دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


طرح ، نقش و رنگ در قالی قوچان


طرح ، نقش و رنگ در قالی قوچان
احساسات انسان وقتی به كشف پدیده های طبیعی پرداخت، ناخودآگاه رنگ را جزء جدایی ناپذیر طبیعت یافت. بشر از همان ابتدا كه با برگ گیاهان به رنگ‌آمیزی می پرداخت گوئی رنگرزی را آغاز نمود. رنگرزی طبیعی كه در عهد ساسانیان و سلاجقه رونق داشت درعهد صفویه به اوج تكامل رسید اما در سلسله قاجاریه با ورود بازرگانان خارجی استفاده از رنگهای شیمیایی رایج گشت و به علت ارزانی وسهولت رنگرزی و شفاف بودن رنگها رنگرزی شیمیایی بسیار متداول گردید.
جو و هوا نیز بر چگونگی دریافت ذهن انسان از رنگ اثر دارند، تركیب رنگها می‌تواند تهاجمی باشد یعنی در چشم بیننده رسوخ كند یا آرام باشد و بیننده را به آرامش برساند (دانشگر۱).
تجسم بهتر نقوش و زیبایی طرح با رنگ صد چندان می شود.رنگ فرش با محل بافت فرش ارتباط تنگاتنگ دارد.گیاهان رنگزای متفاوت در مناطق مختلف، رنگهای متفاوتی را در فرش هر منطقه می نمایاند.
مناطق شمالی خراسان مركز تجمع گروهی از كردهای ایران است كه به كردهای خراسان شهرت یافته‌اند. طرح و نقش دست بافته‌های كردی خراسان از شهرت بسیار برخوردار است. نقش‌ها، رنگ آمیزی و نوع الیاف پشم مورد استفاده آنها با بافته‌های كردهای غرب كشور بسیار متفاوت است.
● طوایف و محل سكونت اقوام كرد خراسان:
۱) ارتكانلو، طایفه‌ای از ایل بزرگ عمارلو كه دردوره نادرشاه افشار از نیشابور به درگز منتقل شده‌اند.
۲) اردلان، طایفه‌ای از كردان ایل بزرگ اردلان كردستان كه در زمان نادر شاه منتقل شده‌اند و در كلات اسكان یافته‌اند.
۳) آلانلو، طایفه‌ای از كردان ایل بزرگ شادیلو كه در اطراف بجنوردسكونت دارند.
۴) امیرانلو، طایفه‌ای از ایل بزرگ زعفرانلو ، این طایفه به این دلیل معروف شده‌اند كه بزرگترین رؤسای ایل زغفرانلو از مردم این طایفه بوده‌اند.
۵) اولاشلو، ازكردان ایل سیفكانلو كه در روستاهای قوچان، شیروان و مشهد زندگی می‌كنند.
۶) ایزانلو، از ایل ایزانلو، تعدادی از این ایل در انتقالات ایلات كرد به خراسان در اطراف ورامین ماندند. قسمت مهمی از این ایل در نواحی قوچان، شیروان و بجنورد سكونت دارند.
۷) باچوانلو، در روستاهای درگز و قوچان سكونت دارند.
۸) باچیانلو، كه در آشخانه بجنورد سكونت دارند.
۹) بادلانلو، كه در روستاهای قوچان سكونت دارند. سایر طوایف عبارتند از: بگی آرلو، بالكانلو، بدرانلو، بریوانلو، بوانلو، بور بور، بورزانلو، پازوكی، پایی، پیرانلو، ترسانلو، توپكانلو، تورانلو و …(ژوله۲).
● جغرافیای شهرستان قوچان
قوچان یكی از شهرهای مرتفع شمال شرقی خراسان، در تقسیمات كشوری جزء استان نهم (خراسان) قرار گرفته است. حدود آن از شمال به مرز ایران و جمهوری تركمنستان و از شمال خاور به درگز و از مشرق به چناران و از جنوب به شهرهای نیشابور، اسفراین و از جانب باختر به شهرستان شیروان محدود بوده است.
