یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

طبیعت در معرض تهدید


طبیعت در معرض تهدید
● اشاره
پژوهش‌ها و کاوش‌های کیهانی تا این تاریخ محقق ساخته است که موهبت حیات در خانواده، خورشید، انحصاراً به زمین اختصاص یافته و تحقیق در اثرات حیات در جهان‌های دور هنوز به‌جائی نبرده و نشانه‌های مثبت و اطمینان‌بخشی به‌دست نیامده است. بر ما زمینیان است که قدر این موهبت عظیم را بشناسیم و در حفظ شرایط مطلوب زیست بکوشیم و از آلودگی، تخریب و نابودی این نعمت انحصاری و مقدس سخت بپرهیزیم.
مبحث زیر که توسط یکی از کارشناسان توسعه کشور به رشته تحریر درآمده زنگ هشداری است به همگان تا در حفظ منابع خدادادی کوشا باشند.
به نام آنکه جان هستی از او یافت
فلک بالا زمین پستی از او یافت
(عطار)
مسئله تخریب منابع طبیعی و بر هم خوردن آرایه زیستی (اکوسیستم) به بهانه توسعه از جمله مسائلی است که حیات بشر را به چالش کشیده و باید با جدیت هر چه تمامتر مورد بررسی قرار گیرد. بدیهی است هرگونه اهمال و سهل‌انگاری در این مورد و نادیده گرفتن و کار امروز به فردا انداختن عواقب دردناک و مهیبی را به همراه خواهد داشت و قطعاً محیط را برای زیست فرزندانمان دشوارتر از امروز و حتی غیرممکن خواهد ساخت. برای درک بهترین مشکل بزرگ و پیشگیری از بحرانی شدن شرایط مرز و بوممان بی‌مناسبت نخواهد بود اگر مقدمتاً مروری اجمالی بر چگونگی پیدایش حیات در زمین داشته باشیم:
کشورهائی که نقش کمتری در تولید گازهای سمی دارند در معرض تأثیرات و ضررهای بیشتر این گازها قرار می‌گیرند طبیعی است که ظواهر منابع طبیعی به‌صورت تنگاتنگ به یکدیگر ارتباط و مکمل همدیگر و زمانی‌که بشر اساس پیشرفت‌های صنعتی و اقتصادی خود را بر منابع طبیعی نهاد بسیاری از اجزاء منابع طبیعی نهاد بسیاری از اجزاء منابع طبیعی به‌هم خورد. کشورهای صنعتی نقش بیشتری در آلودگی منابع طبیعی و به‌هم خوردن توازن و تعادل بین ظواهر منابع طبیعی دارند.
از آنان سوراخ شدن لایه اوزون و ازدیاد حرارت زمین و تغییرات جوی و ذوب یخ‌های قطبی است. کشورهای آسیائی و خاورمیانه شاهد آن تأثیرات شده‌اند که بر کشورهای ساحلی ژاپن و خلیج‌فارس و ادبی درآیند. نزدیک اثر خواهد گذاشت و نسبت املاح در آب‌های گوارای سواحل ایران در سال‌های اخیر افزایش یافته است.
تغییرات محیط‌زیست (آب و هوا) در منطقه خاورمیانه و خصوصاً دریای خزر موب شد با حوادثی نظیر سیل‌های استان گلستان و مازندران پیش آید و طبیعتاً آخرین حادثه نخواهد بود. منطقه خاورمیانه و به خصوص ایران تحت تأثیر توده‌های هوای فشرده که سبب خشکی و یا باران‌های سیل‌آسا قرار دارند که آثار مخربی بر منطقه و مناطق دیگر جهان خواهد گذاشت. لذا مسئولیت متوجه کشورهای صنعتی در این زمینه است تاوان این تخریب را بپردازند.
