یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


واکنشها به سریال «حلقه سبز» ادامه دارد:اهدای عضو در حالت کما


واکنشها به سریال «حلقه سبز» ادامه دارد:اهدای عضو در حالت کما
برخی دست اندرکاران حوزه سلامت بخصوص فعالان در بخش پیوند اعضا اخیراً نسبت به پخش سریال تلویزیونی «حلقه سبز» اعتراض کرده و مدعی شده اند: رسانه ملی گاهی اوقات با نمایش دادن سریالها و فیلمهای سینمایی، جامعه را چنان دچار هیجان می کند که عبور از آن به راحتی امکان پذیر نیست و تبعات آن تا مدتها در ذهنها باقی می ماند.
یکی از این سریالها که در چند ماه اخیر اعتماد مردم را به سامانه پیوند اعضا از بین برده، سریال حلقه سبز است.
با وجود اینکه نظارت کارشناسی بر تولید محصولات فرهنگی که به نحوی با سلامت مردم ارتباط دارند، مورد تأکید مکرر جامعه پزشکی بوده است بی توجهی مراجع نظارتی و مخصوصاً شورای سیاست گذاری سلامت صدا و سیما باعث شده است تا همچنان شاهد ساخت و پخش برنامه های تلویزیونی باشیم که قرار بوده گاهی مثبت باشند اما باعث ایجاد تنشهایی شده اند.
بررسی ها نشان داده است که تنها در چند ماه ابتدای سال ۸۶ حدود ۶۷هزار نفر در سایت اهدای عضو ثبت کرده بودند که بعد از پخش این سریال، عده زیادی پشیمان شدند و در مراحل نهایی که منجر به صدور کارت می شود، دوباره سراغ فرمهایشان رفته اند و در توضیح لغو کردن فرم اهدا، پخش این سریال را بهانه کرده اند.
به گفته مسؤولان مرکز پیوند عضو در بیمارستان مسیح دانشوری که اداره کننده این سایت هستند، به نظر می رسد بسیاری از افراد با استناد به سریال حلقه سبز، نسبت به این کار تجدیدنظر کرده اند، سریالی که در آن تشخیص مرگ مغزی غیرعلمی نشان داده می شود، پارتی بازی در زمینه انتخاب گیرنده صورت می گیرد و گفته می شود روح اهدا کنندگان پس از اهدا در رنج خواهد بود.
● من در فیلم دیدم پس می شود
دکتر کتایون نجفی زاده، رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می گوید: هر روز تعداد زیادی از افرادی که پیش از این داوطلب اهدای اعضای خود بودند مراجعه کرده و یا به صورت تلفنی تماس گرفته و انصراف خود از اهدای اعضایشان در صورت مرگ مغزی را اعلام می کنند.
دکتر نجفی زاده ادامه می دهد: یکی از بیماران پیوند قلب به پزشک معالج خود پیشنهاد رشوه داده بود تا نوبت وی برای دریافت عضو اهدایی را جلوتر بیندازد. هنگامی که پزشک توضیح می دهد این مسأله نه در قدرت پزشک معالج است و نه ارتباطی به پول افراد دارد، بیمار پاسخ می دهد که من در فیلم حلقه سبز دیدم که هرکس پولدارتر بود نوبتش جلوتر می افتاد.
وی تأکید کرده است چنین ضربات غیرقابل جبرانی به باورها و اعتماد عمومی درحالی وارد شده که اولویت بندی بیماران در دریافت اعضای اهدایی اصلاً به بیمارستان مربوط نمی شود و وزارت بهداشت براساس فاکتورهای خاص خود این اولویت بندیها را انجام می دهد.
به گفته وی، در بخشی از فیلم نشان داده می شود، دکتری که گیج و منگ است مرگ مغزی را تأیید می کند این درحالی است که برای تأیید مرگ مغزی باید چهار دکتر که لزوماً از یک بیمارستان دیگر باشند مرگ را تأیید کنند. این گروه چهار نفره را یک جراح اعصاب، یک متخصص اعصاب، یک متخصص بیهوشی و یک متخصص داخلی تشکیل می دهد که هیچ گونه ارتباطی با یکدیگر ندارند. در صورتی که تمامی این افراد به صورت جداگانه مرگ مغزی را تأیید کردند نوبت به متخصص پزشکی قانونی می رسد که به نمایندگی از قوه قضاییه مرگ را تأیید کند؛ پس از آن نیز نماینده قوه قضاییه باید رضایت اولیای دم را جلب کند.