ارتفاعات جنوبی شهرستان قوچان دنبالهٔ كوه آلاداغ را به كوههای بینالود پیوند می‌دهد. كوهستان‌های قوچان اغلب سرسبز و دارای دره‌های عمیق و هولناك است. آب و هوای قوچان به‌طور كلی ییلاقی است؛ در تابستان گرم و معتدل و در زمستان بسیار سرد است. رودخانهٔ اترك كه از شمال خاوری شهر قوچان سرچشمه می‌گیرد از قسمت عمدهٔ روستاها و بخش‌های حاصل‌خیز قوچان می‌گذرد و پس از عبور از شیروان و بجنورد وارد دریای مازندران می‌گردد.
شهر قوچان همان شهر قدیمی خبوشان است كه بر اثر زلزله های متوالی حدود یك قرن پیش در ده كیلومتری جنوب خاوری شهركهنه بنا شده است.
آن‌طور كه از متون تاریخی بر می‌اید در حدود ۲۵۰ سال قبل از میلاد از قوچان با نام‌های (آساك) یا (آشاك) و (آرسكا) یاد شده است.
● مهاجرت اكراد به شمال خراسان
از اوایل صفویه تا اواخر قاجار طایفه‌ای از اكراد غرب ایران به‌نام ایل چَمِشگَزِك به امر شاه عباس صفوی به سرپرستی شاه‌قلی سلطان به شمال شرقی خراسان كوچانده شدند تا در ناحیهٔ مذكور سكنی گزینند و پاسدار مرز و بوم این خطه در مقابل حملات ازبك‌ها و تركمن‌ها گردند. این طایفه به ایلات مهم زعفرانلو، شادلو، كاوانلو، عمارلو و قراچورلو تقسیم گردیدند.(شاكری ۳)
نگاهی به معماری شهر قوچان در ۱۰۰سال اخیر، مشاهدهٔ سردرهای گنبدی شكل، گاه هلالی و گاهی شكسته ـ با دو ستون تزئینی در طرفین و مقرنس‌هایی ساده در بالای آن ما را متوجهٔ نظمی می‌نماید كه در قدیم بین مذهب، هنر و مردم وجود داشته است.
ارتباط ظاهری ساده بین مسجد و منازل مردم در آن‌زمان دارای حسِ شگفتی و نشانهٔ پویایی است. چرا كه در ضمیر ناخودآگاه، آدمی میل به حقیقت و زیبایی دارد و خدای‌ گونه می‌اندیشد، گویا كه می‌خواهد هر خانه مسجد كوچكی باشد، و هر فرش محرابی برای نشستن، تامل و اندیشه.
با گذشت زمان از معماری ساده و دلنشین اماكن فاصله می‌گیریم، با تامل در خیابان‌ها و كوچه‌ها در می‌یابیم این بناهای پیر و فرسوده، دارای رنگ و جنس ویژه‌ای هستند و همچو آدمیان كهنسال، پر از خاطره و افسانه‌اند.
قالی قوچان كه به نام قالی كردی شهرت دارد، دارای نقوش هندسی ویژه‌ای است. این نقوش و استفاده از رنگهای طبیعی وزنده مانند روناس، لاجورد و درجات مختلف تیرگی و روشنایی این رنگ‌ها متآثر از طبیعت سخت و كوهستانی این شهر و تآثیر آن در روحیه مردم می‌باشد.
قالی كردی با خامه رنگ شده از رنگ گیاهی و در دهه های اخیر گاه شیمیایی، بر دار زمینی بافته می‌شود. با توجه به ابعاد تقریبی آن كه ذرع و نیم یا ۱۲۰×۱۷۰ است، قالیچه می‌باشد. به این قالیچه‌ها خرسك نیز گفته می‌شود.
نمونه‌های قالیچه‌های كردی قوچان از این گذشتهٔ دور، كمیاب و نایاب می‌باشند و گاه بر اثر سایش، طولِ پرز آن از بین رفته است اما زیبایی خود را حفظ كرده‌اند و مانند مخمل لطیف و چشمگیر می‌باشند.
با بررسی چند تكه فرشِ كهنهٔ ذات، ارتباط ساده‌ای میان بعضی از نقش‌های شكل یافته بر قالی، معماری و طبیعت مشاهده می‌شود.
قالیچه كردی در این گذشتهٔ دور با رجشمار ۲۰ تا ۲۵ دارای تارِ دو گردِ دولا و سه پود (پود یك لا) و در بعضی نمونه‌ها دو پود (پود دو لا) از جنس پشم و تخت باف است، گرهٔ آن متقارن می‌باشد و بافندگان به آن گرهٔ كردی می‌گویند.