● پیدایش حیات
زمین خانه ما در فضا است، تمدن‌های کهن بر این گمان بودند که زمین پهنه سطحی است و آسمان روزانه به دور آن در گردش است. هنگامی‌که در سال ۱۶۰۰ میلادی جیرودانو برونو (Girodano Bruni) فیلسوف ایتالیائی به پیروی از نظریه کوپرنیک، گردش زمین به دور خورشید را رسماً مورد تأیید قرار داد، در یکی از میدان‌های رم به‌دست متعصبان بی‌رحمانه در آتش سوزانده شد و نظریه مزبور تا اواسط قرن هفدهم میلادی در سینه‌ها مدفون گردید و ظاهراً به‌دست فراموشی سپرده شد.
امروز دانش بررسی و شناخت زمین شاخ بسیاری از علوم از جمله مسئله پیدایش حیات در زمین را شامل گردیده و دانشمندان بسیاری در این خصوص به تفحص و کاوش مشغول‌اند و عقاید و نظرات گوناگونی را مطرح ساخته‌اند. امروز این‌طور تصور می‌شود که منظومه خورشیدی از انقباض و تراکم ابرهای خورشیدی (Solur Nebule) پدید آمده است. بدین‌ترتیب که چرخش خورشید به پدید آمدن ریسکی از ابرها انجامیده و سیارات و از جمله زمین اما از به‌هم پیوستگی و انبوهش این ذرات (البته نه به‌صورتی که لاپلاس تصور می‌کرد) به‌وجود آمده‌اند.
پوسته زمین تا پایان دوران پروتوزویک از حالتی ناپایدار و بی‌ثبات بهره‌مند بود. از آن دوران به بعد فعل و انفعالات بسیار پیچیده کوهزائی، پیدایش یخبندان و عمل پروژتز خاک و به‌عبارتی بشر حیات پدید آمد.
عنصر دیگر حیات، جو کنونی زمین، هم زمان با انجماد تشکیل پوسته زمین طی فرآیند خاصی به‌نام گاز جدائی (Deyassing) از گرمای درونی زمین پدید آمده پس از این مرحله بیشترین دگرگونی‌ها و تعدیلات جو زمین در زمینه فرآیندهای زیستی صورت پذیرفته و متناسب با افزایش عمر زمین، از میزان دی‌اکسیدکربن موجود در جو طی ۵/۲ میلیارد سال کاسته شد و در مقابل نیتروژن افزایش یافت و اکسیژن خالص نیز شروع به پیدایش نموده است.
بررسی گازهای حاصل از فوران آتشفشانی گواه بر این است که در روزگارهای نخستین بخار آب از درون زمین وارد فضای پیرامون زمین گردیده و آن قسمت از بخار آب که در لایه‌های بالائی جو جدی داشته و تجربه شده و به گازهای هیدروژن و اکسیژن دگرگون شده است؛ در مقابل گازهائی مانند متان و مونواکسیدکربن بر اثر تابش نور خورشید به آب (مایه حیات) و دی‌اکسیدکربن مبدل گردیده‌اند تا آنجا که امروزه نزدیک به ۷۰ درصد سطح کره‌زمین را اقیانوس، دریاها و عوارض آبی دیگر فرا گرفته است.
با وجود اینکه طی فعل و انفعالات مذکور همه عناصر لازم (خاک، آب، هوا و نور) برای شکل‌گیری حیات پدیدار گردید. مع‌الوصف تا آن زمان هنوز اثری از حیات در کره‌زمین یافت نمی‌شد تا اینکه غلظت دی‌اکسیدکربن در اتمسفر به مرور به‌حدی رسید که نقش گرمخانه کره‌زمین را بر عهده گرفت. و دمای کره‌ خاکی را در سطح نسبتاً بالائی نگاه داشت و به این ترتیب شرایط لازم برای حضور حیات لااقل در سطح خیلی پست فراهم شد.
