یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


لبخندی نثار جشنواره


لبخندی نثار جشنواره
تا روزی که این نوشته به چاپ می رسد، جشنواره بیست ویکم موسیقی فجر به روزهای پایانی خود نزدیک شده است. بحث و بررسی دقیق تر درباره این جشنواره بماند برای بعد از برگزاری مراسم اختتامیه و نیز اجرای باقی گروه هایی که باید در چهار تالار مختلف برنامه های خود را به روی صحنه ببرند. چه بخواهیم و چه نخواهیم جشنواره بین المللی موسیقی فجر از مهم ترین رخدادهای موسیقی در کشور به شمار مِی رود. با نگاهی به دوره های مختلف جشنواره موسیقی فجر می توان به روشنی دریافت که این جشنواره، حداقل در ۱۰ تا ۱۲ سال گذشته، انبانی را می مانست و می ماند که در آن می توان هرگونه موسیقی ای را یافت. این انبان به جز در حوزه موسیقی جوان و تا حدودی موسیقی نواحی بر برنامه ریزی از پیش تعیین شده ای استوار نبود. جشنواره بستری را می مانست و البته می ماند که نتیجه تولیدات یک سال گذشته بسیاری از گروه های موسیقی را بازمی تاباند. حتی این شرط که کارها باید غیرتکراری باشند نیز در جشنواره به اجرا درنیامد. گویی سفره ای است که سالانه پهن است تا برخی از خوان نعمت آن بهره ببرند. همین نگاه بود که سبب شد تا جشنواره هیچ گاه نتواند به عنوان یک بستر جدی و مورد اعتنای اهل موسیقی خود را اثبات کند. از سوی دیگر جسارت نورزیدن مسئولان برای رقابتی کردن جشنواره در رده گروه های حرفه ای نیز آن را از یک جشنواره رقابتی، همانند جشنواره های فیلم و تئاتر، دور کرده است و طبیعی است که حساسیت ها هم نسبت به آن بسیار کمتر باشد. چنان که نوع و نحوه معرفی و جوایزی که در اختتامیه به گروه ها داده می شود به جز در روزهای اولیه پس از جشنواره، اعتبار و منزلتی برای فردیا گروه دریافت کننده جایزه به همراه نمی آورد. شاید همین شرایط و نبود برنامه ای مدون و منسجم برای مسابقه ای کردن گروه های شناخته شده تر و حرفه ای تر یکی از عوامل اصلی پس افتادگی این جشنواره به شمار آید. برای آن که خوانندگان دریابند رقابت جدی و تأثیرگذار که مبتنی بر برنامه ای منسجم باشد، تا چه حد در رشد و تعالی موسیقی می تواند نقش داشته باشد، آنها را به مسابقات جشنواره های جوان و موسیقی نواحی توجه می دهم که بسیاری از هنرمندان شاخص موسیقی از دل این دو جشنواره سربرکشیده و به جامعه هنری معرفی شدند.
جشنواره امسال چه زمانی کوک شد
مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشستی که با خبرنگاران داشت از شروع به کار دبیرخانه این جشنواره در ماه مرداد خبر داد، (یعنی حدود ۵/۵ ماه قبل از شروع جشنواره) اما نگارنده از منابع مطلع و موثق کسب اطلاع کرد که نخستین نشست های این جشنواره به ماه آذر بازمی گردد. (حدود ۵/۱ ماه قبل از شروع جشنواره). اما اگر سخن جناب همافر را بپذیریم و فرض را بر شروع به کار دبیرخانه جشنواره در همان روزهای مرداد ماه بنا نهیم، چند پرسش به ذهن متبادر می شود که توجه به آنها در شفاف کردن بحث ها می تواند مددرسان باشد.
