یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نقش صنایع کوچک در توسعه روستایی


نقش صنایع کوچک در توسعه روستایی
از دهه ۱۹۶۰ تاکنون بحث توزیع عادلانه درآمد به عنوان یکی از ابعاد و محورهای اصلی توسعه مد نظر دولت و سازمان های جهانی قرار گرفته است . هدف اصلی و بلند مدت از این بحث رسیدن به سطحی از رفاه و آسایش اجتماعی است که در همه زمینه های زندگی بشری نمود و نقش دارد .
از راههایی که دولت ها بخصوص در کشورهای جهان سوم در جهت رسیدن به توزیع عادلانه درآمد باید مدنظر داشته باشند ایجاد اشتغال ، رفع مشکل بی کاری ، کاهش روند مهاجرت روستائیان به شهرها و تعدیل درآمدهای شهری و روستایی است .
با توجه به شکاف درآمدی ایجاد شده بین بافت شهری و روستایی در کشورهای جهان سوم و گسترش روز افزون آن روند مهاجرت از روستا به شهرها و در نتیجه کاهش نیروی انسانی در بخش تولیدی روستایی و افزایش بی کاری و حاشیه نشینی در شهرها سیر صعودی پیدا کرده و به مشکلی حاد برای این کشورها تبدیل شده است .
متأسفانه نرخ رشد مهاجرت روستائیان به شهرها از نرخ رشد اشتغال زایی صنایع تولیدی به مراتب بیشتر بوده و همین امر باعث افزایش نرخ رشد بی کاری شهری در کشورهای جهان سوم شده است .
با توجه به این امر که ساختار اقتصادی اکثر این کشورها کشاورزی است مهاجرت از روستا به شهرها به معنای تضعیف بخش کشاورزی می باشد . هر چند ورود تکنولوژی های جدید که اکثراً نیز سرمایه بر هستند می توانند کمبود نیروی انسانی را در این بخش جبران نمایند ولی روند رو به رشد بی کاری و حاشیه نشینی شهرها مشکی است که دولتها را وادار می نماید تا با بکارگیری تمهیداتی نسبت به رفع آن اقدام نمایند .
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد ، یکی از راههای رسیدن به سطح مناسبی از رفاه و آسایش اجتماعی تعدیل درآمدهای شهری و روستایی است . به همین منظور ایجاد فرصت های شغلی در مناطق روستایی نه تنها به افزایش درآمد روستاییان کمک می کند ، بلکه باعث کاهش مهاجرت روستاییان به شهرها نیز می شود . از طرفی ایجاد فرصت های جدید شغلی می تواند بی کاریهای فصلی مناطق روستایی را نیز کاهش دهد .
ایجاد فرصت های جدید شغلی در روستاها به معنای صنعتی شدن بافت روستایی است و این امر در وحله اول با ورود و گسترش صنایع کوچک به روستاها امکان پذیر است .
در این تحقیق ، اقدام به شناسایی واحدهای صنعتی موجود در تعدادی از روستاهای شهرستان آبیک و تأثیرات مالی آن برای روستاییانی شده است که در این واحدها مشغول به کار هستند و در نهایت این بررسی به شناسایی انواعی از این صنایع کوچک می پردازد که با حداقل سرمایه گذاری بیشترین سود و بهره را عاید روستاییان می نماید .
کاهش شکاف درآمدی بین شهر و روستا ، افزایش درآمد روستائیان ، ایجاد انگیزه برای ماندن در روستاها و کاهش مهاجرت همگی بر این مسئله دلالت دارند که باید فرصت های جدید شغلی را در مکان هایی خارج از محدوده شهرها ایجاد نمود که پاسخگوی بخشی از آرمان های فوق باشد . این فرصت های شغلی با توجه به جاذبه های کاذب شهری مسلماً در بخش کشاورزی در حال حاضر امکان پذیر نیست ، ولی بخش صنعت در صورتی که بتواند زمان بی کاری پنهان روستائیان کشاورز را پر نماید ، توانایی کاهش جاذبه های شهری را خواهد داشت . کما اینکه روستائیان به جهت کسب درآمد بیشتر اقدام به مهاجرت به شهرها نموده و غالباً نیز در شهرها با بی کاری مواجه شده و بیشتر به بازار کار غیر رسمی روی می آورند .