اما در خصوص منشاء حیات، گروهی از زیست‌شناسان بر این گمان هستند که حیات از خود زمین سرچشمه گرفته و آغاز آن را پس از شکل‌گیری سیاره زمین یعنی حدود ۴ یا ۵ میلیارد سال پیش دانسته‌اند. در مقابل این گروه دسته دیگری بر این اعتقادند که حیات از کرات و یا سیارات دیگر به زمین منتقل گردیده است.
با وجود اینکه تاکنون اثری از ردپای حیات در فضای خارج از زمین مشاهده نگردیده و سیارات گروه خورشید به‌استثناء زمین محیط مساعدی برای حیات ندارند، اما خورشید و خانواده او فقط یکی از صدها هزار و حتی صدها میلیون ستاره منظومه عظیم کهکشان راه شیری را تشکیل می‌دهد. تازه منظومه کهکشانی‌ ما نیز خود یکی از این شمار کهکشان‌هائی است که گوشه‌هائ از پهنه عالم افلاک را به خود اختصاص داده‌اند بنابراین منحصر نمودن حیات به زمینیان تصویری است ظاهراً خودبینانه و شاید هم بی‌منطق.
بیان اینکه دقیقاً حیات از چه زمانی و چگونه در زمین پیدا شده است کار آسانی نیست و قطعاً حق با خواجه شیراز است که راز دهر را دست نایافتنی می‌داند و معتقد است که راز دهر را دست نایافتنی می‌داند و معتقد است که با حکمت و تحقیق، معمای حیات و آفرینش را نمی‌توان گشود.به هر حال، نخستین نشانه‌های احتمالی حیات را در سنگ‌های ایسوای گروئلند که سن آنها به ۳۸۰۰ میلیون سال قبل بازمی‌گردد بایستی جست‌وجو کرد. آثار حیات مثبت‌تر و مطمئن‌تری در استرالیای غربی یافت شده است که به سنگ‌های جوان‌تری که در ۲۸۰۰ میلیون سال قبل تشکیل گردیده‌اند تعلق دارند.
علاوه بر آن دریاچه سوپریور کانادا، اندام گیاهانی یافت گردیده که برخی از آنها به جلبک‌های سبز آبی امروزی شباهت دارند. آثار مزبور گویای آن است که در این زمان شرایط زمینی تغییر یافته و پدیده حیات را پذیرا گردیده است و همزمان از گاز اکسیژن موجود در زمین لایه‌ای ازن در ارتفاعات جوی پدید آورد و نقش سپر محافظ زمین را در برابر پرتوهای مرگبار کیهانی بر عهده گرفت. در اهمیت لایه ازن همین بس که گفته شود بدون وجود آن پیدایش و ادامه حیات در زمین ناممکن بود.
در سنگ‌های ۱۴۰۰ میلیون سال پیش، نخستین یاخته‌هائی که به موجودات کامل‌تری به نام یوکارپونسسیک تعلق داشته‌اند یافت گردید. ظاهراً در ۶۷۰ میلیون سال پیش زمانی که سطح اکسیژن به حدود ۷ درصد حجم امروزی رسید. روزگار جدید به نام فانروزوئیک شروع گردید. و این فرآیند تکاملی آنقدر ادامه یافت تا در اواخر پالتوزوئیک شرایط برای حضور گیاهان فراهم شد. امام علی (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند و چنین است که چون ابر، زمین را زیر پستان بی‌بارانش می‌گیرد، و بار گرانی را که آبستن آن است فرو می‌بارد.
اراده خداوندی را سبب می‌شود تا از زمین خشک گیاه و از کوه‌های عریان انواع سبزه‌ها برویاند، اینک این زمین است که با آرایش گل و گیاه خود به نشاط آمده، با پوشاک نرم و فاخری که از شکوفه‌ها بر تن نموده، به خود می‌بالد، به انواع زیورها که از نوع خرمی گل و گیاهان آرایه خود ساخته فخر می‌فروشد“.
در پایان دوره پلیوسن یعنی دو میلیون سال پیش کره ارض توانائی پذیرش انسان دانا و اشرف مخلوقات را پیدا نمود و بدینسان با ثبات تدریجی اقالیم حیاتی و آفرینش گیاهان و انسان، حیاتی متکامل آغاز شد.
