پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بی نظیر بوتو، دختر شرق


بی نظیر بوتو، دختر شرق
به خاطر ندارم که تا به حال ایرانی ها در مورد یک رویداد سیاسی خارجی به اندازه خبر تاسف برانگیز ترور بی نظیر بوتو واکنش نشان داده باشند، پیامک های زیادی که رد و بدل می شد، حدس و گمانه ای مختلف درباره عاملین ترور و درنگ چند دقیقه ای هر کسی که خبر را برای اولین بار می شنید، همه حکایت از محبوبیت بی نظیر بوتو در ایران دارد.
اما واقعا ما درباره بی نظیر بوتو و اوضاع سیاسی پاکستان چه می دانیم؟
تفسیر سیاسی اوضاع پاکستان حتی برای کارکشته های سیاست بسیار دشوار است، مذهبی ها، نظامیان، سکولارها، سیاستمدارها و بنیادگراها هر کدام یک قدرت تعیین کننده در پاکستان هستند و هر چند سال یک بار اتحاد تعدادی از آنها با یکدیگر یا افتراقشان از هم، بازی سیاست در پاکستان را دستخوش دگرگونی می کند.
در مورد بی نظیر بوتو چه می دانیم؟ علت محبوبیت او در ایران چیست؟ نخستین زن مسلمان که نخست وزیر شد؟ مادر ایرانی اش؟ یا اینکه قربانی هدفش برای پیوند سنت و مدرنیته و ایجاد دموکراسی در یک کشور جهان سومی شد؟
اتوبیوگرافی بی نظیر بوتو، می تواند پاسخگوی بسیاری از کنجکاوی های ما باشد. اتوبیوگرافی بی نظیر بوتو در سال ۱۹۸۹ تحت عناوین «بی نظیر بوتو، دختر شرق» و «بی نظیر بوتو، دختر سرنوشت» به چاپ رسیده است. روزنامه اطلاعات تا به حال بیش از ۸۰ قسمت از این کتاب را به صورت پاورقی و با ترجمه «علیرضا عیاری» به چاپ رسانده است.
بی نظیر بوتو مقدمه این اثر را چنین آغاز می کند:
من این زندگی را انتخاب نکردم بلکه این زندگی است که مرا انتخاب کرده است.
در کشور پاکستان به دنیا آمدم و زندگیم در برگیرنده حالات مختلفی از ناآرامی ها، ناملایمات و لحظات غم انگیز و در عین حال پیروزی ها و اوقات خوش است.
پاکستان یکبار دیگر مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. تروریست ها تحت پوشش و با نام اسلام ثبات و آرامش این کشور را خدشه دار کرده اند. نیروهای دموکراتیک بر این باورند که تقویت و توسعه اصول آزادی موجب ریشه کن شدن و حذف تروریسم خواهد شد. ترس و نگرانی از دست دادن قدرت شرایط و فرصت ها را به گونه ای رقم زده تا آتش تروریسم روشن تر و نیروها و عوامل طرفدار توسعه و پیشرفت به حاشیه رانده شوند.
پاکستان را نمی توان با سایر کشورها مقایسه کرد. زندگی مرا نیز نمی توان همچون زندگی سایر افراد معمولی و آرام فرض کرد. پدر و دو برادرم کشته شدند. مادرم، همسرم و من هر کدام مدتی را در زندان به سر بردیم. از طرفی برای مدت های زیادی در تبعید بودم. علی رغم مشکلات طاقت فرسا و غم ها و نگرانی هایی که داشتم همچنان احساس رضامندی دارم. از این جهت رضامند و خشنود هستم که توانستم با در هم شکستن و نابودی بسیاری از سنت ها و افکار عجیب و غریب و طی انجام انتخاباتی سالم به عنوان اولین بانوی مسلمان نخست وزیر انتخاب شوم. نقش و تاثیر گذاری زنان مسلمان و انجام انتخابات برای مدت ها مورد توجه محافل سیاسی جهان بود. با تلاش هایم ثابت کردم که زن مسلمان می تواند به عنوان نخست وزیر انتخاب شود و ضمن حکومت بر این کشور، رفته رفته قلوب مردان و زنان پاکستان را نیز اشغال نماید. از توجه و محبت ملت پاکستان نسبت به اینجانب بسیار سپاسگزارم.