دار آن زمینی و از جنس چوب می‌باشد.رنگرزی خامهٔ قالیچه، طبیعی و به رنگ‌های روناسی لاجورد، آبی، كرم می‌باشد. نخ خامه، چله و پود تماماً دست ریس است.
در نقشهٔ “حوضی” كه نام اصلی آن “فاطمه خانوم” است سه لوزی كوچك و بزرگ مشاهده می‌شود، حوض همان لوزی میانی است این قالیچه چون در روستای سالانقوچ بافته شده است به نام “سالانقوچی” هم معروف است.
همان چیزی كه در میان همه ترك زبانان به گول معروف است و در میان عشایر و روستائیان فارسی زبان حوض نامیده می‌شود، همان ترنج ایرانی است. (حصوری ۴)
سالانقوچ روستایی است كه بین قوچان و درگز وجود دارد و فاطمه نام معلمی بوده است كه حدود ۷۰ سال پیش برای تدریس آموزش ابتدایی به آن‌جا می‌رود او در می‌یابد بچه‌های این روستا برای كسب درآمد خانواده همراه مادرانشان قالیچه می‌بافند با نقش‌های قابی و قاب تركمنی خیلی ساده.
تمام وقت بچه‌ها را قالی بافی پر می‌كرد و در درس پیشرفتی نداشتند و به تبع آن ارتباطی هم بین بچه‌ها و معلم بوجود نمی‌آمد، اما فاطمه هم بچه‌ها را دوست داشت، هم تدریس و هم در قالی بافی و طراحی دست داشت.
فاطمه در كنار مردم روستا شروع به بافت قالیچه می‌كند اما نه قالیچه‌هایی با نقشه‌های متداول روستا بلكه نقشه حوضی را با تجربیات طرح، نقش و رنگی كه در ذهن داشته می‌بافد، بقیه هم به تبعیت از او همان نقشه را می‌بافند و چون فروش خوبی داشته است بافت آن ادامه پیدا می‌كند و در میان مردم روستا این نقشه “فاطمه خانوم” نامیده می‌شود.
در لچك‌ها و متن قالیچه، پرنده و دختر دیده می‌شود كه هر دو “عروسك” نام دارد. حیوان چهارپا معمولاً “جیران” یا بز تك شاخ گفته می‌شود. طرح “خرچنگیِ قابی” در متن و نقش گل و درخت در حاشیه، بر گرفته از طبیعت است.
شاخه‌های درخت و گل عیناً شبیه بوته خارهای فراوانِ بیابان‌های اطراف قوچان است و در مسیر جاده چشم هر عابری را به سوی خود می‌خواند.این بوته خارها در بهار دارای گل‌های بنفش و برگ‌های سبز تیغ‌دار و از اواخر تابستان با ریزش گل‌ها تماماً به رنگِ طلاییِ ملمح در می‌آید. زیبایی تابش آفتاب بر روی خارها یكی از جلوه‌های هنرمندی خالق است.
طرح “قیچی” در حاشیه بی‌گمان اشاره به ابزار قالی‌بافی دارد. و از انواع تعویذ (دعای بازوبند برای دفع چشم زخم) و امثال آن گرفته شده‌اند. (حصوری)
این طرح بسیار ساده است و علاوه بر قالیچه بر سنگ قبر های روستا نیز مشاهده می‌شود.
“در سنگ قبرهای محدودهٔ قوچان دو نوع سنگ قبر لوحی و صندوقی به چشم می‌خورند از لحاظ كثرت و تنوع محدودهٔ جغرافیایی سنگ قبر لوحی بر نوع صندوقی ارجحیت دارد چرا كه در اكثر روستاهای قوچان نمونه‌های آن مشاهده می‌شود و بیشتر آن‌ها نیز به زمان بعد از صفویه تعلق دارند. تنها نكتهٔ حائز اهمیت در مورد این سنگ قبرها وجود اشكال مختلف و متنوعی چون شانه، قیچی، مكو( اصطلاح محلی، وسیله‌ای از جنس چوب كه كاربرد بافندگی دارد)
شمشیر، نیزه، تبر، تبرزین، زین و برگ اسب، نیم تنهٔ اسب، اسب، داس، سندان، چكش، اسكنه، بیل هستند كه بر سطح زیرین سنگ قبر به‌صورت كنده كاری نقش شده‌اند و از لحاظ مطالعات مردم شناسی منطقه، اطلاعات ذی‌قیمتی را در خود نهفته دارند این علائم علاوه بر این‌كه جنس متوفی را از لحاظ مرد یا زن بودن مشخص می‌كند بیانگر حرفه وی در زمان حیات نیز می‌باشد به‌طور مثال علامت مكو بر روی یك سنگ قبر علاوه بر اینكه مشخص می‌كند قبر متعلق به یك زن است حرفهٔ وی در زمان حیات را كه بافندگی بوده نیز مشخص می‌كند.”