حق استفاده از منابع طبیعی خواه ناخواه به انسان داده شده حتی ضرورتی برای ذکر قید ”ولا تسفر“ وجود نداشت، اکولوژی تعریف نشده عملاً مفهوم یافت، تا مدت‌ها و شاید تا همین دیروز روابط عناصر حاضر در چرخه حیات با یکدیگر منطقی و معقول بود، توسعه از نخستین روزهای حضور انسان آغاز شد اما ضرورتی برای یدک کشیدن کلمه پایدار احساس نمی‌کرد. همه چیز رخ نمونی پایدار داشت و دلیلی برای طرح این سؤال بسیار مهم سال‌های اخیر، وجود نداشت. برای چند نفر جا هست؟
● طبیعت در معرض تهدید
انقلاب صنعتی، گسترش پدیده شهری و تشدید بی‌حد و حساب کشاورزی در کشورهای توسعه یافته، تأثیر مستقیمی در فقیرتر شدن طبیعی دارد که به‌عنوان میراث طبیعی می‌بایست به نسل‌های آینده منتقل شود.
از طرفی در کشورهای جهان سوم، افزایش روزافزون عدم توان بین منابع عرضه شده به‌وسیله محیطی شکننده و ناپایدار و انفجار جمعیت موجب بهره‌برداری زیاد و مفرطی می‌شود که آثار و پیامدهای وخیمی را به یاد می‌آورد. هنوز چوب تنها منبع تأمین انرژی موردنیاز خانواده، فقیر و روستائی در کشورهای جهان سوم است.
براساس گزارش منتشر شده توسط سازمان خود یا جهان در سال ۱۹۸۰ نزدیک به ۱۱۵۰ میلیون نفر انرژی موردنیاز خود را از منابع جنگلی و مرتعی تأمین نموده‌اند. در اروپا نزدیک به ۵ میلیون هکتار از جنگل‌ها به‌علت بروز باران‌های اسیدی مرده‌اند از ۳۰ سال پیش تاکنون در کشورهای اسکاندیناوی و در آمریکای شمالی مشکلات حادی به‌وجود آمده که منجر به مرگ زیست‌شناختی هزاران دریاچه شده است.
از سال ۱۹۸۳، ریزش برگ‌ها، زرد شدن و مرگ صدها گونه گیاهی، قلمرو قابل توجهی از جنگل‌ها را در اروپای‌شرقی، آلمان، آتریش و فرانسه تحت‌تأثیر قرار داد.
در سال ۱۹۸۹، ده‌ها هزار هکتار از اراضی جنگلی و علفزارها در جنوب فرانسه در آتش سوختند و نابود شدند. متأسفانه ناپدید شدن جنگل‌های معتدل که نیمی از جنگل‌های جهان را شامل می‌شود. به اندازه تخریب جنگل‌های مناطق گرمسیری چندان اعتراض و نارضایتی را موجب نگشت. در بعضی مناطق علاوه بر آتش‌سوزی، آلودگی و قطع درختان برای استفاده‌های سوختنی، عامل دیگری که سبب وارد آمدن بیشترین خسارت به جنگل‌ها شده است. افزایش استفاده از درخت در صنایع کاغذسازی است.
درست است که در این مناطق اکثراً با نهالکاری و به‌صورت مصنوعی جنگل‌هائی را جایگزین کرده‌اند، اما چون گونه‌های کاشته شده، اغلب قادر به سازگاری کامل با شرایط زیستی این رویشگاه‌ها نیستند، توده‌های ایجاد شده عموماً ضعیف و ناپایدارند. در حقیقت این پدیده بوم‌شناختی به جهت تأثیر قوی و مستقیمی که در تغییر ارائه زیستی و در نهایت آلودگی جوی دارد به‌عنوان علت اصلی ”مرگ جنگل‌ها“ تلقی می‌شود.