● نظر مثبت وزیر
درحالی انتقادها از سریال حلقه سبز ادامه دارد که دکتر کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تاریخ یازده اسفند ۸۴ از پشت صحنه این مجموعه تلویزیونی دیدن کرد و در جریان پیشرفت کار و نحوه انجام آن قرار گرفت و آن را مثبت ارزیابی کرد.
وی به حاتمی کیا، کارگردان این سریال گفته بود، موضوعی که شما در این مجموعه مورد توجه قرار داده اید احتیاج به فرهنگ سازی در جامعه دارد و طرح این موضوع و اهدا و پیوند اعضای بدن از طریق این مجموعه می تواند در جامعه نهادینه شود.
وی افزوده بود: مجموعه تلویزیونی حلقه سبز می تواند تأثیر بسزایی در مخاطب داشته باشد و فرهنگ اهدای اعضای بدن را برای مخاطب بازگو کند.
وزیر بهداشت تصریح کرده است، انسانی ترین بخش این مجموعه تلویزیونی فرهنگ سازی اهدای اعضای بدن فرد مرگ مغزی شده به افراد نیازمند است و ما امیدواریم با درایتی که در این کارگردان سینمای ایران سراغ داریم مجموعه ای درخور توجه و همراه با فرهنگ سازی درست این سنت پزشکی ببینیم.
معلوم نیست آقای وزیر در هنگام بیان این مطلب، فیلمنامه را مطالعه کرده بودند و یا از قسمتهای پخش نشده آن خبر داشته اند؟
● تأثیرات روحی منفی در بازماندگان
دکتر فرجام، روانشناس اجتماعی در مورد پیامدهای منفی این سریال می گوید: متأسفانه پخش این سریال شرایط روحی بسیاری از والدینی که عضو عزیزانشان را بعد از مرگ مغزی اهدا کرده اند متزلزل کرده است و چون کاری از دستشان بر نمی آید به شدت افسرده شده اند. متأسفانه تاکنون شاهد مراجعه چند نفر از آنها بوده ام که به هیچ وجه هم حاضر نیستند واقعیات را بپذیرند و مدام اظهار می کنند که نمی دانسته اند روح فرزندشان در عذاب است و به خواب آنها که می آید اظهار ناراحتی می کند.
وی می افزاید: تأثیر صداوسیما و برنامه های آن در افکار عمومی بسیار اثربخش است و این مسأله باعث شده که آنها این سریال را واقعی بپندارند و دچار مشکلات روحی شوند.
وی تصریح می کند: یکی از بیماران من مادری است که قلب دختر جوانش را که دچار مرگ مغزی شده به خانمی اهدا کرده بود. او این خانم را همواره دختر خود می خواند و با آنان معاشرت خانوادگی داشت و مدام می گفت هر وقت دلم برای دختر جوانم تنگ می شود این خانم را بغل می کنم و به ضربان قلبش که گوش می دهم احساس می کنم دخترم زنده است.
این خانم بعد از پخش این سریال آنچنان دچار دگرگونی روانی شده است که مدام روانکاوی می شود و می گوید: روح دخترش در عذاب است و باید قلبش را پس بگیرم.
وی اظهار می دارد: مسأله دیگر نگاهی است که این سریال به عقب ماندگان ذهنی دارد، والدینی که دارای کودکان عقب مانده ذهنی هستند بعد از دیدن این سریال، آینده ای چون شخصیت سریال را برای سرنوشت کودکان خود در نظر می گیرند و از این رو دچار احساس شکست، گناه و ترس شده و در بعضی از موارد هم آموزشها را رها می کنند و عقب ماندگی آنان را به صورت یک سرنوشت محتوم می دانند.
درحالی که بررسیهای جهانی نشان می دهد بسیاری از این کودکان که تحت آموزشهای خاصی بوده اند توانسته اند یک زندگی نیمه مستقل تشکیل دهند ، دارای شغل شوند و در اجتماع هم به موفقیتهایی دست یابند.