همچنین می توان گفت که سالانه میزان چشمگیری از ذخائر ارزی کشور صرف واردات کالاهای صنعتی می شود . عدم وجود سرمایه گذاری های کلان در جهت راه اندازی واحدهای بزرگ صنعتی نیز باعث شده که نرخ رشد ایجاد اشتغال در بخش صنعت به مراتب پایین تر از نرخ رشد جمعیت شهری (که عمدتاً به دلیل مهاجرت های بی رویه روستائیان به شهرها صورت می پذیرد) باشد و این امر میزان جمعیت بی کار در اقتصاد کشور را روز به روز افزایش می دهد . واحدهای بزرگ صنعتی و یا عدم رقابت با صنایع وارداتی یا از گردونه رقابت خارج می شوند و یا فعالیت خود را محدودتر می نمایند .
با توجه به مشکلات یاد شده گسترش صنایع کوچک بخصوص در محدوده روستاهای کشور به دلایل زیر می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد :
۱) نیاز کم به سرمایه گذاری اولیه
۲)ارزان بودن نیروی کار در مناطق روستایی
۳) استفاده از نیروی کار فصلی و بومی
۴) هزینه کمتر تولید به دلیل استفاده از منابع محلی
۵ ) جذب سرمایه های کوچک محلی به دلیل ارتقاء درآمد روستائیان
۶) پائین بودن هزینه های آموزشی در جهت تأمین نیروهای انسانی نیمه ماهر
۷) استفاده از مدیریت های فامیلی
۸) ساده بودن اعمال مدیریت به دلیل کوچک بودن محیط کاری
۹) جلوگیری از خروج ارز برای کالاهایی که می توان در کشور تولید نمود
۱۰) استفاده از فعالیت خارج از زمان و مکان کاری بخصوص در مورد اشتغال زنان و یا نوجوانان روستایی
۱۱) قابلیت بومی سازی بخشی از تولیدات صنعتی با توجه به تقاضای روستائیان
۱۲) ایجاد ارتباط بین تولیدات بخش کشاورزی و بخش صنعت
۱۳) تمرکز زدایی از جهات مختلف صنعتی ، تولیدی ، نیروی انسانی
۱۴) تأمین مواد اولیه مورد نیاز صنایع مادرِ بزرگ
۱۵) جذب سرمایه های سرگردان جامعه
۱۶) هماهنگی سریع با منابع موجود محلی
۱۷) قابلیت گسترش و تبدیل شدن به صنایع بزرگ
البته گسترش صنایع کوچک از نظر برخی از صاحب نظران می توانند دارای مشکلاتی نیز باشد ولی این مشکلات با توجه به مزایایی که این صنایع در توسعه کشور می توانند داشته باشند قابل چشم پوشی است .
همانطور که قبلاً نیز ذکر شد ، رشد اقتصادی یکی از مهمترین کلیدهای دستیابی به توسعه است و کشورهای در حال توسعه نیز رسیدن به این مهم را از مسیر دستیابی به صنعت و صنعتی شدن می دانند . این بدان دلیل است که کشورهای پیشرفته فاصله اقتصادی خود را با کشورهای دیگر از طریق صنعت و گسترش آن به دست آورده اند و همین امر باعث شده تا روند رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه نیز بر پایه صنعتی شدن بنا شود .