جنگل‌های گرمسیری ۲۹۲۰ میلیون هکتار وسعت دارند. امروزه حدس زده می‌شود که جنگل‌های زدائی سالانه ۳/۱۱ میلیون هکتار از این سرمایه گرانبهاء را نابود می‌کند. بازار جهانی چوب‌های مناطق گرمسیری در ظرف بیست سال تقریباً ۳ برابر گسترش یافته است. بهره‌برداران بسیار عجله دارند و تنها درختانی را قط و برداشت می‌کنند که مرغوب‌ترین و گرانترین‌ها هستند. چنین تضمین زده می‌شود که اگر روند بهره‌برداری با آهنگ کنونی به پیش برود. به‌علت گسترش زمین‌های زراعتی از طریق قطع درختان جنگلی در پاره‌ای از کشورها نظیر فیلیپین، جنگل در ظرف کمتر از ۴۰ سال کاملاً نابود خواهد شد.
جنگل‌های آمازونی تقریباً ۵۰۰ میلیونی هکتار وسعت دارند. این جنگل‌ها معرف متنوع‌ترین نظام‌های طبیعی در جهان است و بین ۵/۱ تا ۲ میلیون موجود زنده‌ای را که در درجات مختلف به یکدیگر وابستگی دارند، در خود جای می‌دهد و از این رو بزرگترین انبار ژنتیکی سیاره زمین محسوب می‌گردد. افسوس که براساس گزارش برنامه عملی جنگل‌های گرمسیری میزان نابودی جنگل‌ها از رقم ۴/۴ میلیون هکتار در سال نیز بیشتر است و صد افسوس که این سناریو فاقد هرگونه بینش و اضطرار اجتماعی و معنوی است و فقط به جهت دسترسی به ثروت‌های عظیم کانی زیرزمینی صورت می‌گیرد. بعضی از محیط‌بانان معتقد هستند، اگر جنگل‌های آمازونی نابود شود میزان کربن هوا ۸ درصد دیگر افزایش خواهد یافت.
به‌طور کلی، براساس آمارهای جهانی، روزانه ۴۲ هزار هکتار از جنگل‌های جهان نابود می‌گردند و این نابودی موجب گسترش پدیده بیابان‌زائی و فرساش خاک شده است. براساس همین آمار ۱۰ درصد جنگل‌ها و مراتع جهان تبدیل به بیابان شده‌اند و ۲۵ درصد دیگر از این منابع نیز در خطر نابودی قرار گرفته‌اند.
از دیگر جلوه‌های دست‌اندازی انسان و بهره‌گیری نامعقول از طبیعت، تهدید بقای گونه‌های متنوع گیاهی و جانوری است. به‌طوری که براساس تحقیقات انجام شده در هر ساعت ۳ گونه از انواع موجودات گیاهی و جانوری از صحنه هستی نابود می‌شوند که به‌عبارت دیگر بیش از ۷۰ گونه در طول روز و ۲۷ هزار گونه در سال از میان می‌روند.
و این همه موجب شده است تا امروز مسئله منابع طبیعی، چگونگی حفاظت و جلوگیری از نابودی آن و رسیدن به یک تعادل و توازن در بهره‌برداری از منابع زیستی جهان مهمترین دغدغه جوامع بشری باشد. گرچه خداوند سبحان طبیعت را به‌گونه‌ای آفریده و روابط اجراء آن را طوری سازماندهی نموده که پاسخگوی همه نیازهای بشری باشد، اما بی‌شک طبیعت نمی‌تواند جوابگوی طمع روزی و غایت رفاه‌طلبی انسان‌ها باشد. به گفته مهاتما گاندی: ”جهان برای همه نیازهای انسان ذخایر کافی دارد مگر طمع او“ .
گردآوری: مهندس فتاح قاسمی فیض‌آبادی
منبع : نشریه بین المللی فنی مهندسی سیمای محیط