جامعه جهانی. ولی این امر برای ما یادآور مقاومت كسانی است كه برای آزادی می جنگیدند. این داستان و تحمل رنج ها و بدبختی های آن كه با خون نوشته شده است، اكنون در حال تكرار است، اگرچه با نام هایی متفاوت و جعلی كه مرتكبان برای خود اختیار كرده اند.
كشتار دیر یاسین و وحشتی كه گریبانگیر مردم فلسطین شد آغازی بود بر خالی شدن بیش از ۵۰۰ روستا از جمعیت. حدود ۷۵ درصد فلسطینی ها را مجبور به ترك خانه های شان كردند و اسرائیلی ها در ۷۸ در صد از زمین های آن ها مسكن گزیدند. اسرائیل به عنوان واحدی سیاسی مدعی مالكیت این زمین ها بود. شرح قساوت های مهاجران اسرائیلی نسبت به مردم فلسطین فراتر از این است كه در این مختصر بگنجد.
دراین ایام در حقیقت عملیات تروریستی اسرائیلی ها محدود به مردم فلسطین نیست. در مصر در سال ۱۹۵۴ موساد (سازمان اطلاعاتی اسرائیل) در چندین مورد بمب هایی را در مكان های عمومی و در دفاتر فرهنگی بریتانیا و آمریكا در قاهره و اسكندریه كار گذاشتند تا بریتانیایی ها و آمریكایی ها را علیه جمهوری نوپای مصر به ریاست عبدالناصر خشمگین كنند.
در فاصله سپتامبر ۱۹۶۷ و مه ۱۹۶۹ اسرائیلی ها بمب گذاری هایی را در مناطق مسكونی اسماعیلیه، سوئز، پُرت سعید و المنصوره انجام دادند. در سال ۱۹۷۰ با حمله های هوایی در كارگاه ابوزبال در مدرسه بحرالبكر شاگردان جوان را به قتل رساندند.
از میان جنایت های زیادی كه موساد مرتكب شد، بمب گذاری در كنیسه ها را می توان به خاطر آوردكه می خواست ترسی ساختگی میان عرب های یهودی ایجاد كند با این هدف كه سبب مهاجرت آن ها به كشور تازه تأسیس صهیونیستی شود. این اسرائیل بود كه در سال ۱۹۷۳ در هواپیمای غیر نظامی لیبی بمب گذاری كرد و ۱۰۵ مسافر را كشت و در سال ۱۹۸۵ جت های اسرائیلی ساخت آمریكا بودند كه نیرو گاه هسته ای غیر نظامی را در عراق نزدیك بغداد بمباران كردند.
▪ اتحاد دموكراتیك اعراب ومسلمانان
شكاف و دوگانگی میان مخالفان و حامیان استقلال اعراب وقتی آغاز شد كه محافظه كاران به اردوی سلطه پیوستند وسازش بخشی از پروژه های آن ها شد. هم زمان با تحول منافع ژئوپلیتیك غرب همه رژیم های طرفدار غرب پاداش گرفتند و تقویت شدند ولی آنهایی كه جرأت به خرج داده با قدرت های استعماری درافتادند، هدف انهدام و نابودی قرار گرفتند. به عنوان مثال وقتی در ۲۲ جولای ،۱۹۵۲ گروه افسران آزاد به رهبری جمال عبدالناصر علیه پادشاه دست نشانده بریتانیا، فاروق، قیام كردند، مصر تبدیل به یك هدف اصلی قدرت های استعماری شد.
برای سركوب مصر كه كانال سوئز را در سال ۱۹۵۶ ملی كرده بود اردوی غرب به این منظور كه فكر نوپای استقلال اعراب را ریشه كن كنند، فرانسه، بریتانیا و اسرائیل در ۲۹ اكتبر همان سال، دست به حمله ای سه جانبه علیه مصر زدند. آن ها می خواستند قدرت مالی سیاسی بالقوه مصر را كه به وسیله سد عظیم اسوان و دریافت حق العبور از كشتی ها تأمین می شد از آن سلب كنند. تنها ۳ روز پس از حمله سه جانبه، صهیونیست ها به قتل عام كفر قاسم دست زدند.
مصر به همین وضع باقی ماند و هدف دشمنی های استعمار گران بود تا این كه مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ پیش آمد و انور سادات كه از نظر غرب یك خدمتگزار به تمام معنی بود، جانشین ناصر شد.
درسی كه كشور های زیر سلطه استعمار باید از ملی شدن سد اسوان در مصر می آموختند همانی بود كه از جنبش ملی شدن نفت در ایران و از دكتر محمد مصدق آموختند كه در سال ۱۹۵۳ به عنوان نخست وزیر ایران جرأت كرد نفت ایران را ملی كند و كنترل غرب بر نفت كشورش را پایان دهد.
كودتاهای دیگری نظیر كودتای علیه مصدق، در نیم كره جنوبی هم انجام شد. همچنین جنایت های زیادی برای متزلزل كردن كشور های این نیم كره به وقوع پیوست، از جمله در گواتمالا در سال ۱۹۵۴ و در شیلی در سال ۱۹۷۳. به قتل رساندن لومومبا در كنگو در سال ،۱۹۶۱ چه گوارا در بولیوی در ۱۹۶۷ و پیاده كردن تفنگداران در لبنان در ۱۹۵۸ و. . . . هم از جمله جنایت های آنهاست. این فهرست ادامه دارد. . . امروز غرب سعی دارد این یادگار ها و میراث استعمار را از عوامل سازشكار خود رفع و رجوع كند.
در اوج نا امیدی استعمار زدگان، معمولاً این گونه كشتار ها جنبش های مردمی را به دنبال دارند. مثلاً در مورد آفریقای جنوبی، كشتار شارپ ویل (۱۹۶۰) باعث شد كه كنگره ملی آفریقا در واكنش به آن ، شاخه مسلح خود را تشكیل داده و از اساس ماهیت مبارزه خود را تغییر دهد. همچنین شكست نیرو های مصری در فلسطین در سال ۱۹۴۸ كه به دلیل خودكامگی حكومت و سلاح های فرسوده و غیر قابل استفاده بود، انگیزه ای را برای افسران آزاد فراهم كرد تا انقلاب ۲۳ جولای را به رهبری عبدالناصر از پیش ببرند.
پس از قتل عام ۱۹۷۰ در اردن نیز قیام فلسطینی ها در لبنان قوام گرفت و از خاكستر های صبرا و شتیلا در سال ۱۹۸۷ انتفاضه شكل گرفت. رویداد دیر یاسین را می توان حتی بیش از یك كشتار به حساب آورد. این رویداد یادآور خشم ستم كشیدگان است، نمایش تباهی و تسلیم با اكراه است. هرگز فراموش نكنیم كه اگر در سال ۱۹۴۸ فلسطینی ها واقعاً حمایت می شدند نتیجه مبارزه اعراب علیه اسرائیل به نقطه ای دیگر می انجامید. دیر یاسین همچنین یادآور این است كه شفافیت سیاسی یك ضرورت است و این كه اعتماد به كسانی كه بار ها مردم را قربانی كرده اند در بهترین حالت ساده لوحانه است.
ترجمه: پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه ایران