دکتر جمالی، مسؤول واحد فراهم آوری اعضای پیوندی در مورد شرایط پیوند اعضا در کشور می گوید: درحالی صدا و سیما این سریال را پخش می کند که هزاران بیمار محتاج عضو پیوندی با رنج بسیار در انتظار دریافت عضو پیوندی روزهای عمر خود را سپری می کنند و این درحالی است که هر روزه با مواردی از مرگ مغزی در بیمارستانهای سراسر کشور مواجه می شویم که با نگهداری قلب و تنفس، بیمار با دستگاه، سیستم درمانی متحمل هزینه های اضافی شد و خانواده بیمار هم گرفتار مشکلات زیادی می شود و در نهایت چاره ای جز قطع دستگاهها نیست و اعضایی که می توانستند جان چند بیمار را نجات دهند از بین می روند.
وی تأکید می کند: متناسب نبودن نگرش مردم جامعه با میزان آگاهی در رابطه با اهدای عضو و پیوند در ایران، مهمترین عاملی است که مانع از تصمیم گیری درست خانواده ها در لحظه بروز حوادث می شود.
وی در پاسخ به این پرسش که چه اعضا و بافتهایی اهدا می شود، تصریح می کند: اعضای قابل اهدا، قلب و ریه ها، کبد و روده ها، لوزالمعده و کلیه ها هستند. علاوه بر این اعضای برخی از بافتهای بدن نیز قابل پیوند است. با اهدای قرنیه می توان بینایی را به فردی که دچار صدمه شدید به چشم شده باز گرداند. تاندون و غضروف هم باعث بازسازی اعضای آسیب دیده نیز می شوند. دریچه قلب برای کودکان با بیماری مادرزادی دریچه ای و بزرگسالان با دریچه آسیب دیده به کار می رود.
وی خاطرنشان می کند: برخلاف عضو بافت می تواند تا ۲۴ساعت بعد از مرگ فرد اهدا شود و حتی می توان آن را برای مدتهای طولانی ذخیره کرد.
وی می گوید: همه اهدا کنندگان از نظر ایدز و هپاتیت و یک سری بدخیمی ها مورد بررسی قرار می گیرند و در صورت سالم بودن، اعضایشان اهدا می شود.
وی در مورد وضعیت بیماری که دچار مرگ مغزی شده است، می افزاید: بنابر قانون، تمامی بیمارستانها در سطح کشور اعم از دولتی و غیردولتی موظفند موارد مرگ مغزی را به اطلاع این واحد برسانند. سپس هماهنگ کنندگان عضو پیوندی در محل حاضر شده و با خانواده فرد اهدا کننده در زمینه ابعاد قانونی و اخلاقی اهدا صحبت می کنند.
این درحالی است که فهرست انتظار بیماران نیازمند در شبکه فراهم آوری اعضای پیوندی تنظیم و به روز می گردد ودر زمان اهدا، تخصیص اعضا فقط توسط این مرکز صورت خواهد گرفت.
در این حالت هم سازگاری خونی و بافتی بیمار، وخامت شرایط بالینی و طول مدت انتظار در فهرست پیوند، فاصله مکانی شخص از واحد فراهم آوری عضو پیوندی نیز در اولویت بندی و انتخاب گیرنده عضو پیوندی نقش دارد.
مدت زمانی هم که بیمار باید در فهرست انتظار باشد می تواند از چند روز تا چند سال بسته به وخامت شرایط بالینی موجود و عضو پیوندی و سازگاری آن تفاوت کند.
وی در مورد کل مراحل اهدا و پیوند اعضا هم تأکید می کند: کل مراحل اهدا و پیوند اعضا (اخذ رضایت از خانواده فرد اهدا کننده تا پایان برداشت و پیوند عضو) معمولاً ۳۶ساعت به طول می انجامد.
● شکیبایی، شکیبایی
به نظر می رسد بسیاری از واکنشها به سریال حلقه سبز کمی عجولانه باشد؛ چه آنانی که به شدت از این سریال انتقاد می کنند و چه آنانی که قصد دفاع پیش دستانه از آن را دارند باید منتظر وقایع و رویدادهای پس از این باشند.
از سوی دیگر سریال سازان صداوسیما نیز به خصوص در مواردی که به بحث سلامت و درمان مربوط می شود حساسیتهای بالای کار خود را درک و به همه جنبه های روانی و تأثیرگذاری سریال سازی در این عرصه توجه کنند و همچنین ضروری است بینندگان و منتقدان این گونه سریالها با سعه صدر بیشتری با این آثار مواجه شوند و به این نکته اساسی که فیلم همواره با واقعیت به طور کامل منطبق نیست توجه کافی مبذول دارند.
منبع : روزنامه قدس