▪ در بررسی تزئینات سه سنگ قبر صندوقی روستای خسرویه چنین آمده است:
“ دور تا دور سطح زبرین دارای لبه مقرنس كاری با نقوش كنده شامل طرحهای اسلیمی گل و بته در زیر آن است. چهار گوشه سنگ قبر دارای نیم ستون هایی با شیارهای موازی بر روی بدنه آنهاست، پایه ستون، شالی، ساقه ستون و سر ستون كاملاً بارز و مشخص است. دور تا دور حاشیه سطح زبرین كتیبه سنگ قبر را شامل میشود. داخل كادر مستطیلی كتیبه دار با نقوش گیاهی تزئین شده.”
▪ در تزئینات سنگ قبر صندوقی روستای نوروزی چنین آمده است:
“هیچ گونه عنصر تزئینی ندارد و تنها نقش یك قیچی نیمه باز زیر كتیبه تعبیه شده است چنانكه در شرح سنگ قبر های لوحی توضیح كافی داده شده نقش قیچی اول دلالت بر حنس مونث متوفی دارد دوم حرفه متوفی را كه خیاطی باشد بازگو میكند.” (آثار باستانی شهرستان قوچان ۵)
نقشه حوضی كه در روستاهای هم مرز شوروی بافته شده و به نام نقشهٔ حوضی سر حد معروف است باز هم شكل‌های مرتبط با معماری با منبع الهام از طبیعت یافت می‌شود. نقشه شامل سه قاب یا سه حوض است كه در حاشیهٔ كوچك آن نقشهٔ “جقه زنجیره‌ای” و در حاشیهٔ بزرگ، طرحی شبیه “قاصدك” و “درخت كاج” و “چین كوپ” دیده می‌شود. چین در زبان كردی به معنای نقشه است.
در میان قاب یا حوض و بیرون آن، طرح “قایخ” دیده می‌شود كه از طرح‌های مشترك قالی و گلیم قوچان است و به آن خرچنگی هم می‌گویند. در مركز هر قاب دو درخت افقی دیده می‌شود.
اصل طرح حوضی برگرفته از بافته‌های شوروی است. اما بافنده طرح‌های ذهنی و بومی خود را نیز به آن افزوده است. این حكایت از تاثیر اقوام مختلف بر یكدیگر دارد.
طرح ساروق كه به احتمال زیاد از طرح‌های قالی ساروق ِ اراك است، بی ارتباط به معنای واژهٔ ساروق نیست و ساروق به معنای پارچهٔ مربع شكل به ضلع تقریباً ۷۵ سانتی متر كه كودك را با آن می‌پیچند.(صوراسرافیل ۶)
در زبان كردی سارُق می‌گویند، به معنای دستمالی به شكل بقچه كه برای بستن نان و لباس استفاده می‌شود و سه قابِ متن قالی به شكل لوزی دستمال دیده می‌شود. به این قالیچه حوضی و قابی هم گفته می‌شود. در مركز قاب وسط قالیچه گلی است كه “پهنه” نام دارد و پهنه نام روستا است.
در حاشیهٔ كوچك آن نقش “چاكل دوسر” و حاشیهٔ بزرگ طرح “گل‌آینه”دیده می‌شود و هر گل آینه طرحی به نام “قایخ” دارد اما قلاب‌های اطراف آن طرح مثلث شكل دارد.
از دیگر طرح‌های قالیچه كردی، “گل آینه” یا آینه گل است كه همان طرح خشتی است و حاشیهٔ تركمنی شباهت دارد.
از نقش‌های دیگر قالیچهٔ كردی “كله اسبی” است كه چون در روستای امامقلی بافته شده است به امامقلی كله اسبی معروف است. و دارای حاشیه‌ای بزرگ به نام “وشاخ” یا “شاخ بزی” و حاشیه‌های كوچك به نام “قیچی” است.