از مهمترین تجربه هایی که در کشورهای جهان سوم در جهت گسترش صنایع و روند صنعتی شدن می توان بدان اشاره نمود ، گسترش صنایع کوچک خارج از محدوده های شهری است . در این زمینه کشورهای آسیای جنوب شرقی و آسیای میانه همچون کره جنوبی ، چین و هندوستان بسیار پیشرفت نموده اند . اجرای این گونه پروژه های کوچک صنعتی برگرفته از ایده اقتصاددان آلمانی آقای شوماخر در ادبیات اقتصادی بود که در یک جمله کوتاه بیان می گردد : ‹‹ کوچک زیباست ››
این ایده و به عبارتی استراتژی بیان می کند که اصلی ترین مشکل کشورهای جهان سوم مهاجرت روستائیان به شهرها و در نتیجه بروز بی کاریهای آشکار است و با توجه به اینکه بخش روستایی جایگاه فعالیت بخش کشاورزی است و انتقال صنایع شهری با در نظر گرفتن بزرگی آن از بافت شهرها به روستاها امکان پذیر نیست و به طور کلی هر یک از صنایع بزرگ در هر کجا که مستقر باشند نیاز به امکانات گسترده داشته و بالطبع در اطراف خود ایجاد شهرسازی و شهرنشینی می کنند . پس برای معکوس نمودن مهاجرت باید دست به استراتژی جدیدتر و کاراتری زد . همانطور که می دانیم توسعه اقتصادی با کاهش نیروی انسانی از بخش کشاورزی و انتقال آن به بخش های صنعت و اقتصاد همراه است ، ورود تکنولوژی های سرمایه بر علاوه بر گسترش بخش کشاورزی و کاراتر نمودن فعالیت های نیروی انسانی روز به روز کاهش داده و بهره وری انسانها را در فعالیت های این بخش زمینه را برای فعالیت های این بخش به فزونی می رساند . به همین دلیل بی کاری ایجاد شده در بخش کشاورزی و جاذبه های کاذب شهری باعث می شود که مهاجرت از روستا به شهرها معضل بزرگی برای کشورهای در حال توسعه باشد . لذا سیاست های صنعتی باید به سمتی سوق داده شود که بی کاری را در سطح روستاها کاهش دهد و در جذب نیروهای انسانی با صنایع بزرگ شهری رقابت نمایند .
‹‹ با توجه به این هدف ، آقای شوماخر معتقد است که اولاً فرصت های اشتغال باید در مناطق روستایی و شهرهای کوچک به وجود آید . ثانیاً این فرصتها به طور متوسط باید به اندازه کافی ارزان باشد ، ثالثاً با توجه به اینکه جمعیت کشورهای در حال توسعه از آموزش کافی برخوردار نیست و نرخ بی سوادی بالاست روشهای تولید باید نسبتاً ساده باشد . رابعاً روشهای تولید باید به صورتی باشد که از منابع محلی استفاده کند و در نهایت وی معتقد است که اهداف فوق از رهگذر ایجاد صنایع کوچک قابل تحقق می باشد . ›› ‹‹ صنایع کوچک حسن خسروی www. payam . co. ir / journal / farsi / majaleh‌ ››
استقرار صنایع کوچک در مناطق روستایی همانند پلی ارتباطی ، رابطی است بین تولیدات بخش کشاورزی و صنعت . اینگونه صنایع قادرند برای فعالیت خود از نیروی انسانی مازاد بخش کشاورزی به صورت دائمی و یا به صورت فصلی استفاده کنند و با ایجاد فرصت های شغلی متعدد و سطوح دستمزدی قابل رقابت با سطح دستمزد شهری باعث معکوس شدن روند مهاجرت حال حاضر شوند و به طور کلی با صنعتی شدن کشور رشد اقتصادی و روند توسعه نیز آغاز می گردد . این استراتژی است که در کشورهایی همانند کره جنوبی ، مالزی ، هندوستان ، چین ، تایوان ، اندونزی و دهها کشور دیگر با اتخاذ سیاست های اصولی باعث پیشرفت های سریع شده است .
