جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا
به کمی <هوای تازه> نیازمندیم!
● به مناسبت چاپ دوم <ملاح خیابانها>؛
انتشار هر دفتر شعر تازهای از شمس لنگرودی، چیزی را که به عنوان یک اصل تردیدناپذیر شناخته شده است، نقض میکند: بحران در شعر معاصر ایران. اگر شعر امروز ایران دچار بحران است، چرا کتابهای شمس لنگرودی خوانده و خریده میشود و در قفسه کتابفروشیها چرت نمیزند؟ البته که بخش عمدهای از شاعران و شعرهای امروز مخاطب ندارند و در نهایت زندانی کمدهای شاعران میشوند اما وقتی <ملاح خیابانها> درآمد این عبارت بین خیلی از شعردوستان رد و بدل میشد و هنوز هم میشود: <راستی کتاب جدید شمس درآمده.>
چرا چاپ <ملاح خیابانها> اهمیت دارد و جلب توجه میکند؟ چون بر خلاف آنها که به شعور و ذائقه مخاطب احترام نمیگذارند و سعی میکنند با تمرین جنون و بازیهای زبانی، بحرانی کاذب در شعر امروز ایجاد کنند، شمس لنگرودی بیآنکه خود را به سلیقه عامه مخاطبان تنزل دهد، دست آنها را میگیرد و جهانی تازه را فرارویشان به نمایش میگذارد. شعر شمس لنگرودی که روزگاری دور، با جلوههای پررنگ سیاسی و تاثیر انکارناپذیر زبان شاملویی، راه افتاده بود، آرام آرام از آن فضاها فاصله گرفت. هر چه زمان گذشت زیبا شمس پالودهتر و پختهتر شد و اثرات اتفاقهای روزمره و سیاسی در آن کمرنگتر شد تا اینکه او به <ملاح خیابانها> رسید؛ دفتر شعری که ماحصل سالها تجربه و تامل و تعمق شاعر در شعر و جهان درون و بیرونش بوده است. شمس لنگرودی در <ملاح خیابانها> از عشق سخن میگوید اما این عشق، تنها به روابط عاطفی دو انسان، محدود و معطوف نمیشود بلکه نشانگر نگاه عاشقانه او به انسانها و دنیاست.
شمس در این کتاب با لحنی مرسلانه ادبیاتی را خلق میکند که رنگ و بویی معنوی و مذهبی دارد و این از آن رو نیست که کلماتی چون <جبرئیل مقدس> و <وضو> و <رستخیز> به شعرش راه یافته است بلکه به این دلیل است که او به نرمی و آرامش یک راهبر یا معلم معنوی، در این دفتر شعر، به کار تبشیر و انذار مخاطب خود است و به امت شعرش میگوید که جهان گذراست و تنها عشق است که مایه رستگاری است.
همه اینها گفته شد تا گفته شود که اگر در شعر امروز ایران، چند شاعر مانند شمس لنگرودی - البته با اثر انگشت و امضای خود - وجود میداشت، دیگر حرفی از بحران به میان نمیآمد؛ چراکه شعر او خوانده و دیده میشود و نشان میدهد که شعر خوب هنوز هم خریدار دارد. از سوی دیگر، آنچه شمس لنگرودی به زبان شعر میگوید، در این زمانه عسرت و حسرت، میتواند سایبانی زلال و امن فراهم کند؛ هر چند که جهان به راهی دیگر برود.
این هشتمین شعر از کتاب <ملاح خیابانها> است:
<دوستت دارم / و عشق تو از نامم میتراود/ مثل شیره تکدرختی مجروح / در حیاط زیارتگاهی.>
<ملاح خیابانها> را انتشارات آهنگ دیگر درآورده؛ همان ناشری که ۵۳۳ ترانه عاشقانه> را به چاپ چهارم و <باغبان جهنم> را به چاپ سوم رسانده است.
محسن فرجی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی ایران مجلس رئیس جمهور رهبر انقلاب سیدابراهیم رئیسی دولت سیزدهم دولت رئیسی
تهران ترافیک سیل فضای مجازی شهرداری تهران پلیس قتل آموزش و پرورش پلیس راهور بارش باران سلامت افزایش حقوق بازنشستگان
گاز قیمت خودرو خودرو قیمت طلا هوش مصنوعی مالیات نمایشگاه نفت قیمت دلار بانک مرکزی پالایش و پتروشیمی مسکن حقوق بازنشستگان
نمایشگاه کتاب کتاب ازدواج تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران زنان حضرت معصومه (س) سینمای ایران سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه روسیه حماس رفح اوکراین ولادیمیر پوتین ترکیه حمله به رفح مصر بنیامین نتانیاهو
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید لیگ برتر سردار آزمون لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس بازی باشگاه استقلال
مغز اینترنت فناوری ایلان ماسک فیبرنوری اپل وزیر ارتباطات ناسا گوگل
خواب تخم مرغ فشار خون آسم هندوانه کبد چرب