قالیچه دارای ۸ قاب است كه هر قاب به ۴ قسمت تقسیم شده است و در هر قسمت، دو اسب دو سر دیده می‌شود، كه این طرح در نقوش تركمن هم دیده می‌شود.(حصوری )
در مركز هر قاب، قاب لوزی شكلی است كه یك گل درون آن جای گرفته است و “دُلخانی” نامیده می‌شود.
در دُلخانی‌ها گلی به‌نام گل شویدی به چشم می‌خورد و در لابلای قاب‌ها ستارهٔ هشت‌ پر دیده می‌شود این ستاره در معماری گذشته و درب‌های چوبی خانه‌های قدیمی هم دیده می‌شود.
به‌طور كلی روستای امامقلی سه نوع قاب دارد كه اولین آن كله اسبی و دومین آن فیل پا و سومین آن قاب تركمنی است.
نقشهٔ قالیچه بته شاهی كه در روستای یوسفخان بافته شده، سراسری است و بته‌ها به زیبایی به حالت بندی تكرار گشته‌اند، در حاشیهٔ بزرگ ستارهٔ هشت پر دیده می‌شود و حاشیه‌های كوچك دارای طرح كله قندی كه به شكل هفت هشت است.
نقشهٔ قابی، دارای طرحی اصیل است و مركز قاب طرح ستارهٔ هشت پر دارد و لابلای قاب‌ها گل شوید، شانه و بته جقه دیده می‌شود، این شانه‌های ساده و بدوی تا چه اندازه می‌تواند به سابقه‌ای دیرینه در تاریخ اساطیری برگردد؟ شاید تنها ابزار ساده زندگی روستایی و یا سابقه در زندگی عشایری داشته باشد.
شش حاشیهٔ كوچك این قالیچه طرح قیچی و كله اسبی و حاشیهٔ بزرگ، طرح قیچیِ اصل دارد. عدم تقارن و پراكندگی نقوشِ بین قاب‌ها ذهنی بافی بافنده را تداعی می‌كند.
در خورجین بافته شدهٔ روستای امامقلی با طرح قاب تركمنی مركز طرح دارای گل شقایق است و در حاشیه‌های كوچك، قیچی، كله اسبی و بازو بندی دیده می‌شود و در حاشیهٔ بزرگ نقش آسنی بُران مانند گل‌های صحرایی دیده می‌شود. آسنی بُران نام روستایی است.
قالی كردی قوچان كه اصیل ترین قالی دست باف قوچان می‌باشد در حال حاضر بندرت در روستاهای این شهر بافته می‌شود. حتی در كارگاه‌های تحت پوشش شركت فرش دستباف كه در روستا ها دایر می‌باشد.
قالی‌بافان قوچان غالباً نقشه فرش مشهد و بندرت فرش نایین را می‌بافند. چون این فرش ها خواهان بسیار دارند و تنوع رنگ در آنها به علت استفاده ازرنگهای شیمیایی بسیار است و بر خلاف دار قالی كردی قوچان از دار عمودی استفاده می‌شود.
اكنون قالیچه كردی را با گرهٔ فارسی( نامتقارن) می‌بافند كه به این گره، گرهٔ فرباف می‌گویند. جنس چله اگر برای مصرف خود بافنده باشد از پشم و در صورت قبول سفارش، پنبه می‌باشد، دو و گاه سه پود و گرایش نیم لول دارد.
دار آن زمینی و جنس دار از جوب و گاه آهن می‌باشد. نقوش هندسی در معروفترین نقشهٔ قالیچهٔ كردی به نام جلیلی، به شكل تاج در بالا و پایین، كشتی در ترنج، پرنده وگل و برگ می‌باشد، پرنده ها چون هما تاج بر سر دارند.
اصل فرش قوچان قالی جلیلی است. رنگ قرمز این فرش روناسی و عنابی گفته می‌شود و خامه آن با روناس رنگ‌آمیزی می‌گردد. لاجورد از نیل رنگ آمیزی می‌شود، از نیل پنج رنگ بدست می‌آید كه به ترتیب تیرگی و روشنی لاجورد، آبی، آبی ماستی، دوغی و فیروزه‌ای نامیده می‌شوند. كرم با كاه رنگ می‌شود، گاهی با روناس و گاه از گیاه هلیله.