تعریف صنایع کوچک و نظریه ها
به طور کلی تعاریف متعددی از صنایع کوچک شده است که همه این تعاریف به دو نقطه اساسی ختم می شوند :
۱) تعداد کارکنان
۲) میزان سرمایه
در این راستا به تعدادی از تعاریف که از سوی صاحبنظران کشورمان ارائه شده است ، اشاره می نمائیم :
آقای دکتر محمد حامد امام جمعه زاده ، مدیر عامل شرکت مهندسین همکار صنایع تعریف صنایع کوچک را بدین شکل ارائه می نمایند :‌ ‹‹ معمولاً صنایع را به لحاظ تعداد کارکنان به صنایع کوچک و بزرگ تقسیم می کنند که تصور می کنم بنگاههای اقتصادی که تعداد کارکنان آن از ۵۰ نفر کمتر است به عنوان کوچک تلقی می شوند . به نظر بنده ، میزان سرمایه گذاری و گردش مالی شاید معیار مناسب تری برای این تقسیم بندی باشد›› ‹‹ مبانی ارتباط صنایع کوچک و بزرگ- گروه گزارش- www. imi- ir . org / tadbir ››
آقای دکتر محمود احمد پور ، استاد اقتصاد و مدیر صنعتی در این رابطه چنین می فرمایند : ‹‹ اگر بعد از انقلاب صنعتی ، نحوه ایجاد شرکتها را مرور کنیم می بینیم که پس از انقلاب اختراع موتور بخار ، امکان ایجاد یک سری وسایل فراهم شد و خود به خود بر تعداد اختراعات افزوده شد . پس از اختراعات شرکتهایی ایجاد شدند تا تولیدات را عرضه کنند و به مروز زمان این شرکت ها بزرگ شدند . بین سال های ۷۰- ۱۹۳۰ شرکت های بزرگ عمدتاً ایجاد شدند ولی در همان زمان تعدادی شرکت های کوچک بودند که در کنار آنها رشد می کردند . در دهه ۷۰- ۶۰ مفهوم ‘‘ کوچک زیباست ’’ مطرح و در دهه ۹۰- ۸۰ بحث کارآ‏فرینی و شرکتهای نوآور مطرح شدند . بنابراین همیشه شرکت های بزرگ و کوچک بوده اند ولی در هر مقطعی بعضی نسبت به دیگری مهمتر می شدند و برتری پیدا می کردند ، اما به طور کلی تعاریف در رابطه با صنایع کوچک و بزرگ ، اعتباری و قراردادی است و شرکت ها را با توجه به حجم فروش ، تعداد نیروهای انسانی ، صادرات ، نوآوری و . . . با یکدیگر مقایسه می کنند . ولی بیشترین اهمیت را عامل نیروی انسانی در بر دارد . در بعضی کشورها نیروی انسانی ۱۰۰ نفر به پایین جزء طبقه کوچک محاسبه می شود . در بعضی دیگر ۳۰ تا ۵۰ نفر نیروی انسانی و یا اینکه پایین تر از یک میلیون دلار فروش سالانه را شرکت کوچک محاسبه می کنند . ›› ‹‹ مبانی ارتباط صنایع کوچک و بزرگ- گروه گزارش www. imi – ir . org / tadbir ››
‹‹ آقای دکتر سیاوش مریدی ، استاد اقتصاد و کارشناس ارشد در سازمان مدیریت صنعتی نیز بر این عقیده است که تعیین ملاک و معیار استاندارد که در همه جا کاربرد داشته باشد ، دشوار است . بنابراین تعاریف می توانند متفاوت باشند . به عقیده این کارشناس اقتصادی شاید مشکل ترین نکته در همین پرسش ، نخست نهفته باشد ، بدین معنی که این احتمال وجود دارد که نتوان یک تعریف دقیق که متکی بر ملاک های مشخص باشد برای فرد بودن یک بنگاه صنعتی به دست داد . به عبارتی دیگر ممکن است طبق تعریف یک جامعه بنگاهی معین با مشخصاتی خاص به عنوان یک صنعت کوچک تلقی