اول: قاعده این است که شروع به کار دبیرخانه هر جشنواره ای با اعلامی رسمی همراه باشد مبنی بر سیاستگزاری های کلی کار. این اعلام نه تنها در سطح عمومی رخ نداد، بلکه سخنان یکی از اعضای شورای سیاستگزاری دفتر امور موسیقی، درباره نحوه ارسال آثار به جشنواره و... نشان می دهد که تاریخ شروع به کار دبیرخانه همان روزهای آخر آبان و اوایل آذر است. ازسوی دیگر اگر فرض را بر صحت سخنان جناب دکتر همافر بنا نهیم، باید این پرسش را مطرح کرد که چرا جدول برنامه ها، بسیار دیرتر از جشنواره های سال های گذشته آماده شد. ضمن آن که -به خصوص در بخش بین الملل- نام بسیاری از گروه های شرکت کننده نیامده و تنها به ذکر نام کشورها اکتفا شده بود. این نوع برنامه ریزی شاید برای دوره های اول جشنواره پذیرفتنی باشد، اما برای دوره بیست ویکم نه! از سوی دیگر مسئولان جشنواره در سال قبل اعلام کرده بودند که برای جشنواره موسیقی فجر و نیز جشنواره موسیقی نواحی منشوری طراحی کرده اند که متأسفانه از این منشور، به خصوص در جشنواره موسیقی فجر خبری نشد. تمامی این اتفاقات به همراه برخی حوادثی که در روزهای اخیر رخ داد، ازجمله عدم پیش بینی فضایی برای خبرنگاران، به سیاق سال های گذشته، و یا اعتراض سرپرست گروه نهفت نسبت به نوع برخورد با گروه وی ویا تماسی که در آخرین لحظات نگارش این نوشته از سوی استاد ارشد تهماسبی با نگارنده گرفته شد که بدون هما هنگی با ایشان،نامش را در فهرست سخنرانان بخش پژوهش جشنواره قرار داده اند(که یادآور برخورد سال گذشته دست اندرکاران این جشنواره با هومان اسعدی، محقق و پژوهشگر) بود، نشان می دهد که برنامه ریزان جشنواره در چنان تنگی و ضیق وقتی گرفتار آمده بودند که برخی از اصول اولیه ،انسانی نه مدیریتی را هم فراموش کرده و زیر پا نهاده بودند. وقتی می گوییم انسانی از این بابت که اصل اولیه اخلاقی به ما آموزانده است که بابت هرگونه قراردادی که دو طرف دارد (یک طرف مسئولان جشنواره، امکانات آنها و نوع برنامه ریزی و طرف دیگر فرد یا افراد یا گروه هایی که برای اجرا یا دیدن به جشنواره می آیند) طرف دوم را نیز در جریان تغییرات قرار دهیم. برای نمونه وقتی تماشاگری بلیتی می خرد و جای آن بلیت مشخص است، مسئولان تالار باید به نوعی رفتار کنند که تماشاگر در سر جای خود نشسته و کنسرتش را در کمال آسایش ببیند، این نوع رفتار در برابر گروه های مدعو یا خبرنگارانی که برای آنها کارت خبرنگاری جشنواره صادر شد است، نیز باید ساری و جاری باشد.
بر همین بنیان در سال های گذشته ردیفی به روزنامه نگاران اختصاص می یافت و امسال این کار عملی نشد، چرا؟ چون در برنامه ریزی (به دلیل ضیق وقت) دوستان یادشان رفته بود که تمامی بلیت ها (یا حداقل ردیف خاص خبرنگاران، همانند سه یا پنج ردیفی که برای مهمانان در نظر گرفته می شود) را به گیشه نسپرند. و یا برای گروه نهفت، زمانی را که اختصاص می دهند، همان چیزی باشد که سرپرست گروه انتظار دارد و نه آن که وقتی جدول برنامه بسته و منتشر شد، یکطرفه به فرد بگویند که یا می پذیری یا کنار می روی، که طبیعی است در چنین وضعیتی، چنان وضعی پیش بیاید که آن نامه جگرسوز از سوی سرپرست این گروه (که به اذعان کارنامه جشنواره موسیقی فجر، در ۸ دوره گذشته شرکت کرده و در سه دوره به عنوان گروه برگزیده معرفی شد) نوشته شود و درنهایت از جشنواره به کنار رود. این اتفاقات و حوادثی این چنینی که حداقل در دوره های گذشته نظیر کمتری داشته است، نشان می دهد که دست اندرکاران جشنواره باید برای برنامه ریزی آن فکر بکرتری کنند و حداقل به برپایی دبیرخانه ای دائمی برای جشنواره بیندیشند. طبیعی است جشنواره ای که ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان هزینه صرف آن می شود، باید بودجه ای، در حد ۵ تا ۱۰ درصد به این امر اختصاص دهد و البته آیین نامه و شرح وظایفی برای آن نوشته شود تا دقیق و منسجم تر به کار بپردازد.
