سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا
انتقام پلنگصورتی - Revenge Of The Panther
سال تولید : ۱۹۷۸
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : بلیک ادواردز
کارگردان : ادواردز
فیلمنامهنویس : فرانک والدمن، ران کلارک و ادواردز، برمبنای داستانی نوشته ادواردز.
فیلمبردار : ارنست دی
آهنگساز(موسیقی متن) : هنری منسینی
هنرپیشگان : پیتر سلرز، هربرت لوم، دایان کانن، رابرت وبر، برت کووک، پل استوارت، رابرت لوجیا، گراهام استارک و جان تین.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۰ دقیقه.
قاچاقچی معروف، «فیلیپ دوویه» (وبر) که به «رابط فرانسوی» شهرت دارد، برای اثبات توانائیاش در انجام یک معامله پانزده میلیون فرانکی هروئین با «پدرخوانده» نیویورکی، «اسکالینی» (استوارت)، میکوشد کارآگاه مشهور، «کلوزو» (سلرز) را در جریان یک قدرتنمائی به قتل برساند. اما «آقای چو» (تین)، آدمکشی که مسئول انجام این کار است، بهطور تصادفی در جریان یکی از تمرینهای ورزشی «کلوزو» و مستخدمش، «کاتو» (کووک) از پا درمیآید. کمی بعد، هنگامی که «دوویه» قرار ملاقاتی با «کلوزو» ترتیب میدهد، «کلوزو» به دام یک تبهکار مبدلپوش جنسی میافتد که لباسهای او را برتن میکند و در نتیجه به اشتباه بهدست آدمکشان «دوویه» به قتل میرسد. رئیس سابق «کلوزو»، «سرباززرس دریفوس» (لوم)، که براثر خرابکاریهای او کارش به آسایشگاه روانی کشیده، با شنیدن خبر مرگ «کلوزو»، آنجا را با شادمانی ترک میکند («دریفوس» بعدتر هنگامی که «کلوزو» به دفعات با قیافههای مبدل میکوشد زنده بودنش را به او ثابت کند، برآشفته میشود). «کلوزو» سراغ «کاتو» میرود که به تصور مرگ اربابش، آپارتمان او را تبدیل به یک خانه بدنام شرقی کرده است. کمی بعد «کلوزو» در جریان یکی از خرابکاریهایش بهطور اتفاقی جان «سیمون» (کانن)، محبوبه «دوویه»، را نجات میدهد. او به «کلوزو» میگوید که معامله هروئین «دوویه» / «اسکالینی» قرار است در هنگکنگ انجام شود. «کلوزو» با کمک «دکتر اگوست بالز» (استارک)، طرح لباس، خود را به هیئت یک پدرخوانده مافیانی درمیآورد و در هنگکنگ، هنگامی که «سیمون»، «اسکالینی» را مشغول کرده، با «دوویه» ملاقات میکند. اما وقتی قصد نشان دادن کشتی حامل هروئین را دارد، هویتش برملا میشود و تعقیب و گریزی بین «گلوزو»، «کاتو»، «سیمون»، «دوویه»، «اسکالینی» افراد آنان، پلیس و «دریفوسِ» تازه از راه رسیده، درمیگیرد که پایان ناخوشی را برای تبهکاران در یک کارخانه تولید وسایل آتشبازی دارد.
