شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
روضه حضرت زهرا (س )
سلمه زن خوب و محترمی بود از جمله زنهایی كه اهل بیت (ع ) از اینها راضی بودند و پیغمبر اكرم در این خانم ظرفیتی دیده بود كه اجمالا بگویم كه چیزهایی را به او می گفت : زنهای دیگری هم داشتند كه آنها دشمن خانگی اش بودند. سوره ی مباركه ی تحریم نازل شد كه پیغمبر را اذیت كردند « ان تتوبا الی الله فقد صنعت قلوبكما و ان تظارهر اعلیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المومنین و الاملائكه بعد ذلك ظهیر ام حضرت فاطمه (س ) چند تا عیادت كننده داشته است چند رقم بودند، اما عظمت را ببین، ام سلمه خودش هم دیگر نامحرم نبود، به جای مادر حضرت زهرا بود. آمد خصوصی و دو به دو گفت: دختر پیغمبر حالت چطور است؟ دیگر اینجا مجلس نبود كه خانم بخواهد تبلیغات كند و آن درد دل را ظاهر كند، از پهلو و از بازویش چیزی نگفت : فرمود : ام سلمه بین دو تا غصه ارم از بین می روم. خانم آن دو تا قصه چه چیز است ؟ فرمود : سید انبیاء، پدرم را از دست دادم، وصیتش مانده، آن هم حال و روز وصیتش است …. روضه ۲ : اسماء می گوید: من رفتم خدمت حضرت زهرا (س ). اسماء بنت عمیس زن خوبی بوده،اهل بیت از او راضی بودند. مستقیما وارد اتاق من نشو ! من را صدا بزن ! اگر جواب نشنیدی ، باز هم صدا بزن. نشنیدی، بار سوم اسماء می گوید: رفتم و برگشتم.
دیگر حضرت فاطمه چیزی بگوید، واجب می شود، زیرا مغصوم است،مطهر است، متصل به غیب است. اگر بگوید این كار را بكنید، واجب می شود بگوید: این كار را نكن باز هم واجب می شود اسماء می گوید صدا كردم دیدم جواب نیامد. خدایا چه خاكی به سرم بریزم. نكند یك مرحله ی دیگر هم جواب نیاید. دفعه دوم، دفعه ی سوم جواب نیامد. اسماءمی گوید: وارد شدم دیدم ریحانه ی پیغمبر از دنیا رفته، ناله می زدم اما یك وقت دیدم كه مصیبتم دوتا شد و آن این بود كه گفتم به امیرالمومنین چه بگویم؟ این جا یاد آن جمله ابی الحدید بیفتید كه می گوید: نزدیك است حلم و صبر او معجزه بشود. می گوید دیدم تكلیف، از من برداشته شد آقا خودش آمد ولی چه آمدنی ! دیدم زانوهایش دارد می لرزد. السلام علیك یا سیدتی یا ام الائمه .
دیگر حضرت فاطمه چیزی بگوید، واجب می شود، زیرا مغصوم است،مطهر است، متصل به غیب است. اگر بگوید این كار را بكنید، واجب می شود بگوید: این كار را نكن باز هم واجب می شود اسماء می گوید صدا كردم دیدم جواب نیامد. خدایا چه خاكی به سرم بریزم. نكند یك مرحله ی دیگر هم جواب نیاید. دفعه دوم، دفعه ی سوم جواب نیامد. اسماءمی گوید: وارد شدم دیدم ریحانه ی پیغمبر از دنیا رفته، ناله می زدم اما یك وقت دیدم كه مصیبتم دوتا شد و آن این بود كه گفتم به امیرالمومنین چه بگویم؟ این جا یاد آن جمله ابی الحدید بیفتید كه می گوید: نزدیك است حلم و صبر او معجزه بشود. می گوید دیدم تكلیف، از من برداشته شد آقا خودش آمد ولی چه آمدنی ! دیدم زانوهایش دارد می لرزد. السلام علیك یا سیدتی یا ام الائمه .
منبع : سایت مداحی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران اسرائیل دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان سیل تهران هواشناسی سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران پلیس زنان
تورم دلار خودرو قیمت خودرو قیمت دلار آفریقا قیمت طلا بازار خودرو سایپا بانک مرکزی ایران خودرو مسکن
خانواده تلویزیون مرگ ترانه علیدوستی فیلم سریال سینمای ایران موسیقی مهران مدیری
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
رژیم صهیونیستی غزه روسیه فلسطین جنگ غزه چین حماس طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تراکتور باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا الماس فیلترینگ ماه نخبگان
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن سلامت روان آلزایمر زوال عقل