در حالی که بحث و تبادل نظر بین طرفداران اصلاحات و پیشرفت کشور از طرفی و افراطیون از سویی دیگر ادامه دارد باید اذعان نمایم که از زمان به قدرت رسیدن و سوگند خوردنم در دوم دسامبر سال ۱۹۸۸ تاکنون شاهد گسترش و پیشرفت های عظیمی در بین زنان مسلمان سراسر دنیا هستیم. با نگاهی به تاریخ جهان به این باور و نتیجه می توان رسید که در واقع تعداد افرادی که توفیق داشته اند موجب ایجاد تغییراتی در دنیا شوند چندان هم زیاد نیست; افرادی که بتوانند دوران پیشرفت و نو آوری و تمدن را به کشوری بیاورند که صرفا در ابتدای راه و پیرو اصول اولیه است. کشوری که نقش زنان در آنجا آنچنان حائز اهمیت نیست و در نهایت تغییرات و امید تازه ای ایجاد کرد که میلیون ها نفر از مردم آنجا هرگز حتی نسبت به انجام تغییر امیدوار نیز نبودند.
با نگاهی به تاریخ زندگیم به این نتیجه می توان رسید که این شیوه زندگی الزاما مورد انتخاب من نبوده است، اما باید بگویم که زندگیم مملو از فرصت ها، مسوولیت ها و شرایطی برای ادای تکلیف بوده است. قاطعانه بگویم بر این احساس و باورم که باید در آینده شاهد مبارزات و تغییراتی در کشور پاکستان و زندگیم باشم.
بیست سال پیش و در آستانه بروز تحولاتی در زندگیم که مصادف با ترور پدرم، زندانی شدن خودم و مسوولیت پذیری بیشتری برای ورود و انتخاب عرصه یک زندگی توام با مبارزه و عالم سیاست بود، هرگز انتظار خوشوقتی، عاشق شدن، ازدواج کردن و بچه دار شدن را نداشتم. همچون الیزابت اول، ملکه انگلستان که در دوران خودش متحمل نا ملایماتی در زندگی بوده و همچنان مجرد ماند، من نیز هرگز حتی فکر ازدواج کردن را نیز نمی کردم. اما باید گفت مقدر شده بود که زندگی شخصی من به گونه ای دیگر رقم بخورد که من اصلا انتظار آن را نداشتم. علی رغم رویارویی با شرایط و جریانات بسیار سخت، من توانستم ازدواج بسیار موفقی داشته باشم. با خشنودی اعلام می نمایم که همسرم طی نوزده سال گذشته با شجاعت و وفاداری کامل نسبت به من در کنارم بوده است.
طی این سال ها و در زمان حضور در دفتر نخست وزیری یا به عنوان زندانی سیاسی که البته بخشی از آن متوجه در کنار من بودن او می باشد، با هم زندگی خوشی داشته ایم. با وجود جدایی و به دور ماندن از یکدیگر و حتی تلاش برای ایجاد اختلاف بین ما و رو در رو قراردادنمان، باید اعتراف کنم که علاقه ما نسبت به یکدیگر بیشتر شده است. نه، این زندگی نبوده است که من آن را انتخاب کرده باشم، اما به جرات اعلام می کنم که هرگز جای خودم را با زن دیگری در این دنیا عوض نخواهم کرد. به عنوان یک زن پاکستانی مسلمان، به میراث مذهبی و فرهنگی این کشور بر خود می بالم. نسبت به اسلام - دین تحمل و شکیبایی و کثرت گرایی - متعهد و وفادار بوده و از اینکه شاهد بی مهری هایی از سوی تروریست ها نسبت به این دین ارزشمند هستم نگرانم. من می دانم که اینجانب نیز بخشی از مجموعه ای هستم که طالبان و القاعده نیز خود را جزو این کل می دانند.
من به عنوان یک زن مسلمان سیاستمدار برای آوردن و توجه به پیشرفت و توسعه، ارتباطات و تعلیم و تربیت و نوآوری به پاکستان مشغول مبارزه هستم. بر این باور و اعتقاد هستم که اگر چنانچه حکومت پاکستان مبتنی بر دموکراسی باشد، این کشور مورد توجه و تقلید یک میلیارد مسلمان واقع شده و آنها بر همین اساس نسبت به بعضی از افکار خود تجدید نظر خواهند کرد.
نویسنده : علیرضا مجیدی
منبع : وبلاگ نویسنده
منبع : روزنامه مردم سالاری