شود در حالی که در جایی دیگر بنگاهی با همان مشخصات متوسط یا بزرگ انگاشته شود . به عنوان مثال کره جنوبی بنگاههایی که کمتر از ۳۰۰ نفر را در استخدام داشته باشند ، کوچک و یا متوسط می داند در حالی که در ایران بنگاههای بیش از ۵۰ نفر شاغل در زمره بنگاههای بزرگ قرار می گیرند . . . با توجه به این نکات و ضمن تأکید بر قراردادی بودن هر گونه تعریفی از خرد و متوسط بودن بنگاههای صنعتی و با تکیه بر آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران می توانیم بنگاه های خرد را بنگاه هایی بدانیم که تا ۹ نفر در استخدام دارند و بنگاههای متوسط را بنگاه هایی بدانیم که بین ۱۰ تا ۴۹ نفر نیرو دارند و روشن است که دیگر بنگاه ها را باید بزرگ به شمار آوریم ›› ‹‹ مبانی ارتباط صنایع کوچک و بزرگ- گروه گزارش www. imi- ir . org / tedlin ››
● نقش صنایع کوچک در گسترش صنعت و صنایع بزرگ
در جهت گسترش صنایع و صنعتی شدن کشورهای در حال توسعه بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان اقتصاد و صنعت از گسترش صنایع بزرگ حمایت می کنند و بسیاری دیگر از صنایع کوچک . ولی این امر مسلم است که صنایع کوچک و بزرگ مکمّل یکدیگرند و در جهت گسترش صنعت یک کشور باید هر دوی این بخش ها حمایت شوند و ارتباط معقولی بین آن دو ایجاد شود . سرشماری عمومی صنعت و معدن سال ۱۳۷۴ نشان می دهد که ۳۷/۹۶ درصد از صنایع کشور جزء صنایع کوچک هستند که ۶۰ درصد اشتغال ، ۳۹ درصد ارزش تولیدات صنعتی و ۲۲ درصد کل سرمایه گذاری در بخش صنعت را به خود اختصاص داده اند . این صنایع را به طور کلی به دو دسته عمده می توان تقسیم بندی نمود :
۱) صنایعی که تولیداتشان فرآورده نهایی است و در بازارهای سنتی و محلی به فروش می رسد
۲) صنایعی که فرآورده نهایی نداشته و باید تولیدات خود را که جزء محصولات واسطه ای می باشند به صنایع دیگر که معمولاً بزرگ تر هستند بفروشند .
مسلماً گروه دوم تقویت کننده صنایع بزرگ کشور هستند . متأسفانه استراتژی واردات محصولات واسطه ای که از ابتدای روند صنعتی شدن ایران دنبال شده است صنایع بزرگ کشور را وابسته به مراکز صنعتی خارجی نموده و عملاً‌ باعث محدودیت گروه دوم از صنایع کوچک مذکور و در عوض گسترش گروه اول شده است . دلایل این امر نیز برمی گردد به کیفیت برتر محصولات واسطه ای خارجی و ارزان تر بودن آنها نسبت به محصولات مشابه داخلی .
از نظر اشتغال زایی نیز در تمام کشورهای دنیا مطالعات بر این اساس است که صنایع بزرگ بیش از ۵ تا ۱۰ درصد اشتغال را به خود اختصاص نمی دهند و با توجه به ماهیت این صنایع ، آنها قادر به بزرگتر نمودن خود از یک حد و حدود مشخصی بیشتر نیستند . هر چند صنایع کوچک در تمام دنیا جزء شرکت های برتر جهان به حساب نمی آیند ولی در صنایع IT‌بسیار موفق بوده و درآمدهای کلانی نیز دارند و از نظر اشتغال زایی نیز بسیار قدرتمند هستند و به طور کلی این صنایع حمایت کننده بزرگ به حساب می آیند .
