جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
آب در شیر
مردی گله گوسفندی داشت. هر روز شیر آنها را می دوشید و تا دلش می خواست آب به آن اضافه می کرد و می فروخت. چوپان به او می گفت: « ای مرد! خیانت نکن. این کارها عاقبت خوبی ندارد.» اما مرد به حرف های او اهمیتی نمی داد.
روزی گوسفند ها در دره ای می چریدند، ناگهان باران شدیدی آمد و سیل بزرگی به راه افتاد و همه گوسفند ها را برد. چوپان، بدون گوسفند پیش صاحب گله برگشت. صاحب گله پرسید: « گوسفند ها را چه کردی؟ »
چوپان گفت: « تمام آن آب هایی که توی شیرها می ریختی، سیلی عظیم شد و گوسفند هایت را برد. »
منبع : واحد مرکزی خبر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق دانشگاه تهران انتخابات حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم چین رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی
ایران بارش باران تهران هواشناسی یسنا هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم سیل شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ لیلا بلوکات سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون عفاف و حجاب صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات ناسا دبی
خواب فشار خون کبد چرب