چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


قصه تکراری سیاه مظلوم


قصه تکراری سیاه مظلوم
درسال ۱۹۸۱ بود كه «نمایش یك سرباز» در خارج از برداوی و سپس در برادوی به صحنه رفت و جایزه پولیتزر را به عنوان بهترین نمایش سال به دست آورد. هالیوود در سال های بعدی از روی آن یك فیلم سینمایی به نام «داستان یك سرباز» ساخت و این فیلم كاندیدای جایزه اسكار برترین فیلم سال نیز شد. ۲۵ سال بعد، آن نمایش به ریشه و اصل و خاستگاهش و بهتر بگوییم به عرصه تئاتر بازگشته و دوباره به صحنه برده شده است. چگونه می توان مطمئن بود كه «نمایش یك سرباز» در قیاس با آن سالها و دفعات كم نمی آورد و همان تأثیرگذاری را دارد؟ این سؤالی است كه «جوبونی» كارگردان اجرای تازه دریافتن پاسخ آن مشكل داشته است. او البته یك نمایش سرراست ، جدی ، محكم و كاملاً صریح را ارائه داده، اما شاید رنگ و اثر و تأثیرگذاری آن نمایش های اصلی و اولیه را از بعضی دیدگاه ها نداشته باشد. شاید اگر كارگردان دیگری به این پروژه می پرداخت، از آن اثری عمیق تر، شجاعانه تر و باخلاقیت بیشتری می ساخت و برخوردهای كلامی نمایش را تأثیرگذارتر می كرد. اما برخی بازیگران نمایش و بهتر بگوییم گزینش بعضی از آنها نیز مسأله ساز بوده و در شكل گیری نقصان فوق دست داشته است. در اجرای اوریژینال و آن چه در اوایل دهه ۱۹۸۰ دیده بودیم، چارلز براون، یك «دنزل واشنگتن» بسیار جوان و آدولف سزار بازی های فوق العاده ای را ارائه داده بودندو هركدام نقش محوله را به حد كمال رسانده بودند كه از میان آنها واشنگتن و سزار بعداً رل خود را در نسخه سینمایی هم تكرار كردند و سزار حتی نامزد اسكار نقش دوم مرد نیز شد و هاوارد رولینز نقشی را برعهده گرفت كه در نمایش چارلز براون ایفا كرده بود.
این بار و در اجرای جدید و در آستانه سال ۲۰۰۷ اجرای سه نقش اصلی را به تای دیگز، آنتونی مك كی و جیمز مك دانیل سپرده اند. در نگاه اول وبه طور كلی دیگز و مك كی برای این نقش ها كافی نشان می دهند ولی هیچ كدام نتوانسته اند این كاراكترهای مخدوش و رنج كشیده را به درستی و به طور كامل و آن طور كه نمایانگر خدشه های روحی شان باشد، به نمایش درآورند. در «دیگز» استیلای لازم دیده نمی شود و تلاش زیاد او برای جبران این نقیصه، خودخسران ساز بوده است و مك دانیل به جای این كه تمام تلاطم های درونی كاراكتر مربوطه را(كه مشخصه اصلی وجود اوست) به نمایش بگذارد فقط اشاره هایی به آن دارد. بازی مك كی در رلی كه بیش از دو دهه پیش شهرت و اعتبار اولیه دنزل واشنگتن را موجب شد، مقبول تر است و به رغم حفظ سیمای اسرار آمیزش موج احساسات خود را هم بیرون می ریزد و موفق تر از دو بازیگر دیگر نشان می دهد.
اما نقطه قوت و امتیاز اصلی نمایش همچنان به تصویر كشیدن ناآرامی ها و بهتر بگوییم تبعیض های شدید نژادی در آمریكا در دهه۱۹۴۰ است كه به واقع نمایش برای همین منظور نیز نگاشته شده است. ماجراها در یك پایگاه نظامی در ایالات لوئیزیانا آمریكا (كه چندی پیش توسط توفان كاترینا در هم كوبیده شد) روی می دهد و هنوز تماشاگران نمایش در جای خود مستقر نشده و چراغ های سالن كم سو نشده كه صدای تیراندازی ها شنیده می شود و جسد یك افسر میانسال سیاهپوست (مك دانیل) به وسط صحنه می افتد. از این پس شاهد تحقیقاتی هستیم كه در این خصوص صورت می گیرد و رهبری آن با یك افسر سیاهپوست سی و چند ساله (دیگز) است و این در حالی است كه یك همكار سفیدپوست او (با بازی استیون پاسكال) از آغاز بنای آزار و اذیت او را گذاشته و زمینه های كار او را دائماً محدود می كند.
همه این تضادها و دشمنی ها شروع كننده و پایه گذار دیالوگ ها و ماجراهایی است كه نشان از ظلم به سیاهان و گسترش آن در درازای تاریخ آمریكا دارد و به شنونده ها و بیننده ها می گوید كه اوضاع در این زمینه نه تنها بهتر نشده بلكه مكرراً رو به بدی رفته است و در كنار آن حتی برخورد سیاهپوستان صاحب اندیشه های متفاوت با یكدیگر را نیز شاهدیم. در اصل همگان به دنبال پیدا كردن قاتل افسر میان سال هستند و در این ارتباط كاراكترهای مك كی، مایكل ژنت و حداقل ۱۰ نفر دیگر در مظان اتهام هستند و در جاهایی قصه شبیه به كارهای آگاتا كریستی می شود، ولی حسن و ویژگی اصلی نمایشی كه سالها پیش چارلز فولر نوشته و دستمایه این اجراهای طولانی و متنوع و حتی فیلم سینمایی مربوطه بوده، نگاه بی واسطه آن به تمام معایب اجتماعی آمریكا و تضییع بی رحمانه و بی شرمانه حقوق سیاهان است و حتی در این اجرای تازه كه كوبندگی و توان اجرای دهه۱۹۸۰ را ندارد، كلام و صدا و ایده او در این خصوص بسیار رسا و تأثیرگذار است و با هیچ كس هم شوخی ندارد، مهم نیست كه چه كسی افسر سیاهپوست مذكور را كشته زیرا «نمایش یك سرباز» به ما می گوید در آمریكا از این قاتلان بالقوه فراوان اند وحتی كسی كه ماشه را نكشیده، می خواسته است این كار را بكند.
این چنین است كه از حالا می توان حتی اجرای مجدد و موفق وتازه ای را از این نمایش مثلاً در سال ۲۰۴۰ به تجسم و پیش بینی نشست و برای آن نسل نیز مؤثر و گویا و به موقع تلقی كرد و در صراحت كلام آن تردیدی را به دل راه نداد.
● مشخصات نمایش
▪ نام: «نمایش یك سرباز»
▪ براساس: نمایشنامه ای از چارلز فولر
▪ كارگردان: جو پونی
▪ طراح صحنه: تیل پاتل
▪ طراح لباس: دیوید زین
▪ طراح نورپردازی: دیوید واینر
▪ مدیر صداپردازی: فیتز پاون
▪ بازیگران اصلی: تای دیگز (در نقش سرگرد ریچارد داون پورت)، جیمز مك دانیل (سرگرد ورنون سی واترز)، آنتونی مك كی (ملوین پیترسون)، استیون پاسكال (سرگرد چارلز تیلور)، مایكل ژنت (جیمز ویلكی)، مایك كولتر (سی. جی. ممفیس)، تیگل اف بوگری (تونی اسمالز)، نلسان الیس (سرگرد برنارد كاب) و دوریان میسیك (لوئیس هنسون).
مترجم: وصال روحانی
منبع : روزنامه ایران