کشورهای پیشرفته با هماهنگ نمودن صنایع کوچک و بزرگ توانسته اند به پیشرفت های قابل توجه صنعتی دست پیدا کنند . این کشورها با استفاده از SWOT‌ نقاط ضعف و قوت این صنایع را نسبت به یکدیگر همپوشانی نمودند . مثلاً از نقاط ضعف صنایع کوچک می توان به کم تحملی این صنایع در برابر نوسانات شدید اقتصادی اشاره نمود . این شرایط را با وارد نمودن این صنایع در چرخه تولید صنایع بزرگ می توان رفع نمود . در عوض یکی از نقاط قوت صنایع کوچک تشکیل سریع با سرمایه اندک و تعداد محدودی از نیروهای انسانی متخصص و یا نیمه ماهر و همچنین پویایی ، انعطاف پذیری ، قدرت مانور و نوآوری است که می تواند کمک موثری در فعالیت های واحدهای بزرگ صنعتی باشد .
به هر حال با در نظر گرفتن تمهیداتی در ایجاد و گسترش واحدهای صنعتی کوچک و از طرفی با حمایت از این گونه واحدهای صنعتی در کشور می توان به روند گسترش صنعت ، ارتقاء وضعیت اقتصادی ، ایجاد فرصت های متنوع شغلی و حمایت از صنایع بزرگ اقدام نمود .
● گفته های آماری
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ بیش از یک سوم جمعیت کشور کمتر از پانزده سال عمر دارند و این نشان دهنده جوان بودن جمعیت کشور و نیاز فراوان کشور در حال حاضر به ایجاد فرصت های شغلی متعدد است .
براساس سرشماری عمومی صنعت و معدن در سال ۱۳۷۴ استان تهران با داشتن حدود یکصد هزار کارگاه در رتبه اول قرار داشته و استان های خراسان ، اصفهان و آذربایجان شرقی و مازندران نیز در رده های بعد از تهران قرار دارند .
تعداد کل کارگاه های سطح کشور اعم از خرد ، کوچک و بزرگ ۳۶۵ هزار کارگاه می باشد که از این تعداد ۶۱/۹۱ درصد تا ۵ نفر شاغل دارد (کارگاه های صنعتی خرد) ۷۷/۷ درصد از ۶ تا ۴۹ نفر شاغل دارد (کارگاه های صنعتی کوچک) و مابقی بیش از ۴۹ نفر شاغل دارند . (کارگاه های صنعتی بزرگ)
به طور عموم فعالیت های صنعتی کارگاه های سطح کشور عبارتند از : صنایع شیمیایی ، نفت ، ذغال سنگ ، لاستیک و پلاستیک ، صنایع نساجی ، پوشاک و چرم ، تولید فلزات اساسی ،‌ صنایع چوب ، صنایع مواد غذایی و آشامیدنی ، دخانیات ،‌صنایع کاغذ ، چاپ و انتشار ، صنایع ماشین آلات و خودرو .
نسبت بی سوادان در صنایع کارگاهی هر چه به سمت صنایع بزرگ پیش می رویم ، بیشتر می شود
در صنایع شیمیایی ، نفت و گاز ، ماشین آلات و خودرو و فلزات اساسی تعداد افراد تحصیل کرده بخصوص در مقاطع فوق لیسانس و دکترا قابل توجه است .