نخودی كه در حاشیهٔ فرش دیده می‌شود، نار پوستی نامیده و با پوست انار رنگ آمیزی می‌شود و درجات مختلف تیره-روشنی این رنگ كرم زرد تیره ،نخودی ،قهوه‌ای روشن می‌باشد. ماشی زرد كه در نقش تاج دیده می‌شود با پوست گردو رنگ آمیزی شده است. طرح حاشیه بزرگ عیناً در حاشیه فرش آذربایجان دیده می شود.
سه قاب یكی دیگر از نقشه های قالیچهٔ كردی می‌باشد ،رنگ خامه خرمایی آن از پوست گردوست. در این فرش رنگ ترمه‌ای به چشم می‌خورد …كبوترها ترمه‌ای هستند. به سبز كمرنگ ترمه‌ای، پسته‌ای و علفی می‌گویند كه از گیاه زلیل بدست می‌آید، رنگ زرد و سبز نیز از آن حاصل می‌شود.
در فاصله هر قاب با قاب دیگر حاشیه‌ای است كه در آن رنگهای روناسی و آبی ماستی به شكل ضربدری به كار رفته است.
قالیچهٔ خشتی روستای امامقلی به قاب تركمنی یا پنجه عقابی شهرت دارد و رنگ غالب در این فرش قرمز روناسی پر رنگ است. قالیچه دیگری نیز به نام فیل پا در این روستا بافته می‌شود.
از انواع قالیچهٔ كردی، محرابی است كه در روستای بادخور بافته می‌شود علاوه بر رنگهای روناسی پر رنگ و لاجورد تیره، رنگ خرمایی در آن دیده می‌شود. محرابی برگ تاكی از نقشه‌های عشایر بلوچ متداول تربت حیدریه است و بافت این نقشه، ما را متوجهٔ تاثیر اقوام مختلف بر یكدیگر می‌نماید.
قالیچهٔ های كردی معمولا با خامه روناسی و در مناطق روستایی بیرك، عمارت، بادخور، یوسفخان، ددآنلو، كچلانلو، سالانقوچ و امامقلی بافته می‌شوند، استفادهٔ زیاد از بعضی رنگ‌ها به سلیقهٔ بافنده بستگی دارد. گفته می‌شود روستای عمارت در كردی بافی از مناطق دیگر زبده‌تر است. بافت این قالیچه‌های ۲۰رج كه مانند قالیچه‌های ۳۰رج ظرافت دارند، شاید به علت نرخ پایین قیمت آن و نبودن شرایط مناسب برای بافنده تقریبا متوقف شده است.
اما وقتی چشم از كنار این رنگها و نقش‌ها گذر می‌كند، حسرت جستجو و بافت این نقش‌ها و رنگها به دل می‌برد.
چگونه می‌توان باز خامه‌ها را رنگ كرد و بافت این قالی سنتی را دوباره آغاز كرد و تداوم بخشید؟ …یا همچنان، دل در حسرت جستجو و بافت خامه‌های رنگین در نقوش قالی باقی خواهد‌ ماند؟…
پروین قهرمانی نژاد
فهرست منابع:
۱- دانشگر، احمد، تاریخ رنگ و رنگرزی در ایران، مجله قالی ایران. شماره …، ۱۰-۱۳.
۲- ژوله، تورج، برگی از قالی خراسان، شركت سهامی فرش ایران، ۱۳۷۵، ۱-۱۴۴.
۳ـ شاكری، رمضانعلی، اتركنامه تاریخ جامع قوچان، ۱۳۶۵، ۱، ۸۱، ۲۲۷
۴ـ حصوری، علی، نقش‌های قالی تركمن و اقوام همسایه، ۱۳۷۱، ۲۹، ۳۱، ۲۱۶.
۵ـ آثار باستانی شهرستان قوچان، فرمانداری، تحقیق و گردآوری، ۱۳۸۰.
۶ ـ صوراسرافیل، شیرین، غروب زرین فرش ساروق، ۱۳۷۲،۱۳۱.
۷ـ شركت فرش دستباف جهاد قوچان، تهیه عكس، ۱۳۸۱.
۸ـ خانواده محترم حاج آقای غائب(كردی دوز قوچانی)، تهیه عكس، ۱۳۸۱.
۹ـ سرای فرش اتحاد، فروشگاه حاج آقای جوان، تهیه عكس، ۱۳۸۲.
۱۰ـ مردم قوچان.
منبع : پایگاه خبری هنر ایران


همچنین مشاهده کنید