پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تماشاگران؛ سرمایه اصلی ورزش!!


تماشاگران؛ سرمایه اصلی ورزش!!
بیش از دو دهه است که دست اندرکاران ورزش کشور به وجود تماشاگران و هموطنان علاقه مند که همواره در شرایط سخت و دشوار و شادی و پیروزی، حامی ورزش و ورزشکاران بوده اند به عنوان سرمایه اصلی به آنان افتخار نموده و تلاش شده از این پتانسیل ، در مقاطع مختلف در جهت تقویت ورزش و تیم های ملی استفاده کنند.
اما اینکه آیا برای مدیریت وهدایت این سرمایه و پتانسیل نهفته که اغلب درمیان نوجوانان و جوانان به چشم می خورد، چه میزان برنامه واستراتژی وجود داشته همواره محل تامل بوده و بی پاسخ مانده است.
نمونه و مصداق تازه این امر، حوادث و اتفاقات پس از دیدار دو تیم فوتبال پیروزی و سپاهان است که دل هر ورزش دوست و ایرانی را به درد آورد و باردیگر لکه سیاهی بر تارک ورزش کشور نقش بست.
صدها میلیون تومان خسارت وارده به ورزشگاه آزادی و حدود ۲۰۰ میلیون تومان خسارت به اتوبوس های شرکت واحد اتوبوسرانی، تنها بخشی از زیان های براورد شده مالی ناشی از رفتارهای غیراخلاقی و انسانی برخی از تماشاچیان است که معمولا در چنین حوادثی ، از آنان با عنوان تماشاگر نما یاد شده و پس از مدتی به فراموشی سپرده شده است.
اما آیا تنها خسارات مالی ناشی از این حوادث ، درد جامعه است؟
آیا مسوولان فرهنگی جامعه و ورزش کشور به زیان های اخلاقی ، فرهنگی، روانی و روحی و تربیتی کوتاه مدت و بلند این قبیل رویدادهای تاسف بار توجه جدی کرده اند؟
آیا غفلتی در این زمینه رخ نداده است؟
نقش و مسوولیت بخش های مختلف مسوول در کشور در قبال این قبیل حوادث چیست؟
آیا فقط با اوباش و اراذل خواندن گروهی از افراد و تماشاچیان که چه بسا به خاطر نبود امکان کافی برای بروز احساسات و تخلیه ی پتانسیل ذخیره شده ، دست به اعمال زشت و بروز ناهنجاری می زنند، همه مشکلات حل می شود؟
▪ بی توجهی به این پتانسیل نهفته در جوانان
▪ عدم شناخت علل رفتارهای ضد فرهنگی در شناسایی مقصران
▪ بی برنامگی دستگاههای مسوول و همچنین باشگاههای فرهنگی ورزشی و بی توجهی به امر فرهنگ در کنار ورزش و سلامتی
▪ ایجاد توقعات کاذب در میان هواداران و بی توجهی به خواسته ها و احساسات منطقی و طبیعی آنان
▪ نقش رسانه ی ملی و روزنامه ها در این امر
و دهها نمونه از این موارد، نمی تواند از علل اصلی بروز چنین حوادث تلخی باشد؟
برای پر کردن این خلاء های عموما فرهنگی ، که ناشناخته هم نیستند ، و اقداماتی که به نوبه خود می توانند در کاهش این گونه در اولویت باشند، چه برنامه ای داریم؟
از این ظرفیت های فرهنگی قابل توجه در ورزش ، چگونه در جهت پرکردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان و دور کردن آنان از ناهنجاریها و هدایت و مدیریت فرهنگ جامعه بهره گرفته ایم؟
چه کنیم که واقعا در عمل ، تماشگران وعلاقه مندان ورزشی، که پتانسیل و ظرفیت آن در کشورمان بسیار بالاست، سرمایه اصلی ورزش باشند و نه مایه سرافندگی؟!
بهرام گلزاده
منبع : پارس فوتبال