‹‹ اطلاعات بند ۴ از فصل دوم برگرفته از آمارهای مرکز آمار ایران مربوط به سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ و سرشماری عمومی صنعت و معدن سال ۱۳۷۴ به صورت گرده شده می باشد ››
● نقش واحدهای صنعتی کوچک در کاهش ضایعات محصولات کشاورزی
‹‹ بخش کشاورزی نقش مهمی را در فرآیند توسعه اقتصادی ایفا می کند از نقش های محوری بخش کشاورزی تأمین غذا برای افراد جامعه است ›› ‹‹ توسعه کشاورزی و امنیت غذایی- مقاله مجله کشاورزی و صنایع غذایی شماره ۳۹ و ۴۰››
متأسفانه در حال حاضر بخش اعظمی از محصولات کشاورزی از زمان تولید تا قبل از مصرف به دلایل مختلف تبدیل به ضایعات می شوند ، البته روند تولید ضایعات این محصولات از زمان کاشت شروع شده و تا بعد از رسیدن به دست مصرف کننده نیز ادامه دارد . ولی ضایعات پس از تولید تا قبل از مصرف به دو علت از اهمیت بالایی برخوردار است ، اولاً میزان این ضایعات نسبت به ضایعات مراحل قبل و بعد بیشتر است و ثانیاً این ضایعات ماهیتاً ارتباط نزدیکی با روند صنعتی شدن دارند . برخی از این ضایعات حاصل تکنولوژی های ماشینی است که هم اکنون مورد استفاده واقع می شود (و البته استفاده ناصحیح از ماشین آلات مربوطه) مانند دستگاه های برداشت که به دلیل عدم تنظیم مناسب باعث ایجاد ضایعات محصولات می شوند و بسیاری از این ضایعات نیز حاصل نبود امکانات و تکنولوژی های پیشرفته می باشند مثلاً کمبود سیستم های پروسس و یا شیوه های مدرن بسته بندی .
به طور کلی وجود صنایع تبدیلی ،‌ صنایع بسته بندی و سردخانه ها به طور مستقیم و صنایعی که محصولاتشان به طور واسطه در تولید محصولات صنعتی ماشینی همانند تراکتورسازی ها و کمباین سازیها و یا تولید دستگاه های بوجاری مورد استفاده قرار می گیرند کمک موثری در زمینه کاهش ضایعات می باشند .
البته بحث جدیدتری در موازات کاهش ضایعات محصولات کشاورزی نیز مطرح شده است که پیرامون مسئله ایمنی غذا برای انسان ها صحبت می کند . این مبحث نیز به دنبال تمهیداتی است که منجر به کاهش آلودگی های مواد غذایی شود .
شایان ذکر است که این مبحث نیز از دو جنبه با بحث صنعت در ارتباط است . اول اینکه بسیاری از آلودگی ها ، حاصل فعالیت های صنعتی می باشند مانند پس آبهای صنعتی که به محیط زیست وارد می شود و یا کودها و سم های شیمیایی که برای از بین بردن آفات امراض گیاهی مورد استفاده قرار می گیرد و اینها تماماً آلودگی هایی را از طریق محصولات کشاورزی و دامی به انسانها منتقل می کنند و دوم آنکه تجهیزات شناسایی ، اندازه گیری و حتی معدوم نمودن محصولات آلوده تجهیزاتی است صنعتی .
با توجه به ارتباطی که بین صنایع بزرگ و کوچک دراین مقاله ذکر گردید ، نقش واحدهای صنعتی کوچک در کاهش ضایعات و بالا بردن ایمنی غذا به خودی خود قابل توجیه می باشد .
نقش صنایع کوچک در زمینه های مذکور تا این اندازه فراتر می رود که واحدهای کوچک صنعتی حتی می توانند پس از بوجود آمدن ضایعات درتولید محصولات مختلف در زمینه بازیافت آن فعالیت نمایند ، کما اینکه بسیاری از واحدهای کوچک صنعتی که در زمینه تولید مواد پلاستیکی فعالیت دارند در تبدیل مواد پلاستیکی کهنه و مستعمل نیز دست دارند . در همین راستا برای بازیافت مواد و محصولات غذایی کشاورزی ضایع شده و تبدیل‌ آن به کنسانتره های مواد غذایی دامی ویا تهیه کودهای آلی و... صنایع کوچک محلی می توانند نقش بسزایی را داشته باشند .
اردشیر بزرگ نیا


همچنین مشاهده کنید