* پنجمین فیلم از مجموعه «پلنگصورتی»، پس از نقطه اوج پلنگصورتی درباره ضربه میزند (ادواردز، 1976)، نااُمیدکننده مینماید. انتقام... را میتوان صاحب رکورد بیشترین تعداد شوخیهای از کار درنیامده در میان فیلمهای این مجموعه دانست. ادواردز در اینجا حتی توانائی مثالزدنیاش در تکرار یک شوخی و استفاده از آن شوخی مکرر را در سطحی نازل (غشکردنهای مکرر «دیفوس» به هنگام دیدن «کلوزو» و آگاهی یافتن از زنده بودن او)، عرضه میدارد. شوخیهای مربوط به تغییر قیافه (که به جرأت میتوان آن را تکرار شوندهترین شوخیِ مجموعه آثار ادواردز دانست) نیز به صحنههائی نه چندان موفق که در آنها «کلوزو» در هیئت «لانگجان سیلور»، «پدرخوانده اسکالینی»، یا موریس شوالیه ظاهر میشود، محدود شده و شوخیهای ادواردز با سینما نیز از حد همان شوخی با شوالیه (و فیلم ژیژی، وینسنت مینهلی، 1958) فراتر نمیرود. فیلم برخلاف نمونههای خوب این مجموعه (تیری در تاریکی، 1964 و پلنگ صورتی دوباره ضربه میزند)، که به تمامی حول محور شخصیت «کلوزو» شکل گرفتهاند، در بیشتر صحنهها او را در حاشیه قرار میدهد. در انتقام... وجه ویرانگر شخصیت «کلوزو»، تنها در چند صحنه: انفجار فروشگاه با بمب، صحنهای که «آقای چو» قصد قتل او را دارد، و صحنهای که باعث آتشسوزی در اداره پلیس میشود (گذشته از این که این صحنه اصلاً نمونهای درخشان از نقاشی متحرک زنده ادواردز است)، مجال طرح مییابد و در باقی صحنهها او توان آسیبرساندن به کمتر کسی را دارد. در واقع در این صحنهها نیز مثل نمونههای کمتر موفق این مجموعه (پلنگ صورتی، 1964 و بازگشت پلنگ صورتی، 1974)، «کلوزو» بیش از آنکه عامل تحقیر دیگران باشد، مورد تحقیر آنان قرار میگیرد. پایان فیلم نیز در قیاس با دو فیلم قبلی این مجموعه که با آشفتگی مطلق و جنون خاتمه مییافتند، تصویری محافظه کارتر (و به همان میزان ناموفقتری) از ادواردز را به نمایش میگذارد. با این همه فیلم همچنان نمایشگر توانائی منحصر به فرد ادواردز در خلق شوخیهای بصری است. بهعنوان نمونه میتوان به مجموعه صحنههای «هنگکنگ» و همچنین صحنه ازپا درآمدن «آقای چو»ی قویهیکل اشاره کرد. نمونهای درخشان از موج تخریبهای آثار ادواردز، که در آن اشیاء در برخورد با یکدیگر، مثل بازی «دومینو»، صحنه را به اوج آشفتگی و بیمنطقی میرسانند. طبق معمول آثار ادواردز، مجموعهای از شوخیهای ظریف و هوشمندانه با مضمون جنسیت، از صحنه برخورد کلوزو با تبهکار مبدلپوشی جنسی گرفته، تا صحنه بازگشت او به آپارتمان محل سکونتش که تبدیل به خانه بدنام شده و نحوه پذیرائی از او را در آنجا شاهدیم. انتقام... همچنین به خوبی نشان دهنده روند کاری ادواردز در اواخر دهه 1970 و ساختار خاص آثار او در این دوره است: غلبه شوخیها بر طرح داستانی تا آن میزان که نقش آن را در ساختار فیلم در حد تمهیدی بیحاصل نزول میدهند. مجموعه «پلنگصورتی» با ردپای پلنگصورتی (1982) پی گرفته میشود.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رافائل گروسی نیچروان بارزانی رهبر انقلاب حج کردستان عراق مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم
تهران شهرداری تهران حجاب هواشناسی قوه قضاییه آموزش و پرورش قتل فضای مجازی پلیس سازمان هواشناسی شهرداری باران
خودرو بورس ایران خودرو قیمت دلار بانک مرکزی قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو دلار مسکن حقوق بازنشستگان قیمت
سریال افعی تهران نمایشگاه کتاب سریال تئاتر مسعود اسکویی محمدعلی علومی تلویزیون دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما کتاب موسیقی
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان گوشی هوشمند
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه رفح اوکراین طوفان الاقصی نوار غزه
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر نساجی ذوب آهن لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی سپاهان رئال مادرید جواد نکونام
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون باتری گوگل مایکروسافت تلفن همراه ماهواره اندروید
رژیم غذایی بیمه زیبایی چای ویتامین کاهش وزن دندانپزشکی فشار خون