تبلیغات اندک و برنامه های کم کیفیت
خالی بودن سالن ها در روزهای نخست اجرا نشان داد که امور تبلیغاتی جشنواره ضعیف بوده است. برای نمونه در کمتر گذرگاه مهم شهر، پوستر یا بیلبوردی به برنامه های جشنواره اختصاص یافته بود، درحالی که در سال های گذشته بخشی مهم از تبلیغات جشنواره موسیقی فجر به تبلیغات محیطی و سطح شهر بازمی گشت. البته صدا و سیما، امسال جدی تر از سال های قبل به سراغ جشنواره آمده بود. اختصاص برنامه ای نیم ساعته از سوی شبکه دوم سیما، ازجمله این برنامه ها بود که تاکنون کمتر سابقه داشته است. این برنامه هم از نبود و نداشتن کارشناسی که خبیر به جریانات موسیقی و برنامه های جشنواره باشد و حرفه ای تر عمل کند، رنج می برد. این که یک خواننده درجه دوم را موسیقیدان معرفی کنیم، یا برخی از چهره های نامی موسیقی را نشناسیم و از آنها بخواهیم که خود را معرفی کنند و یا نیاوردن اجزای دقیق اجراهای روزهای بعد در اعلام برنامه ها، ازجمله کاستی های این برنامه بود، اگرچه نشان دادن اجرای گروه ها (هرچند در هیأت لانگ شات) نکته ای درخور تحسین بود که امید می رود تداوم یابد.
مقایسه ای میان بخش موسیقی نواحی با جشنواره
مدیر بخش موسیقی نواحی جشنواره امسال؛ در مصاحبه ای گفته بود که برنامه های بخش موسیقی نواحی این جشنواره در تداوم جشنواره موسیقی نواحی است که در کرمان برگزار می شد. در این باره چند نکته قابل تأمل است:
اول: چرا جشنواره موسیقی نواحی برگزار نشد و بودجه این جشنواره که در ردیف بودجه مرکز موسیقی قرار داشت، صرف چه اموری شده است؟
دوم: آنهایی که برنامه های جشنواره موسیقی نواحی را دیده اند، می دانند که این جشنواره قابل قیاس با آنچه که جناب حمیدرضا اردلان (مدیر بخش نواحی جشنواره امسال) عنوان می کنند نبود و نیست. یکی از هدف های اصلی جشنواره موسیقی نواحی که در قالب رقابتی انجام می شد، کشف استعدادهای جوان در این موسیقی و تشویق آنها به تداوم و استمرار کار گذشتگان بود. آیا در بخش موسیقی نواحی جشنواره امسال، رقابتی صورت می گیرد، چهره ای خاص معرفی می شود که مدیر این بخش آن را همقران و همسان جشنواره موسیقی نواحی کرمان می دانند.
سوم: برگزاری این جشنواره در نقطه ای دور از تهران، یکی از هدف های اصلی آن بود تا در پرتو آن مردم نقاط دیگر کشور را با موسیقی نواحی مختلف آشنا سازند و قرار هم بود که این جشنواره در نقاط دیگر ایران گسترش یابد، چرا؟ چون ظرفیت های موجود در موسیقی نواحی ایران بسیار گسترده و کشف ناشده بود، و از این طریق چه در محتوا و چه در صورت، افراد و نغمه های تازه ای کشف می شد. اما اینک که می شنویم یکی از دست اندرکاران همین جشنواره که خود از ابتدا ازجمله چهره های ثابت آن بوده و در شکل گیری و سربرکشیدنش نقش داشته، آن را خفیف و کوچک کرده و در دل جشنواره ای دیگر جای می دهد، تنها باید شگفت زده شد و متعجب.
ارکستر موسیقی سنتی؛ گامی تحسین برانگیز
اجرای ارکستر موسیقی سنتی به سرپرستی و آهنگسازی محمد جلیل عندلیبی را باید ازجمله نقطه های روشن جشنواره به شمار آوریم، شکل گیری این ارکستر، آرزوی بسیاری از دغدغه مندان موسیقی سنتی بود که به دلیل نبود و کمبود بودجه، امکان تحقق آن در بخش موسیقی سنتی تا حدودی غیرممکن می نمود. نوع نغمات و حضور برخی از چهره های شناخته شده موسیقی سنتی و اصولا نحوه به کارگیری آنها (اکثر این نوازندگان کارمندان بخش موسیقی وزارت ارشادند) نشان می دهد که می توان از برخی ظرفیت های موجود به نحو مطلوب و مؤثر استفاده کرد. درباره این ارکستر بیشتر خواهیم نوشت.
همچنان که در مقدمه بحث آورده ایم، بررسی دقیق تر این جشنواره و واگویی نقاط قوت و ضعف آن می ماند به هفته بعد که تمامی برنامه های جشنواره اجرا شده باشد.
سیدابوالحسن مختاباد
منبع : روزنامه همشهری